پرسشها و پاسخهای دانشجویی : دفتر هجدهم -
احکام نگاه و پوشش
نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها
معاونت
آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی
اداره
مشاوره و پاسخ
مراکز پخش:
مدیریت پخش دفتر نشر معارف:
قم، خیابان شهدا، کوچه 32، پلاک 3، تلفن و نمابر: 37740004
پاتوق کتاب قم (شعبه 1):
خیابان
شهدا، روبه روى دفتر مقام معظم رهبرى، تلفن 37735451
پاتوق کتاب قم (شعبه 2):
بلوار
جمهورى اسلامى، نهاد رهبرى در دانشگاه ها، تلفن 32904440
پاتوق کتاب تهران:
خیابان
انقلاب، چهار راه کالج، پ 715، تلفن 88911212
قم، مؤسسه
فرهنگى و اطلاع رسانى طلوع طاها، تلفن 37748345
نشانى
اینترنت:
www.ketabroom.ir - www.porseman.org - www.porsemani.ir
پست
الکترونیک:
info@ketabroom.ir -
info@porseman.org
|
فهرست موضوعات (برای
دسترسی سریع به متن روی موضوع مورد نظر کلیک کنید.)
دسترسی سریع به متن روی موضوع مورد نظر کلیک کنید.)
اهمیت حجاب
- فلسفه حجاب
- پوشش زن
- پوشش صورت
- حجاب و
نابالغ -
وجوب حجاب دختران -
اجبار در پوشش
- پوشش روی پا
- پوشش
زیبارویان -
پوشش مشکی -
برتری چادر
- پوشش نزد
فامیل -
پوشش نزد محارم -
حجاب توریست
ها -
حجاب در کشور غیرمسلمان -
غفلت از حجاب
- محل دید
نامحرم -
لباس روشن و نازک -
جوراب نازک
- لباس های
تنگ -
پوشش حج مو -
کلاه گیس
- کلاه گیس در
خارج کشور -
کلاه گیس بازیگران -
کفش صدادار
- لباس ابریشم -
کروات
- آستین کوتاه
- لباس
رنگارنگ مردان
قرآن و نگاه
نامحرم -
نگاه هاى حرام -
نگاه حرام
- نگاه هاى
حلال -
نگاه به پاى نامحرم -
نگاه از آینه
- نگاه به
زیبایى ها -
نگاه به مانتویى -
نگاه به مرد
- نگاه به
استاد -
نگاه به شاگردان -
نگاه خواستگارى
- نگاه هاى
خیابانى -
نگاه به نامزد -
نگاه ناخودآگاه
-
نگاه به
فامیل -
نگاه به محرم -
نگاه به همجنس
- نگاه به
بدحجاب -
نگاه به روستایى -
نگاه به زنان
اهل تسنن -
نگاه به مسلمانان خارجى -
نگاه به
غیرمسلمان - نگاه
به کهنسال -
نگاه پسر بچه -
نگاه به
زیورآلات -
نگاه به ورزشکاران -
نگاه به فیلم
ورزشى -
نگاه به دختر بچه -
نگاه به پسر
بچه -
نگاه به عورت بچه
عکس و فیلم
ناشناس -
نگاه خواستگارى به عکس -
عکس و فیلم
آشنا -
عکس از دنیا رفته -
عکس بازیگران
- نگاه به عکس
دختر -
عکس دوران کودکى -
فیلم هاى صدا و
سیما -
فیلم هاى وزارت ارشاد -
پخش زنده و غیرزنده -
تفاوت فیلم و عکس -
مشاهده نامحرم
در چت -
عکس و فیلم مبتذل -
عکس مبتذل غیرمسلمانان -
دفع افسد به فاسد -
عکس و فیلم
آموزشى -
فیلم آموزش جنسى -
فیلم تحریک
زناشویى -
نگاه متأهل به فیلم -
سانسور فیلم
مبتذل -
ارضاى شهوت با فیلم -
برنامه هاى ماهواره اى -
آنتن ماهواره
- ظهور عکس
توسط مرد -
فیلم بردارى مجالس -
استفاده از اینترنت -
شغل کافى نت
گفت وگوى علمى
با نامحرم -
گفت وگو به قصد ازدواج -
چت با جنس
مخالف -
چت با غیرمسلمان -
داستان هاى شهوانى -
گفت وگو با نامحرم -
سلام کردن به
نامحرم -
نامه نگارى با نامحرم -
گفت وگوى
تلفنى -
شوخى با نامحرم -
شوخى با محارم
-
تقلید صدا
اختلاط دانشجویان
-
جشن مختلط
-
شرکت در تشکل مذهبى
-
اردوى دختر و پسر -
نشستن بر سر یک سفره -
حضور بانوان در ادارات
- خلوت زن و مرد -
ارتباط شغلى -
تدریس خصوصى -
نمایش و بازیگرى -
دوست داشتن جنس مخالف -
عشق به
شخصیت هاى معنوى -
تماس در تاکسى و بازار -
تماس جنسى با نامحرم -
دست دادن با
نامحرم -
دست دادن با پیرزن -
دست دادن با محارم -
دست دادن با غیرمسلمان -
دست
دادن با دختر -
بوسیدن دختر ممیز -
بوسیدن محارم -
پرستار نامحرم -
تزریقات -
دندان
پزشک نامحرم -
متخصص نامحرم -
نجات نامحرم -
مربى نامحرم
عطر زن -
بوى خوش نرم
کننده ها - آرایش چهره -
آرایش دختران
-
برداشتن ابرو
- رنگ ابرو -
سرمه چشم -
گریم
- شک در زینت -
حلقه ازدواج -
لنز آرایشى
نماز و نامحرم -
نماز با
چادر بدن نما -
نماز با مانتو
-
زیور آلات و نماز -
پرده در نمازخانه
لباس زنانه و مردانه -
لباس مشترک زن و مرد -
لباس
تئاتر -
لباس شهرت -
لباس زیر
- لباس موقت -
فروش لباس زنانه
طلاى مردان -
طلاى زرد -
طلاى سفید -
طلاى مشکوک -
طلاى مخلوط - پلاتین
- دندان طلا
- حلقه طلا
- مدال طلا
- فروش طلاى مردانه
تعریف لباس شهرت -
زینت
زن -
ریبه و تلذذ -
مفهوم ضرورت -
سن تمییز
مقدمه
«پرسش گرى»
از آغاز آفرینش انسان، رخ نمایى کرده، بر بال سبز خود، فرشتگان را فرانشانده، بر
برگ زرد خود، شیطان را فرونشانده و در این میان، مقام آدمیت را نشان داده است.
آفتاب کوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن اَحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ اَحسَنَ السؤال».
هم سؤال از علم
خیزد هم جوابmso-bidi-language:ar-sa">
همچنان
که خار و گُل از خاک و آبآرى،
هر که سؤال هایش آسمانى است، دانش و بینش، پاسخش خواهد بود. پویایى و پایایى
«جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسش هاى حقیقت طلبانه و پاسخ هاى خِردورزانه است.
از افتخارات
ایران اسلامى، آن است که از سویى، سرشار از جوانانى پاک دل، کمال خواه و پرسش گر
مى باشد و از دیگر سوى، از مکتبى غنى برخوردار است که معارف بلند آن، گوارا نوش
دل هاى عطشناک پرسش گر و دانش جوست.
اداره مشاوره و پاسخ معاونت آموزشی و پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی نهاد،
محفل انسى فراهم آورده است، تا «ابر رحمت» پرسش ها را به «زمین اجابت» پذیرا باشد و
نهال سبز دانش را بارور سازد. ما اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و بالنده
ایران پرگهرمان باشیم، به خود خواهیم بالید.
شایان ذکر
است در راستاى ترویج فرهنگ دینى، اداره
مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، تاکنون بیش از
سیصد هزار پرسش دانشجویى را در موضوعات مختلف اندیشه دینى، مشاوره،
احکام و... پاسخ داده است.
این اداره
داراى گروه
هاى علمى و تخصصى، به شرح زیر است:
ـ قرآن و حدیث؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ احکام؛ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ فلسفه، کلام و دین پژوهى؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ حقوق و فلسفه احکام؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ اخلاق و عرفان؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ تربیتى و روان شناسى؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ اندیشه سیاسى؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ فرهنگى و اجتماعى؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ تاریخ و سیره؛mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
layout-grid-mode:line">ـ ادیان و مذاهب.mso-bidi-language:ar-sa;layout-grid-mode:line">
آنچه پیش رو
دارید، بخشى از پرسش هاى احکامِ داراى فراوانى در میان قشر جوان و دانشگاهیان است
که از سوى محقق ارجمند حجه الاسلام
سیدمجتبى حسینى(زیدعزّه) پاسخ داده شده است و توسط
حجج اسلام سیدمحمدتقى محمدى و على گرجى
با اضافات و ارزیابى مجدد ویرایش جدید شده است.
ویژگى هاى
این مجموعه و شیوه تنظیم آن در چند نکته ذیل بیان مى شود:
الف. پاسخ
پرسش ها همراه با مآخذ و مستندات آن آورده شده است.
ب. پاسخ هاى
هم مضمون، با عبارت یکسان و روان تحریرشده است ؛ از این رو بیشتر پاسخ ها اقتباسى
است.
ج. جهت
اتقان و اطمینان بیشتر، علاوه بر مستندسازى پاسخ ها، از دفاتر مراجع بزرگوار نیز
استفتا شده است.
د. در تنظیم
کتاب، نظر حضرت امام خمینى قدس سره به عنوان اولین فتوا آمده و فتاواى دیگر مراجع
بزرگوار - که نامشان به ترتیب حروف الفبایى در ذیل مى آید - پس از آن ذکر گردیده
است:
1. حضرت آیه اللّه حاج شیخ محمدتقى بهجت
(قدس سرّه)
2. حضرت آیه اللّه حاج شیخ میرزا جواد تبریزى
(قدس سرّه)
3. حضرت آیه اللّه حاج سید على حسینى خامنه اى
(دام ظله العالى)
4. حضرت آیه اللّه حاج سید على حسینى سیستانى
(دام ظله العالى)
5. حضرت آیه اللّه حاج شیخ لطف اللّه صافى گلپایگانى
(دام ظله العالى)
6.
حضرت آیه اللّه حاج شیخ محمد فاضل لنکرانى (قدس سرّه)
7. حضرت آیه اللّه حاج شیخ حسین نورى همدانى
(دام ظله العالى)
8. حضرت آیه اللّه حاج شیخ ناصر مکارم شیرازى
(دام ظله العالى)
9. حضرت آیه اللّه حاج شیخ حسین وحید خراسانى
(دام ظله العالى)
گفتنى است
که در متن کتاب تنها به ذکر اسامى مراجع بزرگوار به اختصار اکتفا شده است، لذا از
ساحت آن بزرگواران پوزش مى طلبیم و از درگاه خداوند متعال براى ایشان، دوام عزت و
سلامتى مسألت داریم.
برآنیم با
توفیق خداوند، به تدریج ادامه این مجموعه را تقدیم شما خوبان کنیم. پیشنهادها و
انتقادهاى سازنده شما، راهنماى ما در ارائه شایسته و پربارِ مجموعه هایى از این دست
خواهد بود.
