پرسش ها و پاسخ های دانشجویی
دفتر شصت و دوم
احکام
پزشکی و بیماران
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
معاونت آموزشی و پژوهشی
اداره مشاوره و پاسخ
مراکز پخش:
مدیریت پخش دفتر نشر معارف:
قم، خیابان شهدا، کوچه ۳۲، پلاک ۳، تلفن و نمابر: ۳۷۷۴۰۰۰۴
پاتوق کتاب قم (شعبه ۱):
خیابان شهدا، روبه روى دفتر مقام معظم رهبرى، تلفن ۳۷۷۳۵۴۵۱
پاتوق کتاب قم (شعبه ۲):
بلوار جمهورى اسلامى، نهاد رهبرى در دانشگاه ها، تلفن ۳۲۹۰۴۴۴۰
پاتوق کتاب تهران:
خیابان انقلاب، چهار راه کالج، پ ۷۱۵، تلفن ۸۸۹۱۱۲۱۲
قم، مؤسسه فرهنگى و اطلاع رسانى طلوع طاها، تلفن ۳۷۷۴۸۳۴۵
نشانى اینترنت:
www.ketabroom.ir - www.porseman.org -
www.porsemani.ir
پست الکترونیک:
info@ketabroom.ir - info@porseman.org
|
فهرست
موضوعات (برای
دسترسی سریع به متن روی موضوع مورد نظر کلیک کنید.)
وضو و نجاست اعضا -
وضو بر عضو نجس -
وضو و باندپیچی -
وضوی جبیره ای -
مسح پا و باند -
وضوی آتل بسته -
وضو با سرم -
وضو با میکروست -
وضو و خون مردگی -
وضوی عضو قطع شده -
وضو و سینوزیت -
وضو و کمک
دیگران
وضو و مانع در اعضا -
وضو و کرم صورت -
وضو و لنز چشم -
وضو و موی مصنوعی -
وضو و کاشت مو -
وضو و کاشت ناخن
وضو و باد معده -
وضو و سلسله بول
غسل و نجاست بدن
- غسل و موالات -
غسل و کمک دیگران -
غسل و بطلان وضو -
غسل و حدث -
غسل و ضرر
کیفیت تیمم -
تیمم بیمار -
تیمم و سختی غسل -
تیمم و احتمال ضرر -
تیمم و آب سرد -
تیمم صورت -
تیمم پیشانی -
تیمم با دست شکسته -
تیمم بدل از غسل -
تیمم بدل از وضو -
تیمم بر موزاییک -
تیمم بر سنگ مرمر -
تیمم بر چوب -
تیمم بر گچ دیوار -
تیمم بر آجر -
تیمم و نمازهای بعدی -
تکرار تیمم -
تیمم و قرآن -
تیمم و تکرار نماز
وجوب نماز -
نماز و ناتوانی -
نماز و عصا -
نماز نشسته و قیام -
نماز روى تخت -
قیام نماز بستری -
نماز و درد موضعی -
نماز و احتمال ضرر -
نماز و پای مصنوعی -
نماز و عمل
جراحی -
نماز و زانو درد -
نماز و شکستگى
زانو -
نماز چهار زانو -
نماز نشسته
جایز -
نماز نشسته و خمیدگی -
نماز نشسته
سهوی -
نماز و کمک دیگران -
نماز و سرگیجه -
نماز و ویلیچر -
ناله در نماز
- سرفه در نماز
- استفراغ در
نماز
رکوع
ویلچری - رکوع
نماز نشسته -
نماز خمیده -
رکوع بیمار
- رکوع بیمار
بستری
سجده ویلچری -
سجده معلولان
- سجده نماز
نشسته -
سجده بیمار تختخوابی -
سجده نماز
نشسته -
سجده و میز -
سجده و شکستگی
پا -
سجده و کمک دیگران -
ناتوانى بین دو
سجده -
ناتوانی در سجده -
سجده و پیشانی
زخمی
قبله و بیمار بستری -
قبله اشتباهی
- قبله و تخت
بیمارستان -
قبله و بیماری سخت -
قبله و بیمار
خوابیده
سرم نمازگزار
- نماز و
انتقال خون -
نماز و خون زخم -
نماز و
خونریزی -
نماز و خون بینی -
نماز و خون
بواسیر -
وضو و پوسته زخم -
وضو و خون
ریزى -
نماز و خونریزی -
نماز و آمپول
طهارت بیمار
بستری -
طهارت محل بول -
طهارت محل
غائط -
طهارت با دستمال -
طهارت بدون آب -
طهارت با یک
دست -
استبراء و زخم -
بیماری مجارى
ادرار -
استبراء و رطوبت -
منی مریض -
عفونت و ادرار -
کیسه ادرار و
مدفوع (استوما) -
نماز و پوشک بزرگسالان - طهارت
قطع نخاع -
طهارت و پرستار
نماز با کفش -
نماز و لباس
خونی -
رنگ خون -
نماز با ملحفه
نجس -
نماز با لباس نجس -
نماز با بدن
نجس -
نماز با لباس پرستاری -
فراموشی نجاست
لباس -
نجاست پای مصنوعی -
نجاست صندلی و
عصا -
شک در نجاست لباس -
اعلام نجاست
به بیمار -
اعلام نجاست به بیمارستان -
اعلام نجاست لباس -
نجاست لوازم بیمارستان -
نابینا و
نجاست
نیابت نماز
قضا -
نماز قضا و کما -
نماز آلزایمر
ضرر روزه
-
ترک روزه -
روزه و منع
پزشک -
روزه و تشخیص پزشک -
روزه و تأخیر
بهبودی -
روزه و ضعف چشم -
روزه دختران
- روزه و ضعف
جسمی -
روزه و تهوع -
خون لثه روزه
دار -
روزه و دندان پزشکی -
روزه و
آندوسکوپی -
روزه و آمپول -
روزه و سرم
- روزه و
تزریق خون -
روزه و اهدای خون
-
روزه و خوردن قرص -
روزه و اسپری
تنگی نفس -
روزه و قطره چشم -
روزه و شیاف -
روزه و
ناراحتی کلیه -
روزه و عادت ماهیانه
قضای روزه
بیمار -
کفاره روزه بیماران
الکل طبی -
الکل صنعتی -
نوشیدن الکل
- داروهای
دارای الکل
خون تزریقات -
خون داخل بدن
- مکیدن خون -
خون بینی
- خون خشک در
بینی -
خون و اخلاط بینی -
خون دندان
- جوش صورت
- خون آبه
- خون خشک زخم
- پوست لب
آموزش پزشکی و
نامحرم -
عکس آموزش پزشکی -
مولاژ آموزش
پزشکی -
فیلم آموزش پزشکی -
لمس و آموزش
پزشکی -
تماس و آموزش پزشکی
پزشک جنس
مخالف -
پزشک خانم -
دندانپزشک
جنس مخالف -
پزشک نامحرم
- پزشک زنان
- لمس پزشک با
دستکش -
پزشک و لمس بدن -
پرستار مرد
- پرستار زن
- نجات نامحرم
- ضرورت پزشکی -
نگاه به عورت
بیمار
سونوگرافی و
رادیولوژی جنس مخالف -
استمنا و آزمایش پزشکی
تزریقات جنس
مخالف -
اتاق عمل -
پوشش اتاق عمل -
جراحی زیبایی -
جراحی بینی و
گوش -
تغییر جنسیت
گفتن وضعیت
بیمار -
اسرار بیمار -
آموزش و
پیشگیری -
جراحی و رضایت بیمار -
گواهی پزشکی -
دستمزد پزشکان -
پزشک و
زیرمیزی -
دستورات غیرشرعی پزشکی
ضمان پزشک -
حساسیت دارویی
بیمار -
ضمان دستیاران پزشک -
ضمان افراد
غیرمسئول -
ضمان بدون تفریط پزشک -
نسخه نادرست
- درمانهاى
پرخطر
نگاه به جسد
- تشریح جسد
مسلمان -
جسد مجهولالهویه
- تجسس برای
تشریح -
اختلاط دانشجویان و تشریح
دستگاه مراقبت
بیمار -
اهدای اعضای مرگ مغزی -
اهدای اعضای
بدن -
پیوند اعضای کافر -
وصیت اهدای
عضو -
اهدای عضو و اجازه ورثه -
دیه اعضای
اهدایی -
خرید و فروش عضو -
طهارت عضو
پیوندی
غسل و تشریح
میت -
تماس با بدن میت -
استخوان میت
- مس میت با
دستکش -
سرایت مس میت -
مس مرگ مغزى
- مس بیهوشی -
مس احیای قلب -
مس جنین سقط
شده
اهدای خون و
غیرمسلمان -
اهدای خون زن و مرد -
فروش خون
تلقیح با نطفه
همسر -
استمناء و آزمایش باروری -
تلقیح و زن
اجنبی -
تلقیح و مرد اجنبی
زایمان و پوشش -
سزارین -
ضرورت تخصص
زنان
سقط در اوایل
بارداری -
جنین ناقص الخلقه -
سقط جنین و
فقر -
سقط جنین و ضرر -
جنین نامشروع -
جنین غیر
مسلمان -
سقط جنین و پزشک -
سقط با دارو
- حرمت سقط
جنین -
دیه سقط جنین -
دیه جنین
نخ بخیه حرام
گوشتان -
تحقیقات پزشکی و حیوانات -
شبیهسازی
حیوانات -
روغن مار
درمانگاه و
مسجد -
اعتکاف بیمار -
نگاه نامحرم
- درمان با
موسیقی -
درمان با مواد مخدر -
گذاشتن ریش
- روکش طلا و
پلاتین دندان -
استفاده از هیپنوتیزم -
رو به قبله
محتضر
«پرسشگرى»
از آغاز آفرینش انسان، رخنمایى کرده؛ بر بال سبز خود،
فرشتگان را فرانشانده، بر برگ زرد خود، شیطان را فرونشانده و در این میان، مقام
آدمیت را نشان داده است. آفتاب کوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن اَحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ اَحسَنَ السؤال».
هم سؤال از علم خیزد هم جواب همچنانکه خار و گُل از خاک و
آب
آرى! هر
که سؤالهایش آسمانى است، دانش و بینش پاسخش خواهد بود.
پویایى و پایایى «جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسشهاى حقیقتطلبانه
و پاسخهاى خِردورزانه است. بدون تردید سؤال و پرسشگرى،
وسیلهاى براى رسیدن به آگاهىها و
باورها است، ولى توجه به چند نکته، داراى اهمیت است.
نخست
اینکه پرسشگر به دنبال حقیقت و یادگیرى باشد و پاسخگو
در آن موضوع داراى تخصص و صاحب ایده و فکر باشد. دیگر اینکه گمان نرود این پاسخ،
کاملترین و آخرین است، بلکه براى یک پرسش، ممکن است چندین
پاسخ درست وجود داشته باشد. چه بسا تحقیقها و پاسخهاى
قوى دیگرى نیز وجود داشته باشد که با همفکرى اساتید، دانشجویان و پژوهشگران گرانقدر،
نیل به آنها ممکن خواهد بود.
اداره
مشاوره و پاسخ معاونت آموزشى و پژوهش استادان و دروس معارف اسلامی نهاد نمایندگى
مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، محفل انسى فراهم آورده است،
تا «ابر رحمتِ» پرسشها را بر «زمین اجابت» پاسخگو
باشد و نهال سبز دانش را بارور سازد. ما اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و
بالنده ایران اسلامى باشیم، به خود خواهیم بالید.
شایان
ذکر است در راستاى ترویج فرهنگ دینى، اداره مشاوره و پاسخ نهاد، تاکنون بیش از
پانصدهزار پرسش دانشجویى را در موضوعات مختلف اندیشه دینى، مشاوره، احکام و... پاسخ
داده است.
این
اداره داراى گروههاى علمى و تخصصى، به شرح زیر است:
- قرآن و حدیث؛
- تربیتى و روان شناسى؛
- احکام؛
- اندیشه سیاسى؛
- فلسفه، کلام و دین پژوهى؛
- فرهنگى و اجتماعى؛
- حقوق و فلسفه احکام؛
- تاریخ و سیره؛
- اخلاق و عرفان؛
- ادیان و مذاهب.
آنچه
پیشرو دارید، بخشى از سؤالات فقهى درباره احکام پزشکی و
بیماران است که توسط حجج اسلام آقایان سیدمجتبی حسینی، سیدمحمدتقی محمدی
و محققین گروه احکام این اداره، پاسخ داده شده است و برخی از پاسخها
توسط حجت الاسلام آقای على گرجى، بازبینى، تکمیل و اصلاح گردیده است.
ویژگىهاى
این مجموعه و شیوه تنظیم آن در چند نکته ذیل بیان مىشود:
الف.
پاسخ پرسشها همراه با مأخذ و مستندات آن آورده شده است.
ب. پاسخهاى
هممضمون با عبارت یکسان و روان تحریر شده است؛ ازاینرو
بیشتر پاسخها به صورت اقتباس مىباشد.
ج. جهت
اتقان و اطمینان بیشتر علاوه بر مستندسازى پاسخها، از
دفاتر مراجع بزرگوار نیز استفتا گردیده است.
د. در
تنظیم کتاب، نظر حضرت امام خمینى به عنوان اولین فتوا آمده و فتاواى دیگر مراجع
بزرگوار که نامشان به ترتیب حروف الفبایى که در ذیل مىآید،
سپس ذکر گردیده است:
حضرت آیتالله
حاج شیخ محمدتقى بهجت (قدس سرّه)
حضرت آیتالله
حاج شیخ میرزا جواد تبریزى (قدس سرّه)
حضرت آیتالله
حاجسیدعلىحسینىخامنهاى
(رهبر معظمانقلاب)(دام ظلّهالعالى)
حضرت آیتالله
حاج سید على حسینى سیستانى (دام ظلّهالعالى)
حضرت آیتالله
حاج شیخ لطفالله صافى گلپایگانى (دام ظلّهالعالى)
حضرت آیتالله
حاج شیخ محمد فاضل لنکرانى (قدس سرّه)
حضرت آیتالله
حاج شیخ ناصر مکارم شیرازى (دام ظلّهالعالى)
حضرت آیتالله
حاج شیخ حسین نورى همدانى (دام ظلّهالعالى)
حضرت آیتالله
حاج شیخ حسین وحید خراسانى (دام ظلّهالعالى)
لازم به
ذکر است که در متن کتاب تنها به ذکر اسامى مراجع بزرگوار به اختصار اکتفا شده است،
لذا از ساحت آن بزرگواران پوزش مىطلبیم و از درگاه خداوند
متعال براى ایشان دوام عزت و سلامتى مسئلت داریم.
هـ . در
این کتاب تنها به بیان احکام تکلیفى «واجب و حرام» و احکام وضعى «باطل و صحیح»
بسنده شده و از بیان احکام استحبابى خوددارى شده است.
بر آنیم
با توفیق خداوند، به تدریج ادامه این مجموعه را تقدیم شما خوبان کنیم. پیشنهادها و
انتقادهاى سازنده شما، راهنماى ما در ارائه شایسته و پربارِ مجموعههایى
از این دست خواهد بود.
در پایان
از تلاشهاى مخلصانه مؤلف محترم و مجموعه همکاران اداره
مشاوره و پاسخ، به خصوص حجتالاسلام آقای صالح قنادى که در
بازخوانى و آمادهسازى این اثر تلاش کردهاند،
تشکر و قدردانى مىشود و دوام توفیقات این عزیزان را در جهت
خدمت بیشتر به مکتب اهلبیت(علیهم
السلام) و ارتقاء فرهنگ دینى جامعه - به ویژه دانشگاهیان -
از خداوند متعال مسئلت داریم.
الله ولى التوفیق
معاونت آموزشى و پژوهشى نهاد
اگر غیر اعضاء وضو، زخم و نجس باشد ولی اعضاء وضو نجس نباشد، آیا
وضو صحیح است؟
همه
مراجع: آری، وضو صحیح است.[۱]
تبصره.
ولی برای نماز خواندن تمام بدن باید پاک باشد و تنها به مقدار زخم اگر امکان شستن
نباشد مجاز است ولی اطراف زخم باید شسته شود.
اگر اعضای وضو بعد از شستن و انجام وضو نجس شود، تکلیف چیست؟
همه
مراجع: در فرض یاد شده، وضو صحیح است؛ ولی تطهیر آن به جهت نماز واجب است.[۲]
یکی از اعضای وضو خونی و نجس بود، تطهیر آن را فراموش کردم و وضو
گرفتم، تکلیف چیست؟ آیا وضو صحیح است؟
همه
مراجع (به جز بهجت و صافی): وضو باطل است و باید برای نماز و مانند آن، عضوی را که
نجس بوده، آب بکشید.[۳]
آیتالله
بهجت: وضو باطل است بنا بر احوط در صورتی که با وضو گرفتن و یا غیر آن به طور
اتفاقی پاک نشده باشد.[۴]
آیتالله
صافی: وضو باطل است و باید برای نماز و مانند آن، عضوی را که نجس بوده، آب بکشید؛
مگر آن که بدانید با وضو گرفتن، پاک شده است.[۵]
اگر باندی که بر روی زخم دست یا صورت بسته شده، بیشتر از معمول
اطراف آن را گرفته باشد، تکلیف وضو یا غسل او چیست؟
آیات
عظام امام، خامنهای، بهجت، صافی، فاضل و نوری: اگر برداشتن
باند اضافی ممکن است، باید آن را بردارد و اطراف زخم را (هنگام وضو و غسل) بشوید و
برای جای زخم به دستور جبیره عمل کند و اگر ممکن نیست، باید وضو یا غسل جبیره ای
بگیرد و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بکند.[۶]
آیتالله
مکارم: اگر برداشتن باند اضافی ممکن است، باید آن را بردارد و اطراف زخم را (هنگام
وضو و غسل) بشوید و برای جای زخم به دستور جبیره عمل کند و اگر ممکن نیست، باید وضو
یا غسل جبیره ای بگیرد و بنابر احتیاط مستحب تیمم هم بکند.[۷]
آیتالله
تبریزی: اگر برداشتن باند اضافی ممکن است، باید آن را بردارد و اطراف زخم را (هنگام
وضو و غسل) بشوید و برای جای زخم به دستور جبیره عمل کند و اگر ممکن نیست، باید
تیمم نماید؛ مگر اینکه باند در مواضع تیمم باشد که در این صورت، باید وضو یا غسل
جبیره ای نماید.[۸]
آیتالله
سیستانی: اگر برداشتن باند اضافی بدون مشقّت ممکن است، باید آن را بردارد و اطراف
زخم را (هنگام وضو یا غسل) بشوید و برای جای زخم به دستور جبیره عمل کند و اگر بدون
مشقت ممکن نیست، باید تیمم کند، مگر اینکه جبیره در مواضع تیمم باشد که در این صورت
باید هم [وضو یا غسل] کند و هم تیمم نماید.[۹]
آیتالله
وحید: اگر برداشتن باند اضافی بدون مشقّت ممکن است، باید آن را بردارد و اطراف زخم
را (هنگام وضو یا غسل) بشوید و برای جای زخم به دستور جبیره عمل کند و اگر بدون
مشقّت ممکن نیست، بنابر احتیاط واجب [وضو یا غسل] جبیره بگیرد و تیمم هم بکند.[۱۰]
کسی که یک دستش شکسته و داخل گچ است؛ چگونه وضو بگیرد؟
آیات
عظام امام، خامنه ای، سیستانی، صافی، فاضل و نوری: باید وضوی جبیره ای بگیرد.[۱۱]
آیتاللّه
بهجت: باید وضوی جبیره ای بگیرد و بنا بر احتیاط واجب تیمم هم بکند.[۱۲]
آیات
عظام تبریزی، مکارم و وحید: بنا بر احتیاط واجب، باید هم وضوی جبیره ای بگیرد و هم
تیمم کند.[۱۳]
تبصره.
جبیره؛ یعنی، پارچه و پمادی که روی محل زخم یا شکستگی گذاشته می شود، می توان وضوی
جبیره ای را به این شکل انجام داد: که اعضای سالم با گرفتن زیر شیر و یا فرو بردن
در آب وضو داده شود و روی جبیره با دست مرطوب بکشد، آن گاه با رطوبت دست، سر و روی
پاها را مسح کند.
آیا مسح بر روی باند صحیح است؟
همه
مراجع: مسح بر روی جوراب و باند باطل است (هر چند نازک باشد). مگر اینکه امکان
برداشتن آن نباشد که حکم جبیره دارد.[۱۴]
شست پایم به علت ضرب دیدگی باند پیچی شده، چگونه وضو بگیرم؟
همه
مراجع (به جز مکارم): مسح بر روی شست لزومی ندارد و می توانید مسح را از سر یکی از
انگشتان دیگر بکشید.[۱۵]
آیتالله
مکارم : مسح بر روی شست لزومی ندارد و میتوانید مسح را از
سر یکی از انگشتان دیگر (غیر از انگشت کوچک که به تنهایی اشکال دارد) بکشید.[۱۶]
هرگاه یک انگشت شکسته و تمام دست تا مچ را بسته باشند و باز کردن
آن ممکن نباشد وظیفه برای وضو چیست؟
همه
مراجع (به جز مکارم،سیستانی، تبریزی، فاضل): باید وضوی قسمتی از دست را که بسته است
به صورت جبیره ای انجام دهید و بنابراحتیاط واجب تیمم هم بنماید.[۱۷]
آیتالله
مکارم: باید به دستور جبیره عمل کند؛ و بنابر احتیاط مستحب، تیمم هم بنماید.[۱۸]
آیات
عظام سیستانی و تبریزی: باید تیمم نماید و وضو هم بگیرد.[۱۹]
آیتالله
فاضل: باید به دستور جبیره عمل کند، و بنابر احتیاط تیمم هم بنماید.[۲۰]
بیماری که سرم به دست او وصل شده، چگونه وضو بگیرد؟
همه
مراجع: چنانچه بازکردن آن ممکن است و زحمت و مشقت هم ندارد و آب هم براى آن ضرر
ندارد، باید آن را باز کند و وضو بگیرد.[۲۱]
تبصره.
غالب سرمها کمتر از یک ساعت طول میکشد
و افرادی که سرم به آنها وصل میشود، باید صبر کنند و بعد
از قطع سرم وضو بگیرند.
بیماری که چسب و میکروست (سوزن و چسبی که به دست میچسبانند
و سرم از طریق آن به بدن وارد میشود) سرم به دست او وصل
است، و نمیتواند آن را بردارد، چگونه وضو بگیرد؟
آیات
عظام امام، بهجت، فاضل، وحید، نوری و صافی: باید اطراف زخم را بشوید و اگر جبیره
(چسب روی سوزن) پاک است روى آن را مسح کند، و اگر جبیره نجس است یا نمى
شود روى آن را دست تر کشید، پارچه پاکى را به طورى که جزء جبیره حساب شود، روى آن
بگذارد و دست تر روى آن بکشد و اگر این هم ممکن نیست احتیاط واجب آن است که وضو
بگیرد و تیمم هم بنماید.[۲۲]
آیتالله
مکارم: باید اطراف زخم را بشوید و احتیاط مستحب آن است که روی جبیره را نیز مسح کند
و اگر جبیره، نجس است یا نمی شود روی آن دستِ تر بکشد، پارچه پاکی را بر آن ببندد و
دستِ تر روی آن بکشد و در هر صورت بنابر احتیاط مستحب، تیمم هم بنماید.[۲۳]
آیتالله
تبریزی: باید مقدارى را که متمکن است از اطراف شسته و روى جبیره را مسح نماید و
تیمم هم نماید.[۲۴]
آیتالله
سیستانی: باید مقداری را که ممکن است از اطراف شسته - و بنا بر احتیاط واجب - روی
جبیره را مسح نماید و لازم است تیمم هم بنماید.[۲۵]
تبصره.
منظور از جبیره در اینجا باند یا چسبی است که با آن سوزن سرم را به دست وصل کردهاند.
حکم خون مردگی زیر پوست یا ناخن چیست؟ تکلیف وضو و غسل چه می شود؟
آیات
عظام امام، خامنه ای و فاضل: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود،
پاک است و اگر به آن خون گفته شود، تا هنگامی که زیر پوست و ناخن است، برای وضو و
غسل و نماز اشکال ندارد؛ ولی چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر بیرون آوردن خون و
تطهیر محل برای وضو و غسل زحمت دارد، باید وضو یا غسل جبیره ای انجام دهد.[۲۶]
آیتالله
بهجت: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود، پاک است و اگر به آن
خون گفته شود، نجس است ولی تا هنگامی که پوست و ناخن است سوراخ نشده و آب به آن نمی
رسد، برای وضو و غسل و نماز اشکال ندارد؛ ولی چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر
بیرون آوردن خون و تطهیر محل برای وضو و غسل زحمت دارد، باید وضو یا غسل جبیره ای
انجام دهد.[۲۷]
آیتالله
سیستانی: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود، پاک است و اگر به
آن خون گفته شود، تا هنگامی که زیر پوست و ناخن است، برای وضو و غسل و نماز اشکال
ندارد؛ ولی چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود به گونه ای که جزء ظاهر بدن محسوب می
شود، اگر بیرون آوردن خون و تطهیر محل برای وضو و غسل، زحمت بسیار دارد، باید تیمم
کند.[۲۸]
آیات
عظام صافی و مکارم: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود، پاک است
و اگر به آن خون گفته شود، تا هنگامی که زیر پوست و ناخن است، برای وضو و غسل و
نماز اشکال ندارد؛ ولی چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر بیرون آوردن خون و تطهیر
محل برای وضو و غسل زحمت بسیار دارد، باید وضو یا غسل جبیره ای انجام دهد و بنابر
احتیاط تیمم هم به جای آورد.[۲۹]
آیتالله
وحید: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود، پاک است و اگر به آن
خون گفته شود، نجس است ولی تا هنگامیکه پوست و ناخن است و
سوراخ نشده و آب به آن نمی رسد، برای وضو و غسل و نماز اشکال ندارد؛ ولی چنانچه
ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر بیرون آوردن خون و تطهیر محل برای وضو و غسل، زحمت
بسیار دارد، باید تیمم کند.[۳۰]
آیتالله
نوری: اگر در اثر (استحاله و مانند آن) به آن خون گفته نشود، پاک است و اگر به آن
خون گفته شود، تا هنگامی که زیر پوست و ناخن است، برای وضو و غسل و نماز اشکال
ندارد؛ ولی چنانچه ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر بیرون آوردن خون و تطهیر محل برای
وضو و غسل زحمت دارد،باید وضو یا غسل جبیره ای انجام دهد و تیمم هم به جای آورند.[۳۱]
تبصره ۱.
کیفیت وضو و غسل جبیره ای به این ترتیب است که باید اطراف پوست و یا ناخن سوراخ شده
را به طوری که نجاست زیاد نشود، بشوید و چیزی شبیه پارچه، بر آن بگذارد و روی پارچه
دست تر بکشد.
تبصره ۲.
اگر شک شود که خون، زیر پوست یا ناخن مرده یا اینکه گوشت به این حالت در آمده، پاک
است.
چگونه فردی که دارای یک دست است، وضو بگیرد؟
همه
مراجع: اگر دستش از آرنج قطع شده، نسبت به آن تکلیفی ندارد و تنها صورت و یک دست
دیگر را بشوید، آن گاه سر و پا را مسح کند.[۳۲]
تبصره.
براى وضوء همان یک دست را زیر شیر بگیرید یا داخل طشت آب یا حوض نمایید و ارتماسى
وضوء بگیرید و شستن و مسح اعضاء وضو را با همین دست انجام دهد.
انگشتان دست راست من قطع شده است، حال چگونه وضو بگیرم؟ آیا می
توانم با دست چپ به جای دست راست وضو بگیرم؟
همه
مراجع: هر مقدار که از دست راست (آرنج به پایین) باقی است، باید شسته شود و نسبت به
انگشت های بریده شده، تکلیفی ندارید.[۳۳]
آیا دست مصنوعی را در وضو باید شست و پای مصنوعی را مسح کرد؟
همه
مراجع: لازم نیست.[۳۴]
شخصى که سینوزیت دارد و استعمال آب سرد برایش ضرر دارد، آیا باید
تیمم کند یا وضو بگیرد؟
همه
مراجع: اگر وضو با آب گرم ضررى ندارد و تهیّه آن ممکن است باید وضو بگیرد، و در غیر
این صورت تیمّم کند.[۳۵]
آیا انسان می تواند دیگری را در انجام دادن وضو، یاری دهد؟
همه
مراجع: انسان باید اعمال وضو را خودش انجام دهد و اگر نمیتواند
وضو بگیرد، باید از دیگری کمک بگیرد ولى باید خود او نیت وضو کند و هر کدام از
کارهاى وضو را که مى تواند به تنهایى انجام دهد، نباید در آن کمک بگیرد. و نسبت به
مسح باید خودش مسح کند و اگر نمى تواند باید نایبش دست او را بگیرد و به جاى مسح او
بکشد. و اگر این هم ممکن نیست، باید از دست او رطوبت بگیرند و با آن رطوبت سر
و پاى او را مسح کنند و در این صورت بنا بر احتیاط واجب تیمم هم بکند.[۳۶]
اگر کسی با آفتابه یا نگهداشتن شیلنگ آب، به کف دست او آب بریزد
ولی خودش صورت و دست ها را بشوید، آیا این وضو صحیح است؟
همه
مراجع: آری، وضویش صحیح است؛ ولی این کار کراهت دارد.[۳۷]
اگر بعد از وضو، در اعضای وضو مانعی ببینیم، چه کنیم؟
همه
مراجع (به جز مکارم و وحید): اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضویتان
صحیح است؛ ولی اگر در وقت وضو، به مانع توجه نداشته اید، بنابر احتیاط واجب، دوباره
وضو بگیرید.[۳۸]
آیتالله
مکارم: اگر بعداز وضو انگشتر یا مانع دیگری در دست ببیند و نداوند موقع وضو بوده یا
نه، وضوی او صحیح است به شرط اینکه احتمال بدهد در حال وضو توجه به این امر داشته
است.[۳۹]
آیتالله
وحید: اگر بعد از وضو چیزی که مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند
موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده در صورتی که بداند غافل از آن مانع در حال وضو بوده
باید دوباره وضو بگیرد وگرنه وضوی او صحیح است.[۴۰]
آیا مالیدن کرم به دست و صورت مانع وضو می شود؟
همه
مراجع: اگر کم و (متعارف) باشد به حدی است که مانع رسیدن آب به پوست نباشد، اشکال
ندارد.[۴۱]
اینجانب عینک نامرئی می زنم و آن وسیله ای است که بر روی عنبیه
قرار می گیرد آیا وضو با آن اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر داخل چشم قرار می گیرد، اشکال ندارد.[۴۲]
تبصره.
شستن داخل چشم که در وقت بستن دیده نمی شود، واجب نیست.
چنانچه شخصی موی مصنوعی در سر کاشته باشد، تکلیف وضوی او چه می
شود؟
همه
مراجع: موى مصنوعى اگر به نحو کلاه گیس باشد که قابل برداشتن است واجب است براى مسح
آن را بردارد ولى اگر موى مصنوعى بر پوست سرکاشته شده و قابل برداشتن نبوده و یا
ازاله آن مستلزم ضرر و مشقت باشد در این صورت اگر رطوبت به پوست سر میرسد
وضو صحیح است و اگر رطوبت به پوست نمیرسد مسح بر روى همین
موها کافى است و احتیاطاً تیمم هم نماید.[۴۳]
آیا کاشتن موی مصنوعی در سر - که مانع وضو یا غسل است - اشکال
دارد؟
همه
مراجع (به جز خامنهای): اگر مانع رسیدن آب به بدن باشد،
کاشتن مو حرام است.[۴۴]
آیتالله
خامنهای: اگر در غیر اوقات نماز کاشتن مو انجام بگیرد
اشکال ندارد.[۴۵]
تبصره.
در صورت کاشتن مو و غیر قابل برداشت بودن، وضو و غسل جبیره ای می شود.
حکم شرعى کاشت ناخن مصنوعى را بیان فرمایید؟
همه
مراجع (به جز خامنهای): هر گاه ضرورتی برای این کار نباشد
آن را ترک کنند و چنانچه ضرورت دارد و امکان جداسازی ناخنهای
مصنوعی به هنگام غسل و وضو نباشد، با آن وضو و غسل جبیرهای
میگیرد.[۴۶]
آیتالله
خامنهای: ایجاد مانعى که موجب تبدّل وظیفه وضو و غسل به
وضو و غسل جبیرهاى مىشود، چنانچه
در غیر وقت نماز باشد، مانع ندارد ولى در وقت نماز باید وضو یا غسل را انجام دهد
سپس مبادرت به ایجاد مانع نماید.[۴۷]
تبصره ۱.
اگر کشت حقیقی باشد و ناخن جزء بدن شود و رشد و نموّ داشته باشد، وضو و غسل با آن
صحیح است.
تبصره ۲.
اگر ناخنها زینتی باشد مانند آنچه امروزه خانمها
در مراسمها استفاده میکنند، باید
به هنگام وضو و غسل آنها را جدا کنند.
تبصره ۳.
اگر برداشتن ناخن ممکن باشد هر چند هزینه داشته باشد، باید برداشته شود.
وضوی کسی که از خروج باد معده خودداری می کند، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: وضوی او باطل نیست.[۴۸]
اگر در حین وضو یا نماز، شک در خروج باد معده کند، وظیفه اش چیست؟
همه
مراجع: نباید به شک خود اعتنا کند.[۴۹]
شخصی که بیماری دارد و نمیتواند از خروج
باد معده یا ادرار یا مدفوع جلوگیری کند و در بین نماز چند مرتبه از او خارج مى
شود، وظیفهاش چیست؟
همه
مراجع: اگر نتواند وضوى خود را تا آخر نماز حفظ کند و تجدید وضو در اثناء نماز هم
براى او خیلى دشوار باشد، میتواند با هر وضویى یک نماز
بخواند، یعنى براى هر نماز به یک وضو اکتفا کند، هر چند وضوى او در بین نماز باطل
شود.[۵۰]
تبصره.
