اعتقادات ماتریدیه ۱۳۹۲/۱۲/۱۹ - ۱۶۷۱ بازدید

ماتریدیه چه اعتقاداتی دارند؟

ماتریدیه فرقه کلامی است که ابومنصور ماتریدی (م333ق)، از پیروان فقهی ابوحنیفه (م150ق)، آن را در قالب شرح و توضیح اندیشه های اعتقادی ابوحنیفه بنیان نهاد و پس از وی به کمک دیگر فقهای حنفی (که در عین فقیه بودن در بسیاری موارد تنها به نام متکلم شناخته شده‌اند.) همه گیر شد، تا آنجا که امروز فقه حنفی و کلام ماتریدی چنان پیوند مستحکمی یافته‌اند که تفکیک آنها در فرد یا گروهی به ندرت ظاهر می شود. از این رو اصطلاحاتی چون «حنفی»، «ماتریدی» و «حنفی ماتریدی» به یک معنا به کار می‌روند؛ یعنی کسانی که در فقه، پیرو ابوحنیفه‌اند و در کلام، عقاید ابومنصور ماتریدی را پذیرفته‌اند. درعصر حاضر نیمی از پیروان اهل سنت، حنفی ماتریدی هستند که مهم‌ترین کانون‌های جمعیتی آنان سه حوزه شبه قاره، ترکیه - بالکان و آسیای مرکزی- روسیه - چین است و مهم‌ترین مراکز فکریشان الازهر، دارالعلوم دیوبند و سازمان دیانت ترکیه می باشد. این نوشته به بررسی کوتاه این مراکز جمعیتی و فکری پرداخته است. مراکز جمعیتی الف) شبه قاره؛ شبه قاره هند سرزمینی است که امروزه کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش و قسمتهایی از افغانستان را در بر می گیرد. این منطقه بیشترین حنفیان دنیای اسلام را در خود جای داده که در کنار سایر فرق اسلامی حدود یک سوم جمعیت مسلمان دنیا را شامل می شود. افغانستان، موطن پدران ابوحنیفه بنیانگذار مذهب حنفی، ازمراکز سنتی و اولیه این مذهب است که دروازه ورود آن به سایر نقاط شبه قاره نیز می باشد. گسترش اسلام در این منطقه بدنبال حملات غزنویان حنفی ماتریدی صورت گرفت که مرکز حاکمیتشان شهر غزنین در افغانستان بود. بعدها مذهب حنفی بدست حکومت مغولان حنفی در شبه قاره آیین رسمی مسلمانان شد. در زمان اورنگ زیب (1069 ـ 1118 قمری) مجموعه¬‌های بزرگ فقه حنفی با نامهای فتاوی عالمگیری و فتاوی هندیه به دست 25 تن از علما نوشته شد. لذا در طول تاریخ اکثریت مسلمانان شبه قاره را سنیان حنفی مذهب تشکیل داده اند. امروزه دسته بندی ها و نزاعات درونی ماتریدیان حنفی در شبه قاره، گذشته از اختلافاتی که در پی تقسیم شبه قاره به چندین حکومت جداگانه ایجاد شده است ، یا به عامل قومیت بر می گردد - مانند نزاعهایی که میان پشتونهای افغانستان و پاکستان با سایر اقوام در این دو کشور شاهدیم – و یا به اختلاف در مشرب طریقتی صوفیانه؛ مانند اختلافات بریلویها با دیوبندیها که اگر چه هر دو حنفی ماتریدی اند، اما اختلافات طریقتی آنها در تصوف باعث فتاوای فقهی متناقضی شده که در برخی موارد به تکفیر طرف مقابل انجامیده است. تصوف در شبه قاره قدمتی به اندازه فقه حنفی دارد. چشتیه، قادریه، سهروردیه و نقشبندیه مهمترین طریقه ها در این سرزمین اند.ب) آسیای میانه، چین و روسیهآسیای میانه؛ مجموعه پنج کشور ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان آسیای میانه خوانده می شوند که قریب به 50 میلیون نفر سکنه را در خود جای داده اند. قزاقستان وسیع‌ترین و ازبکستان پرجمعیت‌ترین کشورهای منطقه اند. هیچ یک از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، فشرده تر از کشورهای آسیای مرکزی به یکدیگر پیوند نخورده اند. این پیوند، هم به دلیل احساس قوی آنها در خصوص اصل و نسب و میراث فرهنگی و مذهبی مشترکشان به وجود آمده و هم به واسطه جغرافیای منطقه شکل گرفته است. این مناطق به جز مقاطعی که به علت هجوم اقوام وحشی دچار هرج و مرج شده معمولاً بخشی از امپراتوری ایران قبل از اسلام محسوب می‌شد گسترش اسلام در آسیای میانه از قرن اول هجری صورت گرفت و در قرن چهارم هجری، اسلام به عنوان مذهب آسیای میانه قلمداد گردید و از این تاریخ این منطقه از معتبرترین کانون‌های فرهنگی جهان اسلام شدودو شهر بخارا و سمرقند زادگاه بزرگترین متفکران علم و ادب اسلامی و ایرانی شد. روستای ماترید در سمرقند ازبکستان زادگاه موسس ماتریدیه و اولین مرکزرسمی آن است.