در پایان از
تلاش هاى مخلصانه مؤلف محترم و مجموعه همکاران اداره مشاوره و پاسخ، به خصوص
حجج اسلام سیدمحمد تقى علوى و صالح قنادى(زیدعزّهما) که در بازخوانى و
آماده سازى این اثر تلاش کرده اند، تشکر و قدردانى مى شود و دوام توفیقات این
عزیزان را در جهت خدمت بیشتر به مکتب اهل بیت علیهم السلام و ارتقاى فرهنگ دینى
جامعه - به ویژه دانشگاهیان - از خداوند متعال مسألت داریم.
معاونت آموزشی و
پژوهشی استادان و دروس معارف اسلامی نهاد
درباره حجاب و دلیل وجوب آن توضیح دهید.
«وَ
لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ
عَلى جُیُوبِهِنَّ»[1]
«و زینت
خود را جز آن مقدار که نمایان است، آشکار نکنند و [اطراف] روسرىهاى
خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]».
«حجاب»،
در لغت به معناى پرده، حاجب و پنهان کردن است و در اصطلاح «پنهان کردن زن خود را از
دید مرد بیگانه است». آنچه دین اسلام بر زنان لازم دانسته، همان پوشش است که در
متون دینى و در کلام فقیهان، از آن به ستر، پوشش، ساتر و پوشاننده تعبیر شده است.
حجاب و
پوشش پیش از اسلام، در میان برخى از ملّتها - از جمله
ایران باستان و قوم یهود و شاید در هند - مطرح و از آنچه که در قانون اسلام آمده،
سختتر بوده است.[2]
این دستور در دین اسلام، حدود سالهاى
چهارم و پنجم تشریع گردیده است.[3]
حجاب،
یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مىآید و شیعه و سنى بر
آن، اتفاق نظر دارن. خداوند متعال در این باره سه آیه[4]
در شهر مدینه، نازل کرده و در دو مورد آن[5]،
به مسئله پوشش بانوان اشاره کرده است.[6]
علاوه بر این، احادیث بسیارى درباره اهمیت و چگونگى حجاب نقل شده است.
حضرت على(علیه
السلام) میفرماید:
«پوشیدگى زن به حالش، بهتر است و زیبایىاش را پایدارتر مىسازد».[7]
در مورد فلسفه حجاب، حدود، کیفیت و رنگ پوشش بانوان توضیح دهید.
تردیدى
نیست که حجاب و پوشش زن یکى از احکام ضرورى اسلام به شمار مىرود.
قرآن مجید درباره این امر مهم مىفرماید:
«یا
أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوْمِنِینَ
یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا
یُوْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیم»[8]
«اى
پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها
(روسرىهاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند. این کار براى
اینکه [از کنیزان و آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است و
خداوند همواره غفور و رحیم است».
پوشش
سابقهاى به اندازه حیات بشریت دارد و غیر از پیروان یکى از
مکاتب که بر لزوم برهنه زیستى پاى مىفشارد همه جامعه بشریت
به نوعى رعایت مىکنند.[9]
درباره
اهمیت و فلسفه «حجاب»، اشاره به چند نکته بسیار حائز اهمیت است:
1. کاهش
خطا و خطر؛ مصونیت زن در برابر طمعورزى هوس بازان از ثمرات
آشکار رعایت حجاب است.
2. حفظ
احترام؛ اگر چه رعایت حجاب، از یک سو به مردان کمک مىکند
که به طور ناخواسته، و خارج از چارچوبها، عواطف و احساسات
خود را هزینه نکنند. اما بیش از آن به خانمها کمک مىکند
که به طور ناخواسته و خارج از چارچوبها، وسیله لذت انگارى
قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشهدار نگردد.
3. نشاط
و رغبت؛ احکام الهى بیش از آنکه به محدودیت لذتها بیانجامد
به ماندگارى لذتها و پایدارى نشاط و خوشىها
مىانجامد ازاین رو اگر چه حجاب از یک سو براى خانمها
محدودیت است و موجب خستگى و زحمت مىباشد اما از سوى دیگر
اوج احساسات را سالم نگه مىدارد و عاطفهها
و محبتها را در کانون گرم خانواده متمرکز مىسازد
و زن و مرد را از بىتفاوتى نسبت به همدیگر در نظام خانواده
نجات مىدهد و این بحرانى است که هم اکنون دامنگیر
جوامع غربى شده است، به طورى که در هنگامه برپایى کانون خانواده که بر اساس عشق و
محبت باید تحکیم شود و مهمترین ابزار آن میل جنسى نسبت به
یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانوادهها
را متزلزل ساخته است، بلکه عشق و عاطفه آن دو، در سالهاى
قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در میان افراد متعدد پخش شده است و تمرکز خود را از
دست داده است.
ازاین رو
«حجاب و پوشش زن»، داراى مشخصهها و ویژگىهایى
است که بعضى از آنها اشاره مىشود:
یک.
حدود و میزان پوشش: هر اندازه بدن زن پوشیدهتر باشد،
نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظارهگر ایفا مىکند.
اگر نگاههاى آلوده را «تیرهاى زهرآلود شیطان» همچنان که در
روایات آمده است[10]
بدانیم پوشش زن همانند قوسى است که تیرها را کمانه مىکند
و از اصابت آنها به هدف بازمىدارد. هر اندازه حجاب کمتر
رعایت شود، تیرهاى شیطانى بیشتر متوجه او مىگردد و از آن
آسیب مىبیند. با توجه به این امر، چادر حجاب برتر است؛
زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئنترین مصونیت
ر ا به همراه دارد.
دو.
کیفیت پوشش: پوشندگى لباس و کیفیت دوخت، بخش مهمى از حجاب را تشکیل مىدهد.
لباسهاى نازک و تنگ و بدن نما، آماج پیکان مسموم شیطان و
موجب خیره شدن چشمهاى هرزه و آلوده است!! در مقابل لباسهاى
مناسب و کاملاً پوشیده، مانع این نگاههاى هوسآلود
است.
سه.
رنگها:
برخى از رنگها دیدگان را خیره مىسازد
و باعث جلب توجه مىشود و علماى دین هر چند نسبت به اصل رنگ
لباسها، تأکید چندانى ندارند؛ ولى بر این مسئله پاى مىفشارند
که لباس نباید موجب جلب توجه شود و عواقب سوئى داشته باشد. ازاین رو در طول تاریخ،
زنان مسلمان به میل خود، لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و بدین وسیله احساس امنیت
و مصونیت بیشترى مىکر دند.
این سنت حسنه، مورد نظر و پذیرش پیامبر و امامان(علیهم
السلام) نیز قرار گرفت. گفتنى است
که عبا و چادر مشکى جزء لباسهاى
مکروه به شمار نمىرود و از
آن مستثنا شده است.
چهار.
شیوه گفتوگو و حرکت: حفظ وقار و متانت، همان
نقشى را دارد که پوشش زن ایفا مىکند و عدم رعایت آن، عواقب
شومى در پى دارد. قرآن مجید یکى از صفات خوب زنان مؤمن را - که در رفتار دختران
شعیب جلوهگر است - حیا و وقار مىداند.[11]
باید
دانست که پیدایش فحشا و فرزندان نامشروع، افزایش طلاق و از هم گسیختگى زندگى
زناشویى و ناآرامى درونى و هیجان جنسى مستمر برخاسته از برهنگى و عشوهگرى
زنان، همه آثار شوم بىحجابى و بىبندوبارى
است و این حجاب است که مىتواند به خوبى مصونیتبخش
باشد.
برخى به
نادرستى ادّعا مىکنند: حجاب به معناى مقابله با برهنگى را
قبول داریم؛ ولى در هیج جاى قرآن از پوشش مو سخن به میان نیامده است!!
در پاسخ
گفتنى است که؛ زنان حتّى قبل از نزول آیه حجاب موهاى خود را مىپوشاندند
و مشکل تنها آشکار بودن گردن، گوش، زیر گلو و گردن آنان بود.
همانطور
که مفسران بزرگ (مانند شیخ طوسى و طبرسى) فرمودهاند، در
گذشته دو نوع روسرى براى زنان معمول بود: روسرىهاى کوچک که
آنها را «خِمار» یا «مقنعه» مىنامیدند و معمولاً در خانه
از آن استفاده مىکردند و روسرىهاى
بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار مىآمد. زنان با این
روسرى بزرگ - که جلباب خوانده مىشد و از «مقنعه» بزرگتر
و از «ردا» کوچکتر است و به چادر امروزین شباهت داشت - مو
و تمام بدن خود را مىپوشاندند.[12]
نزدیک
ساختن جلباب «یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ»
کنایه از پوشیدن سر و روى خود با آن است؛[13]
یعنى، چنان نباشد
که چادر یا روپوشهاى
بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتى و رسمى داشته باشد و همه پیکرشان را نپوشاند و از
مصادیق «کاسیات عاریات»[14]
شمرده شوند! قرآن فرمان مىدهد:
بانوان با مراقبت، جامه را بر خود گیرند و آن را رها نکنند، تا نشان دهند اهل عفاف
و وقار به شمار مىآیند. از پایان آیه بر مىآید
که پوشش مطلوب آن است که خود به خود دورباش ایجاد مىکند و
هوسبازان را ناامید مىسازد.
بنابراین، وظیفه پوشش اسلامى بانوان به معناى حبس و زندانى کردن و قرار دادن آنان
پشت پرده و در نتیجه عدم مشارکت این گروه، در فعالیتهاى
اجتماعى نیست. این وظیفه بدان معنا است که زن در معاشرت با مردان، بدنش را بپوشاند
و به جلوه گرى و خودنمایى نپردازد و مشارکتش در فعالیتها،
بر اصول انسانى و اسلامى استوار باشد.
پوشش بدن براى زنان باید چگونه باشد؟
همه
مراجع (به جز صافى): زن باید تمام بدن و موى خود را [به جز گردى صورت و دستها
تا مچ] در برابر مرد نامحرم بپوشاند.[15]
آیتالله
صافى: زن باید تمام بدن و موى خود را در برابر نامحرم بپوشاند و بنابر احتیاط واجب،
باید دست و صورت را نیز بپوشاند.[16]
آیا زیر چانه نیز باید از نامحرم پوشانده شود؟
همه
مراجع (به جز سیستانى): آرى، زیر چانه جزء گردى چهره نیست و باید در برابر نامحرم
پوشانده شود.[17]
آیتالله
سیستانى: آن قسمت از چانه و زیر چانه که در هنگام پوشیدن مقنعه بهطور
معمول پوشانده نمىشود، حکم گردى صورت را دارد.[18]
آیا بر زن لازم است در مقابل بچه نابالغ خود را بپوشاند؟
همه
مراجع (به جز بهجت، تبریزى و مکارم): اگر خوب و بد را مىفهمد
و احتمال مىدهد که نگاهش به بدن زن، موجب تحریک شهوتش شود؛
بنابر احتیاط واجب باید بدن و موى خود را از او بپوشاند.[19]
آیتالله
بهجت: اگر خوب و بد را مىفهمد، بنابر احتیاط واجب باید بدن
و موى خود را از او بپوشاند.[20]
آیات
عظام تبریزى و مکارم: خیر، لازم نیست؛ ولى بهتر است، بدن و موى خود را از پسرى هم
که خوب و بد را مىفهمد، بپوشاند.[21]
از چه زمانى بر دختر رعایت حجاب واجب مىشود؟
همه
مراجع: زمانى که یکى از نشانههاى بلوغ در دختر آشکار شود،
رعایت حجاب بر او واجب مىگردد.[22]
تبصره.