چنین فردی اگر میداند از اول وقت نماز تا آخر آن به مقدار
وضو گرفتن و نماز خواندن مهلت پیدا می کند مثلاً هنگام ظهر نمیتواند
از خروج اینها جلوگیری کند ولی بعد از یک ساعت میتواند،
باید نماز را در وقتی که مهلت پیدا می کند، بخواند.
یک قسمت از بدنم خونی و نجس بود، اگر با انجام غسل (زیر دوش حمام)،
نجاست نیز از بین برود؛ آیا غسل صحیح است؟
همه
مراجع (به جز سیستانی، تبریزی و بهجت): در غسل ارتماسى باید تمام بدن قبل از غسل
پاک باشد، ولى درغسل ترتیبى پاک بودن تمام بدن لازم نیست. و اگر بدن نجس باشد و هر
قسمتى را پیش از غسل دادن آن قسمت آب بکشد، کافى است ولى اگر عضو نجس قبل از غسل
آن تطهیر نشود، و با یک شستن بخواهد هم آن را پاک کند و هم غسل نماید، غسل باطل است
و نمازى که با چنین غسلى خوانده، باطل و قضاى آن واجب است.[۵۱]
آیتالله
سیستانی: در غسل ارتماسی یا ترتیبی پاک بودن تمام بدن پیش از غسل لازم نیست، بلکه
اگر به فرو رفتن در آب یا ریختن آب به قصد غسل، بدن پاک شود، غسل محقق میشود
بهشرط آنکه آبی که با آن غسل می کند از پاک بودن خارج
نشود، مثلاً با آب کر غسل کند.[۵۲]
آیتالله
تبریزی: در غسل ارتماسى یا ترتیبى پاک بودن تمام بدن پیش از غسل لازم نیست بلکه اگر
به فرو رفتن در آب یا ریختن آب به قصدغسل، بدن پاک شود غسل محقق میشود.[۵۳]
آیتالله
بهجت: در غسل ارتماسى باید تمام بدن پاک باشد مگر این که در آن واحد هم بدن پاک شود
وهم غسل انجام گیرد، و در غسل ترتیبى پاک بودن تمام بدن لازم نیست، و اگر تمام بدن
نجس باشد و هر قسمتى را پیش از غسل دادن آن قسمت آب بکشد کافى است. ولى پاک بودن
تمام بدن قبل از شروع در غسل مطلقاً، موافق احتیاط است.[۵۴]
آیا در غسل پی درپی شستن لازم است؟
همه
مراجع: خیر، می تواند بعد از شستن هر قسمت از بدن، صبر کند و پس از مدتی قسمت دیگر
را بشوید.[۵۵]
آیا دیگران می توانند بیمار را در انجام غسل یاری دهند؟
همه
مراجع: بیمار باید به مقدار ممکن خودش برای غسل اقدام کند و به هر مقدار که نمیتواند
دیگران کمک کنند.[۵۶]
آیا بعد از غسل، خارج شدن بول و باد معده آن را باطل می کند؟
همه
مراجع: خیر، غسل باطل نمی شود؛ ولی باید برای نماز وضو بگیرد.[۵۷]
اگر در اثنای غسل جنابت، حدث اصغر (بول، باد معده و...) خارج شود،
آیا غسل صحیح است؟
همه
مراجع (به جز بهجت و وحید):حدث اصغر در اثناى غسل به صحت غسل ضرر نمى رساند و لازم
نیست که غسل را از نو شروع کند، ولی برای نماز و مانند آن باید وضو بگیرد.[۵۸]
آیتالله
بهجت:اگر در بین غسل، حدث اصغر از او سر زند مثلاً بول کند، اتمام غسل لازم نیست
بلکه کافى است که به قصد وظیفه واقعیه (اعم از تمام یا اتمام) غسل را دوباره از سر
شروع کند و بنابر احتیاط براى نماز و کارى که وضو لازم دارد وضو بگیرد.[۵۹]
آیتالله
وحید: بنابر احتیاط واجب باید غسل را تمام کند و دوباره از سر گیرد و برای نماز و
هر کاری که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.[۶۰]
کسی که می داند آب برایش ضرر دارد، چنانچه وضو یا غسل انجام دهد،
آیا وضو و غسلش صحیح است؟
امام:
بنابر احتیاط واجب در این فرض، وضو و غسلش باطل است.[۶۱]
آیات
عظام بهجت، تبریزی، سیستانی، صافی، مکارم و وحید: وضو و غسلش در این فرض باطل است.[۶۲]
آیتالله
نوری: در بعضی از مراتب ضرر وضو و غسلش صحیح است.[۶۳]
آیتالله
فاضل: آری، وضو و غسلش صحیح است؛ مگر آنکه باعث مشقّت و حرج برای او شود. در این
صورت باطل خواهد شد.[۶۴]
در چه مواردی باید تیمم کرد؟
مهم ترین
موارد تیمم عبارتند از:
۱. وقت
تنگ باشد؛
۲.
دسترسی به آب نداشته باشد؛
۳. آب
برای انسان ضرر داشته باشد؛
۴. بدن
یا لباس او نجس است و آب بیش از تطهیر آن ندارد و لباس دیگری نیز ندارد؛
۵. اگر
آب را به مصرف وضو یا غسل برساند، افراد مرتبط با او از تشنگی، هلاک، یا بیمار و یا
به سختی می افتند.
آیا در تیمم باید دست ها را دوبار ( یک بار قبل از مسح پیشانی و یک
بار قبل از مسح دستها) بر زمین بزنیم؟
همه
مراجع (به جز خامنهای): یک بار کافی است.[۶۵]
آیتالله
خامنهای: بعد از این که یک بار دست ها را بر زمین زد و
پیشانی و پشت دست ها را مسح کرد، بنا بر احتیاط واجب یک
بار دیگر باید دست ها را بر زمین زده و مجدداً پشت دست ها را مسح کند.[۶۶]
کسی که احتمال می دهد اگر غسل کند، بیماری او دیرتر بهبود یابد؛
آیا می تواند به جای غسل تیمم کند؟
همه
مراجع: اگر انجام دادن غسل - هر چند با آب گرم - باعث شود بیماریش دیرتر خوب شود،
می تواند تیمم کند.[۶۷]
بیماری که آب برای او ضرر ندارد؛ ولی انجام غسل برایش دشوار است،
آیا می تواند تیمم کند؟
همه
مراجع: اگر انجام دادن غسل برای او حرج و مشقت داشته باشد، می تواند تیمم کند.[۶۸]
آیا انسان می تواند به صرف احتمال ضرر داشتن آب برای بدنش تیمم
کند؟
همه
مراجع: اگر احتمال او در نظر متعارف مردم بهجا باشد، باید
تیمم کند[۶۹]
اگر انسان جنب باشد؛ ولی آب گرم و مکان مناسب در دسترس نباشد، چه
تکلیفی دارد؟
همه
مراجع: اگر نتواند آب گرم کند و آب سرد نیز برای او ضرر داشته باشد و یا آنکه
به طور کلی انجام دادن غسل برای او حرجی و دشوار است، می تواند تیمم کند.[۷۰]
آیا در تیمم، روی خود بینی هم باید دست کشیده شود؟
همه
مراجع: خیر، مسح روی بینی لازم نیست.[۷۱]
آیا در تیمم موقع مسح پیشانی، لازم است تمام کف دو دست با پیشانی
تماس پیدا کنند یا اینکه اگر کل پیشانی با بعضی از قسمت های دو دست مسح شود کافی
است؟
آیات
عظام امام، فاضل، بهجت و خامنه ای: باید با تمام کف دو دست پیشانی را مسح کند.[۷۲]
آیات
عظام مکارم، وحید، سیستانی، تبریزی، نوری: لازم نیست تمام
کف دو دست به پیشانی کشیده شود، بلکه باید کل پیشانی مسح شود.[۷۳]
آیتالله
صافی: بنا بر احتیاط واجب مسح پیشانی باید با تمام کف دو دست باشد.[۷۴]
کسی که وظیفه اش تیمم است، اگر به علت شکستگی یک دست نتواند آن را
به پیشانی برساند، تکلیف او چیست؟
همه
مراجع: با دست دیگر که سالم است تیمم کند[۷۵]
آیا فرقی بین تیمّم بدل از وضو و غسل است؟
همه
مراجع: به غیر از نیت، تفاوتی بین آن دو نیست.[۷۶]
آیا بعد از تیمم بدل از غسل، تیمم بدل از وضو نیز لازم است؟
همه
مراجع (به جز سیستانی، مکارم و نوری): در تیمّم بدل از غسل جنابت، برای نماز، وضو
یا تیمم بدل از وضو لازم نیست؛ ولی در تیمّم بدل از سایر غسل ها، برای نماز، وضو یا
تیمّم بدل از وضو نیز لازم است.[۷۷]
آیات
عظام سیستانی، مکارم و نوری: خیر، لازم نیست برای نماز، وضو یا تیمّم بدل از وضو
بگیرد (خواه غسل جنابت باشد، یا غسل های دیگر، به جز غسل استحاضه متوسطه)؛ ولی اگر
به جا آورد، بهتر (احتیاط مستحب) است.[۷۸]
آیا تیمم بر موزاییک صحیح است؟
آیات
عظام خامنهای، بهجت، تبریزی، فاضل و نوری: تیمم بر موزاییک
صحیح است.[۷۹]
آیات
عظام صافی و مکارم: تیمم بر موزاییک اشکال دارد.[۸۰]
آیا تیمم بر سنگ مرمر صحیح است؟
همه
مراجع: تیمم بر سنگ مرمر جایز است.[۸۱]
آیا تیمم بر چوب و تخته صحیح است؟
همه
مراجع: خیر صحیح نیست.[۸۲]
تبصره.
اگر بر روی آنها گرد و خاک باشد، تیمم بر گرد و خاک صحیح است.
آیا تیمم بر گچ پخته (مثل گچ روی دیوار) صحیح است؟
آیات
عظام امام، تبریزی، صافی،فاضل و مکارم: بنابر احتیاط واجب، با وجود خاک، تیمم بر گچ
دیوار صحیح نیست.
[۸۳]
آیات
عظام بهجت و نوری: با وجود خاک، تیمم بر گچ دیوار صحیح نیست.[۸۴]
آیات
عظام خامنه ای، سیستانی و وحید: تیمم برگچ دیوار صحیح است؛ ولی احتیاط مستحب آن است
که با وجود خاک (و مانندآن) بر آن تیمم نکند.[۸۵]
آیا تیمم بر آجر صحیح است؟
آیات
عظام امام، خامنه ای، سیستانی، فاضل و وحید: آری، تیمم بر آجر صحیح است؛ ولی بهتر
(احتیاط مستحب) است با آن تیمم نکنند.[۸۶]
آیات
عظام تبریزی و مکارم: بنابر احتیاط واجب، تیمّم بر آجر صحیح نیست.[۸۷]
آیات
عظام بهجت، صافی و نوری: خیر، تیمم بر آجر صحیح نیست.[۸۸]
آیا کسی که برای جنابت، تیمم بدل از غسل کرده است، می تواند
نمازهای بعدی را نیز با آن تیمم بخواند؟
همه
مراجع: آری، تا هنگامی که تیمم و عذرش باقی است، می تواند با همان تیمم نمازهای
بعدی را بخواند.[۸۹]
کسی که به جهت عذر به جای غسل، تیمم کند و کاری که وضو را باطل می
کند برایش پیش بیاید؛ تکلیف او برای نمازهای بعدی چیست؟
آیات
عظام امام، فاضل، سیستانی، مکارم و نوری: اگر نتواند برای نمازهای بعد غسل کند،
باید وضو بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد، باید بدل از وضو تیمم کند.[۹۰]
آیات
عظام تبریزی و وحید: اگر بدل از غسل جنابت، تیمم کرده و نمی تواند برای نمازهای بعد
غسل کند، باید تیمم بدل از غسل نماید و بهتر (احتیاط مستحب) است، وضو هم بگیرد و
اگر بدل غسل غیر جنابت، تیمم کرده، باید همراه تیمم بدل از غسل، وضو هم بگیرد و اگر
نمی تواند وضو بگیرد، به جای آن تیمم بدل از وضو بکند.[۹۱]
آیتالله
بهجت: اگر بدل از غسل جنابت، تیمم کرده و نمی تواند برای نمازهای بعد غسل کند، می
تواند همراه تیمم، بدل از غسل وضو هم بگیرد. بنابر احتیاط واجب باید این کار را
انجام دهد و اگر قدرت ندارد، چنانچه یک تیمم کند - به قصد اینکه آنچه تکلیف او است
انجام داده باشد - کافی است و اگر بدل از غسل غیرجنابت تیمم کرده، بنا بر احتیاط
واجب باید همراه تیمم بدل از غسل وضو هم بگیرد و اگر نمی تواند وضو بگیرد، به جای
آن، تیمم بدل از وضو بکند.[۹۲]
آیتالله
صافی: اگر بدل از غسل جنابت، تیمم کرده و نمی تواند برای نمازهای بعد غسل کند،
چنانچه یک تیمم کند - به قصد اینکه آنچه تکلیف او است انجام داده باشد - کافی است و
اگر بدل غسل غیر جنابت تیمم کرده، باید وضو بگیرد و بنابر احتیاط واجب یک تیمم بدل
از غسل هم به جا آورد و اگر نمی تواند وضو بگیرد، دو تیمم کند: یکی بدل از غسل و
دیگری بدل از وضو.[۹۳]
آیتالله
خامنهای: در صورتی که هنوز نمیتواند
غسل کند، بنا بر احتیاط واجب باید بار دیگر تیمم بدل از غسل کند و وضو هم بگیرد.[۹۴]
آیا کسی که وظیفه اش به جای غسل تیمم بوده، می تواند دست به قرآن
بزند و یا به مسجد برود؟
همه
مراجع (به جز امام، خامنهای، نوری و مکارم): اگر برای کاری
تیمم کند تا تیمم وعذر او باقی است کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام داد می
تواند بهجا آورد ولی اگر عذرش تنگی وقت بوده یا با داشتن
آب برای نماز میت یا خوابیدن تیمم کرده فقط کاری را که برای آن تیمم کرده می تواند
انجام دهد.[۹۵]
آیات
عظام امام و نوری: کسی که وظیفهاش تیمم است اگر برای کاری
تیمم کند، تا تیمم و عذر او باقی است، کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام داد،
میتواند بهجا آورد ولی اگر با
داشتن آب برای نماز میت یا خوابیدن تیمم کرده فقط کاری را که برای آن تیمم نموده میتواند
انجام دهد و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر عذرش تنگی وقت بوده.[۹۶]
آیتالله
خامنهای: ترتیب همه آثار شرعى غسل بر تیمم بدل از غسل جایز
است، مگر این که تیمم بدل از غسل به علت تنگى وقت باشد که در این صورت فقط کارهایى
را که براى آن تیمم نموده مىتواند انجام دهد.[۹۷]
آیتالله
مکارم: اگر برای کاری تیمم کند تا تیمم و عذر او باقی است کارهایی را که باید با
وضو یا غسل انجام داد می تواند بهجا آورد حتی اگر عذرش
تنگی وقت باشد.[۹۸]
پس از بر طرف شدن عذر، آیا نمازهایی را که با تیمم خوانده ایم،
باید دوباره قضا کنیم؟
همه
مراجع: خیر، قضا لازم نیست.[۹۹]
در چه صورتی تکلیف نماز از انسان برداشته می شود؟
همه
مراجع: در هیچ حالتی تکلیف نماز از شخص مکّلف ساقط نمی شود. اگر نمی تواند ایستاده
نماز بگزارد، باید نشسته بخواند و اگر نشسته نمی تواند، خوابیده و به پهلوی راست رو
به قبله بخواند. اگر به پهلوی راست نمی تواند، به پهلوی چپ بخواند. در غیر این صورت
به پشت بخوابد، به طوری که کف پای او رو به قبله باشد. حتی در اتوبوس یا هواپیما
اگر وقت نماز تنگ باشد، باید در حد مقدور نسبت به قبله و رکوع و سجود اقدام کند.[۱۰۰]
فردی که توانایی بر ایستادن ندارد، چگونه نماز بخواند؟
همه
مراجع: تا انسان مى تواند ایستاده نماز بخواند، نباید بنشیند، و فردی که در موقع
ایستادن مجبور است به چیزى تکیه دهد، باید به هر طور که مى تواند ایستاده نماز
بخواند. ولی اگر به هیچ صورت نتواند بایستد، باید بنشیند و نشسته نماز بخواند.[۱۰۱]
اگر بیماری در بین نماز از ایستادن عاجز شود، چه وظیفهای
دارد؟
همه
مراجع: باید بنشیند و نماز را نشسته ادامه دهد، البته هنگام نشستن تا بدنش آرام
نگرفته باید ذکر نخواند.[۱۰۲]
پیران و معلولان باید عصا به دست بگیرند، آیا واجب است براى نماز
با عصا بایستند یا مىتوانند نشسته نماز بخواند؟
همه
مراجع: باید ایستاده نماز بخوانند اگر چه بر دیوار یا عصا یا چیز دیگر تکیه نمایند.[۱۰۳]
افرادی که نمازشان را نشسته میخوانند نسبت
به قیام قبل از رکوع که رکن است چه وظیفهای دارند؟
همه
مراجع: کسى که نشسته نماز مى خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بایستد و
رکوع را ایستاده بهجا آورد، باید بایستد و از حال ایستاده
به رکوع رود. و اگر نتواند، لازم نیست بایستند و باید رکوع را هم نشسته بهجا
آورد.[۱۰۴]
کسى که نمىتواند تمام نماز را ایستاده
بخواند، آیا مىتواند همهى آن را
نشسته بخواند؟
همه
مراجع: کسى که نشسته نماز مى خواند، اگر در بین نماز بتواند بایستد باید مقدارى را
که مى تواند، ایستاده بخواند، ولى تا بدنش آرام نگرفته باید چیزى نخواند.[۱۰۵]
آیا نماز خواندن، روى تخت و تشک ابری صحیح مىباشد
یا نه؟
همه
مراجع: در صورتى که تخت بیحرکت و محل سجده ثابت و آرام
باشد نماز خواندن روى آن اشکالى ندارد.
[۱۰۶]
برای بیماری که نماز را خوابیده مىخواند،
قیامهای نماز مانند قیام متصل به رکوع، چگونه است؟
همه
مراجع: همان خوابیدن او بدل از قیام است.[۱۰۷]
گاهى اوقات درد کمر شدید است و نمى توانم نمازهایم را ایستاده
بخوانم، با این وضع وظیفه من چیست؟
آیتالله
خامنهای: اگر احتمال مى دهید که در آخر وقت بتوانید نماز
خود را ایستاده بخوانید، بنابر احتیاط، باید تا آن هنگام صبر کنید، ولى اگر در اوّل
وقت بهخاطر عذرى نماز خود را نشسته خواندید و سپس تا آخر
وقت عذر شما برطرف نشد نمازى که خوانده اید صحیح است و اعاده لازم نیست و اگر در
اوّل وقت قادر بر نماز ایستاده نبودید و یقین داشتید که ناتوانى شما از نماز تا آخر
وقت ادامه خواهد یافت، ولى قبل از آخر وقت عذر شما بر طرف شد و توانستید ایستاده
نماز بخوانید باید نماز را به طور ایستاده اعاده کنید.[۱۰۸]
آیات
عظام امام و فاضل: اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز
بخواند، مى تواند اول وقت نماز بخواند.[۱۰۹]
آیتالله
سیستانی: اگر انسان مأیوس نباشد که در آخر وقت بتواند ایستاده نماز بخواند، چنانچه
اوّل وقت نماز را بخواند و در آخر وقت قدرت بر ایستادن حاصل نماید باید نماز را
دوباره بهجا آورد. ولی اگر مأیوس از آن باشد که بتواند
نماز را ایستاده بخواند، اگر در اوّل وقت نماز را بخواند و سپس قدرت بر ایستادن
پیدا کند، لازم نیست نماز را اعاده کند.[۱۱۰]
آیات
عظام صافی، نوری و مکارم: اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز
بخواند بنابر احتیاط واجب باید نماز را تأخیر بیندازد. و در آخر وقت اگر نتوانست
بایستد، مطابق وظیفهاش نماز بهجا
آورد.[۱۱۱]
آیات
عظام تبریزی و وحید: اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ایستاده نماز
بخواند، بهتر است نماز را تأخیر بیندازد. پس اگر نتوانست بایستد، درآخر وقت مطابق
وظیفهاش نماز را بهجا آورد، و در
صـورتـى که اول وقـت نـمـاز را خـوانده و در آخر وقت قدرت بر ایستادن حاصل نمود
باید نماز رادوباره بهجا آورد.[۱۱۲]
بیماری که توانایی بر ایستادن دارد اما احتمال میدهد
که برای او ضرر داشته باشد، یا شکستگی او دیر التیام پیدا میکند،
چه وظیفهای دارد؟
همه
مراجع (به جز مکارم): کسى که مى تواند بایستد، اگر بترسد که به واسطه ایستادن مریض
شود یا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند. و اگر از نشستن هم بترسد، مى
تواند خوابیده نماز بخواند.[۱۱۳]
آیتالله
مکارم: باید نشسته نماز بخواند و اگر آن هم ضرر دارد خوابیده نماز بخواند.[۱۱۴]
افرادی که از پای مصنوعی استفاده مى کنند و با آن ایستاده نماز میخواند
گاهى به علت خستگى پا یا احتمال زخم شدن آن، پاى مصنوعى را در آورده و نشسته نماز
مى خوانند آیا واجب است همواره با پاى مصنوعى به طور ایستاده نماز بخوانند یا خیر؟
همه
مراجع: اگر عسر و حرج نداشته باشد ایستاده نماز بخوانند اگرچه با تکیه بر عصا یا
استفاده از پای مصنوعی و مانند آن و اگر ایستادن موجب عسر و حرج و ناراحتى است
نشسته نماز بخوانند.[۱۱۵]
تبصره.
نجس بودن دست یا پاى مصنوعى خللى به نماز وارد نمىکند.[۱۱۶]
شخصی که عمل جراحی داخلی کرده و نمیتواند
خم شود و در صورت خم و راست شدن، احتمال خونریزى و یا ضرر بدهد وظیفه چیست؟
همه
مراجع: اگر میتواند بایستد، باید ایستاده نماز بخواند و
براى رکوع با سر اشاره کند و براى سجده بنشیند و با سر اشاره کند و مهر را بلند کند
که پیشانى را بر آن بگذارد و اگر نمى تواند بنشیند باید در حالت ایستاده نیت
سجده کند و براى سجده با سر اشاره کند.[۱۱۷]
تبصره.
اگر نمیتواند بایستد هر چند با تکیه بر چیزى، باید نشسته
نماز بخواند و براى رکوع و سجود، با سر اشاره کند و اگر نمیتواند
بنشیند، نماز را به صورت خوابیده بخواند و براى رکوع و سجود، با سر اشاره کند.
فردی مبتلا به زانو درد است و هنگام تشهد و سجده تشدید مىیابد،
آیا میتواند براى به جا آوردن آنها
از صندلى استفاده کند؟
همه
مراجع: ایستاده نماز را بخواند و هنگام سجده کردن و خواندن تشهد و سلام روى صندلى
بنشیند.[۱۱۸]
کسى که در اثر شکستگى زانو نمىتواند به
سجده برود، نماز را چگونه انجام دهد؟
همه
مراجع: اگر میتواند خم شود و مهر را بر میز یا متکائی و...
بگذارد و سجده نماید.[۱۱۹]
افرادی که نماز را نشسته میخوانند، اگر به
علت درد و بیماری نتوانند دو زانو بنشینند، آیا میتوانند
چهار زانو بنشینند؟
همه
مراجع: اگر نمیتوانند دو زانو بنشینند، یا دو زانو نشستن
ضرر دارد، میتوانند چهار زانو بنشینند.[۱۲۰]
عسر و حرج که موجب نشسته خواندن نماز مىشود،
چه مقدار است؟
همه
مراجع: در حدّ عرفیّت آن میزان است یعنی از نظر عرف این شخص نتواند ایستاده نماز
بخواند.[۱۲۱]
انسانی که نمیتواند ایستاده نماز بخواند و
نماز را نشسته میخواند، هنگام قرائت حمد و سوره اگر خمیده
باشد، نمازش چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: باید راست بنشیند و خمیده نباشد مگر اینکه نتواند و عذری داشته باشد.[۱۲۲]
بیمارى که از پاى مصنوعى استفاده میکند و
ایستادن برایش سختی ندارد، تکلیف نمازهایى که در حالت نشسته خوانده چیست؟
همه
مراجع: چنانچه جاهل قاصر بوده نمازهاى او صحیح است.[۱۲۳]
شخصى با کمک دیگران میتواند بایستد، آیا
باید او را بلند کنند و نگهدارند تا نماز را ایستاده بخواند و یا مىتواند
در حال نشسته نمازش را بخواند؟
همه
مراجع: اگر عسر و حرج نیست، باید با کمک دیگران بایستد و نماز بخواند.[۱۲۴]
اگر شخصى در خواندن نماز احتیاج به کمک داشته باشد و شخص کمک دهنده
به موقع نتواند کمک کند، آیا میتواند نماز را بعداً به
صورت قضا بخواند؟
همه
مراجع: باید به هر طورى که مىتواند به وظیفهى
خود عمل نماید و نماز را بخواند، و با عمل به وظیفه بعداً قضا ندارد.[۱۲۵]
بیماری که ایستاده نماز می خواند به ناگاه احساس سرگیجه و عجز می
کند آیا می تواند بقیه نماز را به حالت نشسته یا خوابیده بخواند؟
همه
مراجع: مانعی ندارد؛ ولی اگر تا آخر وقت قدرت پیدا کند، احتیاط (مستحب) اعاده است.[۱۲۶]
تبصره.
ابتداء باید بنشیند و اگر نشسته هم نتوانست باید خوابیده بخواند.
بیماران و جانبازان و افراد ناتوانی که روی صندلی و ویلچر نشستهاند،
آیا هنگام نماز خواندن باید ساق پا و نوک انگشتان پاهایشان رو به قبله باشد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی، صافی، مکارم): باید در موقع نماز صورت و سینه و شکم او رو به
قبله باشد، و لازم نیست ساق پاى او رو به قبله باشد.[۱۲۷]
آیتالله
صافی: باید در موقع نماز صورت و سینه و شکم و ساق پاى او رو به قبله باشد.[۱۲۸]
آیتالله
سیستانی: کسی که باید نشسته نماز بخواند، باید در موقع نماز سینه و شکم او رو به
قبله باشد، بلکه صورت او هم نباید زیاد از قبله منحرف باشد.[۱۲۹]
آیتالله
مکارم: لازم نیست در موقع ایستادن، نوک انگشتان پا هم رو به قبله باشد، یا در موقع
نشستن، سر زانوها کاملًا رو به قبله قرار گیرد، همین اندازه که بگویند رو به قبله
ایستاده یا نشسته کفایت میکند.[۱۳۰]
بیماری در نماز به خاطر درد گاهاً آخ و آه میگوید،
آیا نماز او صحیح است؟
همه
مراجع (به جز مکارم، وحید و سیستانی): آه کشیدن در نماز اشکال ندارد ولى گفتن آخ و
آه و مانند اینها اگر عمدى باشد نماز را باطل مى کند.[۱۳۱]
آیتالله
مکارم: آه کشیدن، نماز را باطل نمیکند، هرچند عمدی باشد،
ولی گفتن «آخ» و «آه» و مانند اینها که دو حرف دارد اگر عمدی باشد بنابر احتیاط
واجب نماز را باطل میکند.[۱۳۲]
آیتالله
وحید: ناله کردن عمدى، نماز را باطل مىکند، مگر این که
جاهل قاصر باشد.[۱۳۳]
آیتالله
سیستانی: احتیاط لازم آن است که در نماز اختیاراً «آه» نکشد و ناله نکند. و اما
گفتن «آخ» و «آه» و مانند اینها، اگر عمدی باشد، نماز را باطل میکند.[۱۳۴]
تبصره.
اگر سهوا آخ و آه و مانند اینها را بگوید، نماز باطل نمى شود.
بیماری که در اثنای نماز جهت باز کردن یا پاک کردن سینه عمداً چند
مرتبه سرفه می کند، نماز او چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: سرفه کردن، نماز را باطل نمیکند، هر چند عمدی باشد.[۱۳۵]
تبصره.
آروغ زدن و عطسه کردن، نماز را باطل نمیکند.
آیا استفراغ در حال نماز باعث اشکال در نماز میشود؟
همه
مراجع: اگر صورت نماز به هم نخورد، لطمه به نماز نمىزند و
نماز صحیح است.[۱۳۶]
آیا استفراغ نجس است؟ آیا تفاوتى بین استفراغ بزرگسالان
و اطفال هست؟
همه
مراجع: فرقی بین بچه و بزرگ، دختر یا پسر نمیباشد و
استفراغ در همه موارد پاک است مگر این که بدانید خونی همراه آن است.[۱۳۷]
بیماران و جانبازان و افراد ناتوانی که روی صندلی و ویلچر نشستهاند
و نمیتوانند بایستند، رکوع نماز را چگونه انجام دهند؟
همه
مراجع: باید از حال نشسته به رکوع رود و به اندازهاى که
مسمّاى رکوع حاصل شود، خم شوند.[۱۳۸]
شخصی که نماز را نشسته بر زمین میخواند،
برای رکوع چه مقدار باید خم شود؟
همه
مراجع (به جز مکارم): باید به قدرى خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد، و بهتر است
به قدرى خم شود که صورت نزدیک جاى سجده برسد.[۱۳۹]
آیتالله
مکارم: کسی که نماز نشسته میخواند برای رکوع باید به قدری
خم شود که بگویند رکوع کرده است.[۱۴۰]
شخصی که بر اثر پیری خمیده شده، یا به خاطر بیماری یا به علت دیگر
به حالتی شبیه رکوع درآمده، قیام و رکوع نماز را چگونه انجام دهند؟
همه
مراجع: هرگاه کسی بر اثر پیری خمیده شده، یا به خاطر بیماری یا به علت دیگر به
حالتی شبیه رکوع درآمده، باید در موقع نماز آن قدر که میتواند
کمر را برای قرائت راست کند و اگر نمیتواند قدری کمر را
قبل از رکوع راست کند سپس به حال رکوع در آید و اگر آن هم ممکن نشود برای انجام
رکوع کمی بیشتر خم شود.[۱۴۱]
اگر کسى بر اثر بیمارى و یا در اثر کهولت سن، نتواند به اندازهى
رکوع خم شود، چه باید بکند؟
همه
مراجع (به جز صافی): هرگاه نتواند به اندازه رکوع خم شود باید به چیزى تکیه دهد و
رکوع کند و اگر موقعى هم که تکیه داده نتواند به طور معمول رکوع کند باید به هر
اندازه مى تواند خم شود و رکوع را بهجا آورد.[۱۴۲]
آیتالله
صافی: هرگاه نتواند به اندازه رکوع خم شود، باید به چیزى تکیه دهد و رکوع کند و اگر
موقـعى هم که تکیه داده نتواند بهطور معمول رکوع کند، باید
به هر اندازه مىتواند، خم شود و در این صـورت احتیاط لازم
آن است که نماز را دوباره بخواند، و رکوع آن را نشسته بهجا
آورد.[۱۴۳]
بیماری که نماز را خوابیده مىخواند، رکوع
و سجده را چگونه انجام دهد؟
همه
مراجع: برای رکوع و سجده باید به مقدار ممکن خم شود و اگر نمیتواند
خم شود با سر اشاره کند و اگر نمیتواند با چشم اشاره کند.[۱۴۴]
تکلیف بیمارى که نمىتواند به مقدار رکوع،
در حالت رکوع باقى بماند (یعنى تنها قسمتى از ذکر را میتواند
در حالت رکوع بگوید)، چیست؟
همه
مراجع: کسی که میتواند رکوع کند اما به خاطر بیماری یا علت
دیگری نمیتواند به اندازه ذکر واجب توقف کند باید پیش از
آن که از حال رکوع خارج شود ذکر واجب را بگوید هر چند بدن آرام نباشد و اگر
نتواند، در حال برخاستن ذکر را تمام کند، حتی به مقدار گفتن یک بار سبحان الله.[۱۴۵]
بیماران و جانبازان و افراد ناتوانی که روی صندلی و ویلچر نشستهاند،
آیا هنگام سجده باید نوک انگشتان پا را بر زمین بگزارند؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و مکارم): اگر میتوانند، انگشتها
را بر زمین بگذارند و اگر نمیتواند لازم نیست اینکار
را انجام دهند.[۱۴۶]
آیات
عظام سیستانی و مکارم: لازم نیست انگشتان پا را بر زمین بگذارند.[۱۴۷]
بیماران و جانبازان و افراد ناتوانی که روی صندلی و ویلچر نشستهاند،
سجده نماز را چگونه انجام دهند؟
همه
مراجع: اگر قادر به گذاشتن مهر روى دسته صندلى چرخدار یا چیز دیگر مانند بالشت یا
چهار پایه و سجده بر آن هست، باید سجده را بدین نحو انجام دهد و اگر از همه اینها
عاجز است همانطور که نشسته است مهر را با دست روی پیشانی
بگذارد و ذکر سجده بگوید و اگر نتوانست به هر نحو که مى تواند هر چند با ایماء و
اشاره، سجده را انجام دهد.[۱۴۸]
بیماران و معلولین و جانبازانی که نشسته نماز میخوانند،
باید در هنگام سجده تنها سر را خم کنند یا مهر بلند کنند و بر پیشانی بگذارند؟
همه
مراجع: اگر میتوانند خم شوند باید به قدرى که مى توانند خم
شوند و مهر را روى چیز مانند دسته صندلى چرخدار یا بالشت
یا چهار پایه گذاشته و بر آن سجده کنند.[۱۴۹]
تبصره.