قبر وی وبزرگان دیگری از این طایفه در قبرستان «جاکردیزه» سمرقند، امروزه زیارتگاه پیروان آنهاست. در زمان اتحاد جماهیر شوروی، رسیدگی به امور مذهبی مسلمانان پنج جمهوری آسیای مرکزی به اداره روحانی مرکزی در ازبکستان محول گردید. مرکز این اداره در شهر تاشکند بود و زبان رسمی آن ازبکی اعلام شده است. در رأس این اداره مفتی قرار داشت و نماینده این اداره در هر یک از پنج جمهوری را قاضی می گفتند که در رأس «اداره قاضیات » انجام وظیفه می کرد.این منطقه به لحاظ استراتژیک و به دلیل وجود ذخایر زیر زمینی نفت و گاز و موقعیت جغرافیایی مهم بین دریای خزر و دریای سیاه، در حوزه اوراسیای جدید، از منطقه ای خفته و دور از مرکز به منطقه ای مورد توجه قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای تبدیل شده است. اسلام غیر سیاسی و لائیک رویکردی است که در این منطقه مورد توجه قرار گرفته است. از یک طرف قدرتهای تاثیرگذاری چون روسیه،آمریکا و ترکیه با وجود تقابل منافع هریک به نوعی بسط و ترویج آنرا تامین کننده منافع خود میدانند و از طرف دیگر؛ در میان جمهوری های آسیای مرکزی، هیچ گاه مرزهای فیزیکی دقیق رسم نشده است و این موجب شده تا رهبران آسیای مرکزی به دلیل چنین پیوستگی های درون منطقه ای، پیش از آنکه نگران ثبات باشند، نگران تهدیدهای امنیتی ای، مانند مواد مخدر یا گسترش اسلام سیاسی باشند. لذاست که هم اکنون اسلام غیر سیاسی در این منطقه دست برتر را نسبت به اسلام سیاسی دارأست؛چرا که از یک سو تهدیدی برای قدرت حاکمان به حساب نمی آید و از دیگر سو با پیوند آنها به دوران طلایی گذشته؛ به نوعی تقویت و مشروعیت حاکمان را نیز بدنبال دارد. تجربة طالبانیسم و وقایع یازده سپتامبر نیز تیر خلاصی بود که گروههای مروج و معتقد به اسلام سیاسی را تا حد بسیاری زیادی منزوی و حتی زیر زمینی نمود.چین؛ اسلام از قرن دهم میلادی وارد شمال غربی چین شد. جمعیت مسلمانان چین بیش از 50 میلیون نفر است. در حال حاضر این جمعیت ، ایالتهای گانسو ، کینگائی ، شانگزی ، و مناطق خود مختار نینگجیا و شینگجیانگ را در بر می گیرد. این منطقه در مجاورت و نزدیکی آسیای میانه است. وجود این جوامع را می توان به دلیل بسط و گسترش فرهنگ غالب آسیای میانه در کشور چین قلمداد کرد. ایالات شینگجیانگ زبان، دین و فرهنگ آسیای میانه را به خود گرفته است و مناطق مجاور، یعنی گانسو، کینگایی، نینگجیا و شانگجی نیز به گونه ای ژرف تحت تأثیر تمدن آسیای میانه قرار گرفته اند. شش گروه از ده گروه قومی مسلمان که پیروان آنها اغلب منطقه خود مختار شینگجیانگ (که برای بسیاری غیر چینی ها به عنوان ترکستان شرقی شناخته می شود) اویغورها، ازبک¬ها، قزاق ها، قرقیزها، تاتارها و تاجیک ها هستند. صوفیه نقش عمده ای در تبلیغ و گسترش اسلام در این ناحیه داشته است. جهریه، خوفیه، قادریه و کبرویه از مهمترین طریقه های موجود در این منطقه است. شهر «کاشغر» مرکز فرهنگ اسلامی، در ایالت سین شیانگ واقع شده است.