نشانه بلوغ در دختر سه چیز است: 1. روییدن موى درشت و خشن زیر شکم (بالاى آلت
تناسلى)، 2. بیرون آمدن منى، 3. تمام شدن نُه سال قمرى. البته به نظر آیتالله
سیستانى، نشانه بلوغ در دختر تنها تمام شدن نُه سال قمرى است.
پدرم
اصرار دارد که من بیش از حد معمول حجابم را رعایت کنم، چه کنم؟
آیات
عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل، مکارم، نورى و وحید: حجاب کامل زن در برابر مرد
نامحرم، پوشاندن تمام بدن - جز گردى صورت و کف دستها -
است. اگر شما کمتر از این مقدار بدن خود را مىپوشانید،
اطاعت از پدرتان در این مورد واجب است؛ ولى اگر بیش از این از شما حجاب مىخواهند
اطاعت از او واجب نیست؛ مگر آنکه نافرمانى شما باعث آزار و اذیت او شود. پس سعى
کنید به گونهاى رفتار کنید که پدرتان از شما آزرده خاطر
نشود.[23]
آیتالله
سیستانى: حجاب کامل زن در برابر مرد نامحرم، پوشاندن تمام بدن -جز گردى صورت و کف
دستها - است. اگر شما خود را کمتر از این مقدار مىپوشانید،
اطاعت پدرتان در این مورد واجب است. اما اگر بیش از این از شما حجاب مىخواهد،
اطاعت او واجب نیست؛ مگر آن که امر پدر، ناشى از دو عامل باشد:
1. شفقت
و دلسوزى نسبت به شما باشد،
2.
نافرمانى شما باعث آزار و اذیت او شود. بگویید به گونهاى
رفتار کنید که پدرتان از شما آزردهخاطر نشود.[24]
آیتالله
صافى: حجاب کامل زن در برابر مرد نامحرم، پوشاندن تمام بدن است. نسبت به گردى صورت
و دستها احتیاط واجب در پوشاندن آن است؛ بنابراین اطاعت
پدرتان در این مورد واجب است.[25]
تبصره.
اطاعت پدر و مادر در انجام دادن واجبات و ترک محرمات، در حقیقت اطاعت خداوند محسوب
مىشود و رعایت آن واجب است.
آیا پوشاندن پشت و روى پا در مقابل نامحرم واجب است؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و مکارم): آرى، باید آن را از نامحرم پوشاند.[26]
آیتالله
تبریزى: پوشاندن زیر چانه واجب است؛ ولى پوشاندن روى پا تا مچ بنابر احتیاط واجب
است.[27]
آیتالله
مکارم: خیر، واجب نیست؛ ولى بهتر آن است که پوشانده شود.[28]
تبصره.
لازم نیست پشت و روى پا به وسیله جوراب پوشانده شود؛ بلکه اگر به وسیله چادر و
مانند آن نیز پوشانده شود، کافى است.
زنى که مىداند به جهت چهره زیبایش، مردان
نامحرم به او نگاه مىکنند، چه وظیفهاى
دارد؟ آیا پوشاندن آن واجب است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، سیستانى، فاضل، مکارم و نورى: اگر
باعث مفسده نشود، پوشاندن چهره بر آنان واجب نیست؛ ولى مردان وظیفه دارند به او
نگاه نکنند.[29]
آیات
عظام بهجت، تبریزى و وحید: اگر باعث جلب توجه مرد نامحرم شود، بنا بر احتیاط واجب
باید چهره خود را بپوشاند.[30]
آیتالله
صافى: باید چهره خود را در برابر نامحرم بپوشاند.[31]
چرا پوشش بانوان مشکى است؛ با اینکه پوشیدن لباس مشکى در اسلام
مکروه است؟
آیات
عظام امام، بهجت، تبریزى، صافى، فاضل، نورى و وحید: پوشیدن لباس سیاه، هر چند مکروه
است؛ ولى عبا از آن استثنا شده و چادر مشکى نیز داخل عنوان عبا است و مکروه نیست.[32]
آیات
عظام سیستانى و مکارم: به طور کلى پوشیدن لباس سیاه مکروه نیست؛ افزون بر آن که
چادر مشکى داخل عنوان عبا است و عبا استثنا شده است.[33]
چادر بهتر است یا مانتو؟
همه
مراجع: براى زن کافى است که حجاب کامل [شرعى] را با هر لباس مناسبى، در برابر مرد
نامحرم رعایت کند، ولى بىشک چادر به عنوان حجاب برتر [به
ویژه در اماکن مذهبى] از ارزش والایى برخوردار است.[34]
آیا عدم پوشش دختردایى، دخترعمه، دخترخاله و دخترعمو که تأثیرى در
من نداردـ گناه است؟
همه
مراجع: آرى، گناه است و باید خود را بپوشانند و با سایر نامحرمان تفاوتى ندارند و
نگاه شما بر مو و بدن آنان جایز نیست.[35]
آیا دختران مىتوانند با لباس آستین حلقهاى،
در برابر پدر و یا برادرشان ظاهر شوند؟
همه
مراجع: اگر باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[36]
تبصره.
پدر یا برادر در حکم خصوصیتى ندارند؛ بلکه به طور کلى زن مىتواند
در برابر تمامى محارم خود، با لباس آستین حلقهاى ظاهر شود؛
مشروط بر آنکه مفسدهاى در بین نباشد.
آیا لازم است حجاب را براى توریستها
الزامى کنیم؟
همه
مراجع: افراد توریست از جهت حکم فقهى حجاب، تابع دین خود هستند؛ لکن همانگونه
که ملزم به رعایت دیگر قوانین کشور هستند، نباید اجازه داده شود خلاف ارزشهاى
دینى و فرهنگى کشور اقدام کنند و باعث اشاعه فساد و ابتذال اخلاقى شوند.[37]
آیا حفظ حجاب در سفر به کشورهاى غیرمسلمان واجب است؟
همه
مراجع: آرى، حفظ حجاب کامل [شرعى] بر زن در برابر مرد نامحرم، واجب است؛ خواه
مسلمان باشد یا کافر و یا در کشور اسلامى باشد یا غیراسلامى.[38]
اگر موى زنى به طور غیرعمد بیرون باشد و یا به طور سهوى چادر کنار
برود، آیا گناه کرده است؟
همه
مراجع: اگر بدون توجه و به طور غیرعمد باشد، گناه نکرده است، و از زمانى که متوجه
شد، باید تمام آن را در برابر نامحرم بپوشاند.[39]
رفتن بدون حجاب به حیاط منزلى که ساختمانهاى
بلند بر آن مشرف است، چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت، صافى، فاضل، مکارم، نورى و وحید: اگر احتمال بدهد که مرد نامحرم
او را مىبیند، بنابر احتیاط واجب باید حجاب خود را در این
گونه محلها حفظ نماید.[40]
آیتالله
سیستانى: اگر احتمال بدهد که مرد نامحرم او را مىبیند،
بهتر است خود را بپوشاند.[41]
تبصره.
اگر بداند که مرد نامحرم او را مىبیند، به فتواى همه باید
حجاب خود را در اینگونه محلها حفظ
کند.
آیا پوشیدن چادر و لباسهایى با رنگ روشن
در میهمانىها و در برابر نامحرم - نه به قصد جذب نگاه مرد
نامحرم- حرام است؟
همه
مراجع: اگر باعث جلب توجه نامحرم و مفسده نشود، اشکال ندارد.[42]
تبصره.
اگر لباس به گونهاى بدننما باشد و
یا زینت محسوب شود، پوشاندن آن واجب است.
پوشیدن جوراب نازک چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر ظاهر پا در آن پیدا باشد، پوشیدن آن جایز نیست.[43]
تبصره.
به فتواى آیتالله مکارم پوشاندن روى پا در صورتى که مفسده
نداشته باشد واجب نیست.
پوشیدن
مانتوهایى که برجستگىهاى بدن (مانند سینه و پشت) را نمایان
مىکند، چگونه است؟
همه
مراجع: اگر باعث تهییج شهوت باشد، جایز نیست.[44]
پــوشـیـدن لباسهــاى تنــگ و تحریک
کننــده - کــه برجستگىهاى بدن زن در آن پیدا است - چه
حکمى دارد؟
همه
مراجع: پوشیدن این نوع لباسها [در فرض مذکور] جایز نیست و
باید آنان را با چادر یا مانتوى مناسب و گشاد بپوشاند.[45]
مشخص شدن حجم موى زن از زیر چادر چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر باعث تهییج شهوت دیگران نشود، اشکال ندارد.[46]
آیا استفاده از کلاه گیس به جاى روسرى کفایت مىکند؟
آیات
عظام امام، خامنهاى و فاضل: بنابر احتیاط واجب، باید کلاه
گیس را از نامحرم بپوشاند.[47]
آیات
عظام بهجت و وحید: اگر باعث مفسده شود، جایز نیست.[48]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، صافى، مکارم و نورى: خیر، کلاه گیس خود یک نوع زینت است و
باید از نامحرم پوشانده شود.[49]
آیا
براى رفتن به خارج از کشور، مىتوانیم با کلاه گیس
نزد مرد نامحرم عکس بیندازیم؟[50]
آیات
عظام امام، خامنهاى و فاضل: بنابر احتیاط واجب، باید کلاه
گیس را از نامحرم پوشاند.
آیات
عظام بهجت و وحید: اگر باعث مفسده شود، جایز نیست.
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، صافى، مکارم و نورى: خیر، کلاه گیس خود یک نوع زینت است و
باید از نامحرم پوشانده شود.
آیا در بازیگرى و تئاتر خانمها مىتوانند
به جاى روسرى از کلاه گیس استفاده کرد؟[51]
آیات
عظام امام، خامنهاى و فاضل: بنابر احتیاط واجب، باید کلاه
گیس را از نامحرم پوشاند.
آیات
عظام بهجت و وحید: اگر باعث مفسده شود، جایز نیست.
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، صافى، مکارم و نورى: خیر، کلاه گیس خود یک نوع زینت است و
باید از نامحرم پوشانده شود.
آیا نگاه شوهر به کلاه گیس همسرش که از موى زنان نامحرم درست شده،
جایز است؟
همه
مراجع (به جز امام، بهجت، خامنهاى و فاضل): نگاه به آن
اشکال ندارد.[52]
آیات
عظام امام، خامنهاى و فاضل: بنابر احتیاط واجب نگاه به آن
جایز نیست.[53]
آیتالله
بهجت: جایز نیست، بنا بر احوط.[54]
آیا پوشیدن کفشهاى صدادار براى بانوان
اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر باعث جلب توجه مرد نامحرم و مفسده شود، پوشیدن آن اشکال دارد.[55]
حکم پوشیدن لباس ابریشم براى زن و مرد چیست؟
همه
مراجع: اگر ابریشم خالص باشد، پوشیدن آن براى مرد حرام است؛ ولى براى زن اشکال
ندارد.[56]
آیا پوشیدن لباسى که آستر آن ابریشم است، براى مرد جایز است؟
همه
مراجع (به جز بهجت): خیر، جایز نیست.[57]
آیتالله
بهجت: بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.[58]
حکم خریدن و پوشیدن کروات براى داماد چیست؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، مکارم و نورى: اگر باعث ترویج فرهنگ
غرب شود، جایز نیست.[59]
آیتالله
بهجت: خرید و فروش و استفاده از کراوات اشکال دارد.[60]
آیتالله
صافى: بنابر احتیاط، استفاده نکنند.[61]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى و فاضل: براى مسلمان بهتر است، از لباسى که باعث تشبه به
غیرمسلمانان شود، اجتناب کند.[62]
آیتالله
وحید: آنچه که باعث تشبه به غیرمسلمانان شود، جایز نیست.[63]
تبصره.