افراد ناتوان و بیماران که که هیچ نمى تواند خم شوند، برای سجده باید با سر اشاره
کند و اگر مى تواند مهر را بلند کند و پیشانى را بر آن بگذارد.
افراد ناتوان و بیماران که نماز را نشسته بر زمین میخواند،
ولی نمیتوانند براى سجده مهر را روى زمین گذاشته و سجده
کنند، سجده را چگونه انجام دهند؟
همه
مراجع: کسى که نمیتواند پیشانى را به زمین برساند باید به
قدرى که مى تواند خم شود و مهر را روى محل بلندى گذاشته و طورى پیشانى را بر آن
بگذارد که بگویند سجده کرده است و باید کف دستها و زانوها
و انگشتان پا را به طور معمول به زمین بگذارد.[۱۵۰]
تبصره.
اگر چیز بلندى نباشد که مهر را بر آن بگذارد، لازم است که مهر را با دست بلند کرده
و بر آن سجده نماید.
افراد ناتوان و بیماران که که هیچ نمى تواند خم شوند، سجده را
چگونه انجام دهند؟
همه
مراجع: کسى که هیچ نمى تواند خم شود باید براى سجده بنشیند و با سر اشاره کند، و
اگر نتواند باید با چشمها اشاره نماید و در هر دو صورت
احتیاط آن است که اگر مى تواند به قدرى مهر را بلند کند که پیشانى را بر آن بگذارد.[۱۵۱]
افراد ناتوان و بیماری که نشسته بر زمین نماز میخوانند
آیا باید مواضع سجده را (کف دستها، سر زانوها و دو انگشت
بزرگ پاها) را روى زمین قرار دهند؟
همه
مراجع: اگر میتواند خم شود و مهر را بر میز یا متکا و...
بگذارد باید کف دستها و زانوها و انگشتان پا را به طور
معمول به زمین بگذارد، و اگر نمیتواند آنها را بر زمین
بگذارند، لازم نیست.[۱۵۲]
افراد ناتوان و بیماری که نشسته بر زمین نماز میخوانند
و سجده را بر روی میز و مانند آن انجام میدهند، هنگام سجده
آیا میتوانند دستها را بهجای
زمین بر روی میز قرار دهند؟
همه
مراجع: اگر میتوانند دستها را بر
زمین بگذارند و اگر نمیتوانند بر روی میز قرار دهند.[۱۵۳]
شخصى که انگشت شصت پایش باندپیچى شده، آیا میتواند
انگشت باندپیچى را بر زمین بگذارد یا سایر انگشتان را بر زمین بگذارد؟
همه
مراجع: اگر کم است مانعى ندارد و اگر بیش از متعارف است، جمع کند بین آن و سایر
انگشتان و تمام آنها را روى زمین بگذارد.[۱۵۴]
افراد ناتوان و بیماران که هنگام سجده نمیتوانند
خم شوند و مهر را با دست روی پیشانی میگذارند، درصورتیکه
نتوانند مهر را بر پیشانی بگذارند آیا شخص دیگری میتواند
مهر را بلند کرده و بر پیشانی آنها بگذارد؟
همه
مراجع: در صورتى که خودش نتواند، دیگرى میتواند مهر را
بلند کند و او بر آن سجده نماید.[۱۵۵]
فردى که نمىتواند بین دو سجده بنشیند و به
صورت نیمخیز مینشیند، آیا با این
وضعیت نمازش اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر به هیچ نحوه قادر بر نشستن نیست، همان کفایت مىکند.[۱۵۶]
کسى که مىتواند نماز را ایستاده بخواند
ولى نمىتواند بنشیند، سجده را چگونه انجام دهد؟
همه
مراجع: کسى که نمى تواند بنشیند، باید ایستاده نیت سجده کند و چنانچه مىتواند،
براى سجده با سر اشاره کند و اگر نمىتواند با چشمها
اشاره نماید.[۱۵۷]
برای شخصی که به علّت درد پا از نشستن بر زمین ممنوع باشد و نتواند
بهطور متعارف سجده کند، کدام مقدم است، در حالى که ایستاده
اشاره کند یا روى صندلى بنشیند و روى آن سجده کند؟
همه
مراجع: در فرض مذکور اگر به هیچ وجه نمىتواند سجده کند
نشستن روى صندلى و سجده کردن روى میز مقدم است.[۱۵۸]
اگر در بین نماز از پیشانى قدرى خون بیاید، چگونه سجده کنیم؟
همه
مراجع: اگر مقدار خون کمتر از بند انگشت سبابه باشد، اشکال ندارد و باید با قسمت
سالم پیشانی به قسمتى از مهر سجده کند که پاک است.[۱۵۹]
شخصی که پیشانی او باندپیچی شده است، برای نماز خواندن و سجده کردن
چه وظیفهی دارد؟
همه
مراجع: اگر طرف چپ و راست پیشانى باز است باید به یکى از دو طرف پیشانى سجده نماید
و اگر این هم ممکن نیست با چانه سجده نماید.[۱۶۰]
بیماری که بر روی تخت خوابیده است و نمیتواند
بلند شود، برای خواندن نماز چگونه رو به سمت قبله کند؟
همه
مراجع: باید در حال نماز به پهلوى راست طورى بخوابد که جلوى بدن او رو به قبله
باشد. و اگر ممکن نیست، باید به پهلوى چپ طورى بخوابد که جلوى بدن او رو به قبله
باشد. و اگر این را هم نتواند، باید به پشت بخوابد، به طورى که کف پاى او رو به
قبله باشد.[۱۶۱]
فردى به علت این که تخت بیمارستان رو به قبله نبوده مدتى نمازهاى
خود را به سمت غیرقبله خوانده، آیا اکنون باید آن نمازها را قضا نماید؟ و آیا فرقى
بین اینکه ممکن بوده رو به قبله بخواند و یا امکان نداشته هست یا خیر؟
همه
مراجع: چنانچه ممکن بوده رو به قبله بخواند و رو به قبله نخوانده باید قضاى آن را
بهجاى آورد.[۱۶۲]
بیمارى به گونه اى روى تخت بسترى شده که
امکان رو کردن به سمت قبله را ندارد. آیا مىتواند نمازش را
در همان حال - یعنى در خلاف جهت قبله - بخواند؟
همه
مراجع: اگر با کمک دیگران هم نتواند، همان طور نماز بخواند.[۱۶۳]
مریضى که می تواند تخت خود را به سمت قبله
برگرداند ولى این کار براى او مشقت دارد، آیا لازم است این کار را انجام دهد یا
خیر؟
همه
مراجع: اگر مشقّتِ قابل تحمّل باشد باید به سمت قبله نماز بخواند.[۱۶۴]
معلولین و بیمارانی که نمىتوانند در هیچ
صورت رو به قبله نماز بخوانند آیا جهتهاى غیر قبله براى
آنان یکسان است؟
همه
مراجع: جهات دیگر فرقى با هم ندارد ولی سعی کنند به جهتی
که به قبله نزدیکتر است نماز بخوانند.[۱۶۵]
شخصى در اثر بیمارى و عوارض جسمانى مجبور است همیشه به رو بخوابد.
وظیفه او در نماز از جهت رو به قبله بودن چگونه است؟
همه
مراجع: طورى بخوابد که سر او رو به قبله باشد به طورى که
اگر خودش بهطور معمول برخیزد و بنشیند، صورت او به سمت
قبله قرار مىگیرد.[۱۶۶]
بیماری که سرم به دست او وصل شده، و نمیتواند
دستهایش را بالا بیاورد، هنگام تکبیرةالاحرام
و قنوت نماز چه وظیفهای دارد؟
همه
مراجع: مستحب است موقع گفتن تکبیرة الاحرام، دستها را تا
مقابل گوشها بالا ببرد و اگر نمیتواند،
لازم نیست دستها را بالا ببرد، ولی باید ذکر الله اکبر را
بگوید و نماز را شروع کند، همچنین خواندن قنوت مستحب است و میتواند
آن را نخواند.[۱۶۷]
آیا وصل بودن سرم به بدن بیمار باعث بطلان نماز نمیشود؟
همه
مراجع: وصل بودن سرم، موجب بطلان نماز نیست.[۱۶۸]
بیماری که به او سرم خون وصل شده و این خون انسان دیگری است، آیا
میتواند با آن نماز بخواند؟
همه
مراجع: نماز خواندن با آن اشکال ندارد.[۱۶۹]
شخصی که زخمى شده و به زودى خوب نمى شود و
مدتی طول میکشد تا بهبودی بیابد، آیا باید برای نماز زخم و
لباسش را تطهیر کند؟
همه
مراجع (به جز سیستانی): اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحت یا دمل باشد
به گونه ای که آب کشیدن بدن یا لباس، کار مشکلی است، تا وقتی که زخم یا جراحت و دمل
خوب نشده میتواند با آن نماز بخواند.[۱۷۰]
آیتالله
سیستانی: اگر در بدن یا لباس نمازگزار، خون زخم یا جراحت یا دمل باشد، تا وقتی که
زخم یا جراحت یا دمل خوب نشده است میتواند با آن خون نماز
بخواند.[۱۷۱]
تبصره ۱.
هرگاه به آسانی میتواند زخم را پانسمان کند و از سرایت خون
به سایر بدن یا لباس جلوگیری کند باید این کار را انجام دهد.
تبصره ۲.
زخمی که به زودی خوب میشود و شستن خون آن از لباس یا بدن
آسان است باید آن را آب کشید، وگرنه در صورتی که به اندازه
درهم یا بیشتر باشد، نماز باطل است.
اگر از زخمهای داخلی مانند دهان و بینی و
مثل اینها، خونی به بدن یا لباس برسد، آیا نماز خواندن با آن صحیح است؟
آیات
عظام امام، خامنهای، تبریزی، مکارم و نوری: هرگاه زخم داخل
بینی یا دهان و مانند آن باشد و خونی از آن به بدن یا لباس برسد احتیاط واجب آن است
که با آن نماز نخواند.[۱۷۲]
آیات
عظام فاضل و بهجت: اگر از زخمی که توی دهان و بینی ومانند اینها است، خونی به بدن
یا لباس برسد، براى نماز باید آب بکشد.[۱۷۳]
آیات
عظام سیستانی و وحید: اگر از زخمی که توی دهان و بینی و مانند اینهاست، خونی به بدن
یا لباس برسد، میتواند با آن نماز بخواند.[۱۷۴]
آیتالله
صافی: اگر از زخمى که توى دهان و بینى و مانند اینها است، خونى به بدن یا لباس برسد
در صورتى که زیادتر از متعارف تجاوز به اطراف نکرده باشد نماز با آن صحیح است.[۱۷۵]
اگر خونریزى از دهان یا بینى از اول وقت نماز تا نزدیک آخر آن
ادامه داشته باشد، نماز چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و وحید): اگر تطهیر بدن ممکن نباشد و بترسد وقت نماز فوت شود،
نماز را در همان حالت بخواند.[۱۷۶]
آیات
عظام سیستانی و وحید: اگر از زخمی که توی دهان و بینی و مانند اینهاست، خونی به بدن
یا لباس برسد، میتواند با آن نماز بخواند.[۱۷۷]
اگر کسی بیــن نماز خون دمـاغ شــد حکـم نمــازش چیست؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و وحید): اگر امکان جلوگیرى از آن وجود دارد، جلوگیرى نماید و
گرنه در صورتى است که خون کمتر از درهم باشد، نماز اشکال ندارد و اگر بیشتر باشد،
در وسعت وقت باید نماز را قطع نمود و با بدن پاک نماز خواند، و اگر وقت تنگ است
باید با همان وضعیت نماز را تمام کرد و نماز صحیح است.[۱۷۸]
آیات
عظام سیستانی و وحید: اگر از زخمی که توی دهان و بینی و مانند اینهاست، خونی به بدن
یا لباس برسد، میتواند با آن نماز بخواند.[۱۷۹]
خون داخل بینی که بیرون
نمیآید
ولی با آینه دیده میشود،
آیا برای نماز اشکال دارد؟
همه
مراجع: اشکال ندارد.[۱۸۰]
آیا با خون هموروئید(بواسیر) داخلی یا خارجی می توان نماز خواند؟
همه
مراجع (به جز بهجت، تبریزی، صافی و مکارم): اگر از بواسیر، خونی به بدن یا لباس
برسد، میتواند با آن نماز بخواند، و فرقی نیست که دانه
بواسیر بیرون باشد یا در داخل بدن باشد.[۱۸۱]
آیتالله
بهجت: اگر از بواسیرى که دانههاى آن بیرون نباشد، خونى به
لباس یا بدن برسد، بنابر اظهر نمى تواند با آن نماز بخواند؛ مگر این که مضطر
و مجبور باشد با همین لباس یا بدن نماز بخواند یا براى شخص او آب کشیدن یا تعویض آن
ها مشکل و سخت باشد. اما خون بواسیرى که دانه هاى آن بیرون
است و یا این که دانههاى آن در داخل است، ولى مثل بواسیرى
که در بیرون است، بدن یا لباسش را نجس مى کند، بدون اشکال نماز خواندن با آن
جایز است.[۱۸۲]
آیتالله
تبریزی: اگر از بواسیر که دانههاى آن بیرون نباشد، خونى به
بدن یا لباس برسد و به مقدار درهم یا بیشتر باشد، بنابر احتیاط لازم است در صـورت
امـکان آن را بـشـوید، و اما خون بواسیرى که دانههاى آن
بیرون است بدون اشکال نماز خواندن با آن جایز است.[۱۸۳]
آیتالله
صافی: اگر از بواسیری که دانههایش بیرون نباشد، خونى به
بدن یا لباس برسد در صورتى که زیاد تر از متعارف تجاوز به اطراف نکرده باشد نماز با
آن صحیح است، اگر چه احتیاط آن است که با آن نماز نخواند، امـا بـا خـون بواسیرى که
دانههاى آن بیرون است مىشود نماز
خواند و مراعات این احتیاط لازم نیست.[۱۸۴]
آیتالله
مکارم: در صورتى که زخمها در خارج بوده باشد، نماز خواندن
مانعى ندارد و ملحق به قروح و جروح است؛ ولى اگر زخم، داخل باشد و خون بیرون آید،
نماز خواندن با آن اشکال دارد؛ مگر در مواردى که عسر و حرج داشته باشد.[۱۸۵]
تبصره.
اگر خون بواسیر فقط در داخل است و به خارج سرایت نکرده است، نماز خواندن با آن
اشکال ندارد.
پوستهاى که روى زخمها
به وجود مىآید، آیا حکم نجاست را دارد؟ آیا مىشود
بر روى آن وضو گرفت و غسل کرد یا باید آن را برداشت؟
همه
مراجع: اگر پوست بدن یا شبیه آن محسوب شود و با شستن زایل نمىشود،
پاک است، و وضو گرفتن و غسل کردن بر روی آن اشکال ندارد.[۱۸۶]
بیمارى، مبتلا به خونریزى زیر پوستى می
باشد. گاهى به علل گوناگون خون از روى پوست جریان پیدا می
کند؛ تکلیف نماز و وضو او در حال خونریزى چیست؟
همه
مراجع: تا زمانی که خونریزی زیر پوست است، اشکالی ندارد، و زمانی که از روى پوست
جریان پیدا مى کند، برای وضو باید خون را از اعضاء وضو پاک
کند و برای نماز اگر ممکن است خود را تطهیر مى کند و نماز مى خواند وگرنه خون و
نجاست بدن و لباس را کم مى کند و همان طور نماز مى
خواند.[۱۸۷]
بعضى از بیماران و مجروحین، زخمهاى بدنشان
به گونهاى است که در مدّت شبانه روز خون مىآید،
این افراد براى نماز چه باید بکنند؟
همه
مراجع: در صورت امکان زخم را ببندند و اگر نه مقداری که مىتوانند
از سرایت خون به سایر اعضا جلوگیرى کنند و بقیّه مانعى
ندارد و نمازشان صحیح است.[۱۸۸]
شخصى آمپول زده و کمى خون آمده که آن را با پنبه برطرف و خشک کرده
ولى موقع نماز فراموش کرده آنجا را تطهیر کند، آیا نمازش صحیح است؟
همه
مراجع: اگر خون را با پنبه یا پارچه خشک برطرف کرده است چنانچه محل نجاست خون بیشتر
از درهم نباشد مانعى ندارد و نماز صحیح است ولى اگر خون را با پنبه الکلى یا دستمال
مرطوبى برطرف کرده است چنانچه در اثناء یا بعد از نماز یادش بیاید باید پس از تطهیر
نماز را اعاده کند.[۱۸۹]
بیمار بستری که نمى تواند موقع قضاى حاجت، خود را تطهیر نماید،
براى نماز چه وظیفهاى دارد؟
همه
مراجع: با همان وضعیت نماز بخواند.[۱۹۰]
تبصره.
شخصی که ناچار است با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، نمازش صحیح است و چنین فردی بعد
از این که خوب شد، لازم نیست نمازهای که در این حالت خوانده را قضا کند.
اگر کسی با پارچه یا دستمال کاغذی محل بول خود را خشک نماید، آیا
مىتواند نماز بخواند؟
همه
مراجع: اگر ناچار باشد و توانایى تطهیر با آب را ندارد و یا آب براى او ضرر داشته
باشد مىتواند با خشک کردن محل بول نماز بخواند.[۱۹۱]
تبصره ۱.
محل بول با غیر آب پاک نمى شود ولى اگر نتواند با آب تطهیر کند معذور است.
تبصره ۲.
اگر آب برای او ضرر ندارد ولی خودش نمیتواند، بشوید در
صورتی که میتواند از همسر کمک بگیرد و در غیر این صورت اگر
اطمینان دارد که تا آخر وقت نمیتواند با آب تطهیر کند با
همان حالت نماز بخواند.
مریض یا کسى که بنا به عللى نتواند با آب تطهیر کند اگر با پارچهاى
یا دستمال کاغذی غائط را از مخرج برطرف کنند، آیا مىتواند
نماز بخواند؟
همه
مراجع: هرگاه مخرج غائط را با سه قطعه سنگ، یا کاغذ یا دستمال کاغذی و مانند آن پاک
کنند و ذرات کوچکی که معمولًا جز با آب برطرف نمیشود باقی
بماند، ضرری ندارد و میتواند با آن نماز بخواند.[۱۹۲]
تبصره.
مخرج غائط را میتوان با آب شست و یا با پارچه، سنگ، دستمال
کاغذی و مانند اینها پاک کرد، اگر چه شستن با آب بهتر است.
آیا دستمال که برای طهارت استفاده میشود،
باید خشک باشند؟
همه
مراجع: باید خشک باشند و چنانچه رطوبت کمی داشته باشد به حدى باشد که سرایت نکند و
موضع را تر نکند اشکال ندارد.[۱۹۳]
شخصى به علت اضطرار مجبور به تطهیر مخرج بول با دستمال مى شود و
هنگامى که به منزل مراجعت مى کند، آن را با آب تطهیر مى نماید، آیا هنگام نماز باید
لباس زیر خود را عوض کرده یا تطهیر نماید؟
همه
مراجع: اگر لباس او با رطوبت بول نجس نشده است، تطهیر لباس واجب نیست.[۱۹۴]
معلولى در منزل مى تواند با آب طهارت بگیرد ولى وقتى که خارج از
منزل است نمى تواند با آب طهارت بگیرد تکلیف او چیست؟
همه
مراجع: مى تواند محل غائط را با سه سنگ یا سه کهنه و مانند آن پاک کند ولى محل بول
را باید آب بکشد و اگر نمیتواند محل بول را آب بکشد با
دستمال خشک کند.[۱۹۵]
معلولی که یک دســت ندارد، چگـونه تطهیر انجــام دهد؟
همه
مراجع: محل بول را با آب تطهیر نمایید و براى تطهیر محل غائط مى توانید با شلینگ یا
سنگ یا کلوخ یا کهنه به ترتیبى که در رساله مذکور است خود را پاک نمایید.[۱۹۶]
اگر استبراء نکنم احتمال دارد زخم زودتر بهبود یابد ولى با استبراء
و فشارى که وارد مى شود خوب شدن زخم طول خواهد کشید. عمل استبراء را انجام بدهم یا
خیر؟
همه
مراجع: استبراء واجب نیست. و اگر موجب ضرر شود جایز هم نخواهد بود. البته اگر
استبراء نشود و بعد از بول کردن رطوبت مشتبه خارج شود، حکم بول را دارد.[۱۹۷]
بر اثر بیمارى در مجارى ادرار، بعد از بول و استبراء، ادرارم قطع
نمى شود و رطوبت مى بینم. وظیفه شرعى من چیست؟
همه
مراجع: بعد از استبراء، به شک در خروج بول اعتنا نمى شود، و اگر یقین دارید که بول
به صورت قطره قطره از شما خارج مى شود، باید به وظیفه مسلوس، عمل نمایید و تکلیفى
زائد بر آن ندارید.[۱۹۸]
شخصی پس از بول، استبراء مى کند که همراه آن مایعى خارج مى شود که
چسبنده است، آیا آن آب نجس است؟ وظیفه او نسبت به نماز چیست؟
همه
مراجع: اگر به منى بودن آن یقین ندارید و خروج آن همراه با علامتهاى
شرعى خروج منى نیست، حکم منى ندارد و پاک است.[۱۹۹]
تبصره.
آبی که گاه بعد از بول بیرون میآید و کمی سفید و چسبنده
است و به آن ودی میگویند، چنانچه مجرا آلوده به بول و منی
نباشد پاک است و وضو و غسل را نیز باطل نمیکند.
در رسـالههای عملیه آمده است (آبى
که از شخص مریض خارج شود همین که با شهوت خارج شده باشد حکم منى دارد) منظور از
مریض، چه نوع مرضى است؟
همه
مراجع: هر مریضى را شامل میشود.[۲۰۰]
به علت ابتلا به کیست عفونى، از من عفونت خارج میشود،
آیا این عفونت نجس است؟
همه
مراجع: اگر آن عفونت مخلوط به بول یا غائط نباشد، پاک است.[۲۰۱]
تبصره.
رطوباتى که در بعضی اوقات از محل غائط خارج مىشود، همین
حکم را دارد یعنی اگر همراه با ذرّات نجاست نباشد، پاک است و وضو را هم باطل نمىکند.
بیمارانی که به همراه خود کیسه ادرار و مدفوع دارند، وظیفه آنها
نسبت به نماز چیست؟
همه
مراجع: اگر میتواند کیسه را برای نماز تعویض نماید باید
کیسه را عوض کند و نماز بخواند، و اگر کیسه طبق دستور پزشک قابل جدا کردن نباشد یا
جدا کردن آن باعث عسر و حرج شود، نمازخواندن با آن صحیح است.[۲۰۲]
کسى که ادرار و مدفوع او غیرارادى است با توجّه به این که هر لحظه
امکان دارد از او ادرار یا مدفوع خارج گردد، چگونه نماز بخواند؟
همه
مراجع: باید برای نماز به وسیله پوشک یا کیسه و مانند آن از آلودگی جاهای دیگر بدن
جلوگیری کند.[۲۰۳]
بیماران و معلولین و افراد سالمندی که از پوشک استفاده میکنند
آیا برای هر نماز باید پوشک را عوض کنند؟
همه
مراجع: اگر پوشک نجس نشده لازم نیست عوض شود، و اگر نجس شده احتیاط واجب آن است که
پیش از هر نماز مخرج بول و غائط را آب بکشد و پوشک را عوض کند.[۲۰۴]
تبصره.
اگر نمیتواند پوشک را عوض کند و ناچار باشد با بدن یا لباس
نجس نماز بخواند، نماز او صحیح است.
بیماران و افراد قطع نخاع و معلولینی و سالمندانی که امکان تطهیر
را ندارند، برای طهارت چه وظیفهای دارند؟
همه
مراجع: همسر او متکفل تطهیر او شود و اگر همسر ندارد که به او کمک کند، افراد دیگر
میتوانند او را تطهیر دهند (بهتر است همجنس باشد) ولی باید
دستکش یا مانند آن در دست داشته باشند که دست به عورت نرسد.[۲۰۵]
تبصره.
اگر شخصی نبود تا او را تطهیر کند، تطهیر از آنها ساقط است.
بیماری که نمیتواند خود را تطهیر کند و
این کار را پرستار برای او انجام میدهد، آیا پرستار در
هنگام تطهیر میتواند به عورت او نگاه کند؟
همه
مراجع: خیر، نمیتواند.[۲۰۶]
تبصره.
اگر بیمار بچه غیر ممیز باشد، نگاه به عورت او اشکال ندارد.
بیماران و جانبازان و افراد ناتوانی که روی صندلی و ویلچر نشستهاند،
آیا میتواند با کفش نماز بخواند؟
همه
مراجع: اشکالى ندارد.[۲۰۷]
بیماری که به خاطر تزریق خون یا خونگیری و
تزریق سرم و زدن آمپول و مانند آن بدن و لباسش نجس شده، در صورتى که امکان شستشو و
دسترسى به لباس پاک نباشد، براى اداى نماز چگونه باید عمل کنند؟
همه
مراجع: اگر مقدار خون کمتر از درهم باشد یا ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز
بخواند، نمازش صحیح است.[۲۰۸]
وقتى نمازم تمام شد متوجه شدم
لباسم خونى بوده، آیا باید نمازم را قضا کنم؟
همه
مراجع (به جز صافی، تبریزی و وحید): اگر بعد از نماز متوجه شدهاید
لباس شما نجس بوده، نماز صحیح است و قضا ندارد، بلکه چنانچه تطهیر خون جراحت مشقت
نوعیه داشته باشد یا مستلزم حرج شخصى باشد، لازم نیست و نماز خواندن با آن اشکال
ندارد.[۲۰۹]
آیات
عظام صافی، تبریزی و وحید: اگر بعد از نماز متوجه شدهاید
لباس شما نجس بوده، نماز صحیح است و قضا ندارد، و چنانچه آب کشیدن بدن یا لباس یا
عوض کردن لباس براى بیشتر مردم سخت است، نماز خواندن با آن اشکال ندارد.[۲۱۰]
آیا اثر کم رنگ خون که بعد از شستن بر لباس باقى مى ماند، نجس است؟
همه
مراجع: اگر عین خون نباشد و فقط رنگ آن باقى مانده باشد، پاک است.[۲۱۱]
ملحفهاى که بر تخت بیمار است، اگر نجس
باشد و یا احتمال نجاست داده شود و تعویض آن براى بیمار غیرممکن و یا مشکل باشد،
نماز خواندن در آنها چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر ملحفه خشک باشد یا به طورى تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد
و بیمار از مهر پاک استفاده میکند، نماز خواندن بر روی آن
ملحفه اشکال ندارد.[۲۱۲]
تبصره.
اگر احتمال میدهد و یا شک دارد که ملحفه نجس است، به شک
اعتنایی نکند و میتواند بر روی آن نماز بخواند.
بیماری که لباس او نجس است و بهخاطر شرایط
بیمارستان امکان دسترسی به لباس پاک را ندارد، آیا میتواند
با آن نماز بخواند؟
همه
مراجع: اگر لباس دیگری ندارد و نمیتواند لباس خود را تطهیر
کند، با همان لباس نماز بخواند و نمازش صحیح است.[۲۱۳]
تبصره.
طبق نظر آیات عظام امام، خامنهای، فاضل و نوری، شخصی که
غیر از لباس نجس لباس دیگرى ندارد و وقت تنگ است یا احتمال نمى دهد که لباس
پاک پیدا کند، چنانچه بتواند لباس را بیرون بیاورد (مثلاً در خانه تنها است)، باید
نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد بهجا آورد، ولى
همین شخص اگر به واسطه سرما یا عذر دیگر نمىتواند لباس را
بیرون آورد در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحیح است.
بیماری که لباسش نجس شده و عوض کردن آن ممکن است موجب خونریزى یا
ضررى بشود، آیا جایز است با همان لباس نمازش را بخواند؟
همه
مراجع: اگر عوض کردن لباس ضرر یا حرجى دارد، نماز خواندن با آن اشکال ندارد.[۲۱۴]
بیماری که نمیتوانست لباس و بدن خود را
تطهیر کند یا لباساش را عوض کند و با همان بدن و لباس نجس
نمازش را خوانده،، آیا فعلاً که خوب شده باید آن نمازها را قضا کند؟
همه
مراجع: اگر ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند، این نماز صحیح است و قضاى
آن بر او واجب نیست.[۲۱۵]
بعد از نماز فهمیدم که لباس یا بدنم نجس بوده است؛ نمازم چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع: اگر بعد از نماز متوجّه نجس بودن بدن یا لباس شده اید، نماز صحیح است و برای
نمازهای بعدی باید تطهیر کند.[۲۱۶]
در صورتی که بدن بیمار نجس باشد و نتواند آن را بشوید، آیا میتواند
نماز بخواند؟
همه
مراجع: اگر ناچار باشد با بدن نجس نماز را بخواند و صحیح است.[۲۱۷]
تبصره.
فرقی ندارد نجاست خون باشد یا ادرار و مدفوع و ...
آیا پرستار می تواند با لباس کارش نماز بخواند در حالی که لکه خون
و یا نجاست واضحی به لباسش نیست در حالی که می دانیم محل کار پرستار و کلاً کار
پرستار کاری نیست که مطمئن باشیم لباسش کاملاً پاک است؟
همه
مراجع: اگر لباس پاک بوده و اکنون نیز نجاستی در آن نمیبیند
نماز خواندن با آن اشکال ندارد و به طور کلی تا زمانی که یقین به نجاست بدن یا لباس
نداشته باشید احتیاط لازم نیست و نماز صحیح است.[۲۱۸]
اگر شخصی نجاست لباس یا بدن را فراموش کرده و نماز خوانده باشد،
قضا دارد یا خیر؟
همه
مراجع (به جز سیستانی): باید نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته است، قضا کند.[۲۱۹]
آیتالله
سیستانی: اگر فراموشی او از روی بی اعتنایی باشد، بنابر احتیاط واجب دوباره بخواند
و اگر وقت گذشته است، قضا کند. در غیر این صورت، لازم نیست نماز را دوباره بخواند.[۲۲۰]
آیا نجس بودن دست یا پاى مصنوعى خللى به نماز وارد مى
کند؟
همه
مراجع: خللى وارد نمى کند.[۲۲۱]
آیا نجس بودن صندلى چرخدار یا عصایى که به دست برادران جانباز،
بیماران و افراد ناتوان است، براى نماز مانعى دارد؟
همه
مراجع: نجس بودن صندلى چرخدار یا عصایى که جانبازان و معلولین از آن استفاده میکنند
تا وقتى که بدن یا لباس را نجس نکند، براى نماز مانعى ندارد و نماز با آن صحیح است.[۲۲۲]
نماز در لباسى که در نجس بودن آن شک داریم چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: لباسى که نجس بودن آن مشکوک است، محکوم به طهارت بوده و نماز خواندن با آن
صحیح است.[۲۲۳]
آیا لازم است نجس بودن وسایل مورد استفاده بیمار (از قبیل: تخت
معاینه، وسایل پزشکى، یونیت و ...) را به وى تذکر دهیم؟
همه
مراجع: لازم نیست.[۲۲۴]
تبصره.
اگر انسان ببیند کسى چیز نجسى را مى خورد یا با لباس نجس نماز مى خواند، لازم نیست
به او بگوید.
اگر بیمار وسایل بیمارستان را نجس کند، آیا لازم است به پرستاران و
کادر بیمارستان بگوید؟
همه
مراجع: اطلاع دادن لازم نیست مگر در مواد خوردنی و
آشامیدنی و ظروف غذا و آب.[۲۲۵]
تبصره ۱.
اگر ظروف یکبار مصرفاند یا بعد از استفاده بیمار، توسط
بیمارستان شسته میشوند، لازم نیست بگوید.
تبصره ۲.
فرق این سوال با سوال قبلی (که اعلام بر او لازم نیست) این است که در آنجا سبب
نجاست او نیست ولی در اینجا او باعث نجاست خوردنى و آشامیدنى است.
اگر لباس بیماری با خون، ادرار، مدفوع، منی و... نجس شود، آیا جایز
است لباسهاى خود را براى آب کشیدن به قسمت شستشوی
بیمارستان بدهد؟ و آیا بیمار باید نجس بودن لباسهایش را به
کسى که مى خواهد آنها را بشوید، اطلاع دهد؟
همه
مراجع: دادن لباس به قسمت شستشو، اشکال ندارد و آگاه کردن کسى که لباس را مى شوید
از نجاست لباس، لازم نیست.[۲۲۶]
بسیاری از مواقع در بیمارستان ها با نجاست اشیایی که با آنها در
ارتباط هستیم شک می کنیم؟ تکلیف چیست؟
همه
مراجع: حکم کلی آن است که همه اشیاء پاکند، مگر آنکه نجاست آن ثابت شود.[۲۲۷]
تبصره.
نجاست هر چیز از چند راه ثابت می شود: ۱. خود انسان یقین یا اطمینان کند که آن چیز
نجس است. ۲. کسی که آن چیز در اختیار او است، بگوید نجس است. ۳. آن که دو مرد عادل
بگویند آن چیز نجس است و طبق نظر عده ای از مراجع تقلید شهادت یک نفر نیز کافی است.
بیماری که نابینا است چطور می تواند در مورد نجس و پاکی چیزی یقین
کند؟
همه
مراجع: به غیر دیدن هم ممکن است یقین حاصل شود و تا یقین نکرده اجتناب لازم نیست.[۲۲۸]
تبصره.
در این موارد اطمینان مثل یقین است.