روسیه؛ آمار کنونی مسلمانان نشان می دهد جمعیت تقریبی مسلمانان در این کشور رقمی معادل 20 تا 23 میلیون نفر (از140میلیون جمعیت روسیه) است و برخلاف نمودار منفی جمعیتی در کل روسیه رشد جمعیت مسلمانان مثبت است. به موازات رشد کمی جمعیت، توجه به دیدگاه¬های روحانیون مسلمان، تأکیدات مکرر رئیس جمهور روسیه بر حضور هر چه بیشتر رهبران دینی مسلمان روسیه در مجامع بین المللی و اسلامی و بسیاری پارامترهای دیگر نشان می دهد که روز بروز بر قدرت و تأثیرگذاری مسلمانان بر جامعه روسیه افزوده می گردد. به همین دلیل صرف نظر از اینکه گروهی در جامعه روسیه احساس خطر کرده و این خطر را گوشزد می کنند، برخی دولت مردان نیز به این نتیجه رسیدند که باید راه مدارا، تعامل و نزدیکی با مسلمانان را به عنوان یکی از شروط یکپارچگی روسیه ملحوظ دارند. کاهش جمعیت روس تبارها و افزایش مسلمانان، روسیه را به سمتی سوق می دهد که آیندة ترتیبات و ترکیبات جمعیتی آن اجتناب ناپذیر می باشد.برخی معتقدند اسلام تقریبا جلوتر از مسیحیت و قبل از اینکه شاخه ارتدوکس به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شود، وارد سرزمین روسیه شد. روحانیون مسیحی پس از مسلمانان به این سرزمین آمده و مردم را با مسیحیت آشنا کردند.مناطقی که به طور مرسوم، اسلام در آنها رواج دارد: مناطق مرکزی و جنوبی، قفقاز شمالی و سیبری است. علاوه بر این مسلمانان در مسکو، سن پطرزبورگ و دیگر شهرهای بزرگ نیز سکونت دارند. بنا به گزارش اداره دینی مسلمانان در بخش اروپایی روسیه، در استان مسکو بیش از سه میلیون مسلمان و در شهر مسکو در حدود یک و نیم تا دو میلیون نفر مسلمان سکونت دارند.مسلمانان درمناطق چچن، اینگوش و داغستان (حدود ده درصد مسلمانان) دارای مذهب شافعی و در دیگر مناطق قفقاز شمالی دارای مذهب حنفی هستند. علاوه بر این در شمال قفقاز چندین مسلک صوفیه نیز وجود دارد. فرق صوفیه عمدتاً در داغستان و در چچن ساکن هستند.رابطه دانشگاه الازهر با شوروی سابق از سالهای 1950 میلادی شروع شد. اولین گروه در سال 1990 میلادی برای فراگیری علوم اسلامی به مدت یک سال به این دانشگاه اعزام شد. بنا به اطلاعات نیمه رسمی، در حال حاضر حدود 500 نفر دانشجو از کشورهای حوزه شوروی سابق در سطوح دکترا و غیره در دانشکده های مختلف دانشگاه الازهر، مشغول تحصیل هستند؛ از جمله علمای معروف و مطرح مسلمان که هم اکنون در روسیه جایگاه و منزلت رسمی و دینی کسب کرده اند، فارغ التحصیل این دانشگاه هستند؛ مانند: طلعت تاج الدین (مفتی اعظم روسیه) و امام شامیل علاءالدین اف (امام جماعت مسجد در مسکو) و الدار علاالدین اف خطیب مسجدی که شامیل در آن نماز جماعت اقامه می کند. در حال حاضر بر اساس توافقنامه ای که بین شورای مفتیان روسیه و دانشگاه الازهر، منعقد شده است سالیانه بیست نفر طلبه برای فراگیری علوم اسلامی درسطوح مختلف به مصر عزیمت می کنند. البته درحد پایین¬تری از الازهر، سازمان دیانت ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز درعرصة فعالیتهای تبلیغی در روسیه حضور دارند.ج) ترکیه و بالکان؛ حوزه ترکیه و بالکان نزدیک به هشتاد میلیون مسلمان دارد که اکثریت آنان حنفی ماتریدی اند. درحوزه بالکان ؛ ترکیه ازلحاظ دینی برای مسلمان بنوعی سرزمین مادری محسوب می شود؛ چرا که این مناطق تا قبل از فروپاشی خلافت عثمانی مملکت واحدی را تشکیل می دادند و پس از آن در قالب کشورهای آلبانی، بوسنی وکوزوو به مرورزمان وارد صحنه بین الملل شدند. گرایش بیشتر مسلمانان این کشورها علی رغم تبلیغات وهابیت به سازمانهای دینی-دولتی ترکیه است.