خداوند موجودی است کامل و بی نقص، وجودی است که هیچ جهت امکانی و نیازی در او راه ندارد، او واجب الوجودی بی همتاست. علتی است که تمام موجودات و رویدادها ، معلول و مخلوق و نیازمند اویند. او موثر و علتی یگانه است. او خالق تمام موجودات و کمالات آنهاست. اگر در ذات خدا نقصی باشد او دیگر واجب الوجود نیست چرا که نتیجه وجود نقص این است که فاقد کمالی باشد و برای داشتن چنین کمالی ناچاراً باید محتاج دیگری گردد و این باعث می گردد که او دیگر، واجب الوجود از تمام جهات نباشد بلکه جهت امکانی در او راه یابد در حالی که او موجودی واجب است و وجود واجب را با امکان هیچ سنخیتی نیست.
چنانچه در ذات خداوند تاثیر پذیری و انفعال راه داشته باشد بدین معناست که چیزی دیگر در او موثر افتاده و علت تغییر حالت او گردیده است و او در این جهت معلول دیگری می گردد . روشن است که هر معلولی ، هم از علت خود دارای وجودی فروتر است و هم در این جهت نیازمند به غیر است ، و خداوند از این امور مبرا و منزه است، چراکه موجودی برتر و والا ست و چیزی تواناتر از او وجود ندارد تا در او تاثیر گذارد و علت حالت جدید او گردد و از طرفی او موجودی واجب است و غیر از او همه ممکن اند و محال است موجود ممکن بتواند باعث اثر و تغییری در موجود واجب گردد. وجود ممکن آن است که چون به ذاتش نظر کنیم ، نسبت آن به وجود و عدم یکسان باشد و برای ضرورت یافتن یکی از این دو نیازمند علتی باشد اما وجود واجب آن است که چون به ذاتش نظر کنیم وجود را برای آن ضروری می یابیم و به بی نیازیاش به غیر اعتراف می کنیم.
تأثیرناپذیری خداوند-صفات خداوند ۱۳۸۷/۰۶/۰۴ - ۲۶۲ بازدید
نظرات