آیا بیمار برای نماز و روزه هایی که از او قضا شده، می تواند کسی
را اجیر بگیرد؟
همه
مراجع: شخص مکلّف تا زمانی که زنده است، نمی تواند دیگری را برای انجام دادن نماز و
روزه های قضا، اجیر کند؛ بلکه واجب است به هر صورت که می تواند، خود آنها را به جا
آورد.[۲۲۹]
شخصی در حال کما است و امیدی به خوب شدنش نیست و ما می دانیم نماز
قضا دارد، آیا می توانیم نمازهای او را قضا کنیم؟
همه
مراجع: خیر، تا زمانی که فرد زنده است هر چند در حال کما باشد نمیتوان
نمازهای او را قضا کرد.[۲۳۰]
کسی که بیماری آلزایمر داشته و اکنون فوت کرده آیا نماز و روزه بر
او واجب بوده است؟ وظیفهى ما در اینباره
چیست؟
همه
مراجع: اگر به حدّی که عنوان جنون بر آن صدق کند نرسیده، نماز و روزه بر او واجب
بوده است و در صورتی که از او نماز و روزه فوت شده، قضای آن بر عهده پسر بزرگتر
میباشد مگر آنکه نسبت به آن وصیّت
کرده باشد و از ثلث مال او هم تجاوز نکند که در این صورت مىتوانید
براى این کار شخصى را اجیر کنید.[۲۳۱]
بیماری که میداند روزه برایش ضرر دارد،
اگر روزه بگیرد، حکم چیست؟
همه
مراجع: اگر روزه بگیرد، صحیح نیست و باید پس از بیماری آن را قضا نماید.[۲۳۲]
آیا احتمال ضرر مجوز ترک روزه می شود یا اطمینان به ضرر لازم است و
میزان در مقدار ضرر چیست؟
همه
مراجع (به جز سیستانی، وحید، تبریزی): آنچه که باعث افطار روزه می شود، خوف ضرری
است که منشأ عقلایی داشته باشد و میزان در مقدار آن عرف عقلاء است به گونه ای که
اثر مترتب بر روزه را ضرر بدانند[۲۳۳].
آیات
عظام سیستانی، وحید و تبریزی: آنچه که باعث افطار روزه می شود خوف ضرری است که منشأ
عقلایی داشته باشد و مقدار ضرر باید قابل توجه باشد[۲۳۴].
اگر انســان شک داشته باشــد که روزه برایــش ضرر دارد یا نه ولی
پزشک او را از گرفتن روزه منع می کند، تکلیف چیست؟
آیات
عظام امام، خامنه ای، فاضل، صافی، نوری: اگر از گفته پزشک برای او ترس پیدا شود و
احتمال عقلایی بدهد که روزه برایش ضرر دارد نباید روزه بگیرد[۲۳۵]
آیات
عظام تبریزی، وحید: در فرض یاد شده اگر پزشک، متخصص و مورد اعتماد باشد باید به
گفته اش عمل کند.[۲۳۶]
آیتالله
مکارم: اگر از گفته پزشک برای او ترس پیدا شود و احتمال عقلایی بدهد که روزه برایش
ضرر دارد نباید روزه بگیرد، و اگر با تجربه خودش دریافته که ضرر ندارد باید روزه
بگیرد و در صورت شک می تواند یکی دو روز تجربه کند و بعد طبق دستور بالا عمل نماید.[۲۳۷]
آیات
عظام بهجت، سیستانی: اگر از گفته پزشک برای او ترس پیدا شود و احتمال عقلایی بدهد
که روزه برایش ضرر دارد می تواند روزه نگیرد.[۲۳۸]
ملاک در ضرر داشتن روزه برای بیمار، تشخیص پزشک است یا تشخیص خود
شخص؟
همه
مراجع: تشخیص خود بیمار ملاک و معیار است. همین اندازه که ترس شما نسبت به ضرر
عقلایی باشد، کافی است. خوف ضرر گاهی از قول متخصص و زمانی از تجربه مریض های مشابه
و گاهی از تجربه خود انسان، به دست می آید.[۲۳۹]
اگر گرفتن روزه باعث شود بیماری دیرتر بهبود یابد، تکلیف چیست؟
همه
مراجع: نباید روزه بگیرد.[۲۴۰]
چشم من ضعیف است و می ترسم روزه برایم ضرر داشته باشد، تکلیف من
چیست؟
همه
مراجع: اگر خوف ضرر عقلایی باشد، روزه بر شما واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد
بیماری ادامه یافت، قضا هم واجب نیست. تنها برای هر روز ۷۵۰ گرم گندم، جو و یا آرد
و ... را به عنوان کفّاره به فقیر بدهید.[۲۴۱]
دختری که به حد بلوغ رسیده ولی بواسطه ضعف بنیه، نمی تواند روزه
بگیرد و قضای آن را تا دو سه سال بهجا آورد، تکلیف او
چیست؟
آیات
عظام امام، وحید، نوری، خامنه ای و فاضل: اگر گرفتن روزه برای او ضرر دارد یا تحمل
آن برایش زحمت و مشقت زیاد دارد، روزه بر او واجب نیست؛ ولی ترک آن به صرف برخی
عذرها جایز نیست و هر زمان توانست باید قضای آن را بهجا
آورد.[۲۴۲]
آیتالله
بهجت: بر پسر یا دختری که تازه بالغ شده اند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه
واجب نیست و کفاره هم ندارد، ولی قضاء دارد.[۲۴۳]
آیات
عظام مکارم و صافی: در فرض یاد شده روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد
طعام بدهد و قضای این روزه ها هم بر او واجب نیست.[۲۴۴]
آیتالله
تبریزی: اگر گرفتن روزه برای او ضرر دارد یا تحمل آن برایش زحمت و مشقت زیاد دارد
روزه واجب نیست ولی ترک آن به صرف برخی عذرها جایز نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد
ضعف او برطرف شد باید قضای آن را بهجا آورد و اگر نتوانست،
قضای روزه لازم نیست. و در هر صورت باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.[۲۴۵]
به علت درس خواندن و امتحانات ضعف و سستی بر من غالب می شود آیا می
توانم روزه ها را بخورم؟
همه
مراجع: این گونه ضعف و سستی ها تا حدودی لازمه روزه است و برای نوع افراد پیش می
آید و به جهت آن نمی توان روزه را خورد؛ ولی اگر ضعف به حدی برسد که تحمل آن بسیار
سخت و مشکل باشد، خوردن آن اشکال ندارد.[۲۴۶]
تبصره.
البته انسان می تواند در این شرایط به مسافرت برود (حداقل ۵/۲۲ کیلومتر) و روزه خود
را بخورد و به وطن برگردد در این صورت لازم نیست تا مغرب از خوردن و آشامیدن
خودداری کند.
اگر روزهدار به خاطر حالت تهوع، قی کند
روزه اش چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر بی اختیار باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر از روی عمد باشد روزه را باطل می
کند[۲۴۷].
به جهت بیماری مربوط به لثه، در روز چندین بار از آن خون می آید
ولی گاهی بدون توجه فرو داده می شود آیا روزه باطل می شود؟
همه
مراجع: اگر بدون توجه و اختیار فرو داده شود، روزه صحیح است[۲۴۸].
گاهی از لثه هایم خون بیرون می آید و با آب دهان مخلوط می شود، اگر
آن را فرو ببرم روزه باطل می شود؟
همه
مراجع (به جز تبریزی، صافی و نوری): اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن
آن روزه را باطل نمی کند.[۲۴۹]
آیات
عظام تبریزی و صافی: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود بنابر احتیاط واجب فرو نبرد
و بیرون بریزد.[۲۵۰]
آیتالله
نوری: فرو بردن آن جایز نیست هرچند در آب دهان مستهلک شود.[۲۵۱]
پرکردن دندان در ماه رمضان چگونه است؟
همه
مراجع: پر کردن یا جرم گیری و کشیدن دندان در ماه رمضان، برای پزشکان جایز است و
برای شخص روزه دار زمانی جایز است که مطمئن باشد خون یا آبی که به وسیله دستگاه
وارد فضای دهان می شود، فرو نخواهد رفت.[۲۵۲]
وارد کردن دستگاه آندوسکوپی در معده برای عکسبرداری، روزه را باطل
می کند؟
همه
مراجع (به جز بهجت): اگر با وارد کردن دستگاه آندوسکوپی یکی از مبطلات روزه محقق
شود روزه را باطل می کند به عنوان مثال به لوله آن آب دهان یا چیز دیگری بچسبد و
بعد از بیرون آوردن از دهان، دوباره با همان رطوبت وارد حلق شود[۲۵۳].
آیتالله
بهجت: باطل می کند.[۲۵۴]
حکم تزریق آمپول در حال روزه ماه رمضان چیست؟
آیات
عظام امام و بهجت: اگر آمپول جنبه غذایی و تقویتی دارد، بنابر احتیاط واجب باید از
تزریق آن خودداری نمود ولی اگر جنبه دوایی دارد و یا عضو را بی حس می کند، تزریق آن
اشکال ندارد[۲۵۵].
آیتالله
فاضل: اگر آمپول جنبه غذایی و تقویتی داشته باشد باید از تزریق آن خودداری نمود ولی
اگر جنبه دوایی دارد و یا عضو را بی حس می کند تزریق آن اشکال ندارد[۲۵۶].
آیتالله
مکارم: تمام آمپول های دارویی یا تقویتی که به صورت عضلانی تزریق می شوند و همچنین
تزریق عضلانی واکسن برای افراد روزه دار اشکالی ندارد ولی تزریق آمپول های وریدی
(که در رگ تزریق می شوند) جایز نیست.[۲۵۷]
آیات
عظام تبریزی، نوری، سیستانی، وحید، صافی: تزریق آمپول روزه را باطل نمی کند خواه
جنبه غذایی و تقویتی داشته باشد یا جنبه دوایی و مانند آن.[۲۵۸]
آیتالله
خامنه ای: احتیاط واجب آن است که روزه دار از آمپول های مقوّی یا مغذّی و هر آمپولی
که در رگ تزریق می شود خودداری کند، لکن آمپول های دارویی که در غضله تزریق می شود
و نیز آمپول هایی که برای بی حس کردن بهکار می رود، مانعی
ندارد.[۲۵۹]
حکم تزریق سرم در حال روزه ماه رمضان چیست؟
آیات
عظام خامنه ای، وحید، تبریزی: بنابر احتیاط واجب باید از تزریق سرم خودداری کند
خواه جنبه غذایی و تقویتی داشته باشد یا جنبه دوایی و مانند آن.[۲۶۰]
آیات
عظام سیستانی، صافی و نوری: تزریق سرم روزه را باطل نمی کند خواه جنبه غذایی و
تقویتی داشته باشد یا جنبه دوایی و مانند آن.[۲۶۱]
آیتالله
فاضل: اگر سرم جنبه غذایی و تقویتی داشته باشد باید از تزریق آن خودداری نمود ولی
اگر جنبه دوایی و مانند آن را داشته باشد تزریق آن اشکال ندارد[۲۶۲].
آیتالله
مکارم: تزریق سرم های وریدی که در رگ تزریق می شود، جایز نیست.[۲۶۳]
شخصی که نیاز به تزریق سرم دارد، روزه او چگونه است؟
آیات
عظام خامنه ای، تبریزی، مکارم: اگر شخص بیمار است و نیاز به سرم دارد، گرفتن روزه
بر او واجب نیست[۲۶۴].
آیات
عظام سیستانی، صافی و نوری: باید روزه بگیرد و تزریق سرم
روزه او را باطل نمی کند[۲۶۵].
آیتالله
فاضل: اگر سرم جنبه دوایی داشته باشد باید روزه بگیرد و تزریق آن روزه اش را باطل
نمی کند[۲۶۶].
آیا تزریق خون به روزهدار، مبطل روزه است؟
آیات
عظام صافی و سیستانی و نوری: تزریق خون به روزهدار مبطل
روزه نیست.[۲۶۷]
آیات
عظام بهجت و فاضل و مکارم: تزریق خون روزه را باطل میکند و
اگر ناچار شدند تزریق کنند ولی روزه را بگیرندو بعداً قضاى آن را هم بگیرند.[۲۶۸]
آیتالله
خامنهای: بنابر احتیاط واجب روزهدار
از تزریق خون خودداری کند.[۲۶۹]
اهدای خون برای فرد روزهدار چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر باعث ضعف شود خون گرفتن مکروه است[۲۷۰]
بیماری که در طول روز تنها به خوردن چند قرص نیاز دارد در حالی که
گرفتن روزه برایش ضرر ندارد آیا خوردن تنها چند قرص روزه را باطل می کند؟
همه
مراجع: آری، روزه او باطل می شود ولی باید در بقیه روزه از چیزهایی که روزه را باطل
می کند خودداری کند.[۲۷۱]
کسی که به نفس تنگی شدید مبتلی شده و در روز باید از اسپری استفاده
کند، تکلیف روزه او چیست؟
آیات
عظام امام، خامنهای، فاضل، مکارم و نوری: با توجه به اینکه
داروی یاد شده، اکل و شرب بر آن صدق نمی کند روزه را باطل نمی کند.[۲۷۲]
آیتالله
صافی: اگر به صورت گاز یا پودر وارد حلق شود روزه اشکال پیدا می کند و اگر گرفتن
روزه بدون استفاده از آن زحمت و مشقت دارد و در طول سال باید از اسپری استفاده کند
در ماه رمضان روزه بگیرد و بنابر احتیاط واجب برای هر روز یک مد طعام هم به فقیر
بدهد و قضا ندارد.[۲۷۳]
آیات
عظام وحید، تبریزی: اگر قبل از رسیدن به حلق به صورت هوا در بیاید، روزه را باطل
نمی کند[۲۷۴].
آیتالله
بهجت: اگر به صورت بخار غیرغلیظ وارد حلق شود اشکال ندارد و روزه صحیح است[۲۷۵].
آیتالله
سیستانی: اگر به صورت مایع به حلق نرسد و دارو را فقط وارد ریه کند، اشکال ندارد و
روزه صحیح است[۲۷۶].
آیا ریختن دارو به چشم مانند قطره چشمی، روزه را باطل می کند؟
همه
مراجع (به جز بهجت): اگر مزه یا بوی آن به حلق برسد، برای روزهدار
کراهت دارد.[۲۷۷]
آیتالله
بهجت: اگر قطره از طریق حلق وارد معده نشود، اشکال ندارد.[۲۷۸]
استفاده از شیاف جامد، روزه را باطل می کند؟
همه
مراجع (به جز وحید): خیر.[۲۷۹]
آیتالله
وحید: احتیاط ترک آن است.[۲۸۰]
کسی که ناراحتی کلیه دارد و باید برای جلوگیری از آن در طول روز
چندین بار از آب و مایعات استفاده کند حکم روزه او چه می شود؟
همه
مراجع: اگر برای جلوگیری از بیماری کلیه نیاز به نوشیدن آب یا سایر مایعات در طول
روز باشد روزه گرفتن بر او واجب نیست[۲۸۱]
اگر در ایام عادت، از قرص یا آمپول جلوگیری استفاده کند، آیا روزه
او صحیح است؟
همه
مراجع: اگر عادت نشوند روزه صحیح است.[۲۸۲]
کسی که چند سال مریض بوده و نتوانسته روزه ماه رمضان وقضای آن را
بهجا آورد، تکلیفش چیست؟
همه
مراجع: در سالی که بهبود یابد، اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد
باید قضای سال آخر را بهجا آورد ولی قضای سال های گذشته
لازم نیست و تنها باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.[۲۸۳]
کسی که در قضای روزه ماه رمضان خود سهل انگاری کرده و اکنون بخاطر
بیماری نمی تواند آن ها را بهجا آورد تکلیف چیست؟
همه
مراجع (به جز سیستانی): اگر در قضای روزه ها سهل انگاری کرده و اکنون نمیتواند
تا رمضان آینده آن ها را بهجا آورد باید برای هر روز یک مد
طعام به فقیر بدهد هر زمان توانایی پیدا کرد باید روزه ها را قضا نماید[۲۸۴].
آیتالله
سیستانی: اگر در قضای روزه ها سهل انگاری کرده و اکنون نمی تواند تا رمضان آینده
آنها را بهجا آورد بنابر احتیاط واجب برای هر روز یک مد
طعام به فقیر بدهد و هر زمان توانایی پیدا کرد باید روزه ها را قضا نماید.[۲۸۵]
آیا کفاره روزه عمدی با کفاره مریض تفاوت دارد؟
همه
مراجع: در مقدار آن تفاوت دارند، در کفاره روزه عمدی باید برای هر روز شصت فقیر را
سیر کند (یا به هر کدام یک مد طعام بدهد) یا دو ماه روزه بگیرد و در کفاره مریض اگر
بیماری تا رمضان آینده ادامه داشته باشد باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد[۲۸۶]
در کفاره
مریض، لازم نیست کفاره هر روز را به یک فقیر بدهد، بلکه می تواند همه کفاره را به
یک فقیر بدهد.
مریضی که در ماه رمضان نتوانسته روزه بگیرد و بعد از ماه رمضان هم
می داند که بیماریاش تا ماه رمضان سال بعد ادامه پیدا می
کند، آیا می تواند کفاره اش را قبل از ماه رمضان سال بعد بدهد یا باید تا ماه رمضان
صبر کند؟
آیات
عظام مکارم، بهجت، فاضل: می تواند کفاره اش را پرداخت کند.[۲۸۷]
آیات
عظام امام، خامنه ای، سیستانی، صافی و نوری: نمیتواند و تا
ماه رمضان بعد باید صبر کند.[۲۸۸]
آیا الکل طبی که برای مصارف پزشکی استفاده در آزمایشگاه ها در
تزریقات و مانند آن بهکار می رود نجس است؟
همه
مراجع (به جز بهجت): الکل طبی که در مصارف پزشکی استفاده میشود
پاک است مگر اینکه یقین داشته باشید از مایع مست کننده تهیه شده است.
[۲۸۹]
آیتالله
بهجت: تمام الکلها بنا بر احتیاط نجس است، مگر به گونهاى
به دست بیاید که از ابتدا مسموم کننده باشد نه مست کننده مانند الکل صنعتی.[۲۹۰]
آیا الکل صنعتی که در مصارف مانند رنگ زدن ساختمان، درب، میز،
صندلى و... بهکار میرود نجس است؟
همه
مراجع (به جز سیستانی): الکل صنعتی که انسان نمیداند از
چیز مست کننده مایع گرفته شده، پاک است.[۲۹۱]
آیتالله
سیستانی: الکل صنعتی پاک است.[۲۹۲]
تبصره.
الکل صنعتى از مایع مست کننده تهیه نمى شود بلکه از گازهاى اتیل و استیل که از
فرآورده هاى نفتى است به دست مى آید. این الکل آن قدر غلظتش بالا است که باعث
مسمومیت مى شود نه مستى.
خوردن انواع الکل چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: آشامیدن شراب، مشروبات الکلی و الکل صنعتی حرام است.[۲۹۳]
استفاده از داروهای خوراکی دارای الکل، چه حکمی دارد؟ آیا بین
ضرورت و غیر آن تفاوت است؟
همه
مراجع: استفاده از داروی خوراکی دارای الکل، که معلوم نیست الکل مخلوط شده در آن از
قسم مایع بالاصاله و مست کننده است یا نه، اشکال ندارد. و استفاده از داروی الکلدار
که میداند الکل مخلوط شده در آن از قسم مایع بالاصاله و
مست کنندهاست، در صورت ضرورت اشکال ندارد. ولی باید دست و دهان و موضع اصابت دارو
را تطهیر کند.[۲۹۴]
استفاده از داروهای غیر خوراکی دارای الکل مانند داروهای پوستی چه
حکمی دارد؟
همه
مراجع: دارویى غیر خوراکی که الکل در آن بهکار رفته اگراز
الکل پاک در آن استفاده شده پاک میباشد همچنین اگر معلوم
نیست از کدام الکل در آن استفاده شده آن دارو پاک است و اگر میداند
آن الکل در اصل مایع و مسکر بوده، آن دارو نجس است اما استفاده از آن دارو اشکال
ندارد، ولی باید دست و موضع اصابت دارو را برای نماز تطهیر کند.[۲۹۵]
گاهی هنگام خون گیری از بیمار مقدار بسیار کم و ناچیزی از خون به
دست سرایت می کند آیا با پنبه الکلی می توان محل را تطهیر نمود؟
همه
مراجع: خون هر چند به مقدار ناچیز، نجس است و باید با آب پاک کرد.[۲۹۶]
اگر سوزن، چاقو و یا هر وسیله دیگری داخل بدن انسان فرو رفته و
خارج شود؛ آیا وسیله یاد شده نجس می شود؟
همه
مراجع(به جز بهجت): اگر آلوده به خون نشود و تمیز بیرون آید، پاک است.[۲۹۷]
آیتالله
بهجت: بنابر احتیاط واجب نجس می شود؛ هر چند به خون آلوده نگردد و تمیز بیرون آید.[۲۹۸]
مکیدن خون بدن چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: خون بدن انسان نجس و خوردن آن حرام است؛ آری اگر بمکد و بیرون بریزد و دهان
و محلی را که خونی شده تطهیر نماید، اشکال ندارد.[۲۹۹]
موقعی که بینی انسان خون می افتد آیا لازم است که داخل بینی را هم
آب بکشیم یا فقط بیرون آن کافی است؟
همه
مراجع: داخل بینی از باطن بدن است و آب کشیدن آن لازم نیست و شستن ظاهر کافی است.[۳۰۰]
اگر داخل بینی خونریزی داشته و خشک شده باشد اکنون در اثر
سرماخوردگی آبی از بینی خارج شود؛ آیا در اثر برخورد با خون نجس می شود؟
همه
مراجع: اگر آلوده به خون نشود و تمیز بیرون آید، پاک است.[۳۰۱]
اگر در اخلاط بینی و گلو خون وجود داشته باشد، تکلیف چیست؟ آیا نجس
است؟
همه
مراجع: اگر اخلاط بینی و گلو غلیظ باشد، تنها همان نقطه ای که در آن خون وجود دارد،
نجس است و بقیه آن پاک است و اگر روان باشد، همه آن نجس می شود.[۳۰۲]
تبصره.
بنابر این اگر اخلاط غلیظ دهان و بینی بیرون بیاید و شک شود که آن نقطه نجس به
بیرون سرایت کرده یا خیر، پاک می باشد.
اگر دندان خون بیاید و با آب دهان مخلوط شود فروبردنش چه حکمی
دارد؟ آیا باید دهان را آب کشید؟
همه
مراجع (به جز مکارم و نوری): پاک است و فرو بردن آب دهان در این صورت اشکال ندارد.[۳۰۳]
آیتالله
مکارم: پاک است و فرو بردن آب دهان نیز در این صورت جایز است، ولی عمداً این کار را
نکند.[۳۰۴]
آیتالله
نوری: پاک است ولی فرو بردن آب دهان در این صورت اشکال
دارد.[۳۰۵]
هنگام مسواک زدن از دندانم خون می آید تکلیف چیست؟
همه
مراجع: بعد از مسواک زدن، دهان را آب بکشید.[۳۰۶]
حکم عفونتهایی (چرک و آبى) که پس از
ترکیدن جوشهای صورت یا جاهای دیگر بدن، از آنها خارج مىشود،
چیست؟
همه
مراجع: اگر با خون همراه نباشد، پاک است.[۳۰۷]
خون آبه ای که بعد از تطهیر محل زخم و جراحت بیرون می آید چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع: زرد آبه اى که در حال بهبودى زخم در اطراف آن پیدا مى شود، اگر معلوم نباشد
که با خون مخلوط است، پاک مى باشد.[۳۰۸]
آیا خونی که بر روی زخم خشک می شود نجس است؟
همه
مراجع: آری، نجس است؛ هر چند خشک شده باشد.[۳۰۹]
کندن پوست لب و جاهای دیگر بدن چه حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز وحید): پوست های مختصر لب و جاهای دیگر بدن که به آسانی کنده می شود
پاک است، ولی اگر همراه با سوزش و درد جدا شود به احتیاط واجب نجس است.[۳۱۰]
آیتالله
وحید: اگر پوستهاى مختصر لب و جاهاى دیگر بدن را بکنند(به
آسانی یا با درد) پاک است.[۳۱۱]
در بیمارستان ها و مراکز آموزشی - پزشکی، دانشجویان جهت آموزش
مبادرت به معاینه نواحی مختلف بدن (شکم، سینه، لگن و عورت) بیمار زن نامحرم می
کنند! با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشی است که در برنامه تربیت پزشکان
قرار دارد، حکم آن در چیست؟
همه
مراجع: اگر فراگیری مسائل پزشکی در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران (هر چند در
آینده)، متوقف بر آن باشد، به مقدار ضرورت و ناچاری جایز است.[۳۱۲]
غالباً در معاینه اعضای تناسلی اعم از اینکه توسط فرد مماثل صورت
بگیرد یا خیر، احکام شرعی مانند نگاه کردن پزشک یا دانشجو از طریق آینه، رعایت نمی
شود و چون ما برای فراگیری چگونگی تشخیص بیماریها از آنان
تبعیت می کنیم، وظیفه ما چیست؟
همه
مراجع: تحصیل و فراگیری علم پزشکی از طریق معایناتی که فی نفسه حرام هستند، در
مواردی که یادگرفتن این علم و شناخت راههای درمان بیماری
ها متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد، مشروط بر اینکه دانشجو اطمینان داشته باشد که
توانایی نجات جان انسان ها در آینده متوقف بر اطلاعاتی است که از این طریق به دست
می آید و همچنین مطمئن باشد که در آینده درمعرض مراجعه بیماران بوده و مسئولیت نجات
جان آنان را برعهده خواهد داشت.[۳۱۳]
نگاه کردن به عکس های عریان موجود در کتاب های پزشکی که آموزش آن
برای دانشجویان ضروری است، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[۳۱۴]
تبصره.
فرض مسأله جایی است که نگاه به عکس های یاد شده، جهت آموزش برای دانشجویان ضروری
باشد.
آیا لمس و نگاه مولاژ (مجسّمههاى آموزشى
که از جنس پلاستیک و شبیه اعضاء بدن انسان ساخته شده) براى دانشجویان یا اساتید غیر
هم جنس، بدون قصد لذّت جایز است؟
همه
مراجع: براى آموزشهاى لازم مانعى ندارد.[۳۱۵]
در خلال تحصیلات دانشگاهى، براى آموزش از دستگاههاى
تناسلى مصنوعى که از مواد پلاستیکى ساخته شده اند استفاده مى کنند، نگاه کردن و لمس
آنها چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: آلت و عورت مصنوعى حکم عورت واقعى را ندارد و نگاه کردن و لمس آنها
براى آموزشهاى لازم اشکال ندارد مگر آنکه به قصد ریبه بوده
و یا موجب تحریک شهوت گردد.[۳۱۶]
دیدن فیلم های آموزشی (غیرضروری) یا جست وجوی اینترنتی که شامل
برخی صحنه های مهیج است، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: نگاه به فیلم های مبتذل که باعث تحریک شهوت و ترویج فساد در جامعه می شود،
جایز نیست.
[۳۱۷]
لمس نامحرم برای آموزش چه حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزی): اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان
بیماران [هر چند در آینده] متوقف بر آن است، به مقدار ضرورت و ناچاری اشکال ندارد.[۳۱۸]
آیتالله
تبریزی: اگر فراگیری مسائل پزشکی، در حدی است که حفظ سلامتی و جان بیماران [هر چند
در آینده] و یا حفظ و پیشرفت فرهنگ طب مسلمانان، متوقف بر آن است، به مقدار ضرورت و
ناچاری اشکال ندارد.[۳۱۹]
در هنگام آموزش دست مربی نا محرم به دست و بدن من می خورد، این چه
حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر به طور اتفاقی باشد، اشکال ندارد؛ ولی اگر از روی عمد باشد و یا می
دانید هنگام آموزش دست مربی با دست شما تماس می یابد، باید دست کش به دست کنید.[۳۲۰]
لمس بدن بیمار و نگاه به آن توسط پزشک غیرهمجنس برای معاینات و
درمان چه حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): اگر پزشک مماثل در دسترس نباشد، لمس بیمار برای
معاینه و درمان اشکال ندارد ولی باید به مقدار ضرورت اکتفاء کند.[۳۲۱]
آیات
عظام سیستانی، تبریزی: اگر پزشک مماثل در دسترس نباشد و یا مهارت غیرمماثل بیشتر
باشد، لمس بیمار برای معاینه و درمان اشکال ندارد ولی باید به مقدار ضرورت اکتفا
کند.[۳۲۲]
تبصره ۱.
اگر معاینه از روی لباس ممکن باشد باید به این مقدار بسنده کند.
تبصره ۲.
جواز لمس بیمار به منظور معاینه باعث نمی شود که نگاه به بدن نیز جایز باشد مگر
آنکه نگاه به بدن نیز لازم باشد.
در جایی که پزشک زن وجود دارد با احتمال اینکه
متخصص مرد بیماری را بهتر تشخیص دهد تکلیف چیست؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): تخصص بیشتر باعث نمی شود که زن به پزشک مرد مراجعه
نماید مگر آنکه ضرورت و احتمال خطر در میان باشد.[۳۲۳]
آیات
عظام سیستانی و تبریزی: اگر تخصص پزشک مرد در آن بیماری بیشتر باشد، مراجعه به او
اشکال ندارد.[۳۲۴]
به طور کلی در جایی که پزشک زن نیز در دسترس باشد، آیا لمس بدن زن
از روی لباس، توسط پزشک مرد جایز است؟
همه
مراجع: اصل تماس و برخورد با بدن زن نامحرم از روی لباس حرام نیست ولی اگر تلذذ و
مفسده ای در بین باشد جایز نیست.[۳۲۵]
آیا مرد میتواند نزد پزشک زن نامحرم رود؟
(با لمس بدن)
همه
مراجع: با امکان لمس از روی لباس یا با دست کردن دستکش هنگام معالجه مانع ندارد و
بهتر است اگر ضرورت ندارد مرد به دکتر زن مراجعه نکند و چنانچه مستلزم لمس یا نظر
حرام باشد، جایز نیست.[۳۲۶]
رجوع بیمار به دندانپزشک نامحرم چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): در صورتی که دندانپزشک
همجنس در دسترس نباشد و مراجعه ضرورت باشد، اشکال ندارد.[۳۲۷]
آیات
عظام سیستانی و تبریزی: اگر دندانپزشک همجنس در دسترس
نباشد یا دندانپزشک نامحرم مهارتش بیشتر باشد اشکال ندارد.[۳۲۸]
آیا معاینه افراد غیر بیمار برای کنترل سلامتی آنها، توسط پزشک
نامحرم جایز است؟
همه
مراجع: اگر ضرورت نباشد جایز نیست.[۳۲۹]
آیا برای پزشک زن نگاه کردن و لمس عورت زن برای معاینه و تشخیص
بیماری جایز است؟
همه
مراجع: جایز نیست مگر در موارد ضرورت.[۳۳۰]
آیا برای پرستار و پزشک غیر همجنس، هنگام
گرفتن نبض و چیزهای دیگری که احتیاج به لمس بدن بیمار دارند، انجام آن اعمال بدون
دستکش جایز است؟
همه
مراجع: با امکان لمس از روی لباس یا با دست کردن دستکش هنگام معالجه، ضرورتی به لمس
بدن مریض غیر مماثل (غیر همجنس) وجود ندارد و بنابراین
جایز نیست.[۳۳۱]
بسیارى از احکام شرع در مسائل پزشکى مشروط به عدم لمس و نظر جنس
مخالف شده است، آیا منظور از لمس، لمس مستقیم پوست با بدن بیمار است، یا در صورتى
که دست پزشک با پوششهایى نظیر دستکش طبّى پوشیده باشد، لمس
محسوب نمىشود؟
همه
مراجع: تماس با دستکش حکم لمس به صورت مستقیم را ندارد و با امکان لمس از روى لباس
یا با دست کردن دستکش هنگام معالجه، ضرورتى به لمس بدن مریض غیر مماثل (غیر همجنس)
وجود ندارد.[۳۳۲]
آیا پرستار مرد میتواند برای گرفتن نبض و
فشار خون و... به بدن زن نامحرم نگاه کند و به بدن او دست بزند، تکلیف چیست؟
همه
مراجع (به جز تبریزی و سیستانی): با وجود زن پرستار، این کار برای مرد پرستار جایز
نیست؛ ولی اگر ضرورت باشد، اشکال ندارد.[۳۳۳]
آیات
عظام تبریزی و سیستانی: اگر برای انجام این امور پرستار زن در دسترس نباشد و یا
مهارت مرد در این زمینه بیشتر باشد، اشکال ندارد.[۳۳۴]
تبصره.
پرستار در نگاه و لمس، تنها باید به همان قسمت از بدن که معاینه به آن ارتباط دارد،
اکتفا کند.
آیا پرستار زن می تواند برای گرفتن نبض، فشار خون و مانند آن به
دست مرد نامحرم نگاه کند و به بدن او دست بزند؟
آیات
عظام امام، بهجت و صافی: با وجود پرستار مرد، این کار برای زن پرستار جایز نیست و
در غیر این صورت، چنانچه ضرورت باشد، جایز است.[۳۳۵]
آیات
عظام تبریزی، سیستانی، فاضل، مکارم و وحید: اگر این امور مستلزم تماس با بدن مرد
نباشد، اشکال ندارد [هر چند پرستار مرد نیز در دسترس باشد].[۳۳۶]
تماس با بدن نامحرم، برای نجات او چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: به مقدار ضرورت اشکال ندارد.[۳۳۷]
کلمه «ضرورت» به عنوان شرط جواز لمس زن یا نظر به او توسط پزشک،
زیاد تکرار می شود، «ضرورت» چه معنایی دارد و حدود آن کدام است؟
همه
مراجع: مراد از ضرورت در فرض سؤال این است که تشخیص بیماری و درمان آن متوقف بر لمس
و نظر باشد و حدود ضرورت هم بستگی به مقدار، نیاز دارد.[۳۳۸]
تبصره.