اگر در موردى بر پوشیدن کروات مفسدهاى مترتب شود، پوشیدن
آن حرام مىشود.
پوشیدن پیراهن آستین کوتاه توسط مردان در مقابل زن نامحرم، چه حکمى
دارد؟
همه
مراجع (به جز صافى و نورى): اگر باعث مفسده نشود اشکال ندارد.[64]
آیتالله
صافى: چنانچه مرد بداند زنان با قصد لذت به دستانش نگاه مىکنند،
احتیاط واجب پوشاندن آن است.[65]
آیتالله
نورى: اگر مخالف عفّت عمومى نباشد و در نظر افراد متشرع منکر محسوب نشود، اشکال
ندارد.[66]
آیا پوشیدن لباسهاى جذاب و رنگارنگ در
برابر نامحرم، براى مردان جایز است؟
همه
مراجع: اگر منشأ فسادى خاص نشود، اشکال ندارد.[67]
آیا درباره نگاه به نامحرم آیهاى در قرآن
هست؟
«قُلْ
لِلْمُوْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»[68]
«به
مؤمنان بگو: چشمهاى خود را از نگاه به نامحرم فرو گیرند».
«وَ
قُلْ لِلْمُوْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»[69]
«و به
زنان با ایمان بگو: چشمهاى خود را از نگاه هوس آلود فرو
گیرند».
گفتنى
است اگر انسان به خوبى بداند؛ «عالم محضر خداوند است» و باور کند هیچ یک از اعمال و
حرکات ما از دید الهى پنهان نیست و این مطلب را بارها و بارها به خود تلقین کند تا
به مرحله احساس و باور قلبى برسد. ترک عملى که موجب ناخشنودى خداوند است کارى ممکن
و شدنى مىباشد.
پیامبر
بزرگ اسلام در حدیثى مىفرماید: «یابن
آدم... و اِنْ نازَعَک بَصرُکَ الى بعضِ مَا حَرمَتْ علیک فقد اَعنتُکَ عَلیهِ
بطبقتین فاطبق»[70]؛
«فرزند آدم!... اگر چشمت بخواهد تو را به نگاه حرام بکشاند من دو پلک در اختیار تو
قرار دادهام، پس آنها را فرو بند».
و نیز
پیامبر میفرماید: «هر چشمى در روز قیامت گریان است، مگر سه
چشم؛ چشمى که از خوف خداوند بگرید و چشمى که از محارم الهى بسته گردد و چشمى که در
راه خدا بیدار بماند».
امیرمومنان(علیه
السلام) مىفرماید:
«هر کس چشمش را آزاد بگذارد، حسرتش زیاد مىگردد»[71].
حضرت
صادق(علیه
السلام) در حدیثى نورانى مىفرماید:
«النظر سهم مسموم من سهام ابلیس من ترکها للّه عزّوجلّ لا
لغیره اعقبه امنا و ایمانا یجد طعمه»[72]
؛ «نگاه ناروا تیرى مسموم از تیرهاى شیطان است. هر کس آن را تنها به خاطر خدا ترک
کند، خداوند آرامش و ایمانى به او مىدهد که طعم گواراى آن
را در خود مىیابد».
با
مراقبت درونى و دورى از زمینههاى
بیرونى و سپردن دل و روح خود به خداوند از دستبرد شیطان مىتوان
محفوظ ماند و اگر انسان با وجود مواظبت و پاسدارى از دل و چشمش گاهى فریب خورد و
نگاهى نابه جا انداخت، مىتواند با توبه فورى، این خطا را
جبران کند و اثر سوء آن را از جان و روحش پاک کند. مهم این است که نگاه حرام به
صورت عادت در نیاید و قبح آن شکسته نگردد، یعنى باید هوشیار باشد و از دل و چشم خود
نگهبانى دهد و اگر گرفتار خطا شد با سلاح توبه دشمن را ناکارا کند. چون اگر چشم رها
و آزاد گردد و به هر صورت و هر منظرهاى نگاه کند، این کار
عادت و ملکه انسان مىشود و
در روایتى از امام عسکرى(علیه
السلام) آمده است: «برگرداندن صاحب
عادت از عادتش مانند معجزه است»[73]
اگر
انسان به خوبى بفهمد که بسیارى از آلودگىها و انحرافات از
یک نگاه ناروا که نگاههاى بعدى را به دنبال داشته و
استغفار و توبهاى همراه آن نبوده، سرچشمه گرفته، همین فکر،
عامل کنترل بسیار مهمى است که انسان بیدار و هوشیار را از خطا حفظ مىکند.
نگاههاى ممنوع و حرام کدام است؟
نگاههاى
حرام عبارت است از:
1. نگاه
به چهره آرایش کرده زن،
2. نگاه
به زیور آلات زن،
3. نگاه
به عکس بىحجاب زن آشنا،
4. نگاه
با ریبه (ترس افتادن به حرام)،
5. نگاه
به بدن مرد نامحرم (به جز صورت و دستها)،
6. نگاه
به تمام بدن زن نامحرم (به جز صورت و دستها تا مچ)،
7. نگاه
هوس آلود (هر چند به صورت و دستها و یا به بدن همجنس).
آیا نگاه حرام جزء گناهان کبیره است؟
خیر، ولى
اگر نگاه حرام به عمد تکرار و بر آن اصرار ورزیده شود، حکم گناه کبیره را پیدا مىکند.[74]
نگاههاى جایز و حلال کدام است؟
نگاههاى
جایز (به شرط آن که بدون قصد لذت و ریبه) عبارت است از:
1. نگاه
به زن روستانشین که نوعاً خود را نمىپوشاند،[75]
2. نگاه
به عکس بىحجاب زن ناشناس،
3. نگاه
همجنس به همجنس (به جز عورت)،
4. نگاه
به زن به منظور ازدواج (با شرایط خاص)،
5. نگاه
به زن کهنسال[76]
که هیچ گونه رغبتى به ازدواج با او نیست،
6. نگاه
به زن غیرمسلمان؛ خواه از اهل کتاب باشد یا نه.[77]
تبصره.
جواز نگاههاى یاد شده در صورتى است که با قصد لذت و یا ترس
افتادن به گناه همراه نشود.
حکم نگاه کردن به صورت نامحرم چیست؟ اگر نگاه به طور «خیره» و نه
از روى قصد و غرضى باشد، باز هم اشکالى دارد؟
همه
مراجع (به جز صافى): نگاه به صورت نامحرم، اگر بدون قصد لذّت و ترس افتادن به حرام
باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر با یکى از این دو مشخصه همراه باشد، جایز نیست.[78]
آیتالله
صافى: نگاه به قصد لذت حرام است و بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز بنابر
احتیاط واجب جایز نیست.[79]
تبصره.
فرض مسئله در رسالههاى عملیه، در مورد نگاه عمدى و پیوسته
است؛ وگرنه نگاه اتفاقى به فتواى همه مراجع تقلید اشکالى ندارد.
آیا نگاه کردن به پاى زن نامحرم، از مچ به پایین جایز است؟
همه
مراجع (به جز مکارم): خیر، نگاه به پاى زن از مچ به پایین نیز - هر چند بدون قصد
لذت - حرام است.[80]
آیتالله
مکارم: آرى، ولى بهتر آن است که نگاه نکند؛ و در صورتى که مفسده داشته باشد، بنا بر
احتیاط جایز نیست.[81]
آیا نگاه به موهاى زن نامحرم، از داخل آینه جایز است؟
همه
مراجع: خیر، جایز نیست.[82]
تبصره.
حکم نگاه از آینه، شیشه، آب صاف و مانند آن، با عکس و فیلم زن تفاوت دارد. نگاه از
داخل آینه به زن نامحرم جایز نیست؛ ولى نگاه به عکس و فیلم او - اگر ناآشنا باشد-
بدون قصد لذت جایز است.
اگر انسان همان طور که از دیدن باغ و گلستان لذت مىبرد،
از نگاه کردن به چهره زن لذت ببرد؛ آیا این کار حرام است و مصداق قصد لذت به حساب
مىآید؟
همه
مراجع: این گونه نگاهها چون جنبه لذت جنسى دارد، جایز
نیست.[83]
آیا نگاه به برجستگىهاى بدن زن نامحرم
(مانند سینه و پشت) از روى لباس و مانتو جایز است؟
همه
مراجع: اگر با قصد لذت باشد و یا بترسد که به گناه بیفتد، نگاه به این مواضع جایز
نیست.[84]
آیا همان گونه که نگاه مرد به زن حرام است، نگاه زن به مرد نیز
حرام است؟
همه
مراجع (به جز بهجت و سیستانى): آرى، نگاه زن به بدن مرد نامحرم [به جز: سر، گردن و
دستها و جاهایى که معمولاً آن را نمىپوشانند]
حرام است؛ هرچند بدون قصد لذت باشد.[85]
آیات
عظام بهجت و سیستانى: نگاه زن به بدن مرد نامحرم با قصد لذت حرام است و بنابر
احتیاط واجب بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام هم نیز [به جز: قسمتى از بدن که
معمولاً آن را نمىپوشانند مانند سر و دستها]
جایز نیست.[86]
حکـم نـگـاه کـردن زن بــه بــازو و آرنج مـــرد نامـحرم چیست؟
آیات
عظام امام، صافى و فاضل: جایز نیست.[87]
آیتالله
بهجت: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[88]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، مکارم، نورى و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه
باشد، اشکالى ندارد.[89]
آیتالله
خامنهاى: اگر معمولاً مىپوشانند،
جایز نیست.[90]
آیا زنان مىتوانند به حجم بدن مرد نامحرم
(مانند پشت و سینه) از روى لباس نگاه کنند؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[91]
حکم نگاه پیوسته به صورت استاد زن، در هنگام درس چیست؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و صافى): اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال
ندارد.[92]
آیات
عظام تبریزى و صافى: بدون قصد لذت نیز بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ ولى اگر نگاه
اتفاقى باشد، اشکال ندارد.[93]
نگاه پیوسته دختران به چهره استاد نامحرم مرد، در کلاس درس چه حکمى
دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[97]
تکلیف استادى که به عدهاى از دختران درس
مىدهد؛ ولى نمىتواند خود را از
نگاه هوسآلود کنترل کند، چیست؟
همه
مراجع: باید تدریس براى آنان را رها کند.[98]
در چه صورت مىتوانم به چهره، گردن و موهاى
دخترى که قصد ازدواج با او را دارم، نگاه کنم؟
همه
مراجع (به جز صافى): نگاه به دختر مورد نظر با شرایط ذیل جایز است:
1. به
قصد لذت و ریبه نباشد [هر چند بداند با نگاه لذت قهرى پیدا مىشود].
2. براى
آگاهى از وضع جسمانى دختر باشد (پس اگر از حال او آگاه است، نگاه او جایز نیست).
3. مانعى
از ازدواج در میان نباشد (براى مثال دختر شوهر نداشته باشد).
4.
