در پاسخ به این سوال نمیتوان اظهار نظر قطعی نمود بلکه در پاسخ تنها میتوان یک سری احتمالات را ارائه نمود و گفت: «شـــــــــــــــــــایـــــــــــد» به دلایل زیر امام حسین (ع) چنین نکرده باشد:۱. با توجه به موقعیت سیاسی که در آن زمان از طرف معاویه و یزید پیش آمده بود و به نام دین، کارهایی را انجام دادند که در واقع مخالف دین بود و همچنین تشخیص حق از باطل سخت شده بود، تنها راهی که می توانست یک بار دیگر دین خدا را ترویج و زنده نماید، شهادت حضرت امام حسین (ع) و فرزندان و اصحاب آن حضرت، بود. [۱]۲. آنچه که از روایات وارد شده در این مورد به دست می آید و به آن اشاره شده است، مقدر شدن شهادت برای آن حضرت بود تا بدین وسیله آن هدف اصلی امام حسین (ع) که همان اصلاح امت پیامبر بود، [۲] تحقق پیدا کند.
۳. امام حسین (ع)، شهادت را زیباترین و گرامی ترین مرگ می دانست؛ این امر، در خطبه ای که در مکه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، بیان شده است: آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دوشیزگان است؛ [۳] یعنی مرگ، گردن گیر و تحمیلی نیست، بلکه گردن بند و تجمّلی است؛ چرا انسان این گردن بند و زیور را در راه خدا به گردن نیاویزد؟! و مرگ در راه دین برای امام حسین (ع) لذیذ و در کام او شهد بود. [۴] و شهادت نقص نیست تا از فرشتگان کمک بخواهد، بلکه کمال است همان طور که حضرت ابراهیم (ع) چون شهادت را کمال می دانسته، از سوزاندن در آتش نترسیده و از جبرئیل نیز چیزی نطلبید، هر چند دائماً به یاد خدا بود و وی را می خواند. [۵]
۴. لقای الاهی و دیدار انبیا برای امام حسین (ع)، آن هم در آن شرایط از ماندن در این دنیا مهم تر بود و خود را مشتاق نیاکان خود می دانست؛ چنان که در ادامه آن خطبه در مکه می فرمایند: گرایش و اشتیاقم به زیارت نیاکانم چون اشتیاق یعقوب به یوسف است. [۶]
۵. حضرت امام حسین (ع) می خواستند که از معجزه و کرامت استفاده نکنند، در حالی که بدون شک امام توان و قدرت داشت که با معجزه و قدرت ولایی که از طرف خداوند داشت، بر دشمنان غلبه پیدا کند، ولی استفاده از معجزه و کرامت برای آنان که مأمور بودند به ظاهر عمل کنند، منافات داشت. توضیح آنکه: ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود.
پی نوشت: ------------
۱ . ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، از ص ۴۴-۶۶، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۰.
۲ . بحار الانوار، ج۴۴، ص ۳۲۹.
۳ . بحارالانوار،ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص ۲۹، ناشر: بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱؛ لهوف، ص ۱۱۰و ۱۱۱.
۴ . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۲۸ تا ۳۰، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۷.
۵. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۲۷.
۶ . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص ۲۹؛ لهوف، ص ۱۱۰و ۱۱۱.
۳. امام حسین (ع)، شهادت را زیباترین و گرامی ترین مرگ می دانست؛ این امر، در خطبه ای که در مکه به هنگام عزم حرکت به سمت عراق ایراد کردند، بیان شده است: آرایش مرگ بر فرزند آدم چون آرایش گردنبند بر گردن دوشیزگان است؛ [۳] یعنی مرگ، گردن گیر و تحمیلی نیست، بلکه گردن بند و تجمّلی است؛ چرا انسان این گردن بند و زیور را در راه خدا به گردن نیاویزد؟! و مرگ در راه دین برای امام حسین (ع) لذیذ و در کام او شهد بود. [۴] و شهادت نقص نیست تا از فرشتگان کمک بخواهد، بلکه کمال است همان طور که حضرت ابراهیم (ع) چون شهادت را کمال می دانسته، از سوزاندن در آتش نترسیده و از جبرئیل نیز چیزی نطلبید، هر چند دائماً به یاد خدا بود و وی را می خواند. [۵]
۴. لقای الاهی و دیدار انبیا برای امام حسین (ع)، آن هم در آن شرایط از ماندن در این دنیا مهم تر بود و خود را مشتاق نیاکان خود می دانست؛ چنان که در ادامه آن خطبه در مکه می فرمایند: گرایش و اشتیاقم به زیارت نیاکانم چون اشتیاق یعقوب به یوسف است. [۶]
۵. حضرت امام حسین (ع) می خواستند که از معجزه و کرامت استفاده نکنند، در حالی که بدون شک امام توان و قدرت داشت که با معجزه و قدرت ولایی که از طرف خداوند داشت، بر دشمنان غلبه پیدا کند، ولی استفاده از معجزه و کرامت برای آنان که مأمور بودند به ظاهر عمل کنند، منافات داشت. توضیح آنکه: ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود.
پی نوشت: ------------
۱ . ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آذرخشی دیگر از آسمان کربلا، از ص ۴۴-۶۶، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۰.
۲ . بحار الانوار، ج۴۴، ص ۳۲۹.
۳ . بحارالانوار،ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص ۲۹، ناشر: بنی هاشمی، تبریز، چاپ اول، ۱۳۸۱؛ لهوف، ص ۱۱۰و ۱۱۱.
۴ . ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۲۸ تا ۳۰، مرکز چاپ و انتشارات اسراء، چاپ پنجم، ۱۳۸۷.
۵. شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۲۷.
۶ . بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶؛ کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص ۲۹؛ لهوف، ص ۱۱۰و ۱۱۱.
نظرات