به طور کلی بلاء و مصیبت و رنج به سه بخش تقسیم می شود:
1. بلاء و مصیبت به هدف آزمایش و امتحان: برخی از بلاها و مصیبت ها برای آزمون انسان است تا صبر و استقامت و شکیبایی او به منصه ظهور گذاشته شود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُوءْمِنِینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ»؛ «خدا بر آن نیست که شما مؤمنان را بدین حال که اکنون دارید رها کند (بلکه می آزماید) تا ناپاک را از پاک جدا سازد». (آل عمران، آیه 179).
2. بلاها و مصیبت هایی که به عنوان کفاره گناه مؤمن، موجب ریزش گناهان اوست و خداوند در قرآن می فرماید: «فأخذناهم بذنوبهم» آنها را به خاطر گناهانشان دچار سختی و بلا نمودیم.
3. بلاها و مصیبت هایی که برای ترفیع درجه و ارتقاء کمالات انسانی است، مانند بلاها و مصیبت هایی که به انبیاء و اولیاء عظیم الشأن وارد می شد.
امام علی(ع) می فرمایند: «ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجه» بلا برای ستمگر تأدیب است و برای مؤمن امتحان و برای پیامبر، مقام و درجه است.(ترجمه میزان الحکمه، ج 2، ص 583، محمد محدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث، قم). بنابراین چنین نیست که هر کس مبتلی به مصیبت و بلائی باشد به خاطر گناهان او بوده است بلکه ممکن است علل دیگری داشته باشد.
نکته شایان ذکر این است که: برای آگاهی از دیدگاه دین اسلام پیرامون موضوعی، باید تمام متون و نصوص دینی پیرامون آن موضوع را با هم ملاحظه کرد ونتیجه قطعی را پس از ارزیابی کلی، بیان نمود.
در مورد این روایتی که از پیامبر اسلام(ص) بیان شد که البته صحیح آن چنین است: «هیچ بیماری یا دردی نیست که به مؤمن برسد، مگر این که کفاره گناه او باشد»(ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5209، محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث قم).
باید گفت: این روایت را با روایات دیگری که در این زمینه رسیده و به آن اشاره شد مورد ملاحظه قرار داد. و به اصطلاح مقتضای جمع بین ادله حکم می کند که بلاها را باید به سه بخش تقسیم نمود. در روایت فوق از پیامبر(ص) به یک بخش از آن اشاره شده و در روایات دیگر به سایر اقسام آن نیز پرداخته شده است.
مطلب دیگر اینکه ممکن است سه تقسیم فوق از بلا و مصیبت با یکدیگر تداخل داشته باشد. آنچه مهم است واکنش انسان در برابر سختی هاست و اینکه انسان چگونه با این مشکلات و سختی ها برخورد کند و از آزمایش های الهی سرافراز بیرون آید یا نه.
[انتخابی از کد90726]امادر مورد بهره مندی آدم های بی دین ومرفه بودن آنها،
نکته مهم آنست که باید دیدمعنی رفاه چیست؟آیا داشتن پول زیاد ویا داشتن خانه وماشین و...رفاه وخوشبختی است؟باید بررسی کرد که هدف از آفرینش انسان با این خصوصیات وتوانمندی چه بوده است؟آیا صرف پرورش جسم وتامین لذتهای آن رفاه وخوشبختی وسعادت است؟علاوه بر اینکه از کجا مجرمان وگناه کاران در رفاه اند؟آنها بدلیل نداشتن پشتوانه معنوی وامید واقعی به آینده,از خوشی واقعی بی بهره اندوترس ودلهره بر آنها مستولی است,زیرا علاوه بر ترس از مجازات دنیوی نسبت به آخرت خود نیز نگرانند. نکته دیگر آن است که بسیاری از گرفتاری های مومنان در اثر بی برنامگی وتنبلی است که نباید به حساب خداوند گذاشت,شاهد آن اینست که مومنان عاقل وکامل هم خوشی این جهان را دارند وهم نسبت به آسایش جهان دیگر امیدوارند,زیرا با برنامه درست از امکانات خوب استفاده نموده اند,به اطراف خود بنگریم می بینیم غالب مومنان وضع خوبی دارند ,اخلاق ومعنویات بر زندگی آنها حاکم است ,از زندگی لذت می برند,لذا می بایست گرفتاریها ومشکلات خود ساخته را جدا کردوسستی را کنار گذاشت وبا نظم وبرنامه حرکت کردواز سرمایه های زندگی خوب بهره برداری کرد آن وقت است که می بینید خوشی واقعی برای مومنان است وزندگی پر از دلهره واضطراب مجرمان ,گرچه ظاهر فریبنده داشته باشدولی از درون خراب وتاریک است.[پایان کد انتخابی][کامل از کد30292]نکات دیگری نیز در این زمینه قابل توجه است:
1. فقر و غنا هم در میان مومنین و هم در میان کفار وجود دارد و بهره مندی از ثروت ها و لذایذ دنیوی اختصاصی به کفار ندارد .البته افراد ثروتمند فعلا در میان کفار بیشتر می باشند چون تمام هدف و تلاش آنها در راستای جمع آوری ثروت و برخورداری از لذایذ دنیوی است . 2- رنج و شادی دو قسم است ؛ یکی رنج و شادی روحی و دیگری جسمی که اولی بسیار مهم تر است . گاهی انسان رنج جسمی دارد ولی رنج روحی ندارد و تحمل آن برایش راحت است ولی رنج روحی تحملش دشوارتر است که رنج کفار اغلب از نوع روحی است، چون عامل اساسی در رنج روحی دوری و بعد از خداست که آنان از خدا دورند و عامل امنیت روحی قرب به خداست که این عامل در اختیار مومنین است. 3- بسیاری از اموری که در نظر مردم موجب راحتی است همان ها مجرای عذاب اخروی می باشند چنان که آیه شریفه در مورد منافقان می فرماید : ( ( فلاتعجبک اموالکم و لا اولادهم انما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا ) ) و یا در مورد کفار آمده است که : جهنم همین الان بر آنان احاطه دارد و آنان در یک شرایط روحی جهنمی بسر می برند : ( ( و ان جهنم لمحیطه بالکافرین ) )( عنکبوت آیه 54 ) 4- حداکثر بهره مندی کفار از لذایذ در دنیاست که وقتی این لذت هارابالذایذ بهشتیان - که قرآن بیان می فرماید - مقایسه کنیم می بینیم که بسیار ناچیز است. 5- بسیاری از مشکلات دارای اثر تربیتی و سازنده است و رفاه و تنعم بیش از حد سستی و غفلت آور است. 6- برخی از مصایب کفاره گناهان است. 7- بعضی از سختی ها نتیجه طبیعی عمل انسان است. به نقل از سایت تبیان (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 16/100105404)
1. بلاء و مصیبت به هدف آزمایش و امتحان: برخی از بلاها و مصیبت ها برای آزمون انسان است تا صبر و استقامت و شکیبایی او به منصه ظهور گذاشته شود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُوءْمِنِینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ»؛ «خدا بر آن نیست که شما مؤمنان را بدین حال که اکنون دارید رها کند (بلکه می آزماید) تا ناپاک را از پاک جدا سازد». (آل عمران، آیه 179).
2. بلاها و مصیبت هایی که به عنوان کفاره گناه مؤمن، موجب ریزش گناهان اوست و خداوند در قرآن می فرماید: «فأخذناهم بذنوبهم» آنها را به خاطر گناهانشان دچار سختی و بلا نمودیم.
3. بلاها و مصیبت هایی که برای ترفیع درجه و ارتقاء کمالات انسانی است، مانند بلاها و مصیبت هایی که به انبیاء و اولیاء عظیم الشأن وارد می شد.
امام علی(ع) می فرمایند: «ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجه» بلا برای ستمگر تأدیب است و برای مؤمن امتحان و برای پیامبر، مقام و درجه است.(ترجمه میزان الحکمه، ج 2، ص 583، محمد محدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث، قم). بنابراین چنین نیست که هر کس مبتلی به مصیبت و بلائی باشد به خاطر گناهان او بوده است بلکه ممکن است علل دیگری داشته باشد.
نکته شایان ذکر این است که: برای آگاهی از دیدگاه دین اسلام پیرامون موضوعی، باید تمام متون و نصوص دینی پیرامون آن موضوع را با هم ملاحظه کرد ونتیجه قطعی را پس از ارزیابی کلی، بیان نمود.
در مورد این روایتی که از پیامبر اسلام(ص) بیان شد که البته صحیح آن چنین است: «هیچ بیماری یا دردی نیست که به مؤمن برسد، مگر این که کفاره گناه او باشد»(ترجمه میزان الحکمه، ج 11، ص 5209، محمدی ری شهری، انتشارات دارالحدیث قم).
باید گفت: این روایت را با روایات دیگری که در این زمینه رسیده و به آن اشاره شد مورد ملاحظه قرار داد. و به اصطلاح مقتضای جمع بین ادله حکم می کند که بلاها را باید به سه بخش تقسیم نمود. در روایت فوق از پیامبر(ص) به یک بخش از آن اشاره شده و در روایات دیگر به سایر اقسام آن نیز پرداخته شده است.