ترکان در اواخر سالهای هزار میلادی به سرزمین آناتولی آمدند. در آن زمان آناتولی از سرزمینهای تحت تصرف مسیحیت (بیزانسیان) به شمار می‌آمد. پس از آن در سلسله جنگ¬هایی که میان ترکان سلجوقی و بیزانسیان واقع شد، بیزانس سرزمینهای اطراف سوریه و آسیای صغیر را از دست داد. جمعیت ترکان در آنجا زیاد شد و زبان آناتولی آرام آرام به ترکی تبدیل شد. سلجوقی ها از سال 1077 تا 1308میلادی، دولتی سنی که مذهب رسمیش حنفی ماتریدی برپا کردند. پس از ضعف سلجوقیان، دولت عثمانی، آناتولی را در دست گرفت. عثمانی در زمانی کوتاه به یک امپراتوری بزرگ تبدل شد.آنان در سال 1454 میلادی استانبول را که مرکز مسیحیت بود، فتح کردند. عثمانیان دولتی بزرگ تأسیس کردند که در عالم اسلام همانند آن وجود ندارد. این دولت از الجزایر آفریقا تا یمن عرب و از تبریز آذربایجان تا لهستان اروپا گسترده بود، امپراتوری عثمانی بعد از سالهای 1700میلادی رو به ضعف نهاد و این روند تا سال 1923 م (همزمان با تأسیس ترکیه) ادامه داشت. عثمانیان در طول 619 سال حاکمیت خود بزرگترین خدمت را به مذهب حنفی ماتریدی نمودند و در طول بیش از پانصد سال آن را در جهان اسلام برتری دادند، به¬گونه ای که در طول این دوران مناصب رسمی دینی از شیخ الاسلام تا قضات و... به فقها این مذهب داده شد.خلافت عثمانی توسط آتاتورک و حزب وی، «حزب جمهوری‌خواه خلق(CHP)»، در سال 1924میلادی به پایان رسید. آتاتورک نظام لائیک را جانشین خلافت نمود و در پی آن با تغییر خط وتغییر پوشش کوشید که بافاصله گرفتن از اسلام، جامعه ترکیه را به به سبک غربی به پیش براند. با این کار مذهب حنفی ماتریدی بزرگترین حامی خود را از دست داد و در میان پیروان ترکش محدود به فرامین سازمانی به نام دیانت که دولت آن را اداره می کرد، شد.در میان اهل تسنن ترکیه، دو طریقه نورجی و نقشبندی شایع است. نورجی¬ها به رهبری فتح الله گولن در بین جوانان نفوذ بیشتری دارند. مرکز آنها شهر ارزرم است و در 54 کشور از جمله افغانستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، روسیه، پاکستان، هندوستان، چین، آلبانی وغیره مؤسسه علمی تأسیس کرده اند. طریقه نقشبندی‌ بیشتر در میان عوام رایج است و بیشتر فعالیتهای آن برضد وهابیت و امامیه صورت می گیرد.مراکز فکری1. سازمان دیانت(ترکیه)؛ در امپراتوری عثمانی اگرچه نظام خلافت به معنی حاکمیت دین بود و خلیفه، به عنوان بالاترین مقام رسمی مسلمانان، محسوب می شد، با این حال، امور دینی برعهده سازمانی به نام «مشیخت » بود که شیخ اسلام ریاست آن را بر عهده داشت. در سال 1920میلادی وزارت مشیخت، شریعت و اوقاف، جای آن را گرفت. با اعلام جمهوری در سوم مارس 1924میلادی و خط مشی جدایی دین از سیاست، وزارت مذکور منحل گردید و سازمانی به نام ریاست امور دینی (سازمان دیانت)، وابسته به نخست وزیری، تشکیل شد که وظیفه اصلی آن کنترل مسلمانان این کشور است. در ترکیه بیش از هفتاد هزار مسجد وجود دارد که به جز مساجد شیعه، همه زیرنظر دیانت است. دیانت هر هفته خطبه‌های جمعه مساجد را مشخص می‌کند و هر هفته در همه مساجد کشور یک خطبه خوانده می‌شود.برخی از مواد قانون اساسی ترکیه درباره دیانت می گوید:1ـ خارج شدن دیانت از ارزشها و اهداف آتاتورک، جرم است.2ـ دیانت حق ندارد در بعد سیاسی اسلام کاری انجام دهد و در غیر این صورت پیگرد قانونی دارد.3ـ دیانت فقط می‌تواند احکام نماز، روزه، حج و مواردی از این قبیل را به مردم بیاموزد.4ـ دیانت به گونه‌ای مؤسسه و منصوب دولت لائیک است.با این حال، مسلمان بودن بیش از 98 درصد مردم این کشور و نیز سیاست «پان ترکیسم » این حکومت که منطقه نفوذی آن غالبا در میان مسلمانان می باشد، به خصوص پس از استقلال کشور های آسیای میانه، توجه به دین و مذهب را به عنوان وسیله ای در خدمت حکومت قرار داده است.