باورها و اعتقادات در مذاهب چهار گانه فقهی اهل سنت متفاوت است و هر کدام از این مذاهب فقهی از اعتقاد های متفاوتی نسبت به دیگر مذهب فقهی، تبعیت می کنندمذاهب اربعه در اعتقادات به سه دسته ماتریدی، اشاعره و اصحاب حدیث تقسیم بندی می شوند.اعتقادات اشاعره و مالکی ها :مالکی ها از لحاظ مسائل کلامی و اعتقادی اشعری مذهب هستند برخی از اعتقادات آنها از این قرار است :یک :اعتقاد به اینکه صفات خدا بر دو گونه است :صفات فعل که حادثند مثل : خالقیت و رزاقیت صفات ذات که قدیم ان- مثل : حی ،علیم و قادر.دو :اشاعره خدا را قابل رویت می دانند .سه : ایشان قایل به قدیم بودن قرآن هستند.
چهار : اشاعره منکر حسن و قبح ذاتی اشیاء هستند .
اعتقادات حنیفی ها و ماتریدی ها :
اکثر حنفی ها از نظر کلامی از ابومنصور ماتریدی پیروی می کنند. در حال حاضر نزدیک به 350 میلیون نفر از حنفی ها ماتریدی هستند، برخی از اعتقادات آنها از این قرار است :
یک : ایشان منکر رویت خدا هستند.
دو: قایلند که قرآن حادث است.
سه : ایشان اعتقاد به حسن و قبح ذاتی اشیاء دارند ، یعنی میگویند عقلا محال است خداوند ظلم کند، و همچنین افعال الهی را مبتنی بر مصالح می دانند
چهار : حنفی ها آزادی انسان را در کارها معتقد می باشند ..
برخی ازاعتقادات اهل حدیث و حنابله
حنابله نیز در اعتقادات ، اهل حدیث به شمار می آیند، برخی از اعتقادات آنها از این قرار است :
یک: کلام خدا که همان حروف و اصوات است قدیم میباشند(علامه مجلسى، محمد باقر ؛ بحار الأنوارج4 صفحه 150 و الإیجی ،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد ؛المواقف ، بیروت، دار الجیل، الطبعة الأولى ، 1997، 3 مجلد ، ج3 ص 128)
دو: خدا در جهت فوق است و روز قیامت دیده میشود.( معتزلى، ابن ابى الحدید ؛شرح نهج البلاغة، قم،انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى ، 1404 هجرى قمرى 20 جلد در 10 مجلد،ج3 ،ص 234 )
سه:خدا جسم است و بر عرش نشسته و از هر طرف عرش به مقدار شش وجب از وجبهای دست او زیاد آمده است. در هر شب جمعه بر الاغی سوار میشود و تا صبح ندا میکند: آیا توبه کنندهای هست. آیا استغفار کنندهای هست؟( علامه حلى، حسن بن یوسف ؛ نهج الحق و کشف الصدق ، قم، مؤسسه دار الهجرة ، 1407 هجرى قمرى، یک جلدی، ص55 )
چهار: آیات متشابه را بر ظاهر خود حمل میکنند بدون تأویل.(همان)
پنج: معتقد است که علماء کلام، زندیق (فرقهای از کفار) هستند و هرگز اهل کلام روی رستگاری را نمیبینند.( نباطى بیاضى، على بن یونس ؛الصراط المستقیم، نجف، چاپ کتابخانه حیدریه ، 1384 هجرى قمرى ، 3 جلد در یک مجلد،ج : 3 ص : 223)
شش : خدا جوارحی از دست و پا و چشم دارد و هر شب به آسمان میآید.
هفت: افعال بندگان از خداست.( پیشین؛ ص 224)
اعتقادات شافعی ها:
می توان عقاید شافعی را به صورت فهرست وار اینگونه بیان کرد:
یک :اعتقاد به قدیم بودن خداوند، با تمام صفاتش و عدم تشبیه خداوند در اوصاف.
دو :غیر مخلوق بودن قرآن و معتقد به آفریده شدن بهشت و دوزخ، قبول عذاب قبر و سؤال نکر و منکر
سه : اعتقاد به شفاعت پیامبر و رفتن آن حضرت به معراج.
چهار: مختار دانستن انسان در اعمال و رفتار.
پنج :اهتمام بیشتر به حدیث و رد عمل به رأی، مخالفت با علم کلام.
شش:اعتقاد به سه شرط برای درستی ایمان که عبارت باشد از اقرار به زبان، تصدیق به جنان (قلب) و عمل به ارکان.
شافعی در الهیات، اخباری و ظاهری بود، یعنی ظواهر آیات و سنت پیامبر را ملاک عقیده می دانست. او در اصول دین تا حدودی مذاق و مشرب مکتب اشاعره داشت.( فضائی، یوسف، مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، تهران، آشیانه کتاب، چاپ اول، 1383، ص 152 و . ابوالمعالی محمد الحسینی العلوی، بیان الادیان، به اهتمام سید محمد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات روزنه، چاپ اول، 1376، ص 46.)
همچنین در مکتب شافعی برای حدیث اهمیت بیشتری قائل هستند، طوری که اگر تعارضی بین حدیث و قرآن حاصل می شد، حدیث را مقدم می دانستند. هر چند شافعی در زمینة حدیث آزادترند، در عین حال عمل به رأی را به هر شکل آن رد می کند و تحقیق و بحث در اصول دین (بحث کلام) را به طور کلی مردود می داند.( بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1380، ص 754)
نتیجه اینکه از نظر فقهی و اعتقادی بین مذاهب اهل سنت تفاوتها و اختلاف های زیادی وجود دارد که منجر شده اهل سنت هم در فقه و هم درمباحث کلامی و اعتقادی با هم اختلاف پیدا کنند و لذا نام فرقه به آنها صحیح بوده و درست می باشد.
