جهاد در اسلام به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می شود جهاد ابتدایی جهادی است که به دستور امام یا نائب او مسلمانان به دشمنان دین حمله کنند و جهاد دفاعی جهاد به منظور دفاع و دفع تجاوز دشمنان است . البته در یک نگاه عمیق تر روح جهاد در اسلام به دفاع باز می گردد و در واقع حقیقت جهاد ابتدایی نیز دفاع است با این توضیح که « اوّلین و اساسی ترین حق انسان ها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرتِ پاک انسانی سرچشمه می گیرد و سران ستم و سردمداران کافر کشورهای غیر مسلمان، این حق را از مردم سلب نموده، با شیوه های گوناگون و تبلیغات نادرستِ خود بر ضدّ حق، اجازه و فرصت تفکّر و اندیشهٴ صحیح را به آنان نمی دهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام، نمی گذارند چراغ هدایت دین که خواستهٴ فطرت همهٴ انسان هاست، به محدودهٴ کشور شرک و کفر برسد و این کاری است که همهٴ دشمنان بی منطق انبیاء (علیهم السلام) در طول تاریخ بشر انجام داده اند و در این حال است که فرمانِ « قاتلوهم حتی لا تکون فتنة»( سوره انفال , آیه 39)برای از میان برداشتن فتنه و آشوب، صادر می شود تا به دنبال آن و پس از رفع موانعِ سردمداران کفر، فطرت اسیر شدهٴ مردم آن دیار آزاد شود و سخن منطقی دین به صورت «بلاغ مبین» به آنان عرضه گردد و خود مردم بتوانند چهرهٴ واقعی حق را بیابند و آزادانه آن را اختیار کنند و از آنجا که دین حق، در کمال روشنی و بدون هر ابهامی، هماهنگ با فطرت انسان هاست: « فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله الّتی فطر النّاس علیها»( سوره روم , آیه 30) مردم با میل و رغبت قلبی، آن را می پذیرند و دین الهی فراگیر می شود « ویکون الدّین کلّه لله»( سوره انفال , آیه 39) ( ر.ک: طباطبایی , سید محمد حسین , تفسیر المیزان , ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی , قم , انتشارات اسلامی ,ج2, ص 98- 104 و مکارم شیرازی , ناصر , پیام قرآن , تهران , دار الکتب الاسلامیه , 1377 , ج 10, ص 354-359 و جوادی آملی , عبد الله , ولایت فقیه , قم , مرکز نشر اسرا , 1385, ص 35-36) نکته دیگر اینکه معنای دفاع این نیست که حکومت اسلامی و مسلمانان بنشینند تا دشمن به خانه و کاشانه شان هجوم ببرد سپس به دفاع بر خیزند , بلکه باید همواره آمادگی و توان نظامی خویش را تقویت نمایند و تحرکات دشمنان را کاملا زیر نظر داشته باشند و از تهاجم آن جلوگیری نمایند .از این رو دفاع نباید با انفعال یکسان شمرده شود و تنها در قالب عکس العمل و دفع تجاوز دشمنان معنا شود بلکه دفاع از سوی مسلمانان باید فعال و همراه با حفظ و بالا بردن سطح آمادگی مقابله با دشمنان باشد .