در داخل ترکیه سازمان دیانت با رعایت اصول قانون اساسی و به دور از هرگونه نگرش سیاسی، امر تبلیغ و انتشار اصول عالیه دینی را وظیفه خود می داند؛ هر چند در عمل وابستگی این سازمان به نهاد حکومتی خود اصلی ترین مانع در این راه می باشد. ارشاد و راهنمایی مردم در مورد اموری از قبیل اتحاد، برابری، فداکاری، تعاون، برادری، محبت، احترام، خوش بینی، حمایت و نیز اموری که باعث ضعف در جامعه می گردد مثل شراب، قمار، مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی و... بر عهده این نهاد است. فعالیت های دینی علاوه بر مساجد در مدارس، بیمارستان ها، زندان ها، کارخانجات، کوی دانشجویی، خانه سالمندان، مهدهای کودک و ... نیز انجام می شود. برقراری برنامه های وعظ در ماه مبارک رمضان، ایام مبارک و میلاد حضرت رسول (ص) از دیگر اقدامات این سازمان است.در خارج از کشور سازمان دیانت در کشورهایی فعالیت دینی دارد که اتباع ترکیه در آنها زیادند، یا ترک زبان هستند؛ مثل کشورهای مهاجر پذیر اروپایی یا کشورهای ترک زبان مانند کشورهای آسیای میانه و قفقاز.این فعالیت ها در دو بخش خلاصه می¬شود:الف - فعالیت های سازمان در کشورهای غربی؛ که در قالب فعالیت در مساجد و انجمن¬های ترک صورت می گیرد.ب - فعالیت های سازمان در کشورهای ترک زبان که عمداتا از طرق ذیل انجام می¬گیرد:1. ارائه خدمات دینی از طریق نمایندگی ها2. فعالیت های آموزشی با تاسیس مدارس و دانشکده های دینی در این کشورها3. ساخت مساجد4. ارائه کمکهای بشر دوستانه به آسیب دیدگان از جنگها و بلایای طبیعی5. فعالیتهای فرهنگی چون چاپ و نشر کتاب، مجله و غیرهسرانجام اینکه فعالیت ها و اقدامات سازمان دیانت که نهادی است کاملا دولتی، درحقیقت استفاده ابزاری از اسلام برای نیل به مقاصد و اهداف حکومت ترکیه است که شاید مهترین آنها را می توان ترویج پان ترکیسم و تبلیغ جدایی دین از سیاست دانست که هر یک به نحوی موجب می شود نقش سیاسی ترکیه در جهان امروز و به ویژه غرب، افزایش یابد.2. الازهر مصر؛ حنفیان مصر ابتدا تابع مشرب کلامی طحاویه (پیروان ابوجعفرطحاوی متوفای 321 قمری) بودند، اما با تسلط عثمانیان که حنفی ماتریدی بودند، مشرب کلامی ماتریدی در کنار فقه حنفی علی رغم آنکه نسبت به شافعیان اشعری در اقلیت بود اما جایگاه ویژه ای در محافل علمی و دولتی مصر پیدا کرد، فقه رسمی محاکم شرعی، فقه حنفی شد، که این رسمیت تا به امروز به صورت رسمی پا بر جاست، برخی از بزرگان این طایفه به ریاست الازهر رسیدند(آخرین آنها شیخ جادالحق علی جادالحق م 1415قمری بود) و کلام ماتریدی در کنار کلام اشعری مورد توجه قرار گرفت و امروزه نیز در الازهر تدریس می شود و سیاهه مواد درسی الازهر همانند مواد درسی دانشکده الهیات آنکار است. الازهر امروزه در کنار تفکر اشعری، از مراکز اصلی اندیشه ماتریدی نیز بحساب می آید تا آنجا که در محافل علمی و دینی دنیای امروز نیز- به خصوص پس از وقایع 11سپتامبر- تفکرات حنفی ماتریدی الازهر شأن و رتبه ای به مراتب بالاتر از اندیشه¬های مکتب دارالعلوم دیوبند دارد.جامع الازهر تاسیس شده به سال 972میلادی (359 قمری) و در زمان معزالدین، خلیفه فاطمی، از همان ابتدا صرفاً یک عبادتگاه محلی نبوده، بلکه مسجدجامع شهرنیز بوده است، در این مسجد بوده که سپهسالار اسلام موعظه می‌ کرده و در خلال خطبه‌های نماز جمعه، بیانیه‌های لازم را صادرمی‌ نموده است و جلسات محاکم شرع و گردهمایی برای تنظیم امور مالیاتی برگزار می‌ شده است. الازهر امروز چهار دوره از حیات فکری خود را سپری نموده و در مرحله پنجم به سر می برد؛ نخست حاکمیت فکری تشیع اسماعیلی (در خلافت فاطمیان)، سپس