مطلب دیگر اینکه ممکن است سه تقسیم فوق از بلا و مصیبت با یکدیگر تداخل داشته باشد. آنچه مهم است واکنش انسان در برابر سختی هاست و اینکه انسان چگونه با این مشکلات و سختی ها برخورد کند و از آزمایش های الهی سرافراز بیرون آید یا نه.
[انتخابی از کد90726]امادر مورد بهره مندی آدم های بی دین ومرفه بودن آنها،
نکته مهم آنست که باید دیدمعنی رفاه چیست؟آیا داشتن پول زیاد ویا داشتن خانه وماشین و...رفاه وخوشبختی است؟باید بررسی کرد که هدف از آفرینش انسان با این خصوصیات وتوانمندی چه بوده است؟آیا صرف پرورش جسم وتامین لذتهای آن رفاه وخوشبختی وسعادت است؟علاوه بر اینکه از کجا مجرمان وگناه کاران در رفاه اند؟آنها بدلیل نداشتن پشتوانه معنوی وامید واقعی به آینده,از خوشی واقعی بی بهره اندوترس ودلهره بر آنها مستولی است,زیرا علاوه بر ترس از مجازات دنیوی نسبت به آخرت خود نیز نگرانند. نکته دیگر آن است که بسیاری از گرفتاری های مومنان در اثر بی برنامگی وتنبلی است که نباید به حساب خداوند گذاشت,شاهد آن اینست که مومنان عاقل وکامل هم خوشی این جهان را دارند وهم نسبت به آسایش جهان دیگر امیدوارند,زیرا با برنامه درست از امکانات خوب استفاده نموده اند,به اطراف خود بنگریم می بینیم غالب مومنان وضع خوبی دارند ,اخلاق ومعنویات بر زندگی آنها حاکم است ,از زندگی لذت می برند,لذا می بایست گرفتاریها ومشکلات خود ساخته را جدا کردوسستی را کنار گذاشت وبا نظم وبرنامه حرکت کردواز سرمایه های زندگی خوب بهره برداری کرد آن وقت است که می بینید خوشی واقعی برای مومنان است وزندگی پر از دلهره واضطراب مجرمان ,گرچه ظاهر فریبنده داشته باشدولی از درون خراب وتاریک است.[پایان کد انتخابی][کامل از کد30292]نکات دیگری نیز در این زمینه قابل توجه است:
1. فقر و غنا هم در میان مومنین و هم در میان کفار وجود دارد و بهره مندی از ثروت ها و لذایذ دنیوی اختصاصی به کفار ندارد .البته افراد ثروتمند فعلا در میان کفار بیشتر می باشند چون تمام هدف و تلاش آنها در راستای جمع آوری ثروت و برخورداری از لذایذ دنیوی است . 2- رنج و شادی دو قسم است ؛ یکی رنج و شادی روحی و دیگری جسمی که اولی بسیار مهم تر است . گاهی انسان رنج جسمی دارد ولی رنج روحی ندارد و تحمل آن برایش راحت است ولی رنج روحی تحملش دشوارتر است که رنج کفار اغلب از نوع روحی است، چون عامل اساسی در رنج روحی دوری و بعد از خداست که آنان از خدا دورند و عامل امنیت روحی قرب به خداست که این عامل در اختیار مومنین است. 3- بسیاری از اموری که در نظر مردم موجب راحتی است همان ها مجرای عذاب اخروی می باشند چنان که آیه شریفه در مورد منافقان می فرماید : ( ( فلاتعجبک اموالکم و لا اولادهم انما یرید الله لیعذبهم بها فی الحیوه الدنیا ) ) و یا در مورد کفار آمده است که : جهنم همین الان بر آنان احاطه دارد و آنان در یک شرایط روحی جهنمی بسر می برند : ( ( و ان جهنم لمحیطه بالکافرین ) )( عنکبوت آیه 54 ) 4- حداکثر بهره مندی کفار از لذایذ در دنیاست که وقتی این لذت هارابالذایذ بهشتیان - که قرآن بیان می فرماید - مقایسه کنیم می بینیم که بسیار ناچیز است. 5- بسیاری از مشکلات دارای اثر تربیتی و سازنده است و رفاه و تنعم بیش از حد سستی و غفلت آور است. 6- برخی از مصایب کفاره گناهان است. 7- بعضی از سختی ها نتیجه طبیعی عمل انسان است. به نقل از سایت تبیان (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 16/100105404)
نظرات