معیار شناخته شده براى «ضرورت» مسأله اهم و مهم است. هر جا عنوانى تحقق یابد که
اهمیت آن از عنوان نگاه به زن نامحرم و لمس او، بیشتر باشد، بر آن تقدم پیدا مى کند
و آن را تحت پوشش خود قرار مى دهد. به عنوان مثال جایى که سلامت و جان زن نامحرمى
در خطر باشد، تردیدى نیست که مصلحت و اهمیت آن به مراتب بیشتر از مصلحت ترک لمس و
نگاه به او است. در این صورت باید جانب اهم مراعات گردد و بر جواز نگاه و لمس فتوا
داده شود مسأله معالجه و درمان مریض نیز یکى از مصادیق بارز آن شمرده مى شود.
اگر خانمی که جانش در خطر است، به پزشک یک روستای دورافتاده که مرد
است، مراجعه کند آیا این پزشک مجاز است هرگونه معاینه ضروری را در مورد بیمار انجام
دهد؟
همه
مراجع: چنانچه مورد ضرورت باشد اشکال ندارد.[۳۳۹]
آیا نگاه مستقیم به عورت بیمار، برای درمان جایز است؟
آیات
عظام امام، تبریزی، صافی و مکارم: اگر نگاه غیرمستقیم (مثلاً از طریق آینه) ممکن
است، بنابر احتیاط واجب نگاه مستقیم به عورت جایز نیست؛ ولی اگر چاره ای جز آن
نباشد، اشکال ندارد.[۳۴۰]
آیات
عظام فاضل و نوری: اگر نگاه غیرمستقیم (مثلاً از طریق آینه) ممکن است، نگاه مستقیم
به عورت جایز نیست؛ ولی اگر چاره ای جز آن نباشد، اشکال ندارد.[۳۴۱]
آیات
عظام بهجت و وحید: اگر نگاه غیرمستقیم (مثلاً از طریق آینه) ممکن بوده و مشقت
ندارد، بنابر احتیاط واجب، نگاه مستقیم به عورت جایز نیست و در غیر این صورت، نگاه
مستقیم اشکال ندارد.[۳۴۲]
آیتالله
سیستانی: اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، - بنا بر
احتیاط واجب - باید آیینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند، ولی اگر چارهای
جز نگاه کردن به عورت نباشد، اشکال ندارد، و همچنین است اگر مدت نگاه کردن به عورت
کوتاهتر از مدت نگاه کردن در آیینه باشد[۳۴۳].
سونوگرافی و رادیولوژی جنس مخالف
انجام
سونوگرافی و گرفتن عکس های رادیولوژی زن نامحرم توسط متخصص مرد چه حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): اگر این کار مستلزم نگاه یا تماس با بدن نامحرم
باشد، جایز نیست مگر آنکه متخصص زن در دسترس نباشد و انجام این امور ضروری باشد.[۳۴۴]
آیات
عظام سیستانی، تبریزی: اگر این کار مستلزم نگاه یا تماس با بدن نامحرم باشد و متخصص
زن در دسترس نباشد و یا مهارت متخصص مرد در انجام این امور بیشتر باشد، اشکال
ندارد.[۳۴۵]
انجام سونوگرافی و گرفتن عکس های رادیولوژی مرد توسط متخصص زن چه
حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): اگر این کار مستلزم نگاه یا تماس با بدن مرد باشد،
جایز نیست مگر آنکه متخصص مرد در دسترس نباشد و انجام این امور ضرورت باشد.[۳۴۶]
آیات
عظام سیستانی و تبریزی: اگر این کار مستلزم تماس با بدن مرد باشد و متخصص مرد در
دسترس نباشد و یا مهارت متخصص زن در انجام این امور بیشتر باشد، اشکال ندارد.[۳۴۷]
استمنا در شرایط خاص برای انجام آزمایش پزشکی، آیا جایز است؟
همه
مراجع: استمنا در هر شرایطی حرام است؛ مگر در جایی که برای معالجه و درمان بوده و
درمان آن نیز تنها منحصر به استمنا باشد.[۳۴۸]
آمپول زدن زن توسط مرد نامحرم چگونه است؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): اگر زن در دسترس نباشد و ضرورت اقتضاء کند، اشکال
ندارد.[۳۴۹]
آیات
عظام سیستانی، تبریزی: اگر زن در دسترس نباشد یا آمپول زن مرد مهارتش در تزریق
بیشتر باشد، اشکال ندارد.[۳۵۰]
آمپول زدن مرد توسط زن نامحرم چگونه است؟
همه
مراجع (به جز سیستانی و تبریزی): اگر مرد در دسترس نباشد و ضرورت اقتضاء کند، اشکال
ندارد.[۳۵۱]
آیات
عظام سیستانی و تبریزی: اگر مرد در دسترس نباشد یا زن مهارتش در تزریق بیشتر باشد،
اشکال ندارد.[۳۵۲]
آیا به خاطر حفظ فضای استریل اتاق عمل میتوان
مجروح را برهنه کرده و از مقابل پزشکان و پیراپزشکان عبور داد؟
همه
مراجع: میتوان از لباسها یا ملحفهای
که قبلاً استریل شده، بعد از بیرون آوردن لباسهای بیمار
استفاده نمود تا بیمار برهنه نباشد.[۳۵۳]
مسئول اتاق عمل هستم و طبق قانون بایستی بدن بیمار را قبل از عمل
ببینم گاهی لمس کنم با توجه به اینکه بیمار نامحرم است آیا اشکال ندارد؟
همه
مراجع: در فرض سوال چنانچه ضرورت نگاه و لمس باشد اشکالی ندارد. و اگر بتوانید با
دستکش لمس کنید لمس بدون دستکش جایز نیست .[۳۵۴]
با توجّه به این که براى بیمار بیهوش امکان پوشانیدن بدن وجود
ندارد، آیا افراد دیگر، اعمّ از پزشک، پرسنل بیهوشى، جرّاح، تکنسینهاى
اتاق عمل، کارمندان عادّى بیمارستان، مکلّف به پوشانیدن بدن او از نامحرم هستند؟
همه
مراجع: تا آنجا که مىتوانند و امکان دارد باید بدن
او را بپوشانند.[۳۵۵]
در صورتی که عمل جراحی زیبایی برای زنان توسط پزشک مرد مستلزم نگاه
کردن و لمس باشد آیا انجام آن جایز است؟
همه
مراجع: عمل جراحی زیبایی، درمان بیماری محسوب نمی شود و نگاه کردن و لمسِ حرام به
خاطر آن جایز نیست مگر در مواردی که برای درمان سوختگی و مانند آن باشد و پزشک
مجبور به لمس و نگاه کردن باشد.[۳۵۶]
جراحی بینی و یا گوش جهت زیبایی شرعاً چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: هرگاه آمیخته با حرام یا ضرر مهمّ دیگرى نباشد ذاتاً اشکالى ندارد، ولى
چنانچه مستلزم حرام (مانند لمس و نظر حرام) باشد، فقط در صورت ضرورت جایز است.[۳۵۷]
آیا تغییر جنسیت براى دوجنسىها و اشخاص
خنثى جایز است؟
همه
مراجع: انجام معالجه و عمل جرّاحى براى کشف و آشکار کردن واقعیت جنسى آنان اشکال
ندارد، به شرطى که این کار مستلزم فعل حرام و ترتّب مفسده اى نباشد.[۳۵۸]
گاهی گفته می شود اخلاق پزشکی اقتضا می کند وضعیت بیمار به او گفته
شود آیا از نظر شرعی چنین کاری جایز است؟
همه
مراجع: اگر گفتن وضعیت موجب آزردگی و از دست رفتن امید بیمار شود جایز نیست.[۳۵۹]
چنانچه بیان واقع براى شخص بیمار باعث تأثیر نامطلوب در روحیه او
میشود آیا مىشود خلاف واقع را به
او گفت؟
همه
مراجع: نباید دروغ گفت و مىتوانید توریه کنید یا
اصلاً موضوع را به بیمار نگویید و اطلاع دادن فى نفسه واجب نیست.[۳۶۰]
اگر بیمار نارضایتی خود را از افشای بیماری خود اعلام نماید، ولی
ضرورت درمان اقتضا میکند که نوع بیماری برای بستگانش فاش
شود، وظیفه پزشک معالج در این صورت چیست؟
همه
مراجع: در صورتی که نجات جان او بستگی به آن داشته باشد، لازم است.[۳۶۱]
آیا جهت آموزش بالینی دانشجویان و انترنها
و رزیدنتها مجاز هستند شرح حال مریض و اسرار وی را در جمع
پزشکان مطرح کنند؟
همه
مراجع: اگر این امر به مصلحت بیمار بوده و یا برای آموزش دانشجویان مفید باشد مانعی
ندارد.[۳۶۲]
با توجه به مصیبتبار بودن بیماری ایدز،
آیا آموزش گروههای مختلف سنی را در مورد راههای
انتقال و نحوه پیشگیری از بیماری ایدز، جایز میدانید؟
همه
مراجع: جایز است؛ ولى باید به شکلى باشد که بدآموزى یا مفسده دیگرى بر آن مترتّب
نشود.[۳۶۳]
اگر پزشک میداند که در صورت عمل نکردن،
بیمار به زودی خواهد مرد یا دچار عوارض سختی خواهد شد. با این فرض، آیا پزشک میتواند
با تصمیم خود، او را عمل جراحی کند؟ اگر علی رغم مخالفت بیمار، بستگان وی چنین
اجازهای را صادر کنند، تکلیف پزشک چیست؟
همه
مراجع: اگر نجات بیمار از مرگ مستلزم عمل جراحی است، پزشک میتواند
اقدام به جراحی کند.[۳۶۴]
افراد برای استخدام و گرفتن مرخصی ضروری و... از ادارات و سازمانها،
نیاز به گواهی پزشک دارند، صدور گواهی نادرست از طرف پزشک برای این افراد، سهواً یا
عمداً، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: عمداً جایز نیست و در صورت سهو باید در صورت امکان آن را تدارک و جبران کند.[۳۶۵]
اجرتی که پزشک می گیرد، در صورت عدم تشخیص نوع بیماری، چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع: اجرتی که پزشک جهت مشورت یا تجویز دارو و یا سایر اعمال پزشکی دریافت می کند
مباح و حلال است.[۳۶۶]
برخی پزشکان خارج از مقررات و تعرفه تعیین شده، از بیماران پول
بیشتری دریافت مىکنند (که به زیرمیزی مشهور شده)، و بیمار
نیز به ناچار آن را میپردازد، گرفتن این پول چه حکمی دارد؟
حلال است یا حرام است؟
همه
مراجع: پزشک اگر کارمند دولت در بیمارستان باشد که حقوق خود را از صندوق دولت
دریافت میکند و یا عمل جراحی را بر اساس دریافت اجرت عمل
از شرکت بیمه دریافت مینماید، حق مطالبه مبلغ اضافی از
بیمار را ندارد.[۳۶۷]
در صورتی که فتوای مراجع با عملکرد بعضی از بیمارستانهای
آموزشی یا آزمایشگاه ها مطابق نباشد، تکلیف دانشجویانی که موظف به اجرای دستور
اساتید و پزشکان در امر معاینهاند، چیست؟
همه
مراجع: در این زمینه دانشجویان باید به مسئولین مافوق مراجعه کنند تا آنها هماهنگیهای
لازم را انجام دهند و در صورت عدم هماهنگی موارد آن مختلف است و در هر جا که ضرورت
باشد باید بر اساس آن عمل نمود.[۳۶۸]
در مواردی برای درمان بیمار، پزشک ناچار به ایراد لطمهای
دیگر به بیمار میشود. مثلاً برای احیای قلب بیمار سکته
کرده، ماساژ میدهد که منجر به شکستن دندهها
میشود، آیا در موارد فوق پزشک ضامن است؟
آیتالله
خامنهای: اگر نجات جان بیمار، مستلزم ایراد آسیبی بر وی
باشد، پزشک ضامن نیست[۳۶۹].
آیات
عظام مکارم و فاضل : در صورتی که این کار برای معالجه اجتناب ناپذیر باشد، و از
مریض یا اولیای او اجازه گرفته باشد، ضامن نیست. در غیر این صورت ضامن است.[۳۷۰]
اگر با تجویز دارو، بیمار حساسیت پیدا کرده و دچار عوارض شدید یا
مرگ شود، آیا پزشک معالج مسئولیتی خواهد داشت؟
آیات
عظام خامنهای، بهجت و فاضل و مکارم: کسی که آن دارو را به
بیمار خورانده یا تزریق کرده ضامن است. اما اگر پیش از اقدام بر عمل جراحی یا هر
عمل علاجی دیگر از بیمار یا از اولیای وی برائت از ضمان پیشاپیش بگیرد، در این صورت
ضامن نیست.[۳۷۱]
تبصره.
اگر تجویز دارو در حد اظهار عقیده و بیان تشخیصِ پزشک باشد، به اینکه بگوید به نظر
من فلان دارو مفید است و اختیار مصرف را با خود مریض، یا ولىّ او بگذارد، در این
صورت پزشک مسؤول نیست.
در مراکز آموزشی به دلیل کمی مهارت دستیاران و دانشجویان، عوارض و
خطراتی متوجه جان بیمار میگردد، آیا دستیار ضامن است یا
پزشک و استادیار مربوطه؟
همه
مراجع: در فرض مزبور دستیار یا هر کس که به بیمار آسیب رسانده ضامن می باشد.[۳۷۲]
برخى از افراد عادى در امر پزشکى دخالت و قرص، آمپول یا دارویى را
براى مریض توصیه مىنمایند. در صورتى که این امر منجر به
مرگ یا آسیب جسمى شود، آیا آنها ضامن هستند؟
همه
مراجع: کار خلافى کرده و مجازات دارد، ولى ضامن دیه طرف نیست، مگر این که شخصاً
دارو را به او تزریق کرده یا خورانده باشد.[۳۷۳]
در مواردی که به علل غیرمربوط بهکار پزشک
(مثل اختلال در دستگاهها و رفتن برق و...) به بیمار لطمهای
وارد میشود، ضامن کیست؟
همه
مراجع: در فرض مرقوم پزشک ضامن نیست و کسی که در بررسی دستگاهها
و وصل برق ذخیره و از این قبیل کوتاهی کرده ضامن میباشد.[۳۷۴]
اگر پزشک نسخه را نادرست نوشت و در نتیجه صدمهای
به بیمار وارد شد، آیا پزشک مسؤول عوارض و خسارات وارده است؟
همه
مراجع: اگر پزشک نسخه را نوشت، و امر به مصرف دارو کرد، و بیمار به اعتماد دستور
پزشک دارو را تهیه و مصرف کرد، پزشک ضامن است.[۳۷۵]
اگر بدانیم یا احتمال بدهیم بیمار در اثر برخى عوامل مانند سرطان
به زودى خواهد مرد، آیا مجازیم براى افزایش طول عمر او از شیوههاى
درمانى پرخطر و پرعارضه، مانند شیمى درمانى، استفاده نماییم؟
همه
مراجع: اشکال ندارد بلکه بعید نیست در برخى موارد لازم باشد.[۳۷۶]
نگاه به جسد همجنس و غیرهمجنس، مسلمان باشد یا غیرمسلمان تا چه حدی
جایز است؟
همه
مراجع: نگاه به جسد همجنس غیر از عورتین اشکال ندارد و در غیرهمجنس حکم زمان حیات
را دارد یعنی به مقداری که در زمان حیات میتوان نگاه کرد
بعد از مرگ هم به همان مقدار میشود نگاه کرد.[۳۷۷]
تبصره.
نگاه کردن به جسد (همجنس و غیر همجنس) توسط پزشکان و دانشجویان در صورت ضرورت (یعنی
تشخیص و درمان بیماریها و یا نجات نفس محترمى متوقف بر
نگاه به جسد باشد) جایز است.
آیا برای آموزش دانشجویان یا کشف مطالب جدید علم پزشکی، تشریح بدن
میت مسلمان جایز است؟
همه
مراجع (به جز امام و تبریزی): اگر امکان دسترسی به بدن میت غیر مسلمان نباشد و کشف
مسائل جدید پزشکی در حدی باشد که نجات جان مسلمان (هرچند در آینده)، متوقف بر آن
باشد؛ تشریح بدن میت مسلمان (به مقدار ضرورت) اشکال ندارد.[۳۷۸]
امام:
اگر توقف داشته باشد حفظ جان مسلمانی یا عده ای از مسلمانان بر تشریح و امکان
نداشته باشد تشریح غیرمسلمانان، جایز است تشریح مسلمان. و اما برای یادگرفتن بدون
آن که زندگی مسلمانی موقوف بر آن باشد جایز نیست.[۳۷۹]
آیت
اللّه تبریزی: اگر نیازبه تشریح است، باید جسد غیر مسلمان را تهیه کنند و
تشریح جسد مسلمان جایز نیست.[۳۸۰]
آیا وصیت قبلی مسلمان در زمان حیات، در مورد استفاده از بدن او
برای تشریح یا استفاده از بعضی اعضای او مانند کلیه، قلب و چشم، اثری در حکم جواز و
رفع دیه دارد یا نه؟
آیتالله
خامنهای: در صورت لزوم، تشریح بدن میت اشکال ندارد، لکن
استفاده از اعضاء اگر با رضایت و اذن میت قبل از مرگش و یا با اذن اولیاء او بعد از
مردنش باشد، اشکال ندارد و موجب دیه نیست.[۳۸۱]
آیتالله
تبریزی: وصیت میت جهت پیوند اعضائش بعد از مرگ نافذ نیست و قطع عضو میت مسلمان دیه
دارد.[۳۸۲]
آیتالله
فاضل: اگر حفظ جان مسلمانى بر پیوند عضوى از اعضاى میت مسلمان متوقف باشد، قطع و
پیوند آن عضو جایز است و بنابراحتیاط، دیه آن را طبق مسأله ۲۱۵۸ تا براى خود میت در
امور خیریه مصرف شود.[۳۸۳]
آیتالله
سیستانی: قطع عضو میت مسلمان جایز نیست مگر اینکه حیات مسلمانى بر آن متوقف باشد و
در این حال مستلزم دیه نیز مىباشد مگر این که خود وصیت
کرده باشد که در این فرض دیه لازم نیست.[۳۸۴]
آیتالله
نوری: اگر خود در حال حیات وصیت کرده باشد بعید نیست که دیه ساقط شود ولی اگر وصیت
نکرده است دیه ساقط نمیشود و باید پرداخته شود و در راه
خیر برای میت مصرف شود.[۳۸۵]
آیتالله
مکارم: در صورتى که حفظ جان مسلمان یا حفظ عضو مهمّى از آن منوط به پیوند باشد، این
کار جایز است. و در این صورت اجازه شخص متوفّى، و اولیاى دم او لازم نیست؛ هر چند
گرفتن اجازه بهتر است. و احتیاط آن است که دیه را بپردازد.[۳۸۶]
گاهی اوقات ممکن است جسد مجهول الهویهای
پیدا شود که هیچ اطلاعی از ملیت و مذهب او وجود ندارد؟ آیا چنین اجسادی قابل تشریح
هستند یا نه؟
همه
مراجع: اگر در بلاد اسلامی، باشد جایز نیست. چون حکم اسلام بر او مترتب است. ولی
اگر مشکوک باشد که مسلم است یا کافر، و راهى براى حکم به اسلام او نباشد، تشریح آن
مانع ندارد.
[۳۸۷]
آیا دانشجویان که میخواهند تشریح کنند،
باید از کم و کیف چگونگى تهیه اجساد براى تشریح آگاهى یابد؟
همه
مراجع: تحقیق و تجسس لازم نیست.[۳۸۸]
آیا حضور مختلط دانشجویان دختر و پسر براى تشریح جسد مرد و زن
(مسلمان یا کافر) در حالى که هیچ ساترى وجود ندارد جایز است؟
همه
مراجع: اگر درمان بیماریها و یا نجات نفس محترمى متوقف بر
درس و آموزشى باشد که یاد گرفتن آن مستلزم تشریح جسد و نگاه به عورت دیگران است،
اشکال ندارد، ولی در این موارد باید به مقدار ضرورت اکتفا شود و تجاوز از حد ضرورت
جایز نیست.[۳۸۹]
آیا میتوان بیمار مرگ مغزی را به همان حال
باقی گذاشت و دستگاه را قطع کرد تا قلب او هم از کار بیفتد؟
همه
مراجع ( به جز مکارم): اگر دستگاهی به او وصل شده و برداشتن دستگاه موجب مرگ وی میشود،
نمیتوان چنین کاری را انجام داد و اگر عمداً
انجام داد قتل است و دیه دارد.[۳۹۰]
آیتالله
مکارم: در صورتى است که مرگ مغزى به طور کامل و قطعى ثابت شود واحتمال بازگشت
مطلقاً وجود نداشته باشد ادامه معالجات در مورد آنها واجب نیست و لازم نیست دستگاهها
تجدید شوند.[۳۹۱]
آیا استفاده از اعضای بدن شخصی که دچار مرگ مغزی شده (مانند قلب و
دو کلیه) برای نجات جان بیماران دیگر جایز است؟
آیات
عظام امام، فاضل، سیستانی، وحید، بهجت، تبریزی: در فرضی که هنوز شخص از دنیا نرفته
استفاده از اعضای او قتل نفس محسوب می شود و جایز نیست.[۳۹۲]
آیتالله
خامنه ای: اگر استفاده از اعضای بدن شخص یاد شده باعث تسریع در مرگ وی شود جایز
نیست و در غیر این صورت اگر با اجازه قبلی او صورت گرفته باشد و یا نجات جان نفس
محترمی متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد اشکال ندارد.[۳۹۳]
آیتالله
نوری: آری، جایز است ولی اگر میت در این باره وصیت نکرده باید این کار با اجازه
مجتهد جامع شرایط انجام گیرد.[۳۹۴]
آیتالله
مکارم: اگر مرگ مغزی بطور کامل و مسلم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشتبه زندگی عادی
وجود نداشته باشد چنانچه برای نجات جان مسلمانی باشد اشکال ندارد.[۳۹۵]
آیا استفاده از اعضای بدن میت مسلمان برای نجات بیماران دیگر جایز
است؟
آیات
عظام امام، سیستانی، وحید: اگر باعث نجات جان مسلمانی شود اشکال ندارد.[۳۹۶]
آیتالله
خامنه ای: اگر باعث نجات جان مسلمانی از مرگ یا درمان بیماری بشود اشکال ندارد به
شرط آنکه که برداشتن آن عضو از بدن میت باعث صدق عنوان مثله و هتک حرمت میت نشود.[۳۹۷]
آیتالله
تبریزی: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[۳۹۸]
آیات
عظام فاضل، بهجت: اگر تنها راه نجات جان مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد و تهیه آن از
غیر مسلمان هم ممکن نباشد اشکال ندارد.[۳۹۹]
آیتالله
نوری: آری، جایز است ولی اگر وصیت نکرده باید با اجازه مجتهد جامع شرایط انجام
گیرد.[۴۰۰]
آیتالله
مکارم: اگر باعث نجات جان مسلمانی از مرگ یا درمان بیماری مهمی بشود اشکال ندارد[۴۰۱]
آیا پیوند اعضایی از بدن میت مانند یک کلیه، چشم، گوش، انگشتان به
بدن مسلمان زنده که عضوی از بدنش به آن نیاز دارد، جایز است؟
آیات
عظام امام، بهجت، تبریزی، سیستانی و وحید: خیر، جایز نیست.[۴۰۲]
آیتالله
فاضل: اگر تنها راه نجات جان یا سلامتی مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد و تهیه آن از
غیر مسلمان هم ممکن نباشد اشکال ندارد و خطر و ضرر غیرقابل تحمل برای شخص نداشته
باشد اشکال ندارد.[۴۰۳]
آیتالله
مکارم: پیوند به بیمارانی که در خطر مرگ هستند یا زندگی پرمشقت و رنج آوری دارند
جایز است.[۴۰۴]
آیتالله
نوری: این عمل جایز است ولی اگر وصیت نکرده است لازم است با نظر و اجازه فقیه انجام
شود.[۴۰۵]
آیا پیوند زدن اعضای بدن میت کافر به بدن بیماران مسلمان جایز است؟
همه
مراجع: اشکال ندارد.[۴۰۶]
در مواردی که پیوند عضو جایز است آیا باید از همجنس خود انجام
گیرد؟
همه
مراجع: این امر در مسأله جواز پیوند عضو تأثیری ندارد و لازم نیست عضو همجنس باشد.[۴۰۷]
آیا انسان می تواند وصیت کند که اعضای بدنش را پس از مرگ به
بیماران نیازمند پیوند زنند؟
آیات
عظام خامنه ای، نوری و مکارم: وصیت یاد شده اشکال ندارد، ولی استفاده از اعضای بدن
او بعد از مرگش چنانچه برای نجات جان یا درمان بیماری شخص دیگری باشد جایز است به
شرط آنکه که برداشتن آن عضو از بدن میت باعث صدق عنوان مثله و هتک حرمت میت نشود.[۴۰۸]
آیات
عظام امام، سیستانی، وحید: بنابر احتیاط واجب این وصیت نافذ نیست مگر آنکه باعث
نجات جان مسلمانی شود.[۴۰۹]
آیات
عظام فاضل، بهجت: اگر تنها راه نجات جان مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد و تهیه آن از
غیر مسلمان هم ممکن نباشد اشکال ندارد.[۴۱۰]
آیتالله
تبریزی: خیر، وصیت او به استفاده از عضو بدنش بعد از مرگ یا فروش آن نافذ نیست.[۴۱۱]
آیا اجازه ورثه در استفاده از عضو میت برای پیوند زدن شرط است؟
آیات
عظام وحید، سیستانی، فاضل، مکارم و تبریزی: خیر، اجازه و رضایت آنان لازم نیست.[۴۱۲]
آیتالله
خامنه ای: اگر باعث نجات جان مسلمانی از مرگ یا درمان بیماری بشود اجازه ورثه لازم
نیست در غیر این صورت باید اجازه بگیرند.[۴۱۳]
آیتالله
بهجت: بنابر احتیاط باید از آنان اجازه گرفت.[۴۱۴]
آیتالله
نوری: اگر میت وصیت کرده باشد اجازه ورثه لازم نیست و اگر وصیت نکرده باشد باید با
اجازه فقیه باشد.[۴۱۵]
آیا قطع عضو میت مسلمان برای پیوند زدن دیه دارد؟ این دیه به چه
کسی می رسد؟
همه
مراجع (به جز مکارم، فاضل و نوری): اگر میت در زمان حیات خود وصیت نکرده، بر قطع
کننده دیه تعلق می گیرد و این دیه بین ورثه ها تقسیم نمی شود بلکه در راه خیرات
برای خود میت صرف می شود.[۴۱۶]
آیتالله
مکارم: احتیاط در پرداخت دیه است و این دیه بین ورثه ها تقسیم نمی شود بلکه باید در
راه خیرات برای خود میت صرف شود.[۴۱۷]
آیتالله
فاضل: بر قطع کننده دیه تعلق می گیرد و این دیه بین ورثه ها تقسیم نمی شودبلکه
بنابر احتیاط واجب باید در راه خیرات برای خود میت صرف شود هر چند میت در زمان حیات
خود هم وصیت کرده باشد.[۴۱۸]
آیتالله
نوری: این موضوع به کیفیت وصیت بستگی دارد که در مقابل هر عضوی از بدن او که جدا می
کنند مبلغی هم بپردازند یا نه، اگر مطلق باشد باید در راه خیر مصرف شود و ثواب آن
مال میت می باشد و به ورثه مربوط نیست.[۴۱۹]
اهدای اعضای بدن شخص زنده مانند کلیه چه حکمی دارد؟
امام:
اگر حیات دیگری منوط به آن باشد و خطر جانی متوجه اعطاء کننده نشود، اشکال ندارد و
تا از بدن غیرمسلمان ممکن است، عضو مورد نیاز برداشته شود، از مسلمان جایز نیست.[۴۲۰]
آیتالله
خامنه ای: اگر ضرر قابل توجهی برای شخص نداشته باشد اشکال ندارد و در جایی که نجات
جان نفس محترمی متوقف بر آن باشد و هیچ گونه ضرر و یا حرجی برای او نداشته باشد
واجب می شود.[۴۲۱]
آیتالله
بهجت: اگر تنها راه نجات جان مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد و تهیه آن از غیر مسلمان
هم ممکن نباشد اشکال ندارد.[۴۲۲]
آیتالله
فاضل: اگر تنها راه نجات جان مسلمانی متوقف بر آن عضو باشد و تهیه آن از غیر مسلمان
هم ممکن نباشد اشکال ندارد و خطر و ضرر غیر قابل تحمل برای شخص نداشته باشد اشکال
ندارد و بهتر است گرفتن پول در برابر اجازه برداشتن عضو باشد.[۴۲۳]
آیتالله
مکارم: اگر خطر و ضرر قابل توجهی برای شخص نداشته باشد اشکال ندارد و بهتر است
گرفتن پول در برابر اجازه برداشتن عضو باشد.[۴۲۴]
آیات
عظام سیستانی، نوری، وحید: اگر از اعضایی باشد که قطع آن زیان مهمی به شخص وارد می
کند جایز نیست مانند برداشتن چشم، دست، پا و مانند آن ولی اگر زیان فراوانی به او
وارد نمی کند و باعث نقص و عیبی در او نمی شود مانند بریدن مقداری از پوست یا گوشت
ران بدن، اشکال ندارد.[۴۲۵]
آیتالله
تبریزی: جایز نیست.[۴۲۶]
قسمتی از بدن میت که به انسان زنده پیوند شده از نظر طهارت و نجاست
چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر جزء بدن انسان زنده شده باشد پاک است.[۴۲۷]
در هنگام تشریح، اگر دست ما به مرده ای بخورد که نمیدانیم
مسلمان است یا کافر؛ آیا غسل مس میت لازم است؟
همه
مراجع: غسل مس میت واجب است، خواه میت مسلمان باشد یا کافر؛ مگر آنکه
بدانید میت مسلمانی است که او را غسل داده اند.[۴۲۸]
دانشجویانی که هنگام تشریح مجبور به مسّ جسد مى شوند و نمى داند که
آن اموات غسل داده شده اند، یا خیر؟ ولى مسئولین مى گویند که این اجساد غسل داده
شده اند. چه وظیفه دارند، آیا غسل مس میت برآنها واجب مى شود یا خیر؟
همه
مراجع : اگر غسل دادن میّت، احراز نشود و شما در آن شک داشته باشید، با مسّ جسد یا
اجزاء آن، غسل مسّ میّت بر شما واجب مى شود، ولى اگر اصل غسل میّت احراز شود با مسّ
جسد یا بعضى از اجزاى آن، غسل مسّ میّت واجب نمى شود، حتى اگر در صحت غسل آن میّت
شک داشته باشید.[۴۲۹]
گاهی اتفاق میافتاد که در یک روز پزشک یا
دانشجو پزشکی بدن چندین مرده را مسّ میکنند یا بدن یک مرده
را چند بار مس میکنند، آیا انجام یک غسل مسّ میّت کافی
است؟ یا باید برای هر کدام یک غسل جداگانه انجام داد؟
همه
مراجع: یک غسل برای همه آنها کفایت میکند.[۴۳۰]
کسی که به بدن میت قبل از غسل دست بزند، آیا بدن و لباسش هم نجس می
شود و باید آب بکشد، یا فقط غسل کند؟
همه
مراجع (به جز مکارم): اگر دست یا لباس خودش و یا بدن میت، مرطوب باشد، نجس می شود و
باید محل تماس را تطهیر کند. اگر خشک باشد، بهتر (احتیاط مستحب) است، محل تماس را
بشوید.[۴۳۱]
آیتالله
مکارم: اگر دست یا لباس خودش و یا بدن میت مرطوب باشد، نجس می شود و باید محل تماس
را تطهیر کند. اگر خشک باشد، بنابر احتیاط واجب باید محل تماس را بشوید.[۴۳۲]
حکم دست زدن دانشجویان پرستاری به استخوان های (بدون گوشت) میت
چیست؟
آیات
عظام امام، خامنه ای و نوری: اگر میت را غسل نداده اند، باید برای مسّ استخوان او
غسل کرد.[۴۳۳]
آیات
عظام بهجت، صافی و فاضل: اگر میت را غسل نداده اند، بنابر احتیاط واجب باید برای مس
استخوان او غسل کرد.[۴۳۴]
آیات
عظام تبریزی، سیستانی، مکارم و وحید: اگر استخوانی باشد که گوشت ندارد، برای مس آن
غسل واجب نیست.[۴۳۵]
اگر مس میت با دستکش صورت گیرد، باز غسل مس میت لازم است؟
همه
مراجع: خیر، غسل واجب نمی شود.[۴۳۶]
مس کردن شخصی که او میت را مس کرده و غسل بر او واجب شده، آیا غسل
را بر ما واجب می کند؟
همه
مراجع: خیر.[۴۳۷]
آیا تماس با افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند،
مسّ میّت تلقى میشود و غسل دارد؟
همه
مراجع: تا قلب آنها از کار نیفتد و پس از مردن بدن آنها سرد نشده است، با مسّ آنها
غسل واجب نمیشود.[۴۳۸]
آیا دست زدن به بیمارى که در کما و بیهوشی بوده و چند لحظه دیگر مى
میرد، غسل مس میت دارد؟
همه
مراجع: تا وقتى که روح از بدن او جدا نشده و یا بدنش گرم است، دست زدن به بدن او
موجب غسل نمى شود.[۴۳۹]
آیا ماساژ فردی که نمی دانیم زنده است یا مرده، غسل مس میت دارد؟
همه
مراجع: تا وقتی که روح از بدن او جدا نشده و یا بدنش گرم است، دست زدن به بدن او
موجب غسل نمیشود.[۴۴۰]
گاهی عمل cpr (احیاءقلبی – ریوی) در فردی
که قلب او ایستاده ولی امید به بازگشت است، یکی دو ساعت طول میکشد،
برخی افراد برمیگردند و برخی نه، با توجه به اینکه بدن
بیمار در طول این مدت سرد میشود آیا تماس با بدن مذکور
نیاز به غسل میّت دارد؟
همه
مراجع: اگر مرده است مسّ آن پس از سرد شدن و قبل از غسل میّت موجب غسل مسّ میّت
است.[۴۴۱]
آیا برای دست زدن به جنین سقط شده غسل واجب می شود؟
همه
مراجع: اگر چهار ماه او تمام شده (و روح در بدنش دمیده شده) است، غسل مس میت واجب
می شود.[۴۴۲]
مادرانی که بچه شان مرده به دنیا می آید؛ آیا باید غسل مس میت به
جا آورند؟
همه
مراجع (به جز مکارم و سیستانی): اگر چهار ماه او تمام شده و بدنش سرد شده و با بدن
مادر تماس پیدا کند، بر مادر غسل مس میت واجب می شود.[۴۴۳]
آیتالله
مکارم: هرگاه بچهای چهارماههای یا
بیشتر مرده به دنیا بیاید، مادر او بنابر احتیاط واجب باید غسل مس میت کند.[۴۴۴]
آیتالله
سیستانی: اگر بچهای مرده به دنیا بیاید - بنا بر احتیاط
واجب - باید مادرش غسل کند.[۴۴۵]
آیا انتقال خون بین مسلمان و غیرمسلمان، جایز است یا نه؟
همه
مراجع: جایز است.[۴۴۶]
اهدای و انتقال خون از مرد به زن و بالعکس چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: جایز است.[۴۴۷]
آیا شخص می تواند در مقابل اهدای خون به بیماران پول بگیرد؟
همه
مراجع: آری، جایز است به شرط آنکه اهدای خون برای او خطر و
ضرر قابل توجهی نداشته باشد.[۴۴۸]
حکم
باردار نمودن مصنوعی زن با نطفه شوهرش چیست؟ آیا فرزندی که از این راه متولد می شود
حکم فرزند حقیقی را دارد؟
همه
مراجع: اصل این کار اشکال ندارد به شرط آنکه از مقدمات
حرام مانند نگاه و لمس نامحرم پرهیز شود و بچه به دنیا آمده همه احکام فرزند را
داراست.[۴۴۹]
برای تشخیص اینکه مرد قادر بر بچه دار شدن هست آیا می تواند استمنا
کند تا آزمایش های پزشکی بر روی منی او، انجام شود؟
همه
مراجع: خیر، این کار جایز نیست؛ مگر آنکه ضرورتی ایجاب کند.[۴۵۰]
تبصره.