شافیعه (در حکومت ایوبیان)، بعد از آن راهیابی اندیشه های صوفیانه (در حکومت ممالیک)، در مرحله چهارم الازهر تنها انتقال میراث گذشتگان را وظیفه خود می دانست و تلاشهای نوآورانه در آن جایی نداشت (در خلافت عثمانی). اما مرحله پنجم دوران شکوفایی و نگاه مجدد به جهانی بود که تنها سکنه آن نه مسلمانان قاهره بودند و نه حتی مسلمانان عثمانی. این دوره با حاکمیت ناپلئون بر مصر (1798میلادی، 1213 قمری) آغاز شد و عواملی چون اشغال مصر بدست انگلیس، ظهور مصلحانی چون عبده (که حتی به ریاست الازهر نیز رسید)، مواجهه با شبهات و ایرادات روشنفکران از فرنگ برگشته و... آن را تقویت و تثبیت نمود.امروزه الازهر رسالت خود را جهانی می داند و برای انجام این رسالت در وهله نخست ارتباط خود را با حاکمیت مصر به گونه ای تعریف کرده که در عین با حکومت، با مردم هم در ارتباط است و ویکی را بر دیگری ترجیح نمی دهد، چرا که با سرسپردگی تام به حکومت، مردمی بودن را از دست می دهد و با توجه تمام عیار به مردم، از امکانات و فرصتهای حکومتی برای پیشبرد برنامه های الازهر بی بهره می شود. از طرف دیگر الازهر با وجود تفکر غالب شافعی-حنفی در فقه و اشعری- ماتریدی در عقیده، با نفی تعصبات فرقه ای، تئوری «کارآمدی شریعت اسلامی در عصر حاضر» را با بهره گیری از اندیشه های سایر فرق اسلامی و حتی امامیه به اجرا گذارده است و در تعامل با غیر مسلمانان نیز، به مدد پرهیز از افراط گرایی، به عنوان نماد ارتدوکس اسلامی شناخته می شود. در حوزه تبلیغی نیز الازهر امروزه بالغ بر پنجاه هزار مدرسه و 55 دانشکده را تحت پوشش دارد. دانشگاه الازهر برای پذیرش دانشجو دارای مقرّرات خاصی است و سالانه هزاران نفر از دانشجویان خارجی را جهت تحصیل در رشته‌های مختلف پذیرش می‌کند. الازهر به لطف شمار فراوانی از طلاب خارجی دامنه نفوذ خود - و به طور کلی نفوذ مصر - را به خارج از مرزهای مصر کشانده است. الازهر به طور مداوم گروه ها و اشخاص فعال اسلامی را جهت فعالیت های اسلامی به خارج و امروزه به ویژه به کشورهای غربی گسیل می دارد. در ارتباط با زنان نیز در سال 1962 میلادی دانشکده ای ویژه زنان در درون الازهر تاسیس شد . این دانشکده با مرور زمان به دانشگاهی - در درون دانشگاه الازهر - تبدیل شده است.3. دارالعلوم دیوبند (شبه قاره)؛ مدرسه دارالعلوم درسال 1867 میلادی در دیوبند، بخشی از شهر سهارنپور هندوستان، به دست شیخ قاسم نانوتوی بنیانگذاری شد. چهل سال بعد، تعداد مدارس تابعه دارالعلوم به چهل مدرسه رسید. پس از آن، در سال 1931 میلادی دارالعلوم 949 نفر شاگرد داشت و در صدمین سال تأسیس خود، یعنی 1967میلادی، دارای 3795 فارغ التحصیل هندی، 3191 فارغ التحصیل پاکستانی و بنگلادشی و 431 فارغ التحصیل خارجی بود و افرادی از سرأسر هند، پاکستان، چین، افغانستان، اروپا، آمریکا و ایران در آنجا تحصیل می‌کردند.این مدرسه اکنون دارای 8934 مدرسه وابسته است و دانشجویان در دوره‌های مقدماتی و عالی به تحصیل در این مدارس می‌پردازند. مؤسسان دارالعلم هدف اصلی تأسیس این مدرسه را تقویت مبانی اسلام بر اساس مذهب حنفی اعلام کردند آنها در اعتقادات ماتریدی مذهب و در فقه حنفی مذهب‌اند و اگرچه تمام سلسله¬های صوفیه و طرق آنها را قبول دارند، ولی طریقه چشتیه را طریقه خود قرار داده‌اند و به طرق نقشبندیه، قادریه و سهروردیه ارادت دارند. آنان شاه ولی الله دهلوی را بزرگ طریقت خود می‌دانند. علمای دیوبند در آغاز کاری به سیاست نداشتند تا اینکه جنگ جهانی اول شروع شد وخلافت عثمانی به عنوان مظهر خلافت اهل سنت به خطر افتاد. دراین زمان، مولانا