اما آنچه در جنگ تحمیلی صورت گرفت در چارچوب جنگ دفاعی قابل تعریف است چه آن بخشی که به بیرون کردن دشمن متجاوز از خاک کشورمان مربوط بود و چه در هنگامی که عملیات در خاک عراق صورت گرفت و در تحلیل این مسأله باید به شرایط و اقدامات طرف مقابل و مواضع مجامع بین المللی توجه شود با این توضیح که عراق با تحریک و حمایت قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا آغاز گر جنگ با جمهوری اسلامی بود و خسارات جانی و مالی زیادی بر کشور ما تحمیل نمود و با این وجود سازمان ملل که باید حافظ صلح و امنیت باشد تحت تأثیر این کشورها موضع جانبدارانه ای در این مسأله گرفته و حاضر به صدور قطعنامه ای که حقوق کشور ما در آن در نظر گرفته شده باشد و آغازگر و متجاوز در جنگ معرفی شده و لزوم پرداخت خسارت های ناشی از جنگ مطرح شده باشد, نشده و تا سالهای پایانی جنگ حاضر به پذیرش شرایط به حق کشور ما نبود . علاوه بر اینکه روحیه تهاجم و تجاوز صدام معدوم در طول این سالها وجود داشته و تا در هنگامی که در فشار و تنگنا قرار گرفت به تجاوز خویش ادامه می داد . در چنین شرایطی آیا می توان تنها به خارج نمودن این کشور از خاک کشور بسنده نمود و اقدام دیگری انجام نداد با اینکه نه این کشور حاضر بود در آن شرایط دست از تهاجم خود بردارد و نه اراده ای از سوی مجامع بین المللی برای احقاق حقوق کشور ما وجود داشت و نه کسی پاسخگوی خسارات های تحمیل شده بر کشور ما بود . اگر فرض کنیم دزدی به خانه ما وارد شده و خسارت هایی به ما زده باشد و روحیه تجاوز او ادامه داشته و مترصد ضربه زدن به ما هست و از طرفی اراده ای هم از سوی محاکم قانونی برای مجازات وی وجود نداشته باشد آیا تنها به بیرون راندن او از خانه اکتفا می کنیم و برای احقاق حقوق خود و تنبیه وی او را تحت فشار قرار نمی دهیم روشن است که هیچ عقل و منطقی نمی پذیرد که دست از مقابله با چنین فردی برداشته شود علاوه بر اینکه بر اساس آیه شریفه « وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین »« با آنها ( دشمنان ) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها ( از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند , (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست » ( سوره بقره , آیه 193) مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند . و با وجود ادامه فتنه گری رژیم بعث , برای احقاق حقوق و وادار کردن مجامع بین المللی برای شناسایی حقوق کشور ما تحت فشار قرار دادن این رژیم لازم بود .
علاوه بر اینکه از نظر حقوقی نیزکشور ما که مورد تجاوز عراق قرار گرفت و حق دفاع مشروع از نظر حقوق بین الملل برای او محفوظ بود و دفاع مشروع شامل دفع تجاوز و رفع تجاوز هر دو می شود که در بیرون راندن عراق از خاک کشور دفع متجاوز شد و در عملیات برون مرزی به دنبال رفع تجاوز بودیم . بنابر این تصمیم برای رفع تجاوز در قالب عملیات برون مرزی حقی منطقی , شرعی و حقوقی می باشد .
آقای رجایی خراسانی نماینده وقت کشورمان در سازمان ملل در باره عبور ایران از مرزها به خبرنگار آمریکایی چنین گفت : « من دوست دارم که شما خود را به جای ما فرض کنید و بعد به این موضوع فکر کنید وضعیتی را در نظر بگیرید که یک دشمن خارجی آمده و بخشی از ایالات متحده را اشغال کرده است , سپس شما موفق می شوید که دشمن را از خاک خود بیرون کنید و به محض آنکه دشمن به آن سوی مرزها رفت آیا شما تنها لبخندی زده و خواهید گفت خدا حافظ , این مسلما حرف آخر شما نخواهد بود این چنین برخوردی کاملا غیر منطقی است .»( منصوری لاریجانی , اسماعیل , تاریخ دفاع مقدس , قم , خادم الرضا (ع) , 1382, ص 166)