احتمال بدهد دختر او را رد نمىکند.[99]
آیتالله
صافى: با رعایت شرایط یاد شده، بنابر احتیاط واجب تنها به صورت و دستها
تا مچ اکتفا کند.[100]
شخصى قصد ازدواج دارد؛ آیا مىتواند بدون
قصد لذت به چهره و موهاى خانمها (مثلاً در خیابان) نگاه
کند تا کسى را بپسندد و بعد از او خواستگارى کند؟
همه
مراجع: این نوع نگاهها جایز نیست.[101]
تبصره.
نگاه به دختر به منظور ازدواج با او، شرایطى دارد که با رعایت آن جایز مىشود.
(ر.ک: پرسش با عنوان نگاه خواستگاری).
آیا نگاه به بدن نامزد خود که هنوز نامحرم است - ولى محرم شدن قطعى
است - جایز است؟
همه
مراجع: خیر، نامزد نامحرم با سایر زنان تفاوتى ندارد.[102]
با توجه به اینکه کلاسهاى دانشجویان دختر
و پسر با هم برگزار مىشود، طبعاً ناخودآگاه چشم انسان به
دختران نامحرم مىافتد؛ حکم آن در صورتى که بدون قصد لذت
باشد چیست؟
همه
مراجع: اگر ناخود آگاه و بدون قصد لذت باشد، اشکال ندارد.[103]
تبصره.
طبق فتواى آیات عظام بهجت و صافى، اصل اختلاط دختر و پسر در یک کلاس با توجه به
اینکه در معرض فساد است، جایز نیست (ر.ک: پرسش با عنوان اختلاط دانشجویان)
با وضعى که زنان بیرون مىآیند و ما نیز
مجبوریم به کوچه و خیابان برویم و چشممان به آنان مىافتد،
تکلیف چیست؟
همه
مراجع: نگاه اتفاقى به بدن و موى آنان حرام نیست؛ ولى باید از نگاه عمدى [و پیوسته]
اجتناب کرد.[104]
تبصره.
نگاه به زنان بىبند و بار حکم خاصى دارد که در «نگاه به بىحجاب»
آمده است.
نگاه به زنان نامحرم - به ویژه فامیل و آشنا - بدون قصد لذت و تنها
از روى علاقه و محبت (مثلاً به چشم خواهرى) باشد، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و صافى): اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، نگاه به
صورت و دستها تا مچ جایز است، ولى نگاه به جاهاى دیگر [هرچند
بدون قصد لذت] حرام است.[105]
آیات
عظام تبریزى و صافى: نگاه به بدن آنان [هر چند بدون قصد لذت] حرام است و بنابر
احتیاط واجب، به صورت و دستها تا مچ نیز بدون قصد لذت نگاه
نشود.[106]
زن و مرد محرم تا چه اندازه مىتوانند به
بدن یکدیگر نگاه کنند؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و مکارم): اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، مىتوانند
به تمام بدن یکدیگر [به جز عورت] نگاه کنند.[107]
آیتالله
مکارم: اگر قصد لذت و ترس افتادن به حرام نباشد، مىتوانند
تنها به آن مقدارى که در میان محارم، نپوشاندنش معمول است، نگاه کنند و در غیر آن
(مثلاً ما بین ناف تا زانوها) بنابر احتیاط واجب، نگاه به آن جایز نیست.[108]
آیتالله
تبریزى: نگاه به مابین ناف و زانو بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.[109]
نگاه مرد به بدن مرد و زن به بدن زن، تا چه حدودى جایز است؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، مىتوانند
به تمام بدن یکدیگر [به جز عورت] نگاه کنند.[110]
نگاه کردن به موهاى زنان بدحجاب - که هیچ گونه امر و نهى در آنان
تأثیر ندارد - چگونه است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتیاط
واجب، بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.[111]
آیتالله
بهجت: بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.[112]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد،
اشکال ندارد.[113]
در بعضى از مناطق ایران، زنان روستانشینى هستند که نوعاً خود را
نمىپوشانند؛ آیا مىتوان بدون قصد
لذت به آنها نگاه کرد؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتیاط
واجب، بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.[114]
آیات
عظام بهجت و مکارم: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[115]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى و وحید: چنانچه از زنان بىباکى است
که اگر او را امر به حجاب کنند اعتنا نمىکنند نگاه به آنان
بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام، اشکال ندارد.[116]
آیا نگاه به مو و بدن زنان اهل تسنن جایز است؟
همه
مراجع: خیر، نگاه به آنان نیز همان حکم نگاه به زنان شیعه را دارد.[117]
حکم نگاه کردن به زنان مسلمان که در کشورهاى خارجى فاقد حجاب و
پوشش اسلامىاند، چگونه است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، صافى، فاضل و نورى: بنابر احتیاط
واجب، بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.[118]
آیتالله
بهجت: نگاه به آنان جایز نیست؛ هر چند بدون قصد لذت باشد.[119]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد،
اشکال ندارد (مگر اینکه از زنانى باشند که اگر آنان را نهى کنند بپذیرند).[120]
آیا نگاه کردن به زن غیرمسلمان که پوششى ندارد، جایز است؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد؛ تنها نگاه به جاهایى از بدنشان
که معمولاً آن را نمىپوشانند، جایز است.[121]
آیا نگاه کردن به مو، گردن و دستهاى زن
کهنسال جایز است؟
همه
مراجع: بدون قصد لذت، اشکال ندارد.[122]
حکم نگاه به زنان کهنسالى که چهره و موهاى خود را آرایش و تزیین
کردهاند، چیست؟
همه
مراجع: در فرض مذکور، نگاه به آنان جایز نیست.[123]
آیا پسر بچه ممیز، مىتواند به مو و بدن
نامحرم نگاه کند؟
همه
مراجع (به جز مکارم و تبریزى): پسر بچه ممیز تکلیف ندارد و نگاهش به زن بىاشکال
است؛ ولى بنابر احتیاط واجب، زن باید بدن و موى خود را از پسر بچه ممیزى که نگاهش
به زن، باعث تحریک شهوت او مىشود، بپوشاند.[124]
آیات
عظام تبریزى و مکارم: پسر بچه ممیز تکلیف ندارد و نگاهش به زن بىاشکال
است؛ ولى بهتر است زن بدن و موى خود را از او بپوشاند.[125]
تبصره.
حکم «نگاه پسر بچه ممیز به زن بىاشکال است» در رسالههاى
عملیه نیامده است؛ ولى از آنجا که فقیهان یکى از نشانههاى
تکلیف را بلوغ مىدانند، پسربچه ممیز مشمول آن قرار نمىگیرد.
حکم نگاه به زیورآلات زن نامحرم از روى لباس چیست؟
آیات
عظام امام، فاضل و نورى: بنابراحتیاط واجب نگاه به آنها جایز نیست.[126]
آیات
عظام بهجت، تبریزى، خامنهاى، صافى، مکارم و وحید: نگاه به
آنها جایز نیست.[127]
آیتالله
سیستانى: نگاه به گردنبند و مانند آن جایز نیست؛ ولى نگاه به النگو و دستبند آنان -
بدون قصد لذت - اشکال ندارد.[128]
نگاه کردن مردان به حلقه ازدواج یا انگشتر عقیق خانمها
چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت، خامنهاى، صافى و فاضل: نگاه به آن جایز
نیست.[129]
آیتالله
تبریزى: نگاه به انگشترى که به طور معمول نزد زنان متعارف است اشکال ندارد.[130]
آیات
عظام سیستانى، مکارم و نورى: بدون قصد لذت اشکال ندارد.[131]
آیتالله
وحید: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.[132]
آیا دیدن ورزش فوتبال، کشتى و مانند آن، که مردان با شورت و زیرپوش
بازى مىکنند، از نزدیک براى زنان جایز است؟
همه
مراجع (به جز بهجت، تبریزى و سیستانى): خیر، نگاه زن به بدن مرد نامحرم، جایز نیست؛
هر چند بدون قصد لذت باشد.[133]
آیتالله
بهجت: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[134]
آیتالله
تبریزى: اگر به قصد لذت یا ترس افتادن به گناه باشد، نگاه به بدن آنان جایز نیست.[135]
آیتالله
سیستانى: در ورزش فوتبال اگر نگاه با قصد لذت یا ترس افتادن به گناه باشد، حرام است
و در ورزش کشتى بنابر احتیاط واجب، بدون قصد لذت نیز جایز نیست.[136]
حکم تماشاى کشتىگیران و سایر ورزشکاران با
بدن نیمه برهنه از تلویزیون براى بانوان چگونه است؟
آیات
عظام امام، تبریزى و فاضل، مکارم، نورى و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به
حرام باشد و باعث مفسده هم نشود، اشکال ندارد.[137]
آیات
عظام بهجت، صافى: با توجه به اینکه نگاه به این نوع برنامهها
باعث فساد و تهییج شهوت مىشود، جایز نیست.[138]
آیتالله
خامنهاى: اگر به طور غیرزنده پخش شود و قصد لذت و ترس
افتادن به حرام نباشد، اشکال ندارد.[139]
آیتالله
سیستانى: بنا بر احتیاط واجب، زن اندام مرد نامحرم را بدون لذت، حتى در صفحه
تلویزیون هم ننگرد مگر دست و پا و آنچه که معمولاً پوشانده نمىشود.[140]
تبصره.
پاسخ یاد شده در جایى است که مردان ورزشکار و کشتىگیر،
ناشناس باشند وگرنه به فتواى مراجع تقلید، تماشاى آن حرام است.