محمدالحسن درسال1919میلادی «جمعیت علمای هند» را تأسیس کردند. این کار نقطه آغازی بودتا اسلام سیاسی (در مقابل اسلام سکولار) در این مدرسه نهادینه شود و تلاش برای تشکیل حکومتی اسلامی جز آمال و آرزوهای تفکر دیوبندیه شد، حاکمیتی که آرمانی ترین وجهش خلفای راشدین و پایین ترین حدش عثمانی ویا حتی طالبان بودند، اما تلاشها برای تشکیل این حاکمیت سرانجام به دو تجربه ناموفق جمهوری اسلامی پاکستان (که در عمل حاکمیتی سکولار است) و امارات اسلامی افغانستان (طالبان) منجر شد، آزمونهای شکست خورده ای که هنوز در قالب احزاب اسلامی فراوانی در بنگلادش، پاکستان، افغانستان وحتی آسیای مرکزی هر روزه عرض اندام می کنند که پس از وقایع 11 سپتامبر بسیاری از پایگاههای مردمی و بین المللی خود را از دست داده اند.در عرصه تبلیغ، سازمان«تبلیغی جماعت» درحال حاضر فعال‌ترین نهادی است که به نشر تفکرات دیوبندیه می پردازد. مولانا محمدالیاس، از تربیت یافتگان مکتب دیوبند، در 1305شمسی این جنبش را به منظور تبلیغ اسلام، از منطقه ای به نام میوات در نزدیکی دهلی آغاز کرد و بتدریج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت، به گونه ای که امروزه در جهان شناخته شده است. برخی اصول که رهبران جماعت بر آن تأکید دارند، عبارتند از: نفی دخالت در سیاست، خودسازی از طریق ریاضت به عنوان پیش شرط تبلیغ، دیگرسازی انفرادی به روش وعظ ، قایل بودن به نقش ایمان، نفی اختلاف بین فرق اسلامی و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز، آزادی حضور علاقه مندان به برنامه های جماعت از کلیة فرق اسلامی، احساس تکلیف نسبت به سرنوشت کفار، پرهیز از تجمل گرایی، نفی استفاده از رسانه ها و وسایل ارتباطی جدید. آنها مسجد را مرکز فعالیت¬هایشان می شناسانند. ادعا می شود که در این مساجد هیچ¬گونه تشکیلات اداری وجود ندارد و هرکس می تواند به عضویت جماعت درآید و هرگاه اراده کند، جماعت را ترک گوید.امروزه هند و پاکستان و بنگلادش، پایگاههای اصلی جماعت اند، تا جایی که این جماعت در جهان به نام «جنبش تبلیغی شبه قاره» شناخته شده است. بزرگترین اجتماعات سالانة جماعت نیز در همین سه کشور برگزار می شود. اغلب جماعت¬های تبلیغی از همین سه کشور به دیگر کشورهای جهان می روند و در آن کشورها نیز هسته های اصلی تبلیغی جماعت را اتباع مهاجر همین سه کشور تشکیل می دهند. یکی از برنامه های مهم جماعت برگزاری اجتماعات بزرگ است. در این اجتماعات است که برای فعالیتهای تبلیغی آینده برنامه ریزی می شود. شرکت در این اجتماعات اهمیت خاصی دارد و اغلب ، مقامات بلندپایة دولتی و شخصیتهای مذهبی و سیاسی نیز در مراسم «آخرین مناجات» شرکت می نمایند. برای نمونه تعداد شرکت کنندگان در مرأسم مناجات در بنگلادش در اول فوریه سال 2000 میلادی به سه میلیون تن رسید و در پایان این تجمع تقریباً یک هزار جماعت (هر جماعت حداقل ده تن ) برای اعزام به نقاط مختلف دنیا (خروج ) به منظور تبلیغ تشکیل گردید.جماعت درکشورهای آسیای جنوب شرقی فعالیتهای گسترده ای دارد. علاوه بر آن این جماعت در افغانستان و ترکیه و ژاپن و کشورهای افریقای شرقی، از جمله کنیا، اوگاندا، تانزانیا، زامبیا و موزامبیک فعال است.در مناطق سنّی نشین ایران نیز این جماعت فعالان بسیار دارد و آنان به مرکز تبلیغی رائیوند در پاکستان رفت و آمد می کنند (در اجتماع سال 1373شمسی در رائیوند، حدود پانصد تن از ایران شرکت کردند). بسیاری از مسلمانان قارة افریقا نیز در برنامه های جماعت شرکت می کنند. در میان کشورهای اسلامی، جماعت کمترین نفوذ را در منطقة خاورمیانه دارد و اعراب بندرت از آن استقبال کرده اند. جماعت در اروپا و امریکا نیز مسلمانان را برای داشتن ارتباط مستمر با دین ترغیب می نماید. در انگلستان فعالان جماعت از تشکیلات منسجمی برخوردارند. تجمع جماعت در اروپا و امریکا برنامه ای است که در آن بیشترین تعداد مسلمانان آن مناطق جمع می شود.