«گاهی علم توحید نیز برای انسان حجاب میشود».[ سید روح الله خمینی، صحیفه نور، ج ۱۳، ص۲۱۱.]
در این راستا سوگند نامه بقراط حکیم[ سوگند نامه بقراط که به قسم نامه بقراطی در دنیا معروف است، به تمام زبانهای دنیا ترجمه شده است، و از ۲۵۰۰ سال پیش تاکنون ابداً تغییر نیافته است. امیر دیبایی، چکیده اخلاق و قوانین پزشکی، ص ۸۸.] پدر علم طب از حدود ۲۵۰۰سال پیش تاکنون، به عنوان اولین منشور اخلاقی آموزش یک امر الزامی برای همه فراگیران پزشکی در هنگام فارغ التحصیلی بوده است و هیچ پزشکی تا این سوگند نامه را یاد ننماید حق ندارد به حرفه طبابت وارد شود که از نکات مهم آن حفظ احترام استادان، اجتناب از داروهای کشنده و سقط جنین، عمل در حد تخصص و حرفه نه فراتر از آن، حفظ احترام و قداست علم پزشکی، حفظ اسرار بیماران میباشد؛ که البته امروزه هر کشوری متناسب با باورها و کتاب مقدس آن سرزمین، سوگند نامههای پزشکی را بومی سازی نموده و دانش آموختگان به آن قسم یاد میکنند.
امروزه در جمهوری اسلامی نیز علاوه بر بومی سازی سوگندنامه پزشکی مبتنی بر باورهای دینی و ملی، برای دیگر دانش آموختگان در رشتههای مختلف نیز طی مراسم رسمی پایان دوره تحصیلی، دانشجویان در مقابل قرآن کریم به خداوند بزرگ سوگند یاد میکنند که جز در مسیر رضایت حق تعالی و خدمت به مردم قدم برندارند.
اینها حاکی از این مسئله است که علم نه تنها بدون پشتوانه اخلاقی سعادت آور نیست بلکه میتواند ضربههای مهلکی بر پیکره جهان هستی و بشریت وارد آورد. زیرا به قول سنایی غزنوی:
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب
چـو دزدی با چـراغ آیــد گزیدهتر بـرد کــالا
نمونه آشکار آن انیشتن و علمی است که او کشف کرد که سرانجام به نابودی هزاران انسان انجامید که این همان عدم رعایت اصول اخلاقی آموزش و بالتبع پژوهش است، ازاینرو معروف است زمانی که در اواخر عمر خواستند برای او جشن تولد بگیرند در حالی که او گریه میکرد میگفت اگر میدانستم عاقبت تلاشهای بیوقفه من این میشود که مردم بیگناه هیروشیما و ناکازاکی را به خاک و خون بکشد هیچگاه دست به کشف این اختراع نمیزدم. در حقیقت هر چه تکنولوژی و ابزار قدرت بشر به سمت توسعه و پیشرفت بیشتر سوق مییابد، بیاخلاقیهای این حوزه نیز گستردهتر و فراوانتر میشود، ازاینروست که توجه به این حوزه اهمیت مضاعف مییابد و احساس ضرورت تدوین و ترویج منشورهای اخلاقی آموزش بیش از پیش احساس میشود.
پایان میدهیم اخلاق آموزش را به تذکراتی اخلاقی از امام خمینی(رحمت الله علیه)؛ مردی که اگر یک حاکم مقتدر و متخلق دینی بود به آن دلیل که، پیش از آن یک معلم خودساخته و مهذب بوده است. سخنان او چراغ روشنی برای جوانان این مملکت است که هویت ایرانی – اسلامیشان را از او دارند:
«علم و عمل دو بالی است که انسان را به مقام انسانیت میرساند».[ صحیفه نور، ج۷، ص ۱۹۱.]
«اگر تهذیب در کار نباشد علم توحید هم به درد نمیخورد».[ همان، ج۱۳، ص۲۱۱.]
«قدرت طلبی در هر که باشد، این اسباب این میشود که زمین بخورد، قدرت طلبی از هر که باشد از شیطان است، میخواهد رئیس جمهور آمریکا قدرت طلبی کند یا یک طلبهای در مدرسه بخواهد قدرت طلبی بکند».[ همان، ج ۱۹، ص ۱۵۶.]
«اگر بخواهید خدمتگزار اسلام باشید خدمتگزار ملت اسلامی باشید و اسیر در دست ابر قدرتها و آنها که پیوند با ابرقدرتها دارند نباشید، باید دانشگاه و فیضیه و همه آنها که مربوط به دانشگاه هستند و همه آنها که مربوط به فیضیه هستند در راس برنامههای تحصیلیشان برنامه اخلاقی و برنامههای تهذیبی باشد. تا فرآوردههای آنها امثال مرحوم مطهری را به جامعه تسلیم کنند».[ همان، ج۱۴، ص۱۱۲.]
در نتیجه آن که آموزش صرفاً یک فرآیند انتقال از استاد به شاگرد بهحساب نمیآید، بلکه علم دارای قداست و شرافت ذاتی است که هم در مرحله فراگیری و هم در مرحله بهکارگیری آن باید به اصول انسانی و اخلاقی پایبند بود، اگر چنین بود، میتواند به کمال انسانی بیانجامد.
در ادامه به چند اصل اخلاقی مهم در علم آموزی اشاره میشود:
۱.رضای خداوند
در پارهای از روایات بر این حقیقت تأکید شده است که علم باید برای رضای خداوند باشد.[ حکیمی و همکاران، الحیاة، ج ۲، ص ۳۳۰.] رسول اکرم به روایت امیرمؤمنان(علیه السلام) میفرماید:«هر که علم را برای رضای خدا طلب کند به هیچ بابی از آن دست نمییابد مگر آن که به سبب آن در نفس خود فروتنی افزونتر مییابد و در میان مردم بیشتر به تواضع میپردازد و ترس او از خدا افزایش پیدا میکند و کوشش او در کار دین بیشتر میشود. این کس همان است که از علم سود میبرد و باید آن را بیاموزد».[ همان، حدیث اول.]
۲.دوری از خودنمایی
در فرهنگ دینی گفته شده علم باید برای فهمیدن باشد نه برای جدال کردن، فخرفروشی و فریب دادن دیگران.[ همان، ص ۳۳۲.] ۳.دوری از دنیاطلبی
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:«هر کس برای دنیا و مقام پیدا کردن در چشم مردمان و مورد توجه قدرتها شدن به جستجوی علم برآید به بابی از آن نمیرسد مگر آن که عظمت و کبریایی او در نزد خودش افزون میشود و زبان و دست درازی او بر مردمان افزایش پیدا میکند و بیتوجهی او به خدا و دوری او از دین بیشتر میشود».[ همان، ص ۳۴۳.]
مهمتر از همه باید در این مسیر پر پیچ و خم و پر آسیب و خطر، بر خدای بزرگ توکل کرد که مبادا علمی که میتواند برترینها از آن پدید آیند، ما را در قافله زیان کاران و درماندگان قرار دهد.
نظرات