مقام و منزلت على بن ابیطالب در میان اصحاب پیامبر اسلام (ص ) از جهت سبقت درایمان , ایثار و فداکارى در لیله المبیت , جهاد و دفاع از پیامبر گرامى اسلام (ص )مقام و منزلتى استثنایى است و هیچ یک از صحابه به پاى على بن ابیطالب نمى رسند وپیامبر(ص ) به جهت همین شایستگى ها, بـه دسـتور خداوند على بن ابیطالب را به عنوان وصى و جانشین خویش در موارد مختلف معرفى کرده است که یکى از مهم ترین مواردفوق , حادثه عظیم و رخداد بى نظیر غدیر خم است که علاوه بـر شـیـعـه بـسـیارى از بزرگان اهل سنت نیز تصریح نموده اند که در غدیر خم رسول خدا(ص ) حضرت على (ع ) را به عنوان امام و پیشوا و رهبرى پس از خویش به مردم معرفى نمود.(1)از سوى دیـگـر, نه تنها کتب شیعه بلکه کتب اهل سنت موارد گوناگون و مختلفى ازاحتجاجات على بى ابیطالب و دیگر ائمه را در اثبات امامت و وصایت نقل نموده اندکه به صورت گذرا به چند نمونه از آن اشاره مى شود:1ـ در شوراى منتخب خلیفه دوم براى تعیین خلیفه سوم , امام على (ع ) در یکى ازاسـتدلالهاى خود به حدیث غدیر خم تمسک نمود و به آن شورا و جمع فرمود: فانشدکم باللّه هل فـیـکم احد قال له رسول اللّه (ص ) من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه : لـیبلغ الشاهد منکم الغائب ؟ قالوا اللهم لا ,شما را به خدا سوگند مى دهم که آیا در جمع شما غیر از من کسى هست که پیامبر (ص )درباره او فرموده باشد هر کس من مولاى او هستم على مولاى او اسـت , خـدایا دوست داراو را دوست بدار ودشمنش را دشمن بدار. بعد حضرت فرمود: حاضران ایـن مـجـلس این مطلب را به غائبان برسانند ؟ اعضاى شورا گفتند: به خدا سوگند خیر . (2)در واقـع عـلـى بـن ابیطالب اولى و سزاوار بودن خویش را به دیگران گوشزد نمود که من نسبت به ولایت احق از دیگران هستم .
2ـ در ایام خلافت خلیفه سوم , بسیارى از مهاجران و انصار در مسجد الـنبى گردمى آمدند و درباره فضایل و مناقب خویش سخن مى گفتند . حضرت على (ع ) در آن مـجـلـس حـضـور داشت و به سخنان آنان گوش مى داد, گروهى از حضرت تقاضا نمودند که او نـیـزسـخـن بـگـویـد, آن حـضرت ابتدا به پاره اى از فضائل و سوابق درخشان خویش اشاره نمود وحـاضـران بـر درسـتى آن گواهى دادند , آنگاه به حدیث غدیر اشاره کرد و فرمود :( افتقرون ان رسول اللّه (ص ) دعانى یوم غدیر خم , فنادى لى بولایه ثم قال لیبلغ الشاهد منکم الغائب قالوا اللهم نـعـم , آیـا قبول دارید که در روز غدیر خم پیامبر (ص ) مرا خواست و آنگاه ولایتم را به مردم ابلاغ نـمـود و فـرمود حاضران این مطلب را به اطلاع غائبان برسانند, همه گفتند: آرى . (3)
3ـ قبل از شـروع جنگ جمل امام براى اتمام حجت به طلحه پیام داد تا با وى دیدارکند, طلحه پذیرفت . در آن ملاقات حضرت على (ع ) به طلحه چنین گفت : نشدتک اللّه هل سمعت رسول اللّه (ص ) یقول : من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه , قال نعم قال (ع ) فلم تقاتلنى ؟ قال : لـم اذکـر, بـه خدا تو را قسم مى دهم , آیانشنیدى که پیامبر(ص ) مى فرمود: هرکس من مولاى او هستم على بن ابیطالب مولاى اواست , خدایا هرکس او را دوست دارد دوست داشته باش و هرکس بـا حـضـرت على (ع ) دشمنى کند, تو نیز با او دشمن باش , طلحه پاسخ گفت : آرى شنیده بودم حـضرت فرمودند :پس چرا با من به جنگ و ستیز برخاسته اى , طلحه پاسخ داد: فراموش کرده ام . (4)
4ـ یـکـى دیـگـر از مـواردى که على بن ابیطالب (ع ) به جریان غدیر خم اشاره کرده وسخنان تاریخى رسول اکرم (ص ) را درباره خویش به مسلمانان یادآورى شده است , این بود که در مسجد کـوفه حضرت مشغول ایراد خطبه بودند و به جریان تاریخى غدیر اشاره نمود و از حاضرانى که در غدیر خم حضور داشته بودند, گواهى خواست , بسیارى گواهى دادند . ابن مالک نیز در آن محفل بـود , امـا از گـواهى دادن خوددارى نمود على بن ابیطالب رو به او کرد و فرمود: مگر تو در غدیر خـم نـبودى , پس چرا گواهى نمى دهى ؟انس بن مالک پیرى و ضعف حافظه و فراموشى را عذر آورد , حضرت فرمودند اگر چنانچه دروغ مى گویى خدا تو را به بلایى مبتلا سازد که عمامه آن را نـپـوشاند. و به نقل ازتاریخ , نفرین آن حضرت مستجاب شد و انس بن مالک گرفتار مرض پیسى گـشت . (5)