علی محمد حیدرسرلک، کارشناسی ارشد مذاهب اسلامیمنابعابراهیم عبدالحق،کاید: جامعة الأزهر الأولى فی الکون، عمرها ألف وثلاث وعشرون سنة، روزنامه الدستور، شماره 145698، 17حزیران 2008 م؛ بدل، حسن، شرایط دینی و مذهبی کشور ترکیه، فصلنامه طلوع، شماره 10و11؛ برنامج فتاوی دارالافتاءالمصریة منذ عام1312ق، لجنةالفتاوی بالازهر، مجلس الاعلی للشئون الاسلامیة، جمهوریة مصرالعربیة؛ بنگلادشی، محمدابوسعید: ادیان و مذاهب در بنگلادش، طلوع، شماره 6، تابستان 1382 ش؛ تقی زاده، احمد، جمعیت‌ العلمای هند؛ توسلی، مجید، سازمان دیانت و برنامه هایی برای فردا، پگاه حوزه، شماره 114، 1382 ش؛ جلالی، سیدلطف الله: تاریخ وعقاید ماتریدیه، مرکزمطالعات وتحقیقات ادیان ومذاهب، قم، چاپ اول 1386ش؛ دیوسالار، مجید: آسیای میانه: پیوستگی ژئوپلیتیک و قدرت های منطقه ای، پگاه حوزه، شماره 196، چهار آذر 1385ش؛ دیون، میشل: مسلمانان چین، ترجمه سیدمحمودموسوی، پگاه حوزه، شماره 168، نهم مهر 1384ش؛ زندگی مسلمانان منطقه کاشغر در شمال غرب چین، سایت رادیو دولتی چین؛ شیرازی، مهدى‌: جنبش‌ها و احزاب اسلامى در پاکستان، سایت مجمع تقریب مذاهب اسلامی؛ صالح، محمدرضا: با کاروان شرقی(مسلمانان در چین)؛ عسگریان، عباسقلی: جوامع مسلمان و سازمانهای اسلامی فدراسیون روسیه، مجله علمی - ترویجی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 59، پائیز 1386ش؛ غزاوى، زهیر: الموسسات الدینیه الاسلامیه والکیان الصهیونى؛ غزاوى، زهیر: الموسسات الدینیه الاسلامیه والکیان الصهیونى، الغدیر، بیروت؛ فرمانیان، مهدی: شبه قاره هند دیوبندیه، بریلویه ورابطه آنهاباوهابیت، مجله طلوع، شماره 6، تابستان 1382ش؛ فضل الرحمان: نوزایی علمی در کهن ترین دانشگاه سنتی، مترجم مجید مرادی، پگاه حوزه، شماره 69، سیزدهم مهر 1381ش؛ الفضلی، عبدالهادی ودیگران: المذاهب الاسلامیة الخمسة، الغدیر، بیروت، چاپ اول 1419ق؛ کریمی، جواد: مدخل بنگلادش، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی؛ مجتبایی، فتح الله: مدخل اسلام، دائرة المعارف بزرگ اسلامی؛ مرادی، صاحبنظر: استعمار انگلیس و فعالیتهای آگاهی بخش دیوبند؛ میرشاهی، سعید: دانشگاه الازهرنخستین دانشگاه جهان، روزنامه آفرینش، تاریخ21/02/1387 و28/02/1387ش؛ میرشاهی، سحر: طریقه های دین اسلام در چین، وب سایت بانک مقالات فارسی؛ نبوی، محمد حسن: ره آورد سفر به تاجیکستان، مبلغان، شماره 25، بهمن 1380ش؛ نگاهی به موقعیت مسلمانان تاجیکستان، خبرگزاری مهر؛ نورجو، جعفر: هویت راستین فرهنگی آسیای میانه، پژوهه، شماره 4، بهمن و اسفند 1382ش.منابع اینترنتی:www.tajct.com(نمایندگی اتاق بازرگانی و صنایع جمهوری تاجیکستان در تهران).www.ankara.icro.ir(رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران-آنکارا)www.khawaran.comwww.Mydocument.irwww.China Radio Internationalpersian.cri.cnwww.teletext.irib.irwww.sesrtcic.orgwww.alazhar.gov.egwww.saaid.netwww.aljaml.comwww.alazhr.orgwww.islamic-council.com

نظرات

 

در صورتی که قصد ثبت سوال دارید، می توانید از طریق صفحه جستجو اقدام به ثبت سوال نمایید. در غیر اینصورت با استفاده از فرم زیر نظر خود را برای ما ارسال نمایید.




حاصل جمع را در کادر وارد کنید