چنانچه در موردی، ضرورت ایجاب نماید که شخص استمنا کند؛ در صورتی که همسر دارد،
واجب است این عمل را به وسیله او انجام دهد.
در مواردی که زن عقیم بوده و دارای تخمک بارور نیست ولی شوهر قدرت
باروری دارد آیا ترکیب اسپرم زوج با تخمک زن اجنبی در خارج رحم و سپس تلقیح آن به
همسر او جایز است؟
آیات
عظام خامنه ای، سیستانی و وحید: اصل این کار اشکال ندارد به شرط آنکه از مقدمات
حرام مانند نگاه و لمس نامحرم پرهیز شود.[۴۵۱]
آیتالله
صافی: قرار دادن آن در رحم زن عقیم اگر به نحوی باشد که زوج زنی را مثلاً به عهد
موقت خود در آورد و با او نزدیکی کند و سپس نطفه منعقد را خود زوج مباشرتاً در رحم
زن دیگرش که عقیم است قرار دهد اشکال ندارد ولی اگر خود زوج اهلیت این کار را
نداشته باشد وعمل مذکور به وسیله شخص اجنبی انجام شود جایز نیست.[۴۵۲]
آیات
عظام امام، فاضل، مکارم، نوری، بهجت: خیر، این کار جایز نیست مگر آنکه آن زن شوهر
نداشته باشد و او را به عقد خود در آورد و از تخمک او استفاده کند.[۴۵۳]
آیتالله
تبریزی: چنانچه مباشر در اخراج تخمک از زن اجنبیه شوهر آن زن باشد یا تخمک را از
رحم زن اجنبیه در وقت معالجه از مرض رحم او درآوردند و مباشر در زرع تخمک در رحم
زنی که تخمک ندارد هم شوهر او باشد مانعی ندارد.[۴۵۴]
حکم وارد نمودن اسپرم مرد اجنبی به رحم زن در صورتی که شوهرش عقیم
باشد چیست؟ فرزندی که متولد می شود متعلق به کیست؟
همه
مراجع (به جز خامنه ای): این کار حرام است و اگر فرزندی به دنیا آید به صاحب نطفه
تعلق دارد.[۴۵۵]
آیتالله
خامنه ای: اصل این کار اشکال ندارد به شرط آنکه از مقدمات حرام مانند نگاه و لمس
نامحرم پرهیز شود و اختصاص به موارد ضرورت دارد و اگر فرزندی به دنیا آید به صاحب
نطفه تعلق دارد.[۴۵۶]
زن در هنگام وضع حمل چه تکلیفى دارد؟ و زنان پرستار که به زنهاى
دیگر در هنگام وضع حمل کمک مى کنند، نسبت به کشف عورت و نگاه کردن به آن چه
تکلیفى دارند؟
همه
مراجع: جایز نیست زنان پرستار عمداً و بدون اضطرار، به عورت زنان در هنگام وضع حمل
نگاه کنند و همچنین پزشک هم باید از نگاه کردن و لمس بدن زنى که بیمار است، تا
زمانى که اضطرار پیدا نکرده، خوددارى کند و بر زنان واجب است که در صورت توجه و
توانایى، بدن خود را بپوشانند و یا از شخص دیگرى بخواهند این کار را انجام دهد.[۴۵۷]
خانمی که می تواند طبیعی زایمان کند اگر بخواهد سزارین شود آیا
اشکال دارد؟
همه
مراجع: عمل سزارین فی حد نفسه اشکال ندارد. لکن در مواردی که زایمان طبیعی و بدون
مشکل ممکن است اقدام به سزارین که عنوان معالجه هم بر آن صادق نیست محل اشکال است.[۴۵۸]
با توجه به مراجعه زنان به برخى پزشکان مرد و آثار مترتب بر آن،
آیا بر زنانى که استعداد یادگیرى علوم پزشکى مربوط به زنان مانند زایمان را دارند،
واجب است که این علوم را یاد بگیرند؟
همه
مراجع: یادگیرى درحد رفع نیازهاى ضرورى، واجب کفائى است.[۴۵۹]
آیا سقط جنین در ماه های اول حاملگی، اشکال شرعی دارد؟
همه
مراجع: آری، سقط جنین پس از انعقاد نطفه، در هر ماهی که باشد، جایز نیست.[۴۶۰]
سقط کردن جنینی که ناقص الخلقه به دنیا می آید، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع (به جز خامنه ای، فاضل، مکارم، وحید و تبریزی): ناقص بودن بچه مجوز شرعی برای
سقط جنین محسوب نمی شود.[۴۶۱]
آیتالله
مکارم: اگر در مراحل ابتدایی جنین باشد و به صورت انسان کامل در نیامده (هنوز روح
در آن دمیده نشده باشد) و تولد ناقص آن باعث مشقت و حرج شدید برای پدر و مادرش گردد
اشکال ندارد و بنابر احتیاط دیه را هم باید بدهند.[۴۶۲]
آیتالله
فاضل: سقط آن جایز نیست مگر در موارد ضرورت.[۴۶۳]
آیتالله
خامنه ای: اگر احراز شود که تربیت و بزرگ کردن بچه ناقص الخلقه باعث حرج و مشقت غیر
قابل تحمل برای می شود سقط آن اشکال ندارد.[۴۶۴]
آیتالله
وحید: سقط جنین ناقص الخلقه جایز نیست و اگر ادامه بارداری باعث مرگ مادر می شود،
چنانچه قبل از ولوج روح باشد، جایز است ولی به سرعت اقدام به این عمل شود و اگر بعد
از ولوج باشد، بنا بر احتیاط واجب حرام است.[۴۶۵]
آیتالله
تبریزی: سقط جنین جایز نیست. بله، اگر قبل از ولوج روح باشد و تحمل جنین حرج داشته
باشد و از اینکه زن در نگه داشتن جنین بر خود بترسد، فقط برای خود مادر سقط جنین
جایز است.[۴۶۶]
اگر با آزمایش های تخصصی یقین پیدا شود که جنین بعد از تولد و یا
در ماه های پایانی از دنیا می رود؛ آیا سقط آن جایز است؟
همه
مراجع: خیر، جایز نیست.[۴۶۷]
آیا سقط جنین جنین بر اثر مشکلات اقتصادی جایز است؟
همه
مراجع: خیر، مشکلات و سختی های زندگی مجوز سقط نمی شود.[۴۶۸]
اگر ادامه حمل برای مادر ضرر داشته باشد آیا سقط آن جایز است؟
آیات
عظام امام و خامنهای: اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار
حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در
آن اشکال ندارد.[۴۶۹]
آیتالله
بهجت: در موردی که به تشخیص دکتر حمل برای مادر ضرر دارد و ادامه حمل ممکن است منجر
به مرگ مادر شود، چنانچه اشکالی در تشخیص دکتر نباشد و تحقیق کامل هم در این جهت
شده باشد، سقط جنین قبل از دمیده شدن روح مانعی ندارد و دیه هم ندارد.[۴۷۰]
آیتالله
صافی: اگر ادامه بارداری باعث مرگ مادر شود در صورتی که روح دمیده شده باشد سقط
جایز نیست و اگر روح دمیده نشده باشد جواز سقط حمل محل اشکال است.[۴۷۱]
آیتالله
نوری: اگر ضرر برای مادر، شدت یافتن یا طولانی شدن بیماری باشد سقط جایز نیست ولی
اگر جان مادر در خطر است مادر می تواند جنین را ساقط نماید ولی برای دیگران جایز
نیست.[۴۷۲]
آیات
عظام سیستانی، مکارم و فاضل: اگر هنوز روح در جنین دمیده نشده و ادامه حمل باعث ضرر
مهم و غیر قابل تحمل در مادر شود، سقط جنین اشکال ندارد.[۴۷۳]
آیتالله
تبریزی: اگر هنوز روح در جنین دمیده نشده و ادامه حمل باعث ضرر مهم و غیر قابل تحمل
در مادر شود، سقط جنین توسط خود زن با استفاده از دارو و مانند آن اشکال ندارد[۴۷۴]
تبصره.
در جایی که سقط جنین جایز است دیه ساقط نمی شود و هر کس که اقدام به این کار کرده
دیه بر او واجب می شود.
سقط جنین نامشروع در حالی که مادر در فشار روحی قرار دارد چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزی و مکارم و فاضل و سیستانی): جایز نیست.[۴۷۵]
آیتالله
تبریزی: اگر زنا با اکراه و زور انجام گرفته و به جهت حفظ آبرو وضع حمل درغیر وطن
خود ممکن نباشد سقط آن پیش از آنکه روح در آن دمیده شده باشد، اشکال ندارد.[۴۷۶]
آیتالله
فاضل: در صورتی که دختر اطمینان دارد و احتمال عقلایی بدهد که اگر جنین را سقط نکند
مورد اذیت و آزار غیرقابل تحمل قرار می گیرد و در عسر و حرج شدید قرار می گیرد، در
چنین فرضی بعید نیست که سقط جنین حرام نباشد.[۴۷۷]
آیتالله
مکارم: ساقط کردن ولدالزنا جایز نیست مگر اینکه نگهداری آن جنین مایه بیماری شدید
مادر و کسالت روانی او گردد که در این صورت می توان به حاملگی او پایان داد مشروط
بر اینکه جنین در ماه های اولیه باشد.[۴۷۸]
آیتالله
سیستانی: اگر بارداری به اندازه ای زحمت داشته باشد که طاقت فرسا شده و راه نجاتی
جز سقط جنین وجود نداشته باشد، قبل از حلول روح در جنین چنین عملی جایز است.[۴۷۹]
مسلمانی با یک دختر مسیحی ازدواج موقت کرده و زن از او باردار شده
است، آیا سقط بچه جایز است؟
همه
مراجع: سقط او جایز نیست.[۴۸۰]
دیه جنینی که به وسیله پزشک سقط می شود، برعهده کیست؟ وظیفه پدر و
مادری که اقدام به چنین کاری کرده اند، چیست؟
همه
مراجع (به جز مکارم و فاضل): دیه سقط جنین بر عهده قاتل مباشر است و چون این عمل به
وسیله پزشک انجام شده، بر پدر و مادر تکلیفی نیست؛ بلکه او ضامن است و این دیه به
پدر و مادر پرداخت می شود. البته می توانند از حق خود بگذرند و از او چیزی دریافت
نکنند. در هر حال باید از کار خود توبه کنند.[۴۸۱]
آیتالله
مکارم: دیه بر عهده مباشر است ولی اگر مباشر مثلاً کسی که آمپول را تزریق می کند از
اثر داروی سقط جنین با خبر نباشد دیه بر عهده دستور دهنده است و در صورتی که
درخواست سقط از مادر و تزریق از پدر باشد دیه بر عهده هر دو است. هر کدام به مقداری
که در آن کار سهیم بوده اند.[۴۸۲]
آیتالله
فاضل: دیه بر عهده مباشر است مگر اینکه مباشر مثلاً آمپول
را تزریق می کند یا دارو را مصرف می کند نداند که آمپول یا دارو سبب سقط جنین است
که در این فرض دیه بر عهده دستور دهنده است.[۴۸۳]
اگر سقط جنین با رضایت کامل پدر و مادر توسط پزشک انجام گیرد دیه
آن به عهده کیست؟
همه
مراجع (به جز مکارم): دیه سقط جنین بر عهده قاتل مباشر است و چون این عمل به وسیله
پزشک انجام شده، بر پدر و مادر تکلیفی نیست؛ بلکه او ضامن است و این دیه به پدر و
مادر پرداخت می شود. البته می توانند از حق خود بگذرند و از او چیزی دریافت نکنند.
در هر حال باید از کار خود توبه کنند.[۴۸۴]
آیتالله
مکارم: در فرض سؤال، احتیاط آن است که پدر و مادر و دکتر هر سه، دیه را بپردازند.
هر کدام به نسبتی که در سقط جنین تأثیر داشته اند.[۴۸۵]
اگر زن به واسطه خوردن دارو جنین خود را سقط کند، تکلیف پرداخت دیه
چه می شود؟ این دیه به چه کسی می رسد؟
همه
مراجع: مادر باید دیه جنین را به شوهرش یعنی پدر بچه بپردازد و خودش هیچ سهمی از آن
نمی برد.[۴۸۶]
اگر پزشک دارو را بدهد و مادر مصرف کند چه کسی گنهکار است و دیه آن
بر عهده کیست؟
همه
مراجع (به جز مکارم): هر دو گناهکارند و در فرض یاد شده
پرداخت دیه برعهده مادر است.[۴۸۷]
آیتالله
مکارم: دیه بر هر دو واجب است.[۴۸۸]
اگر پدر و مادر از مسئله گناه بودن سقط جنین آگاهی نداشته باشند و
فکر می کردند که مثلاً سقط جنین در ماه های اول جایز است آیا دیه واجب می شود؟
همه
مراجع: آری، کسی که جنین را سقط کرده باید دیه بپردازد و ناآگاهی آنان دیه را ساقط
نمی کند[۴۸۹].
دیه سقط جنین چه مقدار است؟
همه
مراجع (به جز مکارم): دیه برای نطفه، ۲۰ مثقال شرعی طلای سکهدار؛
برای علقه (خون بسته شده)، ۴۰ مثقال و برای مضغه (پاره گوشت)، ۶۰ مثقال است. اگر
استخوان داشته و بدون گوشت باشد، ۸۰ مثقال و اگر گوشت آن را پوشانده و خلقت کامل
شده باشد، ۱۰۰ مثقال است. اگر روح در آن دمیده شده؛ چنانچه پسر باشد، ۱۰۰۰ مثقال و
اگر دختر باشد، ۵۰۰ مثقال شرعی طلای سکهدار دیه دارد.
گفتنی است روح در حدود چهار ماهگی، در جنین دمیده می شود.[۴۹۰]
آیتالله
مکارم: دیه جنین بیست روزه پانزده مثقال طلای معمولی و در بیست روز دوم سی مثقال و
در بیست روز سوم چهل و پنج مثقال و در بیست روز چهارم شصت مثقال و از بیست روز پنجم
تا زمانی که اعضا کامل شود و قبل از آن که جنین در رحم مادر به حرکت درآید هفتاد
وپنج مثقال طلای معمولی و پس از ولوج روح در پسر، دیه کامل و در دختر نصف دیه واجب
است.[۴۹۱]
اگر کسی در تصادف رانندگی زن بارداری را بکشد و بچه هم از بین برود
آیا علاوه بر دیه زن باید دیه جنین را هم بدهد؟
همه
مراجع: آری، پرداخت دیه بچه نیز واجب است؛ اگر روح در او دمیده شده، در صورتی که
پسر باشد دیه پسر و اگر دختر باشد دیه دختر و اگر جنس جنین مشخص نیست، نصف دیه پسر
و دختر واجب می شود و اگر روح در او دمیده نشده باید دیه جنین را بدهد و در این
صورت تفاوتی بین پسر و دختر نیست.[۴۹۲]
استفاده پزشک از نخهای بخیه که احیاناً
بعضی از آنها از اجزای حیوانات حرام گوشت به دست آمده است، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: فی نفسه اشکال ندارد.[۴۹۳]
اگر
آزمایشات طبی روی حیوانات انجام شود و در پایان، حیوانات از بین بروند، صرف نظر از
ضمان، آیا چنین کاری برای پیشرفت پزشکی جایز است؟
همه مراجع: فی
نفسه منعی ندارد لکن باید طوری عمل شود که موجب اذیت و آزار حیوان نشود.[۴۹۴]
آیا کلونینگ (شبیه سازی) حیوانات، جایز
است؟
آیات
عظام خامنهای، سیستانی و نوری: فی نفسه منعی ندارد.[۴۹۵]
آیتالله
مکارم: این کار ذاتاً اشکالى ندارد، ولى چون آثار منفى اجتماعى و حقوقى دارد شرعاً
جایز نیست؛ از این رو حتّى کسانى که پایبند به دین و شریعت
نیستند به سبب مفاسد اجتماعى آن به مخالفت با آن پرداختهاند.[۴۹۶]
استفاده از روغن مار (که به منظور جلوگیری از ریزش مو استفاده میشود)
چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: روغن مار پاک است، ولی خوردن آن جایز نیست و در هنگام نماز باید شسته شود و
برطرف گردد.[۴۹۷]
مراجعه بیمارانی که عذر شرعی دارند (مانند حائض، نفساء) یا بیماران
غیرمسلمان به درمانگاهی که در زیرزمین مسجد باشد، چه حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر از اول آنجا وقف بر درمانگاه شده است، و جزء مسجد نیست، مشکلی ندارد.[۴۹۸]
به علت بیماری از روزه گرفتن معذورم، آیا می توانم بدون روزه
اعتکاف کنم؟
همه
مراجع: خیر، چون روزه شرط صحّت اعتکاف است.[۴۹۹]
تبصره.
تردیدی نیست که اصل توقف در مسجد و عبادت، خود مستحب و دارای ثواب است؛ هر چند به
عنوان اعتکاف نباشد.
اگر برای شستشوی دست در اتاق عمل معرض دید نامحرم باشیم چه حکمی
دارد؟
همه
مراجع: این کار جایز نیست و باید به دور از نامحرم انجام گیرد.[۵۰۰]
امروزه موسیقی برای معالجه بعضی از بیماری های روانی (مانند
افسردگی، اضطراب و...) بهکار می رود، اگر موسیقی از نوع
حرام باشد، حکم آن چیست؟
همه
مراجع: اگر نظر پزشک متخصص و امین، بر این است که تنها راه معالجه و درمان آن،
استفاده از موسیقی است؛ گوش دادن به آن - به مقداری که درمان بیمار اقتضا می کند -
اشکال ندارد.[۵۰۱]
تبصره.
این فرض بسیار نادر است و خداوند متعال در کارهای حرام - از جمله موسیقی ممنوع -
شفا قرار نداده است و پاسخ یاد شده تنها در هنگام ضرورت و به مقدار حداقل بهکار
می آید.
در مواردی که مواد مخدر جنبه درمانی پیدا کند استفاده از آن چه
حکمی دارد؟
همه
مراجع: اگر بر اساس تشخیص پزشک متخصص و مورد اطمینان استفاده از مواد مخدر تنها راه
درمان محسوب شود اشکال ندارد.[۵۰۲]
تبصره.
باید توجه داشت که هر چیزی که در دین حرام شمرده شده، استفاده از آن بهعنوان
درمان با شرایط یاد شده جایز است.
کشیدن سیگار در ادارات و اماکن عمومی و بیمارستان ها چه حکمی دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت: بهتر است آن را ترک کنند.[۵۰۳]
آیات
عظام فاضل، نوری، خامنه ای: اگر باعث اذیت و آزار و یا ضرر رساندن به دیگران شود و
یا برخلاف مقررات داخلی ادارات و اماکن عمومی باشد جایز نیست.[۵۰۴]
آیات
عظام وحید، تبریزی: در ادارات تابع مقررات آن است.[۵۰۵]
آیتالله
صافی: اگر ضرر قابل توجهی برای شخص داشته باشد و یا باعث اذیت و آزار دیگران شود
جایز نیست.[۵۰۶]
آیتالله
سیستانی: اگر برای دیگران ضرر مهمی هر چند در آینده داشته باشد جایز نیست.[۵۰۷]
آیتالله
مکارم: کشیدن سیگار به طور کلی حرام است.[۵۰۸]
افرادی که در اثر ریش گذاشتن احساس خارش می کنند و یا اینکه در
محیطی بهسر می برند که اگر آن را نتراشند گرد و غبار در
لابهلای موی صورتش جمع می شود وظیفه چیست؟
همه
مراجع: مشکل یاد شده مجوز ریش تراشی نیست.[۵۰۹]
تبصره.
البته اگر ضرورت ایجاب نماید تراشیدن آن اشکال ندارد.
چنانچه گذاشتن ریش برای صورت ضرر داشته باشد تکلیف چیست؟
همه
مراجع: در فرض مذکور، تراشیدن ریش صورت اشکال ندارد.[۵۱۰]
آیا گرفتن روکش طلا براى دندان بر مرد جایز است؟
آیات
عظام امام و خامنه اى: اگر براى اصلاح دندان باشد- نه براى زینت- اشکال ندارد.[۵۱۱]
آیات
عظام بهجت، تبریزى، سیستانى و نورى: آرى، جایز است.[۵۱۲]
آیتالله
صافى: اگر براى اصلاح دندان باشد- نه براى زینت- اشکال ندارد و اگر براى دندان هاى
جلو باشد، در هر حال بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب کرد؛ هر چند به قصد زینت
هم نباشد.[۵۱۳]
تبصره.
گذاشتن روکش پلاتین روی دندان اشکال ندارد.
استفاده از هیپنوتیزم در درمان و معالجه برخى بیماریهاى،
چه حکمی دارد؟
آیات
عظام امام و فاضل: استفاده از هیپنوتیزم جایز نیست.[۵۱۴]
آیات
عظام خامنهای، سیستانی، مکارم و نوری: اگر به منظور غرض
عقلایى و با رضایت کسى که میخواهد هیپنوتیزم شود صورت
بگیرد و همراه با کار حرامى هم نباشد اشکال ندارد.[۵۱۵]
آیا در بیمارستانها واجب است بیماران
محتضر رو به قبله شوند؟
همه
مراجع: رو به قبله کردن محتضر بر هر مسلمان واجب است.
[۵۱۶]
[۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۷۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۲؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۳۲.
[۳]. امام، نورى، فاضل، مکارم
و سیستانى، تعلیقات على العروه، ج ۱، شرائط الوضو، الثانى؛ وحید و تبریزى،
توضیح المسائل، شرائط وضو، شرط ششم؛ دفتر: خامنه اى.
[۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۷۸.
[۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۷۸.
[۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۵ و نورى، توضیح المسائل مراجع، م ۳۳۶.
[۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۵.
[۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۵.
[۹]. توضیح المسائل جدید، م
۳۳۴
[۱۰]. توضیح المسائل، م ۳۴۱.
[۱۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۰؛ نورى، توضیح المسائل، م ۳۳۱ ودفتر: خامنه اى.
[۱۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۰.
[۱۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۳۲۶.
[۱۴]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۱۴؛ توضیح المسائل مراجع، م ۲۵۹؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۶۵.
[۱۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۵۲.
[۱۶]. توضیح المسائل، جدید م
۲۷۲.
[۱۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۳۵ حضرت امام ۳۳۵، صافی ۳۴۱، بهجت ۳۳۹، نوری ۳۳۶.
[۱۸]. توضیح المسائل، جدید م
۳۵۱.
[۱۹]. سیستانی، توضیح المسائل،
جدید م ۳۳۴؛ تبریزی، توضیح المسائل ۳۴۱.
[۲۰]. توضیح المسائل، ۳۳۷.
[۲۱].توضیح المسائل مراجع، م
۳۲۷.
[۲۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۲۹ و ۳۳۵.
[۲۳]. توضیح المسائل جدید، م
۳۴۸ و ۳۵۱.
[۲۴]. توضیح المسائل، م ۳۳۴
و۳۴۱.
[۲۵].توضیح المسائل جدید، م
۳۲۷ و ۳۳۴
[۲۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۱ و التعلیقات على العروة، ج ۱، النجاسات، الخامس، م ۱۴ و دفتر: خامنه
اى.
[۲۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۱ و وسیلة النجاة، ج ۱، م ۵۵۴.
[۲۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۱ و التعلیقات على العروة، ج ۱، النجاسات، الخامس، م ۱۴
[۲۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۱.
[۳۰]. توضیح المسائل، م ۱۰۲.
[۳۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۱.
[۳۲]. العروة الوثقى، ج ۱،
افعال الوضو، الثانى. امام،استفتاآت، ج۱، احکام وضو، س ۲۶ و ۳۰؛ خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، سوال ۷۸ ؛ بهجت، استفتاآت، قطع و معلولیت اعضاء وضو،
س ۶۶۳، ۶۶۵ و ۶۷۶؛ تبریزی، استفتاآت، س ۲۱۱ و دفتر مراجع.
[۳۳]. العروة الوثقى، ج ۱،
افعال الوضو، الثانى.
[۳۴]. صافی، پاسخ به ۳۰۰ پرسش
از احکام دفتر دوم، س ۱۳؛ نوری، استفتاآت، ج ۱، س ۴۶؛ بهجت، استفتاآت،
احکام وضو و دفتر همه مراجع.
[۳۵]. مکارم، استفتائات جدید،
ج۱، س ۶۷؛ بهجت، استفتائات، قسمت وضو، س ۶۳۲؛ توضیح المسائل مراجع، م ۲۸۸.
[۳۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۸۶و۲۸۷؛ خامنهای، اجوبةالاستفتاآت،
۱۱۶ و سایت، استفتاآت جدید، کیفیت وضو؛ امام، استفتاآت، ج ۱، ص ۳۰، س ۲۱
و۲۲ و ۲۸.
[۳۷]. العروة الوثقى، شرائط
الوضو، التاسع؛ خامنهای، سایت، استفتاآت جدید،
کیفیت وضو.
[۳۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۹۷ ؛ نورى، توضیح المسائل، م ۲۹۸؛ دفتر: خامنه اى.
[۳۹]. توضیح المسائل، م ۳۲۲،
چاپ ۱۳۹۲.
[۴۰]. توضیح ا لمسائل، م ۳۰۳،
چاپ سال ۱۳۸۸.
[۴۱]. تبریزى، استفتاآت، س
۱۵۲؛ سیستانى، سایت، وضو؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۰۴؛ فاضل، جامعالمسائل، ج ۱، س ۱۲۵؛ امام،
استفتاآت، ج ۱، وضو، س ۴۰؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س۹۱ و ۱۰۶ و دفتر:
نورى، وحید، مکارم و بهجت.
[۴۲]. امام، استفتاءا ت، ج ۱،
س ۱۹؛ توضیح المسائل مراجع، م ۲۴۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۴۸؛ نورى،
توضیح المسائل، م ۲۴۳ و دفتر خامنه اى.
[۴۳]. امام، توضیح المسائل، م
۳۳۸؛ خامنهای، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۰۱ و ۱۲۶؛ مکارم توضیح المسائل م ۳۵۲ و استفتاآت، ج ۲، س ۵۸، فاضل،
استفتاآت، ج ۲، س ۱۱۴.
[۴۴]. دفتر: همه.
[۴۵]. سایت استفتاآت جدید،
شرایط وضو.
[۴۶]. مکارم، احکام ویژه (۶۰۰)
مساله، م ۳۵۸؛ بهجت، استفتاآت، قسمت موانع رسیدن آب به پوست، وضو؛ و دفتر
همه.
[۴۷]. استفتاآت جدید سایت،
شرایط وضو.
[۴۸]. العروة الوثقى، ج ۱،
موجبات الوضو، الثالث.
[۴۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۰۰؛ وحید، توضیح المسائل، م ۳۰۶؛ نورى، توضیح المسائل، م ۳۰۱؛ دفتر: خامنه
اى.
[۵۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۰۷؛ خامنهای، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۸؛ مکارم استفتاآت، ج ۳، س ۱۲۵.
[۵۱]. امام، توضیح المسائل، م
۳۷۲ مکارم مسئله ۳۸۹ نوری م ۳۷۳ صافی م ۳۷۸؛ فاضل، م ۳۷۳؛ خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۷۹؛ امام استفتاآت، ج ۱صفحه
۶۱ س ۱۲۹.
[۵۲]. توضیح المسائل، م ۳۷۱ و
سایت، استفتاآت، بخش غسل.
[۵۳]. توضیح المسائل، م ۳۷۸.
[۵۴]. توضیح المسائل، م ۳۷۱.
[۵۵]. توضیح المسائل، مراجع، م
۳۸۰؛ توضیح المسائل، نورى، م ۳۸۱.
[۵۶]. امام، تحریر الوسیله،
کتاب الطهارة، واجبات غسل، چهارمین واجب؛ العروة الوثقى، شرائط الوضو،
التاسع و غسل الجنابه، م ۱۲.
[۵۷]. العروة الوثقى، فصل فى
مستحبات غسل الجنابه، م ۱۰.
[۵۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۸۶ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۱۸۵ و نورى،
توضیح المسائل، م ۳۸۷ ؛ مکارم توضیح المسائل، م ۳۹۸.
[۵۹]. توضیح المسائل، م ۳۷۹.
[۶۰]. توضیح المسائل، م ۳۹۲.
[۶۱]. امام، تعلیقات على
العروة، فصل فی التیمم، م ۱۸.
[۶۲]. وحید، منهاج الصالحین، ج
۲، م ۳۵۴ ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۳۵۴؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج۱، م
۴۸۱؛ صافى، هدایة العباد، ج ۱، م ۴۸۹؛ تعلیقات على العروة، احکام التیمم، م
۱۸.
[۶۳]. تعلیقات عروه، ص ۱۰۶،
ذیل مسئله ۱۸ فصل فی التیمم.
[۶۴]. تعلیقات على العروة،
التیمم، م ۱۸.
[۶۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۰۰.
[۶۶]. اجوبةالاستفتاآت،
س ۲۰۹.
[۶۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۶۹ ؛ نورى، توضیح المسائل، م ۶۷۰ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۶۷۶.
[۶۸]. العروة الوثقى، فصل فى
التیمم، الرابع.
[۶۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۷۰؛ نورى، توضیح المسائل، م ۶۷۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۶۷۷ و دفتر خامنه
اى.
[۷۰]. العروة الوثقى، فصل فى
التیمم، الثالث والرابع.
[۷۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۰۰ ؛ نورى، توضیح المسائل، م ۷۰۱ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۰۷.
[۷۲]. خامنهای،
استفتاآت جدید، س ۴۰ ؛ بهجت، وسیله النجاه، م ۴۹۳ .
[۷۳]. مکارم، عروه فصل فی
کیفیه التیمم الثانی ؛ نوری،حاشیه عروه، ص ۱۱۲؛
وحید و تبریزی و سیستانی، منهاج، م ۳۶۴.
[۷۴]. هدایه العباد، م ۵۰۳.
[۷۵]. امام، استفتاآت، ج ۱،
تیمم، س ۲۴۳ ؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۳۶؛ دفتر: همه.
[۷۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۰۱؛ نورى، توضیح المسائل، م ۷۰۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۰۷ و دفتر:
خامنه اى.
[۷۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۲۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۰ و دفتر: خامنه اى.
[۷۸]. مکارم و سیستانى، توضیح
المسائل مراجع، م ۷۲۳ و نورى، توضیح المسائل، م ۷۲۴.
[۷۹]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۴۸۹؛ بهجت، استفتاآت، احکام
تیمم، س ۱۱۱۳؛ تبریزی، استفتاآت، س۲۸۰؛ فاضل، استفتاآت، ج ۱، س ۱۹۲؛ دفتر
نوری.
[۸۰]. مکارم، استفتاآت، ج ۲، س
۱۳۳؛ دفتر صافی.
[۸۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۸۵ و ۶۸۶
[۸۲]. امام، تحریر الوسیله،
کتاب الطهاره، التیمم، القول فیما یتمم به، م ۱؛ تبریزى، استفتاآت، س ۲۸۸ ؛
العروةالوثقى، ج ۱، فیما یصح التیمم به.
[۸۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۸۵.
[۸۴]. بهجت، وسیله النجاة، ج
۱، م ۴۸۵ و نورى، توضیح المسائل، م ۶۸۵.
[۸۵]. سیستانى، توضیح المسائل
مراجع، م ۶۸۵ و وحید، توضیح المسائل، م ۶۹۲ و خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۲۱۰.
[۸۶]. امام، سیستانى و فاضل،
تعلیقات على العروة، فصل فیما یصح التیمم به؛ وحید، توضیح المسائل، م ۶۹۲ و
خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س۲۱۰.
[۸۷]. مکارم، تعلیقات على
العروة، فصل فیما یصح التیمم به و تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۳۵۷.