5ـ استناد و احتجاج به حادثه غدیر خاص على بن ابیطالب نبوده , بلکه امامان دیگرو حـتـى حضرت زهرا(س ) نیز به آن تمسک جسته اند و به پیروى از آنان صحابه پیامبر(ص )همانند عـمار و قیس بن سعد و بزرگانى , مانند عبداللّه بن جعفر, عمربن عبدالعزیز وحتى مامون خلیفه عباسى به حدیث غدیر براى اثبات امامت و وصایت على بن ابیطالب استناد کرده اند . (6)بنابر این , شیعه همواره به پیروى از ائمه , بزرگان صحابه , تابعین و علما براى اثبات امامت على بن ابیطالب (ع ) به حدیث غدیر استناد جسته و از آن پیروى کرده است . پاسخ به شبهات اهل سنت، مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما 1- مـسـنـد, امـام احمد بن حنبل , ج 4, ص 372.2- الغدیر, علامه امینى , ج 1, ص 176.3- الغدیر, عـلامـه امینى , ج 1, ص 163.4- مروج الذهب , مسعودى , ج 2, ص 372.5- ارشاد, شیخ مفید, ج 1, ص 351.6- الغدیر, ج 1, ص 149 ـ 159. به نقل از سایت تبیان
2ـ در ایام خلافت خلیفه سوم , بسیارى از مهاجران و انصار در مسجد الـنبى گردمى آمدند و درباره فضایل و مناقب خویش سخن مى گفتند . حضرت على (ع ) در آن مـجـلـس حـضـور داشت و به سخنان آنان گوش مى داد, گروهى از حضرت تقاضا نمودند که او نـیـزسـخـن بـگـویـد, آن حـضرت ابتدا به پاره اى از فضائل و سوابق درخشان خویش اشاره نمود وحـاضـران بـر درسـتى آن گواهى دادند , آنگاه به حدیث غدیر اشاره کرد و فرمود :( افتقرون ان رسول اللّه (ص ) دعانى یوم غدیر خم , فنادى لى بولایه ثم قال لیبلغ الشاهد منکم الغائب قالوا اللهم نـعـم , آیـا قبول دارید که در روز غدیر خم پیامبر (ص ) مرا خواست و آنگاه ولایتم را به مردم ابلاغ نـمـود و فـرمود حاضران این مطلب را به اطلاع غائبان برسانند, همه گفتند: آرى . (3)
3ـ قبل از شـروع جنگ جمل امام براى اتمام حجت به طلحه پیام داد تا با وى دیدارکند, طلحه پذیرفت . در آن ملاقات حضرت على (ع ) به طلحه چنین گفت : نشدتک اللّه هل سمعت رسول اللّه (ص ) یقول : من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه , قال نعم قال (ع ) فلم تقاتلنى ؟ قال : لـم اذکـر, بـه خدا تو را قسم مى دهم , آیانشنیدى که پیامبر(ص ) مى فرمود: هرکس من مولاى او هستم على بن ابیطالب مولاى اواست , خدایا هرکس او را دوست دارد دوست داشته باش و هرکس بـا حـضـرت على (ع ) دشمنى کند, تو نیز با او دشمن باش , طلحه پاسخ گفت : آرى شنیده بودم حـضرت فرمودند :پس چرا با من به جنگ و ستیز برخاسته اى , طلحه پاسخ داد: فراموش کرده ام . (4)
4ـ یـکـى دیـگـر از مـواردى که على بن ابیطالب (ع ) به جریان غدیر خم اشاره کرده وسخنان تاریخى رسول اکرم (ص ) را درباره خویش به مسلمانان یادآورى شده است , این بود که در مسجد کـوفه حضرت مشغول ایراد خطبه بودند و به جریان تاریخى غدیر اشاره نمود و از حاضرانى که در غدیر خم حضور داشته بودند, گواهى خواست , بسیارى گواهى دادند . ابن مالک نیز در آن محفل بـود , امـا از گـواهى دادن خوددارى نمود على بن ابیطالب رو به او کرد و فرمود: مگر تو در غدیر خـم نـبودى , پس چرا گواهى نمى دهى ؟انس بن مالک پیرى و ضعف حافظه و فراموشى را عذر آورد , حضرت فرمودند اگر چنانچه دروغ مى گویى خدا تو را به بلایى مبتلا سازد که عمامه آن را نـپـوشاند. و به نقل ازتاریخ , نفرین آن حضرت مستجاب شد و انس بن مالک گرفتار مرض پیسى گـشت . (5)
5ـ استناد و احتجاج به حادثه غدیر خاص على بن ابیطالب نبوده , بلکه امامان دیگرو حـتـى حضرت زهرا(س ) نیز به آن تمسک جسته اند و به پیروى از آنان صحابه پیامبر(ص )همانند عـمار و قیس بن سعد و بزرگانى , مانند عبداللّه بن جعفر, عمربن عبدالعزیز وحتى مامون خلیفه عباسى به حدیث غدیر براى اثبات امامت و وصایت على بن ابیطالب استناد کرده اند . (6)بنابر این , شیعه همواره به پیروى از ائمه , بزرگان صحابه , تابعین و علما براى اثبات امامت على بن ابیطالب (ع ) به حدیث غدیر استناد جسته و از آن پیروى کرده است . پاسخ به شبهات اهل سنت، مرکز پژوهشهاى اسلامى صدا و سیما 1- مـسـنـد, امـام احمد بن حنبل , ج 4, ص 372.2- الغدیر, علامه امینى , ج 1, ص 176.3- الغدیر, عـلامـه امینى , ج 1, ص 163.4- مروج الذهب , مسعودى , ج 2, ص 372.5- ارشاد, شیخ مفید, ج 1, ص 351.6- الغدیر, ج 1, ص 149 ـ 159. به نقل از سایت تبیان
نظرات