اما آنچه در جنگ تحمیلی صورت گرفت در چارچوب جنگ دفاعی قابل تعریف است چه آن بخشی که به بیرون کردن دشمن متجاوز از خاک کشورمان مربوط بود و چه در هنگامی که عملیات در خاک عراق صورت گرفت و در تحلیل این مسأله باید به شرایط و اقدامات طرف مقابل و مواضع مجامع بین المللی توجه شود با این توضیح که عراق با تحریک و حمایت قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا آغاز گر جنگ با جمهوری اسلامی بود و خسارات جانی و مالی زیادی بر کشور ما تحمیل نمود و با این وجود سازمان ملل که باید حافظ صلح و امنیت باشد تحت تأثیر این کشورها موضع جانبدارانه ای در این مسأله گرفته و حاضر به صدور قطعنامه ای که حقوق کشور ما در آن در نظر گرفته شده باشد و آغازگر و متجاوز در جنگ معرفی شده و لزوم پرداخت خسارت های ناشی از جنگ مطرح شده باشد, نشده و تا سالهای پایانی جنگ حاضر به پذیرش شرایط به حق کشور ما نبود . علاوه بر اینکه روحیه تهاجم و تجاوز صدام معدوم در طول این سالها وجود داشته و تا در هنگامی که در فشار و تنگنا قرار گرفت به تجاوز خویش ادامه می داد . در چنین شرایطی آیا می توان تنها به خارج نمودن این کشور از خاک کشور بسنده نمود و اقدام دیگری انجام نداد با اینکه نه این کشور حاضر بود در آن شرایط دست از تهاجم خود بردارد و نه اراده ای از سوی مجامع بین المللی برای احقاق حقوق کشور ما وجود داشت و نه کسی پاسخگوی خسارات های تحمیل شده بر کشور ما بود . اگر فرض کنیم دزدی به خانه ما وارد شده و خسارت هایی به ما زده باشد و روحیه تجاوز او ادامه داشته و مترصد ضربه زدن به ما هست و از طرفی اراده ای هم از سوی محاکم قانونی برای مجازات وی وجود نداشته باشد آیا تنها به بیرون راندن او از خانه اکتفا می کنیم و برای احقاق حقوق خود و تنبیه وی او را تحت فشار قرار نمی دهیم روشن است که هیچ عقل و منطقی نمی پذیرد که دست از مقابله با چنین فردی برداشته شود علاوه بر اینکه بر اساس آیه شریفه « وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین »« با آنها ( دشمنان ) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها ( از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند , (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست » ( سوره بقره , آیه 193) مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند . و با وجود ادامه فتنه گری رژیم بعث , برای احقاق حقوق و وادار کردن مجامع بین المللی برای شناسایی حقوق کشور ما تحت فشار قرار دادن این رژیم لازم بود .
علاوه بر اینکه از نظر حقوقی نیزکشور ما که مورد تجاوز عراق قرار گرفت و حق دفاع مشروع از نظر حقوق بین الملل برای او محفوظ بود و دفاع مشروع شامل دفع تجاوز و رفع تجاوز هر دو می شود که در بیرون راندن عراق از خاک کشور دفع متجاوز شد و در عملیات برون مرزی به دنبال رفع تجاوز بودیم . بنابر این تصمیم برای رفع تجاوز در قالب عملیات برون مرزی حقی منطقی , شرعی و حقوقی می باشد .
آقای رجایی خراسانی نماینده وقت کشورمان در سازمان ملل در باره عبور ایران از مرزها به خبرنگار آمریکایی چنین گفت : « من دوست دارم که شما خود را به جای ما فرض کنید و بعد به این موضوع فکر کنید وضعیتی را در نظر بگیرید که یک دشمن خارجی آمده و بخشی از ایالات متحده را اشغال کرده است , سپس شما موفق می شوید که دشمن را از خاک خود بیرون کنید و به محض آنکه دشمن به آن سوی مرزها رفت آیا شما تنها لبخندی زده و خواهید گفت خدا حافظ , این مسلما حرف آخر شما نخواهد بود این چنین برخوردی کاملا غیر منطقی است .»( منصوری لاریجانی , اسماعیل , تاریخ دفاع مقدس , قم , خادم الرضا (ع) , 1382, ص 166)
نظرات