[۸۸]. نورى، تعلیقات على
العروة، فصل فیما یصح التیمم به ؛ صافى، هدایة العباد، ج ۱، م ۴۹۴ ؛ بهجت،
وسیلةالنجاه، ج ۱، م ۴۸۵.
[۸۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۲۶؛ نورى، توضیح المسائل، م ۷۲۶؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۳۳ و خامنه اى،
اجوبةالاستفتاآت، س ۲۰۲ و ۲۰۴.
[۹۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۲۴ و دفتر: خامنه اى.
[۹۱]. وحید، منهاج الصالحین، ج
۲، م ۳۸۱ ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۳۸۱.
[۹۲]. بهجت، وسیلة النجاة، ج
۱، م ۵۱۰.
[۹۳]. صافى، توضیح المسائل، م
۷۳۲.
[۹۴]. استفتاآت جدید، ص ۱۰، ش
۳۷، چاپ ۱۳۸۹.
[۹۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۲۶، وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۳.
[۹۶]. امام، توضیح المسائل
مراجع، م ۷۲۶ و نورى، توضیح المسائل، م ۷۲۷.
[۹۷]. اجوبةالاستفتاآت،
س ۲۰۲ و ۲۰۴.
[۹۸]. توضیح المسائل، م ۶۶۷.
[۹۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۲۷؛ نورى، توضیح المسائل، م ۷۲۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۷۳۴ و دفتر خامنه
اى.
[۱۰۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۱؛ نورى، توضیح المسائل، م ۹۷۱ و وحید، توضیح المسائل، م ۹۷۸؛ دفتر:
خامنه اى.
[۱۰۱].توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۰، خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲.
[۱۰۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۶۹.
[۱۰۳]. امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س ۹۵، بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۷۷۵، فاضل، استفتاءات،
ج۱، س ۵۲۶ و ج۲، س ۲۵۸، وحید، استفتاءات، قسمت افعال نماز، س ۱۷، مکارم،
استفتاءات جدید، ج۱، س ۱۸۷.
[۱۰۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۲.
[۱۰۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۴، بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۴۳۰.
[۱۰۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۸۰؛ فاضل، استفتاءات، ج۱، س ۲۶۸.
[۱۰۷]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۴۳۵؛ و دفتر همه مراجع.
[۱۰۸]. خامنهای،
اجوبة، س ۴۵۷.
[۱۰۹].توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۶.
[۱۱۰]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۹۶۲.
[۱۱۱]. صافی، توضیح المسائل، م
۹۸۵؛ نوری، توضیح المسائل، م ۹۷۷؛ مکارم، توضیح المسائل، م ۸۹۳.
[۱۱۲]. تبریزی، توضیح المسائل،
م ۹۸۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۹۸۵.
[۱۱۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۵.
[۱۱۴]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۸۹۴.
[۱۱۵]. امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س ۹۵ و۹۷؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۴۲۱؛ مکارم،
استفتاءات جدید، ج۱، س ۱۸۷و ج۲، س ۲۴۶؛ و دفتر مراجع.
[۱۱۶]. فاضل، استفتاءات، ج۱، س
۲۶۰.
[۱۱۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۳۷ و ۱۰۳۸ و ۱۰۶۹ و ۱۰۷۰؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۶۰۶.
[۱۱۸].توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۲ و ۹۷۴؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۶۴۶؛ فاضل، استفتاءات، ج۲، س
۲۵۹.
[۱۱۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۸ و ۱۰۶۹؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام نماز، س ۱۳۰؛ خامنهای،
سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲؛ نوری، استفتاءات ج۱، س ۱۳۴؛ بهجت، استفتاءات،
قسمت نماز، س ۶۳۵.
[۱۲۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۸ و ۱۰۶۹؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام نماز، س ۱۳۰ و دفتر مراجع.
[۱۲۱]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۴۳۱ و دفتر مراجع.
[۱۲۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۷۰ و ۹۷۱.
[۱۲۳]. مکارم، استفتاءات جدید،
ج۲، س ۲۴۶ و دفتر مراجع.
[۱۲۴]. فاضل، استفتاءات، ج۱، س
۵۲۶؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۸۷۹؛ و دفتر مراجع.
[۱۲۵]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۸۷۹؛ دفتر مراجع.
[۱۲۶]. مکارم، استفتاءات جدید،
ج۳، س ۲۲۴؛ نوری، استفتاءات ج۱، س ۱۰۷؛ و دفتر مراجع.
[۱۲۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۷۸.
[۱۲۸]. صافی، توضیح المسائل، م
۷۸۶.
[۱۲۹]. سیستانی توضیح المسائل،
م ۷۶۵.
[۱۳۰]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۷۱۶.
[۱۳۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۱۳۳.
[۱۳۲]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۱۰۱۵.
[۱۳۳]. وحید، توضیح المسائل، م
۱۱۴۲.
[۱۳۴]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۱۱۱۹.
[۱۳۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۱۳۳؛ نوری، استفتاءات، ج۱، س ۱۱۴.
[۱۳۶]. فاضل، استفتاءات، ج۲، س
۲۸۱ و دفتر مراجع.
[۱۳۷]. خامنهای،
اجوبة، س ۲۹۷؛ مکارم، استفتاءات، ج ۳، س ۴۱؛ دفتر مراجع.
[۱۳۸].امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س ۹۲؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۴۳۲ و ۵۹۹؛ سیستانی سایت؛
مکارم، توضیح المسائل، م ۹۲۹ و دفتر مراجع.
[۱۳۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۲۷.
[۱۴۰]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۹۲۹.
[۱۴۱]. مکارم، توضیح المسائل
جدید، م ۹۳۸؛ دفتر مراجع.
[۱۴۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۳۶؛ خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲؛
بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۵۹۸.
[۱۴۳]. صافی، توضیح المسائل، م
۱۰۴۵.
[۱۴۴]. عروة الوثقی، فصل فی
القیام، م ۱۵؛ و دفتر همه مراجع.
[۱۴۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۳۴ و ۱۰۳۵؛ مکارم، استفتاءات جدید، ج۲، س ۲۵۴.
[۱۴۶]. امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س ۱۳۰؛ خامنهای، سایت، استفتاءات
جدید، س۱۴۰؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۶۴۵.
[۱۴۷]. مکارم، استفتاءات جدید،
ج۱، س ۱۹۸.
[۱۴۸]. خامنهای،
اجوبة، س ۴۹۴؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۶۴۶؛ فاضل، استفتاءات، ج۲، س
۲۷۰؛ نوری، استفتاءات ج۱، س ۱۳۴ و دفتر مراجع.
[۱۴۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۸ و ۱۰۶۹؛ خامنهای، اجوبة، س ۴۹۴.
[۱۵۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۸؛ خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲.
[۱۵۱].توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۹؛ خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲.
[۱۵۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۸ و ۱۰۶۹؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام نماز، س ۱۳۰؛ خامنهای،
سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲؛ نوری، استفتاءات ج۱، س ۱۳۴.
[۱۵۳]. امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س ۱۳۰؛ خامنهای، سایت، استفتاءات
جدید، س ۱۹۲؛ نوری، استفتاءات ج۱، س ۱۳۴ و دفتر مراجع.
[۱۵۴]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۶۶۶؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۰۶۲ و ۱۰۶۳.
[۱۵۵]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۱۰۵۵ و وحید، توضیح المسائل، م ۱۰۷۸؛ دفتر مراجع.
[۱۵۶]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۶۳۳؛ دفتر مراجع.
[۱۵۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۷۰.
[۱۵۸]. فاضل، استفتاءات، ج۲، س
۲۷۰؛ خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س ۱۹۲؛ دفتر
مراجع.
[۱۵۹]. توضیح المسائل مراجع،
۱۰۶۶؛ نورى، توضیح المسائل، م ۱۰۶۷ و وحید، توضیح المسائل، م ۱۰۷۵. خامنهای،
استفتاءات جدید، س ۱۳۲.
[۱۶۰].توضیح المسائل مراجع، م
۱۰۶۷؛ بهجت، استفتاءات، احکام نماز قسمت سجده، س ۶۶۹.
[۱۶۱].توضیح المسائل مراجع، م
۷۷۹؛ نوری، توضیح المسائل، م ۷۸۰.
[۱۶۲]. امام، استفتاءات، ج۱،
احکام نماز، س۳۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۴۶۱؛ و دفتر مراجع.
[۱۶۳]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۴۵؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام نماز، س۳۳؛ تبریزی، استفتاءات، س
۴۶۱.
[۱۶۴]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۴۷؛ دفتر همه مراجع.
[۱۶۵]. مکارم، استفتاءات جدید،
ج۱، س ۱۱۱؛ فاضل، استفتاءات، ج۱، س ۲۳۹؛ و دفتر همه مراجع.
[۱۶۶]. فاضل، استفتاءات، ج۲، س
۲۴۴؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۴۸؛ و دفتر مراجع.
[۱۶۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۹۵۵ و ۱۱۱۷؛ خامنهای، سایت، استفتاءات جدید، س
۱۴۵.
[۱۶۸]. بهجت، استفتاءات، قسمت
نماز، س ۷۰۴؛ دفتر همه مراجع.
[۱۶۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۵۵ و دفتر مراجع.
[۱۷۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۹ و خامنهای، استفتاءات جدید، س ۱۲۸.
[۱۷۱]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۸۳۵.
[۱۷۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۵۲؛ خامنهای، اجوبة، س۳۴۲ و استفتاءات جدید، س
۱۳۱ و ۱۴۳.
[۱۷۳]. فاضل، توضیح المسائل، م
۸۶۹؛ بهجت، توضیح المسائل، م ۷۱۶.
[۱۷۴]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۸۳۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۸۵۸.
[۱۷۵]. صافی، توضیح المسائل، م
۸۶۰.
[۱۷۶]. توضیح المسائل مراجع،
م۸۴۸؛ خامنهای، اجوبة، س۳۴۲.
[۱۷۷]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۸۳۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۸۵۸.
[۱۷۸]. خامنهای،
استفتاءات جدید، س ۱۳۱ و ۱۴۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۴۰۲؛ مکارم،
استفتاءات،ج۲، س۱۶۰ و دفتر: مراجع.
[۱۷۹]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۸۳۸؛ وحید، توضیح المسائل، م ۸۵۸.
[۱۸۰]. خامنهای،
استفتاءات جدید، س ۱۴۱؛ بهجت، استفتاءات، احکام نماز، س۹۹ و دفتر: مراجع.
[۱۸۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۵۲.
[۱۸۲]. توضیح المسائل، م ۷۱۶ و
استفتاءات، احکام لباس و بدن نمازگزار، س ۹۵.
[۱۸۳].توضیح المسائل، م ۸۶۰.
[۱۸۴]. صافی، توضیح المسائل، م
۸۶۰.
[۱۸۵]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۷۷۸ و استفتاءات، ج ۳، س ۱۸۷.
[۱۸۶]. بهجت، استفتاءات، زخم و
شکستگی اعضای وضو، س ۶۴۳؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۷۷؛ مکارم، استفتاءات،ج۲،
س ۵۳ و ج ۳، س ۳۰؛ دفتر: مراجع.
[۱۸۷].بهجت، استفتاءات، احکام
لباس و بدن نمازگزار، س ۹۳؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۵۲؛ دفتر: مراجع.
[۱۸۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۹ و خامنهای، استفتاءات جدید، س ۱۲۸؛ بهجت،
استفتاءات، احکام لباس و بدن نمازگزار، س ۹۴؛ مکارم، استفتاءات،ج۱، س ۱۲۵ و
ج۲، س ۱۶۲.
[۱۸۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۰۳، ۸۴۸ و ۸۵۱؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۴۵.
[۱۹۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸؛ امام، استفتاءت، ج۱، احکام لباس نمازگزار، س ۳۶؛ فاضل، استفتاءات،ج۱،
س ۵۹؛ نوری، استفتاءات، ج۱، س ۹۴.
[۱۹۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸؛ امام، استفتاءت، ج۱، احکام طهارت، س ۹؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س۲۴۶؛
مکارم، استفتاءات،ج۱، س ۱۲۶؛ خامنهای، اجوبة، س
۸۹؛ تبریزی، استفتاءات، س ۳۴۶ و ۴۴۶.
[۱۹۲].توضیح المسائل، مراجع، م
۶۸.
[۱۹۳]. امام، تحریر الوسیلة،
کتاب طهارت، فصل دراستنجاء، م ۱؛ تبریزی، توضیح المسائل، م ۶۸؛ صافی، توضیحالمسائل،
م ۶۸؛ سیستانی، توضیح المسائل، م ۶۴.
[۱۹۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۲۳ و۱۲۵ و ۱۲۶؛ خامنهای،
اجوبة، س ۴۳۳.
[۱۹۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۵، ۶۶ و ۶۸؛ حضرت امام، استفتاءت، ج۱، احکام طهارت، س ۸؛ تبریزی،
استفتاءات، س ۳۴۶؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۴۶.
[۱۹۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۶۵، ۶۶ و ۶۸؛ امام،استفتاءات، ج۱، احکام وضو، س ۲۶ و احکام طهارت، س۱۰ و
دفتر مراجع.
[۱۹۷]. خامنهای،
اجوبة، س ۹۱؛ دفتر مراجع.
[۱۹۸]. خامنهای،
اجوبة، س ۹۵؛ توضیح المسائل مراجع، م ۷۴؛ دفتر مراجع.
[۱۹۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۷۳ و ۳۴۶؛ خامنهای، اجوبة، س ۲۷۸؛ بهجت،
استفتاءات، احکام نجاسات، س ۲۹۷.
[۲۰۰]. تبریزی، استفتاءات، س
۸۷؛ دفتر مراجع.
[۲۰۱]. بهجت، استفتاءات، احکام
نجاسات، س ۲۹۶؛ فاضل، استفتاءات، ج۲، س ۹۲؛ مکارم، استفتاءات، ج ۳، س ۲۶؛
دفتر مراجع.
[۲۰۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸ و دفتر همه مراجع.
[۲۰۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۱۳؛ تبریزی، استفتاءات، س ۳۴۷.
[۲۰۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۳۱۳.
[۲۰۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۴۴۰؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۵۹؛ بهجت، استفتاءات، احکام ازدواج و خانواده،
س ۷۶۲؛ دفتر مراجع.
[۲۰۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۴۳۶؛ تبریزی، استفتاءات، س ۱۵۹۹.
[۲۰۷].خامنهای،
سایت، استفتاءات جدید، س۱۴۰؛ مکارم، استفتاءات جدید، ج ۱، س ۱۹۸؛ امام،
تحریرالوسیله، کتاب الصلاة، القول فی السجود، م ۸ و دفتر همه مراجع.
[۲۰۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸؛ مکارم، استفتاءات، ج ۳، س ۱۸۶؛ نوری، استفتاءات، ج۱، س ۹۴.
[۲۰۹].توضیح المسائل مراجع، م
۸۰۲ و ۸۴۹؛ خامنهای، استفتاءات جدید، س ۱۲۸.
[۲۱۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۰۲ و ۸۴۹.
[۲۱۱]. امام، استفتاءت، ج۱،
احکام لباس نمازگزار، س ۴۲؛ خامنهای، اجوبة، س
۲۶۸؛ بهجت، استفتاءات، احکام لباس و بدن نمازگزار، س ۱۱۴؛ فاضل، استفتاءات،
ج۲، س ۵۸ و دفتر مراجع.
[۲۱۲]. توضیح المسائل مراجع،
مکان نمازگزار، شرط چهارم؛ خامنهای، سایت،
استفتاءات جدید، مکان نمازگزار، س ۱۲۶؛ بهجت، استفتاءات، احکام لباس و بدن
نمازگزار، س ۱۲۰؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۵۱.
[۲۱۳].توضیح المسائل مراجع، م
۸۱۳؛ خامنهای، اجوبة، س ۱۶۷ و استفتاءات جدید، س
۱۲۸؛ امام، استفتاءت، ج۱، احکام لباس نمازگزار، س ۳۶و۳۹؛ نوری، استفتاءات،
ج۱، س ۹۴؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۵۱؛ مکارم، استفتاءات، ج ۳، س ۱۸۶.
[۲۱۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸ ؛ خامنهای، استفتاءات جدید، س ۱۲۸؛ بهجت،
استفتاءات، احکام لباس و بدن نمازگزار، س ۱۱۹ و ۱۲۰؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س
۲۵۱؛ نوری، استفتاءات، ج۲، س ۱۳۰.
[۲۱۵].توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام نماز، س ۱۷۴؛ خامنهای،
اجوبة، س ۱۶۷؛ تبریزی، استفتاءات، س ۴۴۷؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۳۶۷؛ نوری،
استفتاءات، ج۱، س ۹۴.
[۲۱۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۰۲؛ خامنه اى، اجوبه، س ۴۳۰؛ نورى، توضیح المسائل، م ۸۰۳ و وحید، توضیح
المسائل، م ۸۰۸.
[۲۱۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۴۸؛ امام، استفتاءات، ج۱، احکام لباس نمازگزار، س ۳۶؛ فاضل، استفتاءات،ج۱،
س ۵۸؛ تبریزی، استفتاءات، س ۴۴۶؛ خامنهای، اجوبة،
س ۸۹؛ مکارم، استفتاءات، ج ۳، س ۱۸۶؛ نوری، استفتاءات، ج۱، س ۹۴.
[۲۱۸]. دفتر همه مراجع.
[۲۱۹]. توضیح المسائل مراجع
۸۰۳؛ نورى، توضیح المسائل، م ۸۰۴ و وحید، توضیح المسائل، م ۸۰۹.
[۲۲۰]. توضیح المسائل مراجع
۸۰۳.
[۲۲۱]. بهجت، استفتاءات، احکام
لباس و بدن نمازگزار، س ۱۱۵؛ فاضل، استفتاءات،ج۱، س ۲۶۰ و دفتر مراجع.
[۲۲۲]. مکارم، استفتاءات، ج۲،
س ۱۶۶؛ بهجت، استفتاءات، قسمت نماز، س ۲۲۷؛ توضیح المسائل مراجع، احکام
نماز، شرط چهارم.
[۲۲۳].خامنهای،
اجوبة، س ۴۲۸؛ بهجت، استفتاءات، احکام لباس و بدن نمازگزار، س ۱۲۴؛ فاضل،
استفتاءات، ج۲، س ۹۸؛ نوری، استفتاءات، ج۲، س ۲۰ و ۲۱؛ مکارم،
استفتاءات،ج۱، س ۱۱۶.
[۲۲۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۴۳؛ خامنهای، استفتاءات جدید، س ۱۳۸ و ۱۰۲۴.
[۲۲۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۴۲ و ۱۴۴ و ۱۴۶؛ خامنهای، اجوبة، س ۲۸۲؛ تبریزی،
استفتاءات، س ۷۰ و س۱۰۳؛ فاضل، استفتاءات، ج۲، س ۹۶ و۹۷؛ نوری، استفتاءات،
ج۱، س ۳۲.
[۲۲۶].توضیح المسائل مراجع، م
۱۴۲ و ۱۴۴ و ۱۴۶؛ خامنهای، اجوبة، س ۲۷۷؛ فاضل،
استفتاءات، ج۲، س ۹۷.
[۲۲۷]. العروة الوثقى، ج۱،
احکام النجاسات، م ۲.
[۲۲۸]. امام، استفتاءات، ج۱، ص
۱۰۶، س ۲۷۸؛ نوری، استفتاءات، ج۱، س ۳۴؛ دفتر مراجع.
[۲۲۹]. توضیح المسائل مراجع،
۱۵۳۳؛ نورى، توضیح المسائل، م ۱۵۳۰، وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۴۱؛ خامنه
اى، اجوبةالاستفتاآت، ۷۰۹.
[۲۳۰]. دفتر همه مراجع.
[۲۳۱]. امام، استفتاآت، ج۱،
نماز قضا، س ۲۱۷؛ خامنهای، سایت، استفتاآت جدید،
قسمت نماز قضا؛ تبریزی، استفتاآت، س ۶۰۰؛ نوری، استفتاآت، ج۱، س۱۴۶؛ مکارم،
استفتاآت، ج۲، س ۳۱۲ و دفتر همه مراجع.
[۲۳۲]. العروه الوثقى، ج ۲،
شرایط صحه الصوم، السادس.
[۲۳۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۴۳، ۱۷۴۴.
[۲۳۴]. تبریزى، سیستانى، وحید،
منهاج الصالحین، شرایط صحه الصوم، م ۱۰۲۹.
[۲۳۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۴۳، ۱۷۴۴ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۷۵۵.
[۲۳۶]. تبریزى، توضیح المسائل
مراجع، م ۱۷۴۳ ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۰۳۲.
[۲۳۷]. مکارم، توضیح المسائل
مراجع، م ۱۷۴۳.
[۲۳۸]. سیستانى، منهاج
الصالحین، ج ۱، م ۱۰۳۲ ؛ بهجت، توضیح المسائل مراجع، م ۱۷۴۳.
[۲۳۹]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۴۳ و ۱۷۴۴ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۷۵۳ ؛
وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۵۱ و ۱۷۵۲.
[۲۴۰]. العروه الوثقى، ج ۲،
شرایط صحه الصوم، السادس.
[۲۴۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۰۳ و ۱۷۴۴.
[۲۴۲]. امام، استفتاآت، ج ۱،
روزه، س ۷۶ و ۸۸ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س
۷۳۱، ۷۳۲ ؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س ۵۶۸ و دفتر نورى.
[۲۴۳]. بهجت، توضیح المسائل، م
۱۳۶۳.
[۲۴۴]. مکام، استفتاآت، ج ۲، س
۴۳۹؛ صافی، ۲۴۰ سوال پیرامون روزه، س ۲۳.
[۲۴۵]. تبریزى، صراط النجاة، ج
۱، س۱۱۸۲.
[۲۴۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۵۸۳ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۹۱ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۳۲.
[۲۴۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۶۴۶ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۵۴.
[۲۴۸]. امام، استفتاآت، ج ۱،
روزه، س ۶ ؛ توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۳ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۱؛
خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س۷۶۵.
[۲۴۹]. امام، سیستانى، فاضل و
مکارم، تعلیقات على العروه الفصل الرابع، م ۱؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۷۶۳ و دفتر وحید، بهجت.
[۲۵۰]. تبریزى، استفتاآت، س
۶۴۰ و دفتر صافى.
[۲۵۱]. نورى، تعلیقات على
العروه الفصل الرابع، م ۱.
[۲۵۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۵۸۳ -۱۵۷۳.
[۲۵۳]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۵۵۳ ؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۲۸۴؛ دفتر: همه.
[۲۵۴]. استفتاآت، ج ۲، س ۲۸۸۲.
[۲۵۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۵۷۶ ؛ بهجت، توضیح المسائل، م ۱۲۸۴.
[۲۵۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۵۷۶.
[۲۵۷]. توضیح المسائل، م ۱۳۳۹
و احکام ویژه (۶۰۰ مساله) م ۲۸۶.
[۲۵۸]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۵۷۶ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۵۸۴.
[۲۵۹]. اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۶۷ و استفتاآت جدید، سایت .
[۲۶۰]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۶۷؛ تبریزى، استفتاآت، س ۶۸۱ ؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م ۱۵۷۶ دفتر
وحید.
[۲۶۱]. صافى، جامع الاحکام، ج
۱، س ۴۷۳ و دفتر سیستانى و نوری.
[۲۶۲]. فاضل، جامع المسائل، ج
۲، س ۴۴۲.
[۲۶۳]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۱۳۳۹.
[۲۶۴]. تبریزى، استفتاآت، س
۶۸۱ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۷۶۷؛ مکارم،
توضیح المسائل مراجع، م۱۵۷۶.
[۲۶۵]. صافى، جامع الاحکام، ج
۱، س ۴۷۳ و دفتر سیستانى.
[۲۶۶]. فاضل، جامع المسائل، ج
۲، س ۴۴۲.
[۲۶۷]. صافی،۲۴۰
سوال پیرامون روزه، س ۱۰۵؛ سیستانی، استفتاآت بخش روزه، س۱؛ نوری،
استفتاآت، ج۲، س ۲۵۱.
[۲۶۸]. مکارم، توضیح المسائل،م
۱۳۳۹واستفتاآت ج ۲، س ۴۲۴، فاضل، استفتاآت، ج۲، س ۳۹۳؛ بهجت، استفتاآت،
روزه بیماران و ناتوانان، س ۱۴۱۲.
[۲۶۹]. دفتر.
[۲۷۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۶۵۷ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۶۶۵.
[۲۷۱]. دفتر همه.
[۲۷۲]. امام، استفتاآت، ج ۱،
روزه، س ۶ ؛ خامنهای،استفتاء؛
فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۵۱ ؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س۲۸۵ ؛ نورى،
استفتاآت، ج ۱، س ۲۱۲.
[۲۷۳]. صافى، ۲۴۰ سوال پیرامون
روزه، س ۷۵ و ۷۶.
[۲۷۴]. تبریزى، استفتاآت، س۷۱۱
و دفتر وحید.
[۲۷۵]. دفتر بهجت.
[۲۷۶]. سیستانى، توضیح
المسائل، م ۱۵۵۵.
[۲۷۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۶۵۷.
[۲۷۸]. جامع المسائل،
ج ۲، ص ۲۱.
[۲۷۹]. امام، تحریرالوسیله،
کتاب روزه، آنچه روزه دار باید از آن امساک کند،
مورد ۹؛ خامنهای، اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۶۶؛ صافی،۲۴۰ سوال پیرامون روزه، س ۱۰۰؛ بهجت،
جامع المسائل، کتاب صوم فصل دوم مبطلات روزه احقان.
[۲۸۰]. دفتر.
[۲۸۱]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۵۶ ؛ تبریزى، استفتاآت، س ۶۴۶ ؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س۴۸۵؛ دفتر:
همه.
[۲۸۲]. امام، استفتاآت، ج ۱،
احکام روزه، س ۳۹ ؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۵۶۳ ؛ صافى، جامع الاحکام،
ج ۱، س ۵۱۲ ؛ دفتر: همه.
[۲۸۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۰۳، ۱۷۰۷ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۱، ۱۷۱۵.
[۲۸۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۷۰۶ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۷۱۴ ؛ بهجت، وسیله النجاه، ج ۱، م ۱۱۷۳؛
دفتر:خامنه اى.
[۲۸۵]. سیستانى، توضیح المسائل
مراجع، م۱۷۰۶.
[۲۸۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۶۶۰، ۱۷۰۳.
[۲۸۷]. دفتر.
[۲۸۸]. دفتر .
[۲۸۹]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۷۳ و ج ۲، س ۹۹؛ تبریزى، استفتاآت، س ۹۰ و ۹۴؛ امام، استفتاآت، ج۱،
نجاسات، س ۲۶۰ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۳۰۷ -
۳۰۴؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س۱۵۰ و ۱۵۲؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۲۳.
سیستانی، توضیح المسائل م ۱۰۸ و ۱۰۹ و استفتاآت بخش الکل ؛ مکارم استفتاآت
جدید ج ۲ س ۴۰.
[۲۹۰]. استفتاآت، بخش نجاسات،
س ۳۴۸ و توضیح المسائل، م ۱۱۵و ۱۱۶.
[۲۹۱]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۱۲، مکارم، توضیح المسائل، م ۱۲۴.
[۲۹۲]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۱۰۸ و ۱۰۹.
[۲۹۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۲۶۳۳؛ مکارم، توضیح المسائل، م ۲۲۶۴و ۲۲۶۵، خامنهای،
استفتاآت سایت، قسمت خوردنیها و آشامیدنیها.
[۲۹۴]. امام استفتاآت، ج ۲،
صفحه ۵۱۵، س ۲۶ ؛ خامنهای، استفتاآت جدید سایت،
بخش خوردنیها و آشامیدنیها،
س ۱۲۳۲ و ۱۲۲۲؛ نوری، استفتاآت، ج ۲ س ۲۳ و ۷۷۶ مکارم، استفتاآت، ج ۲، س
۱۴۲۷ و۴۱ و ۴۲؛ بهجت، استفتاآت، بخش مطهرات و نجاسات، س ۳۵۱ و دفتر مراجع.
[۲۹۵]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۳۰۴ و ۳۰۵ و استفتاآت جدید
سایت، س ۳۵ ؛ مکارم، استفتاآت ج ۲ س ۴۰؛ نوری، استفتاآت ج ۲ س۲۳ و ۷۷۶ و
دفتر مراجع.
[۲۹۶]. العروة الوثقى، ج ۱، فى
النجاسات، الخامس.
[۲۹۷]. توضیح المسائل مراجع،
ج۱، م ۱۳۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۵؛ صافى، هدایة العباد، ج ۱، م ۵۷۶ ؛
مکارم، توضیح المسائل، م ۱۵۲، چاپ ۱۳۹۲و دفتر: خامنه اى.
[۲۹۸]. بهجت، وسیلة النجاة، ج
۱، م ۵۵۴.
[۲۹۹]. العروة الوثقى، ج ۱، فى
النجاسات، الخامس، م ۱۲.
[۳۰۰]. دفتر: همه مراجع.
[۳۰۱]. توضیح المسائل مراجع،
ج۱، م ۱۳۴؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج ۱، م ۵۵۴؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۵؛
صافى، هدایة العباد، ج ۱، م ۵۷۶ ؛ مکارم، توضیح المسائل، م ۱۵۲، چاپ ۱۳۹۲ و
دفتر: خامنه اى.
[۳۰۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۱۳۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۱۳۳ و العروة الوثقى، ج ۱،فى احکام النجاسات،
م ۶ و دفتر: خامنه اى.
[۳۰۳]. توضیح المسائل مراجع، ج
۱، م ۱۰۰.
[۳۰۴]. توضیح المسائل مراجع، ج
۱، م ۱۰۰.
[۳۰۵]. توضیح المسائل مراجع، ج
۱، م ۱۰۰.
[۳۰۶]. دفتر: همه.
[۳۰۷]. امام، سیستانى، مکارم،
نورى و فاضل، تعلیقات على العروة الوثقى، ج ۱، فى النجاسات، الخامس، م ۸؛
بهجت، استفتاآت، ج ۱، س ۳۱۹ و خامنه اى، استفتاآت، سایت، قسمت خون؛ و
تبریزى، صافى و وحید.
[۳۰۸]. توضیح المسائل مراجع، ج
۱، م ۱۰۴.
[۳۰۹]. مکارم توضیح المسائل، م
۱۱۰ و دفتر: همه.
[۳۱۰]. توضیح المسائل مراجع، ج
۱، م ۹۱؛ نورى، توضیح المسائل، م ۹۱؛ و خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۲۷۲.
[۳۱۱]. وحید توضیح المسائل، م
۹۲ و استفتاء
[۳۱۲]. فاضل، ج۱، س۲۰۸۲ و
۲۰۹۰؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۱۵۵۱ و ۱۵۷۳؛ صافى، هدایة العباد، ج۲، النکاح،
م۲۲ و جامع الاحکام، ج۲، س۱۷۰۶؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۵۷؛ بهجت، احکام و
استفتاآت پزشکى، ص۳۳، س۲۰؛ امام، استفتاآت، ج۳، (نظر)، س۴۷ و ۴۹ و ۵۰؛
دفتر: خامنه اى، سیستانى، وحید.
[۳۱۳]. اجوبةالاستفتاآت،
سوال ۱۳۱۲ صفحه ۲۸۸؛ فاضل، ج ۱، س ۲۰۸۲ و ۲۰۹۰؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س۱۵۵۱ و ۱۵۷۳ و احکام پزشکی، س ۱۸؛ صافى، هدایة العباد، ج ۲، النکاح، م ۲۲
و جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۰۶؛ نورى، استفتاآت، ج ۱، س ۹۵۷؛ بهجت، احکام و
استفتاآت پزشکى، ص ۳۳، س ۲۰؛ امام، استفتاآت، ج۳، (نظر)، س ۴۷ و ۴۹ و۵۰؛
تبریزى، صراطالنجاة، ج ۱، س ۹۷۸؛ دفتر: سیستانى، وحید
[۳۱۴]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۱۳۱۳و ۱۳۱۴؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۷۸۹؛ فاضل،
جامع المسائل، ج۱، س۲۰۹۳؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۳۱؛ صافى، جامع الاحکام،
ج۲، س۱۷۰۷؛ بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى، ص۳۱، س۱۲؛ امام، استفتاآت، ج۳،
نظر، س۴۹ و ۵۰؛ تبریزى، صراط النجاة، ج۵، س۱۰۲۲، دفتر: سیستانى و وحید.
[۳۱۵]. مکارم، استفتاآت، ج۳، س
۱۳۹۷ و دفتر همه مراجع.
[۳۱۶]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۳۱۶؛ مکارم، استفتاآت، ج۳، س
۱۳۹۷ و دفتر همه مراجع.
[۳۱۷]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۱۲۰۳و۱۲۰۴و سایت، استفتاآت جدید، س ۱۰۶۷؛ صافى، جامع الاحکام، ج۲، س۱۳۲۹؛
نورى، استفتاآت، ج۲، س۵۵۴؛ سیستانى، sistani.org،
تصویر؛ تبریزى، صراط النجاة، ج۵، س۱۱۲۹. دفتر: وحید، بهجت، امام، فاضل،
مکارم.
[۳۱۸]. فاضل، ج۱، س۲۰۸۲ و
۲۰۹۰؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۱۵۵۱ و ۱۵۷۳؛ صافى، هدایة العباد، ج۲، النکاح
۲۲ و جامع الاحکام، ج۲، س۱۷۰۶؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۵۷؛ بهجت، احکام و
استفتاآت پزشکى، ص۳۳، س۲۰؛ امام، استفتاآت، ج۳، (نظر)، س۴۷ و ۴۹ و ۵۰؛
دفتر: سیستانى و وحید.
[۳۱۹]. تبریزى، صراط النجاة،
ج۱، س۹۷۸.
[۳۲۰]. بهجت، استفتاآت، احکام
ازدواج و خانواده، قسمت لمس و تماس بدنی، س ۷۷۱ و ۷۷۷؛ دفتر همه مراجع.