آیا نگاه کردن به مو و بدن دختر نابالغ جایز است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى و سیستانى: اگر بدون قصد لذت و ترس
افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد؛ ولى بنابر احتیاط [مستحب] به جاهایى [مانند ران،
شکم و سینه] که معمولاً آنها را مىپوشانند، نگاه نکند.[141]
آیتالله
بهجت: اگر دخترى است که خوب و بد را مىفهمد، بنابر احتیاط
واجب نگاه به او - خواه با قصد لذت باشد یا بدون آن - جایز نیست.[142]
آیات
عظام تبریزى، صافى و وحید: اگر دخترى است که خوب و بد را مىفهمد
نگاه به او [هر چند بدون قصد لذت] جایز نیست.[143]
آیات
عظام فاضل، مکارم و نورى: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال
ندارد، ولى بنابر احتیاط واجب به جاهایى [مانند ران، شکم و سینه] که معمولاً آنها
را مىپوشانند، نگاه نکند.[144]
از دخترانى که کوچک و با چادر مىباشند
خوشم مىآید، چون معنویت خاصى دارند؛ آیا نگاه کردن به آنها
اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر نگاه به آنان بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[145]
حکم نگاه زن به بدن پسر بچه ممیز (به جز عورت او) چیست؟
همه
مراجع (به جز بهجت): بدون قصد لذت اشکال ندارد.[146]
آیتالله
بهجت: اگر خوب و بد را مىفهمد، بنابر احتیاط واجب نگاه به
بدن او جایز نیست.[147]
نگاه کردن به عورت بچه چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، سیستانى، فاضل، مکارم و نورى: نگاه کردن به عورت بچه ممیزى که خوب و بد
را مىفهمد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست؛ هر چند از پشت
شیشه و مانند آن باشد.[148]
آیات
عظام بهجت، تبریزى، خامنهاى، صافى و وحید: نگاه کردن به
عورت بچه ممیزى که خوب و بد را مىفهمد، جایز نیست؛ هر چند
از پشت شیشه و مانند آن باشد.[149]
نگاه مرد به عکس و فیلم بىحجاب زن ناشناس،
چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و مفسدهاى
در بین نباشد، اشکال ندارد.[150]
آیا مرد
مىتواند
براى آگاهى از خصوصیات جسمى و زیبایى دخترى که مىخواهد
با او ازدواج کند، عکس یا فیلم او را مشاهده کند؟ در صورتى که دختر، فامیل و آشنا
باشد، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر
بدون قصد لذت باشد، اشکال ندارد؛ هر چند آن دختر از فامیل و آشنایان باشد.[151]
نگاه کردن به عکس و فیلمهاى زنان فامیل و
آشنا که در آن بدون حجاب مشاهده مىشوند، چگونه است؟
آیات
عظام امام و نورى: اگر از زنانىاند که به حفظ حجاب شرعى
پایبند هستند، نگاه کردن به عکس و فیلم آنان حرام است.[152]
آیات
عظام بهجت و فاضل: بنابر احتیاط واجب نگاه کردن به عکس و فیلم آنان، جایز نیست.[153]
آیات
عظام تبریزى، خامنهاى و صافى: نگاه کردن به عکس و فیلم
آنان (به ویژه در مواردى که در معرض هتک و فساد باشند)، حرام است.[154]
آیات
عظام سیستانى، مکارم و وحید: اگر از زنانىاند که به حفظ
حجاب شرعى پایبند هستند، بنابر احتیاط واجب نگاه کردن به عکس و فیلم آنان جایز
نیست.[155]
نگاه به عکس و فیلم برخى از فامیلها و
آشنایان که از نظر حجاب بىبند و بار و بىباک
هستند، حکمش چیست؟
آیات
عظام امام، تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[156]
آیات
عظام بهجت، فاضل و صافى: بنابر احتیاط واجب نگاه به عکس و فیلم آنان، جایز نیست.[157]
آیتالله
خامنهاى: نگاه کردن به عکس و فیلم آنان جایز نیست.[158]
حکم مشاهده و فیلم زنان فامیل که از دنیا رفتهاند،
چیست؟
همه
مراجع: حکم نگاه به عکس و فیلم دوران حیات آنان را دارد و هیچ تفاوتى نمىکند.[159]
اخیراً از بازیگران زن پوسترهایى تهیه شده است. برخى از آنان موهاى
خود را بیرون انداختهاند و بعضى دیگر لباسهاى
تنگ و اندامنما پوشیده و عکس انداختهاند،
در این مورد حکم چگونه است؟
همه
مراجع: اگر نشر و نگاه به آنان باعث مفسده گردد، جایز نیست.[160]
نگاه کردن به عکس بدون حجاب دختر بچههاى
ممیز، چگونه است؟
همه
مراجع: اگر با قصد لذت نباشد و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[161]
دیدن عکس دوران کودکى زنان نامحرم، در صورتى که پوشش کافى نداشته
باشند، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز سیستانى): اگر نگاه به آن باعث هتک آنان و تحریک شهوت نشود، اشکال
ندارد.[162]
آیتالله
سیستانى: اگر عکس یاد شده از وضع کنونى زن حکایت کند و او را نیز بشناسد، بنابر
احتیاط واجب جایز نیست.[163]
نگاه به فیلمهاى ایرانى و خارجى که در
آنها حجاب رعایت نمىشود و از صدا و سیما پخش مىشوند،
چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و باعث مفاسد و انحرافات اخلاقى
نشود، اشکال ندارد.[164]
نگاه به فیلمهاى مجاز داخلى و خارجى که به
وسیله وزارت ارشاد اجازه داده شده است، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر [در حد ابتذال نبوده] و بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و باعث
مفاسد و انحرافات اخلاقى نشود، اشکالى ندارد [خواه فیلم داخلى باشد یا خارجى].[165]
حکم تماشاى زن بىحجاب در رسانههاى
تصویرى به صورت زنده و غیرزنده چیست؟
همه
مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى و وحید): اگر بدون قصد لذت و
ترس افتادن به حرام باشد و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد و تفاوتى بین پخش زنده و
غیرزنده نمىکند.[166]
آیات
عظام تبریزى و وحید: بین پخش زنده و غیرزنده تفاوت است. اگر به طور غیرزنده پخش شود
و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد و اگر به طور زنده باشد، نگاه به آن [هر چند باعث
مفسده نیز نشود] جایز نیست.[167]
آیتالله
خامنهاى: بین پخش زنده و غیرزنده تفاوت است. اگر به طور
غیرزنده پخش شود و بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد و باعث مفسده نشود،
اشکال ندارد و اگر به طور زنده باشد، بنابر احتیاط واجب، نگاه به آن [هر چند باعث
مفسده نیز نشود] جایز نیست.[168]
آیا نگاه به فیلم با نگاه به عکس زن نامحرم بىحجاب،
تفاوت دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و خامنهاى): بین فیلم و عکس تفاوتى در
حکم نیست و فیلم همان عکس متحرک است.
آیتالله
تبریزى: بین فیلمى که به طور غیرمستقیم و غیرزنده پخش مىشود
و عکس تفاوتى در حکم نیست؛ ولى نگاه به فیلم زنده، حکم نگاه به شخص را دارد و با
عکس فرق مىکند.
آیتالله
خامنهاى: بین فیلمى که به طور غیرمستقیم و غیرزنده پخش مىشود
و عکس تفاوتى در حکم نیست؛ ولى نگاه به فیلم زنده بنابر احتیاط واجب حکم نگاه به
شخص را دارد و با عکس فرق مىکند.[169]
آیا در چت با نامحرم در اینترنت، مىتوان
به چهره بىحجاب او که از دوربین کامپیوترى مشاهده مىشود،
نگاه کرد؟
همه
مراجع (به جز تبریزى، خامنهاى و مکارم): اگر بدون قصد لذت
و ترس افتادن به حرام باشد و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.
آیتالله
تبریزى: نگاه به آن [هر چند باعث مفسده نیز نشود] جایز نیست.
آیتالله
خامنهاى: بنابر احتیاط واجب، نگاه به آن [هر چند باعث
مفسده نیز نشود] جایز نیست.
آیتالله
مکارم: چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد و غالباً پیامدهاى مخفى به همراه دارد.[170]
نگاه به فیلمهاى مبتذل که بیشتر زنان
غیرمسلمان در آن بازى مىکنند - در صورتى که موجب تحریک
انسان نشود- چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: نگاه به فیلمهایى که موجب تحریک شهوت بر حرام یا
ترویج فساد در جامعه باشد، جایز نیست.[171]
نگاه کردن به عکسهاى عریان و برهنه زنان و
مردان غیرمسلمان چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، تبریزى، خامنهاى، سیستانى، فاضل و وحید: اگر با
قصد لذت باشد، حرام است و بنابر احتیاط واجب بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز
جایز نیست.[172]
آیات
عظام بهجت، صافى، مکارم و نورى: نگاه به آن جایز نیست؛ هر چند بدون قصد لذت باشد.[173]
آیا به منظور جذب جوانان و نرفتن آنان به سمت برنامههاى
مبتذل ماهوارهاى، جایز است کمى در پخش فیلمهاى
رسانههاى داخلى تساهل ورزید؟
همه
مراجع: خیر، این کار جایز نیست.[174]
نگاه کردن به عکسهاى عریان موجود در کتابهاى
پزشکى که آموزش آن براى دانشجویان ضرورى است، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[175]
تبصره.
فرض مسئله جایى است که نگاه به عکسهاى یاد شده، جهت آموزش
براى دانشجویان ضرورى باشد.
دیدن
فیلمهاى آموزشى (غیر ضرورى) یا جستوجوى
اینترنتى که شامل برخى صحنههاى مهیج است، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): نگاه به این فیلمها و
صحنهها -که مهیج و شهوت برانگیز است - جایز نیست.[176]
آیتالله
تبریزى: نگاه به این فیلمها که باعث تحریک شهوت بر حرام و
یا ترویج فساد در جامعه مىشود، جایز نیست.
آیتالله
سیستانى: نگاه به این فیلمها و صحنهها
با قصد لذت، حـرام است و بنابر احتیاط واجـب بـدون قصد لذت و تـرس افتادن بـه حـرام
نیـز جایــز نیسـت.
حکم نگاه به فیلمهاى روش آموزش جنسى چیست؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): نگاه به این گونه فیلمها
که به طور معمول با نگاه شهوت برانگیز همراه است، جایز نیست.[177]
آیتالله
تبریزى: نگاه به این نوع فیلمها که باعث تحریک شهوت بر
حرام و یا ترویج فساد در جامعه مىشود، جایز نیست.[178]
آیتالله
سیستانى: اگر به قصد لذت و شهوت باشد، حرام است و بدون آن نیز بنابر احتیاط واجب
جایز نیست.[179]
آیا زن و شوهر براى تحریک جنسى، مىتوانند
به فیلمهاى سکس و مبتذل نگاه کنند؟
همه
مراجع: نگاه به فیلمهایى که باعث تحریک شهوت بر حرام و یا
ترویج فساد در جامعه مىشود، جایز نیست.[180]
اگر شوهر اصرار زیاد کند بر اینکه با او فیلم مبتذل نگاه کنم،
تکلیف چیست؟
همه
مراجع: اطاعت از شوهر در این زمینه واجب نیست و نگاه به فیلمهایى
که باعث تحریک شهوت بر حـرام یا ترویـج فساد در جامعه مىشـود،
جایز نیست.[181]
تبصره.
اطاعت از شوهر، جایگاه خاصى دارد و مورد یاد شده از این قبیل نیست.