برای تحقیق بیشتر در موضوع فوق مراجعه شود به: محمد بن عبدالرحمن الخمیس، اعتقاد امامان چهار گانه اهل سنت. البته از این نکته غافل نباشید که مولف کتاب از اهل سنت بوده و گرایش های سلفی دارد .
چهار : اشاعره منکر حسن و قبح ذاتی اشیاء هستند .
اعتقادات حنیفی ها و ماتریدی ها :
اکثر حنفی ها از نظر کلامی از ابومنصور ماتریدی پیروی می کنند. در حال حاضر نزدیک به 350 میلیون نفر از حنفی ها ماتریدی هستند، برخی از اعتقادات آنها از این قرار است :
یک : ایشان منکر رویت خدا هستند.
دو: قایلند که قرآن حادث است.
سه : ایشان اعتقاد به حسن و قبح ذاتی اشیاء دارند ، یعنی میگویند عقلا محال است خداوند ظلم کند، و همچنین افعال الهی را مبتنی بر مصالح می دانند
چهار : حنفی ها آزادی انسان را در کارها معتقد می باشند ..
برخی ازاعتقادات اهل حدیث و حنابله
حنابله نیز در اعتقادات ، اهل حدیث به شمار می آیند، برخی از اعتقادات آنها از این قرار است :
یک: کلام خدا که همان حروف و اصوات است قدیم میباشند(علامه مجلسى، محمد باقر ؛ بحار الأنوارج4 صفحه 150 و الإیجی ،عضد الدین عبد الرحمن بن أحمد ؛المواقف ، بیروت، دار الجیل، الطبعة الأولى ، 1997، 3 مجلد ، ج3 ص 128)
دو: خدا در جهت فوق است و روز قیامت دیده میشود.( معتزلى، ابن ابى الحدید ؛شرح نهج البلاغة، قم،انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى ، 1404 هجرى قمرى 20 جلد در 10 مجلد،ج3 ،ص 234 )
سه:خدا جسم است و بر عرش نشسته و از هر طرف عرش به مقدار شش وجب از وجبهای دست او زیاد آمده است. در هر شب جمعه بر الاغی سوار میشود و تا صبح ندا میکند: آیا توبه کنندهای هست. آیا استغفار کنندهای هست؟( علامه حلى، حسن بن یوسف ؛ نهج الحق و کشف الصدق ، قم، مؤسسه دار الهجرة ، 1407 هجرى قمرى، یک جلدی، ص55 )
چهار: آیات متشابه را بر ظاهر خود حمل میکنند بدون تأویل.(همان)
پنج: معتقد است که علماء کلام، زندیق (فرقهای از کفار) هستند و هرگز اهل کلام روی رستگاری را نمیبینند.( نباطى بیاضى، على بن یونس ؛الصراط المستقیم، نجف، چاپ کتابخانه حیدریه ، 1384 هجرى قمرى ، 3 جلد در یک مجلد،ج : 3 ص : 223)
شش : خدا جوارحی از دست و پا و چشم دارد و هر شب به آسمان میآید.
هفت: افعال بندگان از خداست.( پیشین؛ ص 224)
اعتقادات شافعی ها:
می توان عقاید شافعی را به صورت فهرست وار اینگونه بیان کرد:
یک :اعتقاد به قدیم بودن خداوند، با تمام صفاتش و عدم تشبیه خداوند در اوصاف.
دو :غیر مخلوق بودن قرآن و معتقد به آفریده شدن بهشت و دوزخ، قبول عذاب قبر و سؤال نکر و منکر
سه : اعتقاد به شفاعت پیامبر و رفتن آن حضرت به معراج.
چهار: مختار دانستن انسان در اعمال و رفتار.
پنج :اهتمام بیشتر به حدیث و رد عمل به رأی، مخالفت با علم کلام.
شش:اعتقاد به سه شرط برای درستی ایمان که عبارت باشد از اقرار به زبان، تصدیق به جنان (قلب) و عمل به ارکان.
شافعی در الهیات، اخباری و ظاهری بود، یعنی ظواهر آیات و سنت پیامبر را ملاک عقیده می دانست. او در اصول دین تا حدودی مذاق و مشرب مکتب اشاعره داشت.( فضائی، یوسف، مذاهب اهل سنت و فرقه اسماعیلیه، تهران، آشیانه کتاب، چاپ اول، 1383، ص 152 و . ابوالمعالی محمد الحسینی العلوی، بیان الادیان، به اهتمام سید محمد دبیر سیاقی، تهران، انتشارات روزنه، چاپ اول، 1376، ص 46.)
همچنین در مکتب شافعی برای حدیث اهمیت بیشتری قائل هستند، طوری که اگر تعارضی بین حدیث و قرآن حاصل می شد، حدیث را مقدم می دانستند. هر چند شافعی در زمینة حدیث آزادترند، در عین حال عمل به رأی را به هر شکل آن رد می کند و تحقیق و بحث در اصول دین (بحث کلام) را به طور کلی مردود می داند.( بی ناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، 1380، ص 754)
نتیجه اینکه از نظر فقهی و اعتقادی بین مذاهب اهل سنت تفاوتها و اختلاف های زیادی وجود دارد که منجر شده اهل سنت هم در فقه و هم درمباحث کلامی و اعتقادی با هم اختلاف پیدا کنند و لذا نام فرقه به آنها صحیح بوده و درست می باشد.
برای تحقیق بیشتر در موضوع فوق مراجعه شود به: محمد بن عبدالرحمن الخمیس، اعتقاد امامان چهار گانه اهل سنت. البته از این نکته غافل نباشید که مولف کتاب از اهل سنت بوده و گرایش های سلفی دارد .
نظرات