[۳۲۱]. خامنهای،
اجوبة الاستفتائات، س ۱۲۹۸؛ مکارم، نورى، فاضل و امام، تعلیقات على العروة،
النکاح، ج۳۵ و ۴۸؛ صافى، هدایة العباد، ج۲، (النکاح)، م۲۲؛ توضیح المسائل
مراجع، م۲۴۴۱؛ وحید، توضیح المسائل، م۲۴۵۰.
[۳۲۲]. سیستانى، منهاج
الصالحین، ج۳، النکاح، م۲۰ و ۲۱؛ تبریزى، صراط النجاة، ج۵، س۱۰۳۹ و۱۰۲۴.
[۳۲۳]. صافى، هدایة العباد،
ج۲، النکاح، م۲۲، نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۳۳؛ امام، استفتاآت، ج۳، (نظر)،
س۴۲ و ۴۳ و۸۴؛ بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى، ص۳۰، س۵ و ۶؛ فاضل، جامع
المسائل، ج۱، س۲۰۸۹؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س
۱۳۰۳؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۱۵۷۲؛ دفتر: وحید.
[۳۲۴]. سیستانى، منهاج
الصالحین، ج۲، النکاح، م۲۱ و sistani.org،
پزشکى، س۱؛ تبریزى، استفتاآت، س۱۵۴۵ و صراط النجاة، ج۵، س۱۰۲۴ و ۱۰۲۳.
[۳۲۵]. بهجت، احکام، استفتاآت
پزشکى، ص۳۱، س۹؛ امام، فاضل، مکارم و نورى، تعلیقات على العروة، النکاح،
م۴۷؛ صافى، هدایه العباد، ج۲، (النکاح)، م۲۰؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج۳،
(النکاح)، م۱۶؛ دفتر: وحید و تبریزى.
[۳۲۶]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، قسمت احکام پزشکی، نوری، استفتاآت، ج۱،س ۹۳۳؛
سیستانی، سایت؛ مکارم، احکام پزشکی، س ۵۸۳ ؛ دفتر همه مراجع.
[۳۲۷]. بهجت، احکام و استفتاآت
پزشکى، ص۳۰، س۴ و ۸، ص ۳۳، س ۱۸؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۴۳ و ۹۳۳ و ۹۵۶؛
خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س ۱۳۰۳؛ امام،
استفتاآت، ج۳، نظر، س۴۲ و ۴۳؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س۲۰۹۱ و ۲۰۸۷؛
مکارم، استفتاآت، ج۱، س۸۰۳ و ۱۵۶۷؛ صافى، هدایة العباد، ج۲، النکاح، م۲۲؛
دفتر: وحید
[۳۲۸]. سیستانى،
sistani.org، پزشکى، س۱ و منهاج
الصالحین، ج۲، (النکاح)، م۲۱؛ تبریزى، صراط النجاة، ج۵، س۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ و
استفتاآت، س۱۵۴۵.
[۳۲۹]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۰۹۳؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س
۷۹۴؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۳۰]. امام، استفتاآت، ج ۳،(
نظر)، س ۴۷ و ۴۹ و۷۱؛ خامنهای، اجوبة الاستفتائات،
س ۱۲۹۷؛ مکارم، احکام پزشکی، س ۱۸؛ فاضل، ج ۱، س ۲۰۸۲ و ۲۰۹۱؛ صافى، هدایة
العباد، ج ۲، النکاح، م ۲۲ و جامع الاحکام، ج۲، س ۱۷۰۶؛ نورى، استفتاآت، ج
۱، س ۹۵۷؛ بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى، ص ۳۳، س ۲۰؛ دفتر: سیستانى، وحید.
[۳۳۱]. خامنهای،
اجوبة الاستفتائات، س ۱۳۰۰ ؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۳۲]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۳۰۰ و استفتاآت جدید، س ۱۲۹۲
و ۹۷۲ ؛ نوری، استفتاآت، ج۱، س۹۴۳؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س ۱۴۳۵ و دفتر همه
مراجع.
[۳۳۳]. بهجت، احکام و
استفتاآت، ص۲۹، س۳ و ۴؛ مکارم، نورى، فاضل و امام، تعلیقات على العروة
النکاح، م۳۵؛ صافى، هدایة العباد، ج۲، (النکاح)، م۲۲؛ وحید، توضیح المسائل
م۲۴۵۰؛ توضیح المسائل مراجع م۲۴۴۱.
[۳۳۴]. تبریزى، صراط النجاة،
ج۵، س۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ و استفتاآت، س ۱۵۴۵؛ سیستانى، sistani.org،
پزشکى، س۱ و منهاج الصالحین، ج۲، (النکاح)، م۲۰ و ۲۱؛
[۳۳۵]. صافى، جامع الاحکام،
ج۲، س ۱۷۱۲ و هدایة العباد ج۲، النکاح، م۲۲، بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى،
ص۲۹، س۳ و ۴ و توضیح المسائل م۱۹۳۳؛ امام، استفتاآت، ج۳، (نظر)، س۶ و ۳۹ و
تعلیقات على العروة، (النکاح)، م۳۵.
[۳۳۶]. مکارم، استفتاآت ج۲،
م۱۰۴۳؛ تبریزى، استفتاآت، س۱۵۹۱؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۴۹۷؛ دفتر: فاضل
و سیستانى.
[۳۳۷]. العروه الوثقى، ج۲،
النکاح، م۳۵ و ۴۸.
[۳۳۸]. خامنهای،
اجوبة الاستفتائات، س ۱۲۹۶ ؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۳۹]. امام، استفتاآت، ج۳،
نظر، س ۸۵ و ۷۹؛ خامنهای، سایت، استفتاآت جدید،
قسمت پزشکی؛ بهجت، استفتاآت، قسمت پزشکی، س۵۶۷ ؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س
۲۰۷۹؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۱۴۳۳؛ سیستانی، توضیح المسائل، م ۲۴۵۹؛ نورى،
استفتاآت، ج۱، س۹۳۳ ؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۴۰]. مکارم، تعلیقات على
العروة، احکام التخلى م۱۳؛ امام، توضیح المسائل مراجع، م۲۴۴۲؛ صافى، هدایة
العباد، ج۱، (احکام التخلى) م۷۲؛ دفتر: تبریزى.
[۳۴۱]. نورى، توضیح المسائل م،
۲۴۳۸؛ فاضل، توضیح المسائل مراجع، م۲۴۴۲.
[۳۴۲]. وحید، توضیح المسائل
م۲۴۵۱؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج۱، احکام التخلى م۶۴.
[۳۴۳]. سیستانى، توضیح المسائل
م ۲۴۶۰ .
[۳۴۴]. مکارم، استفتاآت، ج۱،
س۸۰۳ و ۱۵۶۷؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س۲۰۹۱ و ۲۰۸۷؛ بهجت، احکام و
استفتاآت پزشکى، ص۳۰، س۴ و ۸؛ امام، استفتاآت، ج۳، نظر، س۴۲؛ نورى،
استفتاآت، ج۱، س۹۳۳ و ۹۴۳؛ خامنه اى، سایت، نگاه؛ صافى، هدایة العباد، ج۲،
(النکاح)، م۲۲ و دفتر: وحید.
[۳۴۵]. سیستانى، منهاج
الصالحین، ج۳ النکاح م۲۱ و sistani.org،
پزشکى، س ۱ و ۵؛ تبریزى، صراط النجاة، ج۵ س۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ و استفتاآت س ۱۵۴۵.
[۳۴۶]. با اقتباس از منابع
عنوان «ورزش مردان» و «انجام سونوگرافى زنان» و العروة الوثقى، ج۲، النکاح،
م۴۷ و ۳۵.
[۳۴۷]. با اقتباس از منابع
عنوان «ورزش مردان» و «انجام سونوگرافى زنان» و العروة الوثقى، ج۲،النکاح،
م۴۷ و ۳۵.
[۳۴۸]. بهجت، استفتاآت، احکام
غسل جنابت، س ۸۴۴ ؛ و دفتر: همه مراجع.
[۳۴۹]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۳۰۳؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۸۰۳ و ۱۵۶۷؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س۲۰۹۱
و ۲۰۸۷؛ بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى، ص۳۰، س۴ و ۸؛ امام، استفتاآت، ج۳،
نظر، س۴۲؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۳۳ و ۹۶۶؛ صافى، هدایة العباد، ج۲،
النکاح، م۲۲ و دفتر: وحید.
[۳۵۰]. تبریزى، صراط النجاة،
ج۵، س۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ و استفتاآت، س۱۵۴۵؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج۳، النکاح،
م۲۱ و sistani.org پزشکى،
س۱ و ۵.
[۳۵۱]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۳۰۳؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س۸۰۳ و ۱۵۶۷؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س۲۰۹۱
و ۲۰۸۷؛ بهجت، احکام و استفتاآت پزشکى، ص۳۰، س۴ و ۸؛ امام، استفتاآت، ج۳،
نظر، س۴۲؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س۹۳۳ و ۹۶۶؛ صافى، هدایة العباد، ج۲،
(النکاح)، م۲۲ و دفتر: وحید.
[۳۵۲]. تبریزى، صراط النجاة،
ج۵، س۱۰۲۳ و ۱۰۲۴ و استفتاآت، س۱۵۴۵؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج۳، النکاح،
م۲۱ و sistani.org پزشکى،
س۱ و ۵.
[۳۵۳]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۵۴]. امام، استفتاآت، ج۳،
صفحه ۲۷۶، س ۷۰ و ۷۱؛ بهجت، استفتاآت،قسمت احکام ازدواج و خانواده، لمس و
تماس بدنی، س ۷۶۱؛ مکارم، استفتاآت، ج ۳، س ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹؛ و دفتر همه.
[۳۵۵]. مکارم، استفتاآت، ج۳، س
۱۴۰۴؛ دفتر همه مراجع
[۳۵۶]. خامنهای،
اجوبة الاستفتائات، س ۱۳۰۱؛ فاضل، استفتاآت، ج ۲ ،س ۱۲۷۴؛ مکارم، استفتاآت،
ج ۱، س۱۵۶۳؛ سیستانی،سایت، سوالها و جوابها، قسمت پزشکی و دفتر مراجع.
[۳۵۷]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، جراحی زیبایی؛ فاضل، استفتاآت، ج۲، س ۱۲۷۴؛ مکارم،
استفتاآت، ج۱، س ۱۵۶۳؛ نوری، استفتاآت، ج ۱، س ۹۷۱؛ سیستانی، سایت، سوالها
و جوابها، بخش زینت و عمل جراحی و دفتر مراجع.
[۳۵۸]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۲۷۹و ۱۲۸۰؛ مکارم، احکام
ویژه، م ۱۱۰و احکام پزشکی، س ۲۶۸و۲۶۹؛ نوری، استفتاآت، ج۱،س ۹۶۳و ج۲، س۹۲۵؛
صافی، سایت؛ سیستانی، سایت ودفتر مراجع.
[۳۵۹]. دفتر همه مراجع.
[۳۶۰]. دفتر همه مراجع.
[۳۶۱]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ مکارم، استفتاآت ج۱، س
۱۵۵۶و۱۵۵۸ و ج ۳، ۱۴۲۶ و ۱۴۲۷ ؛ دفتر مراجع.
[۳۶۲]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت احکام پزشکی ؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۶۳]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت احکام پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج۳، س ۱۴۸۶؛ و
دفتر همه مراجع.
[۳۶۴]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ نوری، استفتاآت، ج ۱، س ۹۵۰؛
مکارم، استفتاآت، ج۳، س ۱۴۱۰، دفتر: همه مراجع.
[۳۶۵]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۶۶]. دفتر همه مراجع.
[۳۶۷]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ مکارم، احکام پزشکی، س ۶۶ و ۶۹ و
استفتاآت، ج۲، س ۱۷۹۵؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۶۸]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت احکام پزشکی؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۶۹]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی.
[۳۷۰]. فاضل، استفتاآت، ج ۲، س
۱۲۶۴؛ مکارم، استفتاآت ج ۳، س ۱۳۷۵.
[۳۷۱]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ بهجت، استفتاآت، قسمت پزشکی، س
۵۳۰ و ۵۳۵ ؛ فاضل، استفتاآت، ج ۱، س ۲۰۴۱؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۳۹۳.
[۳۷۲]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۲۹ و
دفتر همه مراجع.
[۳۷۳]. مکارم، استفتاآت، ج ۲،
س ۱۷۱۳؛ نوری، استفتاآت،ج ۱، س ۹۴۱ و دفتر همه مراجع.
[۳۷۴]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۲۸ و
احکام پزشکی، س ۴۲۲؛ و دفتر مراجع.
[۳۷۵]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۰۴۰؛ مکارم،
استفتاآت، ج۱،س ۱۴۲۶؛ بهجت، جامع المسائل، کتاب اجاره، فصل سوم، م ۵؛ و
دفتر همه مراجع.
[۳۷۶]. خامنهای
،سایت،استفتاآت جدید، قسمت پزشکی؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۰۵۵؛ مکارم،
احکام پزشکی، س ۷۴؛ بهجت، استفتاآت، پزشکی، س ۵۲۳ و دفتر همه مراجع.
[۳۷۷]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید؛ و دفتر همه مراجع.
[۳۷۸]. بهجت، احکام پزشکى، ص
۴۶ ؛ فاضل، جامع المسائل، ج۱، س ۲۱۴۲؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۱۲۸۰ و ۱۳۱۲؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۷۱ ؛ نورى، استفتاآت،۲، س ۸۹۳؛
سیستانى، توضیح المسائل، احکام تشریح، م ۵۷ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۹۳.
[۳۷۹]. تحریرالوسیله، ج ۲، ص
۶۲۴، احکام التشریح، م ۳ ؛ امام، توضیح المسائل، م ۲۸۸۰.
[۳۸۰]. استفتاآت، س ۲۰۶۲ و
۲۰۶۸.
[۳۸۱]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت تشریح میت.
[۳۸۲]. تبریزی، استفتاآت، قسمت
پیوند زدن و کالبد شکافی، س ۲۰۹۸ و ۲۰۹۹.
[۳۸۳]. فاضل، استفتاآت، ج۱، س
۲۱۳۵ و ۲۱۲۷.
[۳۸۴]. سیستانی، توصیح
المسائل، م ۲۸۵۳ و ۲۸۵۵ و سایت.
[۳۸۵]. نوری،استفتاآت، ج۱، س
۹۷۵ و ۹۹۵.
[۳۸۶]. مکارم، استفتاآت، ج ۳،
س ۱۴۲۹ و احکام پزشکی، س ۲۸۶.
[۳۸۷]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت تشریح میت؛ بهجت، استفتاآت، قسمت جراحی، تشریح و
پیوند، س ۱۱۷۵؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س ۱۴۷۲؛ امام، استفتاآت، ج۲، مکاسب
محرمه، تشریح، ترقیع و تلقیح، س ۱۱۶ و ۱۱۹؛ تبریزی، استفتاآت، س ۲۱۰۸؛
فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۱۴۶.
[۳۸۸]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، ؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۱۵۲ و دفتر مراجع.
[۳۸۹]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۳۱۱و ۱۳۱۸ و سایت، استفتاآت
جدید، س ۱۰۰۶؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۱۰۰؛ و دفتر مراجع.
[۳۹۰]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ تبریزی، استفتاآت، س ۲۰۸۰ و ۲۰۸۲؛ بهجت،
استفتاآت، قسمت امور پس از مرگ، س ۱۱۹۳؛ و دفتر مراجع.
[۳۹۱]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۵۶۶ و احکام ویژه (۶۰۰ مساله) م ۱۱۱ و ۱۱۲.
[۳۹۲]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۴۲ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۲۴؛ تبریزى، استفتاآت، س۲۰۷۱ و
۲۰۵۸ و دفتر، امام.
[۳۹۳]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۹۱.
[۳۹۴]. نورى، استفتاآت، ج ۱، س
۹۹۵.
[۳۹۵]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۵۶.
[۳۹۶]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۵؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۹۴؛ سیستانى، توضیح المسائل،
احکام پیوند، م ۵۹؛ تبریزی، استفتاآت جدید، ج ۱، س ۲۰۷۳.
[۳۹۷]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۹۲.
[۳۹۸]. استفتاآت جدید، ج ۱، ص
۴۷۱، س ۲۰۶۶.
[۳۹۹]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۲۸؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۲۴.
[۴۰۰]. نورى، استفتاآت، ج ۱، س
۹۹۹.
[۴۰۱]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۴۲ و ۱۴۴۳.
[۴۰۲]. بهجت، توضیح المسائل،
متفرقه، م ۲۴؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، التشریح، م ۵؛ سیستانى، توضیح
المسائل، احکام پیوند، م ۶۰.
[۴۰۳]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۳۰.
[۴۰۴]. احکام پزشکی، ص ۱۰، س
۲۸۲.
[۴۰۵]. استفتاآت، ج ۱، س ۹۹۹.
[۴۰۶]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۶؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م ۶۴؛ وحید، توضیحالمسائل،
م۲۸۹۷؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۶۱؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م۲۴؛
فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س۲۱۲۷؛ تبریزى، استفتاآت، س ۲۰۶۴؛ نورى،
استفتاآت، ج ۱، س۹۹۷.
[۴۰۷]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۲۶ و دفتر همه مراجع.
[۴۰۸]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۹۲؛ نورى، استفتاآت، ج ۱، س ۹۹۲؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۴۲ و ۱۴۴۳.
[۴۰۹]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۵؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م ۶۱؛ وحید، توضیحالمسائل،
م ۲۸۹۴.
[۴۱۰]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۲۷؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۲۴.
[۴۱۱]. تبریزى، استفتاآت، س
۲۰۸۳.
[۴۱۲]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۵؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۱۲۸؛ نورى، استفتاآت، ج ۱،
س۹۹۲؛ مکارم، استفتاآت، ج ۲، س ۱۷۴۱؛ تبریزى، استفتاآت، س ۲۰۷۲ و دفتر وحید
و سیستانى.
[۴۱۳]. اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۸۷.
[۴۱۴]. دفتر.
[۴۱۵]. استفتاآت،ج
۱، س ۹۹۸ و ۹۹۹.
[۴۱۶]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۵ و ۷؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۸۸؛ نورى، استفتاآت، ج۱، س ۹۹۲ و ۹۹۵؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام
پیوند، م ۵۸ و ۶۱ ؛ تبریزى، استفتاآت، س ۲۰۷۵؛ وحید، توضیح المسائل، م۲۸۹۴
؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، ص ۵۷۷ و دفتر بهجت.
[۴۱۷]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۴۳ و دفتر مکارم ؛ احکام پزشکی، ص ۱۳۳، س ۳۳۶.
[۴۱۸]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۳۵.
[۴۱۹]. استفتاآت، ج ۱، ص ۹۹۲.
[۴۲۰]. استفتاآت، ج ۲، ص ۴۴، س
۱۲۰ و ۱۲۱.
[۴۲۱]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۹۰.
[۴۲۲]. بهجت، توضیح المسائل،
متفرقه، م ۲۴.
[۴۲۳]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۲۱۳۰.
[۴۲۴]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۴۸.
[۴۲۵]. سیستانى، توضیح
المسائل، احکام پیوند، م ۶۴؛ نورى، استفتاآت، ج ۱، س ۹۹۷؛ وحید، توضیح
المسائل، م ۲۸۹۵.
[۴۲۶]. تبریزى، صراط النجاة، ج
۵، س ۱۰۰۰ و ۱۰۰۱.
[۴۲۷]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، م ۶؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م ۵۹؛ وحید، توضیح
المسائل، م۲۸۹۴؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۹۰۲ و دفتر بهجت و فاضل، مکارم،
خامنه اى و تبریزى.
[۴۲۸]. العروة الوثقى، فصل فى
غسل المیت و فصل فى تغسیل المیت.
[۴۲۹]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۲۵۶ و دفتر: همه مراجع.
[۴۳۰]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۳۱.
[۴۳۱]. امام، فاضل، نورى،
تعلیقات على العروة، فى غسل المیت، م ۲۰؛ بهجت، وسیله النجاة، ج ۱، م ۳۲۵؛
تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۱، م ۳۳۳؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۳۳۳؛
دفتر: خامنه اى.
[۴۳۲]. مکارم، تعلیقات على
العروة، فى غسل المیت، م ۲۰.
[۴۳۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۲۹؛ نورى، توضیح المسائل، م ۵۳۰؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۲۲۹ و ۲۵۲.
[۴۳۴]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۲۹.
[۴۳۵]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۲۹ و وحید، توضیح المسائل، م ۵۳۵.
[۴۳۶]. العروة الوثقى، فصل فى
غسل المیت؛ خامنهای، سایت، استفتاآت جدید، قسمت
غسل مس میت.
[۴۳۷]. دفتر همه مراجع.
[۴۳۸]. بهجت، استفتاآت، غسل
میت، س ۱۲۸۲؛ مکارم، احکام ویژه (۶۰۰ مساله) م ۱۱۱؛ سیستانی، توضیح
المسائل، م ۲۸۵۶؛ فاضل، استفتاآت، ج۲، س ۲۰۱؛ و دفتر همه مراجع.
[۴۳۹]. العروة الوثقى، فصل فى
غسل المیت.
[۴۴۰]. العروة الوثقى، فصل فى
غسل المیت.
[۴۴۱] . العروة الوثقى، فصل فى
غسل المیت و توضیح المسائل مراجع، م ۵۲۱ و ۵۲۲ .
[۴۴۲]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۲۴ و وحید، توضیح المسائل، م ۵۳۰.
[۴۴۳]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۲۴ و وحید، توضیح المسائل، م ۵۳۰.
[۴۴۴]. مکارم، توضیح المسائل،
م ۵۰۰.
[۴۴۵]. سیستانی، توضیح
المسائل، م ۵۱۳.
[۴۴۶]. امام، استفتاآت، ج۳،
سوالات متفرقه، انتقال خون، س ۱۶۶؛ خامنهای، سایت،
استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج۲، س ۱۷۸۹؛ نوری، استفتاآت،
ج۱، س ۹۶۹؛ و دفتر همه مراجع.
[۴۴۷]. امام، استفتاآت، ج۳،
سوالات متفرقه، انتقال خون، س ۱۶۶؛ خامنهای، سایت،
استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج۲، س ۱۷۸۹؛ نوری، استفتاآت،
ج۱، س ۹۶۹؛ و دفتر همه مراجع.
[۴۴۸]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التشریح، بعد از م ۷؛ نورى، استفتاآت، ج ۱، س ۱۰۰۵؛ خامنهای،سایت
استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م ۱۵؛ سیستانى،
توضیح المسائل، احکام پیوند، م۶۳؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۹۶ و دفتر
فاضل، مکارم.
[۴۴۹]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۷۱ و ۱۲۷۷؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، التلقیح، م ۱؛ تبریزى، صراط
النجاة، ج ۵، س ۱۰۱۳؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۱۰۳ و ۲۱۰۴؛ وحید، توضیح
المسائل، م ۲۹۰۰؛ سیستانى، توضیح المسائل، تلقیح مصنوعى، م ۶۹؛ صافى، جامع
الاحکام، ج ۲، س ۱۳۹۲؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۹۰۳ و ج ۱، ۹۸۵؛ مکارم،
استفتاآت، ج ۲، س ۱۷۵۷ و دفتر بهجت.
[۴۵۰]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۷۹۰؛ امام، استفتاآت، ج ۱، غسل جنابت، س ۹۶ ؛ بهجت، استفتاآت، احکام غسل
جنابت، س ۸۴۴ و ۸۴۵ و دفتر: همه.
[۴۵۱]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۷۷ - ۱۲۷۱؛ سیستانی، جزوه احکام پزشکی جامعة الزهرا، ص ۱۷.
[۴۵۲]. استفتاآت جامعة الزهرا،
جزوه احکام پزشکی، ص ۲۲.
[۴۵۳]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التلقیح، م ۲؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۹۰۰؛ سیستانى، توضیح المسائل،
تلقیح مصنوعى، م ۶۹؛ مکارم، استفتاآت، ج ۲، س ۱۷۵۵؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س
۹۱۱ - ۹۰۶؛ دفتر بهجت.
[۴۵۴]. تبریزی، استفتاآت جدید،
ج ۱، ص ۴۷۶، س ۲۰۹۶.
[۴۵۵]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، التلقیح، م ۲؛ تبریزى، استفتاآت، س ۲۰۹۴؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س
۲۱۰۵ و وحید، توضیح المسائل، م ۲۸۹۸؛ سیستانى، توضیح المسائل، م ۲۸۶۰ و
۲۸۶۱؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۳۹۱؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۹۰۸؛
مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۵۲۷ و بهجت، استفتاآت پزشکى، ص ۳۵.
[۴۵۶]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۷۷ - ۱۲۷۱.
[۴۵۷]. خامنهای،
اجوبةالاستفتاآت، س ۱۳۱۵ و دفتر همه مراجع.
[۴۵۸]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، احکام پزشکی؛ بهجت، استفتاآت،
احکام پزشکی؛ تبریزی، استفتاآت، س ۱۵۶۸؛ مکارم،
استفتاآت ج ۲، س ۱۷۹۲؛ نوری،استفتائات، ج۱،س ۹۵۹.
[۴۵۹]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت آموزش پزشکی؛ مکارم،
استفتاآت، ج۳، س ۱۳۶۲ و ۱۳۶۳ و ۱۳۶۵ و دفتر همه
مراجع.
[۴۶۰]. بهجت، استفتاآت
پزشکى، سقط جنین، ص ۴۳؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۶۳؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۴۹۸؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۷۵۲؛
صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۴۰۸؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۸۷۶؛ تبریزى،
استفتاآت، س ۲۰۹۹؛ امام، استفتاآت، ج ۳، سقط جنین، س۱۲؛ دفتر: وحید.
[۴۶۱]. سیستانى، سایت، سقط
جنین؛ بهجت، استفتاآت پزشکى، سقط جنین، ص ۴۳؛ صافى، جامع الاحکام، ج۲، س
۱۴۱۰؛ دفتر: نورى.
[۴۶۲]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۸۷
[۴۶۳]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۱۷۷۱
[۴۶۴]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۶۱ و ۱۲۶۴ .
[۴۶۵]. جزوه دیات و سقط جنین
جامعه الزهرا، ص ۱۲ و ۱۴.
[۴۶۶]. استفتاآت جامعه الزهرا،
جزوه دیات و سقط جنین، ص ۱۲.
[۴۶۷]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۱۷۵۶؛ نورى، استفتاآت، ج ۲، س ۸۷۸؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س۱۵۰۰؛
بهجت، استفتاآت پزشکى، سقط جنین، ص ۴۴؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۴۱۰ و
دفتر امام، سیستانى، وحید، تبریزى و خامنه اى.
[۴۶۸]. امام، استفتاآت، ج ۳،
سقط جنین، س ۱۸؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س
۱۲۶۰؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۲، ۱۴۰۸و دفتر: همه.
[۴۶۹]. امام، استفتاآت،ج
۳، ص ۲۹۱؛ خامنهای، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۶۱.
[۴۷۰]. جزوه دیات و سقط جنین
جامعة الزهرا، ص ۱۳.
[۴۷۱]. جزوه دیات و سقط جنین
جامة الزهرا، ص ۱۳.
[۴۷۲]. استفتاآت، ج ۲، س ۸۷۷ و
۸۸۱.
[۴۷۳]. مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۹۶؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۷۵۲ و ۱۷۵۳ سیستانى، توضیح المسائل، م
احکام کنترل جمعیت، م ۷۳
[۴۷۴]. تبریزى، استفتاآت، س
۲۰۹۸
[۴۷۵]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۶۶و ۱۲۶۷؛ بهجت، استفتاآت پزشکى، سقط جنین، ص ۴۲ و دفتر: همه.
[۴۷۶]. تبریزى، صراط النجاة، ج
۹، س ۹۲۷.
[۴۷۷]. فاضل، جامع المسائل، ج
۱، س ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵.
[۴۷۸]. مکارم، استفتاآت، ج ۲،
س۱۶۵۷ و۱۶۵۹ و ج ۱، ۱۴۹۸.
[۴۷۹]. توضیح المسائل مراجع،
مسئله ۲۴۵۳؛ جزوه دیات و سقط جنین جامعة الزهرا، ص ۹، رساله جدید، م۲۸۶۸.
[۴۸۰]. صافى، توضیح المسائل
مراجع، م ۲۴۵۳ ؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۷۷۰ ؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱،
س ۱۴۹۸؛ سیستانى، سایت، سقط و دفتر: همه.
[۴۸۱]. دفتر: همه مراجع.
[۴۸۲]. استفتاآت، ج ۳، س ۱۲۸۸
و ۱۲۸۹ و ۱۲۹۱.
[۴۸۳]. جامع المسائل، ج ۱، ص
۵۱۵، س ۱۹۴۷.
[۴۸۴]. دفتر: همه.
[۴۸۵]. احکام بانوان، ص ۲۴۹، س
۹۴۴.
[۴۸۶]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، دیة الجنین، م ۵ ؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۲۶۷؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۳۸۶؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۳،
م ۹۷۴ ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۷۲۰ و دفتر: بهجت، صافى، نورى،
مکارم و فاضل.
[۴۸۷]. دفتر: همه.
[۴۸۸]. استفتا از دفتر.
[۴۸۹]. دفتر: همه.
[۴۹۰]. وحید، منهاج الصالحین،
ج ۳، م ۳۷۹؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۱۹۴۶؛ امام، تحریرالوسیله، ج ۲،
دیة الجنین و دفتر: همه.
[۴۹۱]. دفتر.
[۴۹۲]. امام، تحریر الوسیله، ج
۲، دیه جنین، م ۴؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، دیة الحمل، م ۳۸۵؛ فاضل،
جامع المسائل، ج ۱، س ۱۹۵۱؛ مکارم، استفتاآت، ج ۱، س ۱۳۴۳ و دفتر: همه.
[۴۹۳]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدیدو دفتر : همه مراجع.
[۴۹۴]. خامنهای،
سایت، استفتاآت جدید، قسمت احکام پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س ۱۴۸۱؛
فاضل، استفتاآت، ج۲، س ۱۲۸۱؛ و دفتر همه مراجع.
[۴۹۵]. خامنهای،
سایت، استفتائات جدید، مسائل متفرقه پزشکی؛ سیستانی، سایت، سوالها و
جوابها، بخش، حرف ش؛نوری، استفتاآت، ج ۲، س ۹۲۰.
[۴۹۶]. استفتاآت، ج ۲، س ۱۷۸۳
و ۱۷۸۴ و احکام ویژه، م ۱۰۷.
[۴۹۷]. توضیح المسائل مراجع، م
۸۸ و ۸۲۴ و ۲۵۸۷ ؛ خامنهای، سایت، استفتاآت جدید،
قسمت طهارت.
[۴۹۸] توضیح المسائل مراجع، م
۳۵۵؛ مکارم، احکام پزشکی، س ۵۲۵
[۴۹۹]. العروة الوثقى، کتاب
الاعتکاف، م ۴.
[۵۰۰]. دفتر همه مراجع.
[۵۰۱]. مکارم، استفتاآت، ج ۲،
س ۷۱۴؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۰۰۴؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۱۱۵۱؛ دفتر: بهجت، وحید، نورى، امام، تبریزى، سیستانى و فاضل.
[۵۰۲]. مکارم، استفتاآت، ج ۲،
س ۷۴۹؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۰۰۴؛ سیستانى، سایت، استمنا ش۱؛ فاضل،
جامع المسائل، ج ۱، س ۹۸۵؛ نورى، استفتاآت، ج ۱، س ۴۳۶؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س۱۴۰۴؛ دفتر امام، بهجت، وحید، تبریزى.
[۵۰۳]. امام، استفتاآت، ج ۲،
مکاسب محرمه، س ۱۰۴ و دفتر بهجت.
[۵۰۴]. خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۱۳۹۸ و دفتر: فاضل، نورى.
[۵۰۵]. دفتر وحید و تبریزى.
[۵۰۶]. دفتر صافى.
[۵۰۷]. دفتر.
[۵۰۸]. استفتاآت جدید، ج ۳، ص
۱۷۳، س ۴۹۷، توضیح المسائل، مسائل عمومی مورد ابتلا، م ۴۶.
[۵۰۹]. امام، استفتاآت، ج ۲،
مکاسب محرمه، س ۸۷؛ صافى، جامع الاحکام، ج ۲، س ۱۷۴۶؛ دفتر: همه.
[۵۱۰]. امام، استفتاآت، ج ۲،
مکاسب محرمه، س ۸۸؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۴۶؛ تبریزى، صراط
النجاة، ج ۲، س ۹۰۵؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت، س
۱۴۱۸؛ دفتر: وحید، نورى، صافى، بهجت، فاضل و مکارم.
[۵۱۱]. امام، استفتاآت، ج ۱،
لباس نمازگزار، س ۵۶؛ مکارم، استفتاآت، ج ۲، س ۱۶۳؛ خامنه اى، اجوبةالاستفتاآت،
س ۴۴۹.
[۵۱۲]. بهجت، وسیلة النجاة، ج
۱، م ۶۳۹؛ نورى، تعلیقات على العروه، لباس المصلى، م ۲۰؛ تبریزى، استفتاآت،
س ۲۱۹۵؛ سیستانى، سایت، زینت.
[۵۱۳]. صافى، هدایة العباد، ج
۱، م ۶۷۸.
[۵۱۴]. امام، استفتاآت، ج۲، ص
۲۲؛ فاضل، استفتاآت، ج۱، س ۲۲۲۱.
[۵۱۵]. خامنهای
،سایت،استفتاآت جدید، قسمت پزشکی؛ مکارم، استفتاآت، ج۱، س ۵۵۹ و ج۳، س
۱۴۱۲؛ نوری، استفتاآت، ج۱، س ۱۰۷۵؛ سیستانی، سایت و دفتر همه مراجع.
[۵۱۶]. توضیح المسائل مراجع، م
۵۳۳ و ۵۳۵ ؛ خامنهای ،سایت،استفتاآت جدید، قسمت
احکام محتضر.
نظرات