آیا در مشاهده فیلمهاى شهوتانگیز،
بین فرد متأهل و مجرد تفاوتى دارد؟
همه
مراجع: نگاه به فیلمهاى محرک و شهوتانگیز،
جایز نیست و بین مجرد و متأهل تفاوتى ندارد.[182]
دیدن فیلمهاى مبتذل به منظور سانسور کردن
آن، چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، فاضل و مکارم: اگر بدون قصد لذت و ترس
افتادن به حرام باشد، براى مأموران نظارت در مقام انجام دادن وظیفه قانونى،به مقدار
ضرورت اشکال ندارد؛ ولى باید از قصد لذت اجتناب کنند و واجب است افرادى که براى
نظارت و بررسى گمارده مىشوند از جهت فکرى و روحى زیر نظر
راهنمایى مسئولین باشند.[183]
آیات
عظام بهجت، صافى و وحید: فیلمها که همیشه با نگاه شهوت
برانگیز همراه است، جایز نیست.[184]
آیتالله
سیستانى: اگر با قصد لذت باشد، حرام است و اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه
باشد، بنابر احتیاط واجب، نگاه کردن به آن جایز نیست.[185]
اگر با مشاهده فیلمهاى شهوتانگیز،
مقدارى از شهوت انسان فروکش کند و در جلوگیرى از ارتکاب حرام مؤثر باشد، چه حکمى
دارد؟ آیا مشاهده آن به این منظور جایز است؟
همه
مراجع: نگاه به این فیلمهاى شهوت برانگیز، جایز نیست و
توجیه یاد شده، مجوز ارتکاب حرام دیگر نمىشود.[186]
نظر مراجع بزرگوار تقلید را درباره مشاهده برنامههاى
ماهواره بیان کنید؟
آیات
عظام بهجت و صافى: استفاده از برنامههاى مشتمل بر فساد و
مخرّب جایز نیست.[187]
آیتالله
تبریزى: چنانچه نگاهکردن آنها باعث تهییج شهوت بر حرام یا
ترویج فساد در جامعه باشد، جایز نیست و در غیر اینصورت
باید مراعات مقررات و قوانین شود.[188]
آیات
عظام خامنهاى و مکارم: استفاده از برنامههاى
مفید و مشروع (مانند برنامههاى علمى و قرآنى) هر چند فى
نفسه مانعى ندارد؛ ولى با توجه به اینکه برنامههایى که از
طریق این دستگاه پخش مىشود غالباً در بردارنده آموزش افکار
گمراه کننده و تحریف حقایق و برنامههاى لهو و فساد هستند،
استفاده از ماهواره جایز نیست و اگر در این زمینه مقرراتى وجود دارد باید رعایت
شود.[189]
آیتالله
سیستانى: استفاده از ماهواره اگر مفسده نداشته باشد، جایز است و دیدن فیلمهاى
مستهجن جایز نیست و تهیه آن در صورتى که اطمینان پیدا شود دیگران از آن استفاده بدى
نمىکنند، اشکال ندارد[190]
آیتالله
فاضل: استفاده از برنامههاى مفید و مشروع آن اشکال ندارد؛
ولى مشاهده برنامههاى مشتمل بر فساد و مخرّب جایز نیست و
اگر در این زمینه مقرراتى وجود دارد، باید رعایت شود.[191]
حکم خرید و فروش آنتن ماهواره چیست؟
آیتالله
وحید: اگر منافع حرام و نامشروع آن بیش از منافع حلال آن باشد - به گونهاى
که منافع حلال بسیار نادر گردد - خرید و فروش آن جایز نیست و اگر قانونى در این
زمینه وجود دارد باید مراعات گردد.[192]
آیتالله
بهجت: با توجه به اینکه استفاده از منافع حرام و نامشروع آن، بیش از منافع حلال است
- به گونهاى که استفاده منافع مشروع آن بسیار نادر است -
خرید و فروش آن جایز نیست.[193]
آیات
عظام تبریزى و فاضل: خرید وفروش آن درصورتىکه به منظور
استفاده حرام نباشد، اشکال ندارد. [و اگر قانونى در این زمینه وجود دارد] باید بر
طبق آن عمل شود.[194]
آیات
عظام خامنهاى و مکارم: دستگاه مذکور، هر چند از آلات مشترک
است که قابلیت استفاده حلال را دارد؛ ولى چون غالباً از آن بهرهبردارى
حرام مىشود و افزون بر این بهرهگیرى
از آن در خانه، مفاسد دیگرى را هم در بر دارد، بنابراین خرید و استفاده از آن در
خانه جایز نیست، مگر براى کسى که اطمینان دارد از آن استفاده حرام نمىکند
و نصب آن در خانه نیز مفسده دیگرى در بر ندارد و اگر قانونى در این زمینه وجود
دارد، باید رعایت شود.[195]
آیتالله
سیستانى: خرید و فروش آن جایز نیست؛ مگر در صورتى که اطمینان پیدا کند که خود و یا
دیگران از آن استفاده حرام نمىکنند.[196]
آیتالله
صافى: خرید و فروش و استفاده مشروع از آن، در صورتى که مجتهد جامع شرایط به ملاحظه
مصالح مهمهاى آن را ممنوع نکرده باشد، اشکال ندارد.[197]
تبصره 1.
مراجع تقلید در اصل جواز خرید و فروش آلات مشترکى که داراى منافع حلال و حرام بوده
و نیز در حرمت آلاتى که منافع مقصود و غالبى آن نامشروع بوده و یا استفاده از منافع
حلال و مشروع آن در بین مردم بسیار نادر بوده، اختلاف نظر ندارند؛ بلکه اختلاف نظر
تنها در مورد و مصداق آن است؛ یعنى، آیا استفاده از برنامههاى
علمى و قرآنى دستگاه ماهواره، در بین مردم در حد وفور است یا اینکه این دستگاه
منافع حرام و نامشروعش بسیار بوده و به گونهاى است که
زمینه دریافت برنامههاى فاسد و مخرب را کاملاً فراهم مىسازد؟
هر یک از مراجع تقلید در این زمینه (مصداق) برداشت و نظرى داشته و در قالب فتوا
ارائه دادهاند و عدهاى از آنان به
فتواى کلى اکتفا نموده و تشخیص آن را به عرف واگذار کردهاند.
تبصره 2.
با توجه به اینکه مسئله ترویج دستگاه ماهواره در کشور ایران بعد از رحلت امام خمینى
مطرح گردید؛ ازاین رو نظر ایشان در خصوص ماهوار در دست نیست؛ ولى با توجه به مسائل
مستحدثه کتاب تحریرالوسیله نظر ایشان این گونه است؛ در صورتی که قانونی در کشور
مبنی بر منع آن باشد باید رعایت شود و طبق قانون کشور، داشتن ماهواره جایز نیست.
در صورتى که فروشنده آنتن ماهواره، بداند که خریدار آن را به منظور
استفاده حرام تهیه مىکند، حکم این معامله چیست؟
آیات
عظام امام، خامنهاى و مکارم: فروش آن به خریدار یاد شده،
جایز نیست.[198]
آیتالله
بهجت: با توجه به اینکه منافع مشروع و حلال ماهوار بسیار نادر است، خرید و فروش آن
جایز نیست[199]
آیات
عظام تبریزى و فاضل: تنها دانستن باعث نمىشود که فروش آن
حرام گردد؛ ولى [اگر در این زمینه قانونى وجود داشته باشد] باید بر طبق آن عمل کند.[200]
آیتالله
سیستانى: خرید و فروش آنتن ماهواره جایز نیست؛ مگر در صورتى که اطمینان پیدا شود که
او و یا دیگران، از آن استفاده حرام نمىکنند.[201]
آیتالله
صافى: تنها دانستن باعث نمىشود که فروش آن حرام گردد؛ ولى
اگر مجتهد جامع شرایط با ملاحظه مصالح مهمهاى، آن را ممنوع
کرده باشد باید به آن عمل کند.[202]
آیتالله
وحید: اگر منافع مشروع و حلال آن بسیار نادر باشد، خرید و فروش آن جایز نیست و در
غیر این صورت تنها دانستن باعث نمىشود که فروش آن حرام
گردد و اگر در این زمینه قانونى وجود دارد، باید مراعات گردد.[203]
ظهـور فیلمهاى عکاسـى و میکس بـه وسیله
مرد، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر زن را نشناسد و برهنه و عریان نباشد و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[204]
حکم گرفتن عکس بدون حجاب که ظاهر کننده آن مرد نامحرم مىباشد،
چگونه است؟
همه
مراجع: اگر ظاهر کننده او را نشناسد و باعث مفسده نیز نشود، اشکال ندارد.[205]
در حالى که مىدانیم مردان فامیل و آشنا
فیلم ما را مشاهده مىکنند، آیا بر ما (زنان) جایز است،
بدون حجاب در مقابل فیلمبردار ظاهر شویم؟
همه
مراجع: خیر، باید حجاب خود را رعایت کنید.[206]
آیا جایز است زن در جشنهاى عروسى، بدون
اجازه شوهرش عکس بیندازد؟
همه
مراجع: اگر عکس گیرنده زن و یا محرم باشد و ظاهر کننده او را نشناسد و باعث مفسده
نیز نباشد، عکس انداختن اشکال ندارد و اجازه شوهر در اینجا لازم نیست.[207]
حکم استفاده از اینترنت را بیان کنید.
همه
مراجع: اینترنت از آلات مشترک است؛ ازاین رو استفاده از سایتهاى
مشروع و حلال اشکال ندارد.[208]
در مراجعه به سایتهاى اینترنتى خارجى، با
موارد خلاف شرع زیاد مواجه مىشویم. با اینکه در مسیر
تحقیقات و ارتباط با تکنولوژى روز به استفاده از امکانات اینترنتى ناچار هستیم و با
توجه به اینکه اینگونه سایتها
نهایتاً اثر سوء خود را بر روى انسان مىگذارد، تکلیف چیست؟
همه
مراجع: استفاده از سایتهاى اینترنت در امورى که شرعاً حلال
است، اشکال ندارد.[209]
حکم شغل کافى نت چیست؛ با توجه به اینکه اینترنت کاربردهاى مختلف
اعم از حلال و حرام دارد و به رغم کنترل، ممکن است عدهاى
به طور پنهانى بر روى برخى سایتهاى غیرمجاز بروند؟
همه
مراجع: با توجه به اینکه اینترنت از آلات مشترک است، فروش آن جایز است، مگر طورى
باشد که اشاعه منکرات و فحشا صدق کند که در این صورت حرام مىشود.[210]
آیا صحبت کردن زن با مرد نامحرم که به نیت خیر و یا براى درس باشد، اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر
بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[211]
تبصره.
گفت وگو با جنس مخالف اگر ادامه یابد، به طور معمول زمینه علاقه را ایجاد مىکند.
ازاین رو لازم است کنترل شود.
آیا صحبت کردن با کسى که قصد داریم در آینده با او ازدواج کنیم، گناه است؟
همه
مراجع: اگر
بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد و باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[212]
چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبتهاى
معمولى، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: در صورتى که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد، جایز نیست.[213]
حکم چت کردن با شخصى را که از جنسیت او بىاطلاعیم،
بفرمایید؟
همه
مراجع: اگر ترس افتادن به حرام باشد، جایز نیست.[214]
چت کردن با اشخاص مختلف، به انگیزه پیدا کردن فرد مورد نظر براى
ازدواج با او، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد و باعث مفسده نشود، اشکال
ندارد.[215]
تبصره.
فرض مسئله جایى است که شخص براى ازدواج آمادگى داشته باشد.
چت کردن با زنان غیرمسلمان و انجام صحبتهاى
تحریکآمیز با آنان، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: حرام است.[216]
آیا خواندن داستانهاى تحریک کننده جنسى
اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر باعث تحریک شهوت گردد، خواندن آن جایز نیست.[217]
برخى از
زنان هنگام صحبت کردن، با آب و تاب و صداى نازک سخن مىگویند؛
آیا مرد نامحرم مىتواند به سخنان او گوش دهد و با او صحبت
کند؟
همه
مراجع: اگر تلذّذ و یا ترس افتادن به گناه در میان باشد، گوش دادن به سخنان آنان
جایز نیست.[218]
آیا زن در هنگام صحبت کردن با مرد نامحرم، حتماً باید صداى خود را
تغییر دهد و مردانه صحبت کند؟
همه
مراجع (به جز فاضل): خیر، این کار لازم نیست؛ ولى نباید لحن صداى خود را نیز نازک
نماید، به طورى که مرد را تحریک کند.[219]
آیتالله
فاضل: خیر، این کار لازم نیست؛ ولى بنابر احتیاط واجب نباید صداى خود را نیز نازک
نماید، به طورى که مرد را تحریک کند.[220]
آیا سلام کردن مرد به زن نامحرم و زن به مرد نامحرم، جایز است؟
همه
مراجع (به جز بهجت و صافى): اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال
ندارد.[221]
آیتالله
بهجت: مکروه است و اگر جهت سوء داشته باشد، حرام است.[222]
آیتالله
صافى: در محیطهاى جمعى، سلام بر جمع مانعى ندارد؛ ولى بهتر
است از سلامهاى خصوصى که نوعاً زمینهساز
فتنه است، اجتناب شود.[223]
تبصره.
