1ـ اینکه شما در فرم استخدام چه بنویسید به خودتان مربوط است؛ کسی هم حقّ ندارد بر اساس اظهارات شما در چنان فرمی، حکم ارتداد شما را صادر کند.
2ـ اینکه کسی هیچ دینی نداشته باشد، محال است. حتّی کفر هم دین است؛ بتپرستی هم دین است.
لذا اساساً غیر ممکن است که انسان دین نداشته باشد. دین یعنی راه و روش زندگی کردن. مگر بدون راه و روش، می توان زندگی کرد؟ حتّی حیوانی مثل گوسفند هم نمی تواند بدون راه و روش زندگی کند کجا رسد انسان. شما اگر سبک زندگی گوسفند را با سبک زندگی گربه مقایسه کنید می بینید که هر کدام سبک مخصوصی برای زندگی دارند؛ یعنی هر کدام دین خاصّی برای خود دارند. حتّی کفّار هم دین دارند، یعنی راه و روشی برای زندگی دارند. بت پرستی هم نوعی دین است؛ ضدیّت با خدا هم نوعی دین است. خدای متعال « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ـ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ (1) لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ (2) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (3) وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ (4) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (5) لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ.» پس کفر و شرک هم نوعی دین است که فرمود: « لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ ــ دین شما، برای شما و دین من برای من.»
خلاصه آنکه، اساساً غیر ممکن است انسانی بدون دین (سبک زندگی) باشد. حال سوال این است که از بین این همه ادیان (سبکهای زندگی) کدام دین، حقّ است و سعادت ابدی انسان را تأمین می کند؟
پاسخ این است: آن دینی که صد در صد از سوی خداست. چون فقط خدا می تواند راه و روشی برای زندگی بشر ارائه دهد که سعادت ابدی او را تأمین کند. غیر خدا، به خاطر ناقص بودن علمشان توان ارائه ی چنین برنامه ای را ندارند. پس عقل حکم می کند که انسان تابع دینی باشد که صد در صد از سوی خداست. اگر تابع چنین دینی نشد، چنین نیست که بی دین بماند، بلکه در هر حال دین خواهد داشت؛ لکن وقتی دین الهی نداشت، دین بشری یا شیطانی خواهد داشت.
3ـ برای تغییر دین و مذهب، لازم نیست جایی برویم. وقتی عقیده عوض شد، دین شخص هم عوض شده است.
2ـ اینکه کسی هیچ دینی نداشته باشد، محال است. حتّی کفر هم دین است؛ بتپرستی هم دین است.
لذا اساساً غیر ممکن است که انسان دین نداشته باشد. دین یعنی راه و روش زندگی کردن. مگر بدون راه و روش، می توان زندگی کرد؟ حتّی حیوانی مثل گوسفند هم نمی تواند بدون راه و روش زندگی کند کجا رسد انسان. شما اگر سبک زندگی گوسفند را با سبک زندگی گربه مقایسه کنید می بینید که هر کدام سبک مخصوصی برای زندگی دارند؛ یعنی هر کدام دین خاصّی برای خود دارند. حتّی کفّار هم دین دارند، یعنی راه و روشی برای زندگی دارند. بت پرستی هم نوعی دین است؛ ضدیّت با خدا هم نوعی دین است. خدای متعال « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ـ قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ (1) لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ (2) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (3) وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ (4) وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ (5) لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ.» پس کفر و شرک هم نوعی دین است که فرمود: « لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ ــ دین شما، برای شما و دین من برای من.»
خلاصه آنکه، اساساً غیر ممکن است انسانی بدون دین (سبک زندگی) باشد. حال سوال این است که از بین این همه ادیان (سبکهای زندگی) کدام دین، حقّ است و سعادت ابدی انسان را تأمین می کند؟
پاسخ این است: آن دینی که صد در صد از سوی خداست. چون فقط خدا می تواند راه و روشی برای زندگی بشر ارائه دهد که سعادت ابدی او را تأمین کند. غیر خدا، به خاطر ناقص بودن علمشان توان ارائه ی چنین برنامه ای را ندارند. پس عقل حکم می کند که انسان تابع دینی باشد که صد در صد از سوی خداست. اگر تابع چنین دینی نشد، چنین نیست که بی دین بماند، بلکه در هر حال دین خواهد داشت؛ لکن وقتی دین الهی نداشت، دین بشری یا شیطانی خواهد داشت.
3ـ برای تغییر دین و مذهب، لازم نیست جایی برویم. وقتی عقیده عوض شد، دین شخص هم عوض شده است.
نظرات