اگر جنس مخالف دختر جوان باشد، بهتر است به او سلام نکند تا از لغزش در گناه در
امان باشد.
نامه نگارى با نامحرم و طرح مسائل شهوانى از طریق ایمیل و یا چت،
چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: طرح مسایلى که باعث ایجاد فتنه و فراهم آمدن زمینه فساد است، اشکال دارد.[224]
آیا در گفتوگوى زن و مرد نامحرم، فرقى بین
گفتوگوى مستقیم و از راه دور (مانند اینترنت و تلفن) هست؟
همه
مراجع: خیر، هیچ تفاوتى در حکم نمىکند و در هر دو مورد،
اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[225]
شوخى کردن با نامحرم چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر با قصد لذت [جنسى] باشد یا بترسد که به گناه بیفتد، جایز نیست.[226]
آیا شوخى کردن با محارم خود جایز است؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت جنسى و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[227]
آیا تقلید صداى مردان به وسیله زن و برعکس جایز است؟
همه
مراجع: اگر باعث استهزا و هتک دیگرى نباشد، اشکال ندارد.[228]
آیا در محیط دانشگاهى اختلاط بین پسران و دختران، اشکالى دارد؟
همه
مراجع (به جز بهجت و صافى): اگر نگاه گناه آلود انجام نشود و ترس افتادن به حرام
نباشد، اشکال ندارد؛ ولى با وجود آن سزاوار است که مسؤولان کشورهاى اسلامى، برنامهاى
براى جدا ساختن مراکز تحصیلى پسران و دختران تنظیم کنند.[229]
آیات
عظام بهجت و صافى: با توجه به اینکه اختلاط دختر و پسر، در معرض فساد است، جایز
نیست.[230]
برگزارى جشنها و مراسم در دانشگاه که در
آن دختر و پسرها مختلطاند، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز بهجت و صافى): اصل اجتماع دختر و پسرها در یک محیط فى نفسه اشکال
ندارد؛ ولى اگر بانوان حجاب کامل را رعایت نکنند و آقایان نگاه گناهآلود
داشته باشند و محرمات دیگرى از قبیل موسیقى حرام و مانند آن انجام گیرد، اجتماع
آنان در آن محل جایز نیست.[231]
آیات
عظام بهجت و صافى: با توجه به اینکه اختلاط دختر و پسر، در این گونه اجتماعات در
معرض فساد است، جایز نیست.[232]
در یک تشکل مذهبى فعالیت دارم که دختران و پسران در آن مختلط
هستند! در بعضى مواقع احساس مىکنم که ممکن است به گناه
بیفتم، تکلیف چیست؟
همه
مراجع: اگر ترس افتادن به گناه و مفسده در بین باشد، حضور در این تشکلها
جایز نیست.[233]
آیا دانشجویان دختر و پسر مىتوانند به طور
مشترک، به اردوهاى تفریحى و سیاحتى مسافرت کنند؟
همه
مراجع: با توجه به اینکه اختلاط دختران و پسران باعث مفسده است، باید از آن اجتناب
شود.[234]
آیا نشستن بر سر سفرهاى که نامحرم وجود
دارد، حرام است؟
همه
مراجع: اگر کلمات مفسده انگیز رد و بدل نشود و از نگاههاى
حرام خوددارى گردد و نیز ترس افتادن به گناه در کار نباشد، اشکال ندارد.[235]
آیا کار خانمها در ادارات که با نامحرم
روبهرو مىشوند و گفتوگو
مىکنند، اشکال دارد؟
همه
مراجع: اگر حجاب شرعى رعایت شود و قصد لذت و یا ترس افتادن به گناه نباشد، اشکال
ندارد.[236]
تبصره.
اگر زنان بخواهند در این گونه اجتماعات فعالیت و خدمت کنند، باید علاوه بر حفظ
حجاب، از آرایش چهره خود بپرهیزند.
آیا خلوت کردن دو نفر نامحرم در یک مکان جایز است؟ به طور مثال آیا
دختر و پسرى که مىخواهند با یکدیگر ازدواج کنند، مىتوانند
در اتاق در بسته و خلوت با یکدیگر در مورد مسائل آینده صحبت کنند؟
آیات
عظام امام، خامنهاى و نورى: اگر کسى نمىتواند
وارد آن مکان شود و آنان بترسند که به حرام بیفتند، ماندنشان در آنجا حرام است.[237]
آیات
عظام بهجت، سیستانى و وحید: اگر احتمال فساد برود، ماندن آنها در آنجا حرام است؛ هر
چند طورى باشد که کس دیگر بتواند وارد شود.[238]
آیات
عظام تبریزى و فاضل: اگر کسى نمىتواند وارد آن مکان شود؛
در صورتى که احتمال فساد برود، ماندنشان در آنجا حرام است.[239]
آیتالله
صافى: اگر کسى نمىتواند وارد آن مکان شود، ماندن آنان در
آنجا حرام است؛ هر چند احتمال فساد ندهند و به گفتوگوهاى
علمى و ضرورى مانند آن بپردازند.[240]
آیتالله
مکارم: اگر کسى نمىتواند وارد آن مکان شود، بنابر احتیاط
واجب ماندن آنان در آنجا حرام است؛ هر چند احتمال فساد ندهند و به گفتوگوهاى
علمى و ضرورى و مانند آن بپردازند.[241]
تنها بودن زن و مرد نامحرم در برخى مکانهاى
عمومى (مانند کتابخانهها و وسایل نقلیه) چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر احتمال فساد ندهند، ماندنشان در آنجا اشکال ندارد.[242]
تبصره.
در مکانهاى یاد شده، نوعاً تردد انجام مىگیرد.
آیا ارتباط صمیمى بین دختر و پسر در هنگام همکارى و یا میهمانى،
اشکال دارد؟
همه
مراجع (به جز بهجت و صافى): دوستى بین دختر و پسر جایز نیست؛ چون ترس افتادن به
گناه در میان است. اما ارتباط شغلى اگر باعث مفسده نشود و موازین شرع در آن رعایت
گردد، اشکال ندارد.[243]
آیات
عظام بهجت و صافى: آرى، جایز نیست.[244]
کار کردن در محیطى که یک مرد و زن وجود دارد و گاهى در بسته و باز
مىشود، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر به هیچ وجه احتمال فساد ندهند، اشکال ندارد.[245]
تبصره.
میان فقیهان اختلاف نظر است که آیا صرف اجتماع زن و مرد
نامحرم، در مکان خلوت - به طورى که کس دیگرى وارد نشود - حرام است یا آنکه در کنار
آن شرط دیگرى (احتمال ارتکاب فساد) نیز لازم است؟ بسیارى از آنان قید دوم را لازم
شمردهاند؛ ولى همگى در این اتفاق دارند که اگر در آن محیط
تردد و رفت و آمد است؛ ولى باز احتمال فساد وجود دارد؛ در این صورت ماندنشان در
آنجا جایز نیست. البته به طور معمول اگر در باز و بسته مىشود
و رفت و آمد انجام مىشود، احتمال فساد کم مىباشد.
آیا براى تدریس خصوصى در منزل، مىتوان
براى دانشآموزان دختر، معلم مرد و براى پسر معلم زن
استخدام کرد؛ در حالى که هر دو در اتاق بسر مىبرند و کس
دیگرى در آنجا نیست؟
آیات
عظام امام، خامنهاى و نورى: اگر کسى نمىتواند
وارد اتاق شود و آنان بترسند که به حرام بیفتند، ماندنشان در آنجا حرام است.
آیات
عظام بهجت، سیستانى و وحید: اگر احتمال فساد برود، ماندن آنان در آنجا حرام است؛ هر
چند طورى باشد که کسى دیگر بتواند وارد شود.
آیات
عظام تبریزى و فاضل: اگر کسى نمىتواند وارد آن مکان شود؛
در صورتى که احتمال فساد برود، ماندنشان در آنجا حرام است.[246]
آیتالله
صافى: اگر کسى نمىتواند وارد اتاق شود، ماندن آنان در آنجا
حرام است؛ هر چند احتمال فساد ندهند.
آیتالله
مکارم: اگر کسى نمىتواند وارد اتاق شود، بنابر احتیاط واجب
ماندن آنان در آنجا جایز نیست.
معاشرت با دخترعمو در حد استادى و تقویت درس، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز صافى): دخترعمو مانند سایر زنان بر شما نامحرم است. پس اگر ترس افتادن
به گناه و مفسده در بین باشد، ارتباط و معاشرت با او جایز نیست؛ (هر چند براى تقویت
درسى باشد).[247]
آیتالله
صافى: جایز نیست.[248]
آیا اختلاط زن و مرد نامحرم به منظور نمایش تئاتر و بازیگرى که
گاهى با مکالمات عاشقانه و مهیج شهوت همراه مىباشد جایز
است؟
همه
مراجع: اصل بازیگرى در تئاتر و سینما اشکال ندارد؛ ولى باید از کارهاى خلاف شرع و
مکالمات شهوتانگیز خوددارى کرد.[249]
آیا بازى افراد در نمایش و فیلمها در نقش
زن و شوهر و یا خواهر و برادر و... جایز است؟
همه
مراجع (به جز صافى): اگر باعث فساد (از قبیل مکالمات شهوتانگیز،
خلوت با اجنبى و...) نشود، اشکال ندارد.[250]
آیتالله
صافى: جایز نیست.[251]
اظهار دوستى به جنس مخالف در این حد که بگوید من تو را دوست دارم،
چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: این
کار جایز نیست؛ چون ترس افتادن به گناه در میان است.[252]
عشق
ورزیدن به شخصیتهاى
معنوى و دینى جنس مخالف و دوست داشتن آنها از روى محبت الهى چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر
باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[253]
گاهى در
بازار، نمایشگاه و وسایل نقلیه، زن و مرد به یکدیگر برخورد مىکند،
در اینجا تکلیف چیست؟
همه
مراجع: اصل تردد در مکانهاى یاد شده و یا تماس بدن زن و
مرد با یکدیگر از روى لباس حرام نیست؛ ولى اگر ترس افتادن به گناه باشد و یا باعث
تحریک شهوت و فساد گردد، جایز نیست.[254]
تبصره.
اگر در تماس بدنى، فشار و اتکا پیدا شود، باید از آن پرهیز شود.
آیا تماسهاى جنسى با نامحرم - غیر از دخول
- حکم زنا را دارد؟
همه
مراجع: خیر، زنا محسوب نمىشود؛ ولى حرام است.[255]
حکم دقیق مصافحه و دست دادن با زن نامحرم - بهویژه
فامیل مثل دخترخاله، دخترعمو و...-چیست؟
همه
مراجع: دست دادن با زن نامحرم حرام است؛ خواه فامیل باشد و یا فامیل و خواه با قصد
لذت باشد و یا بدون آن.[256]
اگر در منطقهاى رسم بر این باشد که هنگام
برخورد با یکدیگر مصافحه مىکنند (حتى زنان با مردان) و ترک
این کار، اهانت و اسائه ادب نسبت به طرف مقابل محسوب مىشود؛
حکم دست دادن زن و مرد با این فرض چیست؟
همه
مراجع: دست دادن با زن نامحرم جایز نیست و شعائر دینى باید حفظ شود و با تفهیم حکم
شرعى، حمل بر اسائه ادب از بین مىرود.[257]
دست دادن با زن نامحرم به وسیله دستکش و مانند آن، چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام و خامنهاى: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به
گناه باشد، اشکال ندارد؛ ولى بنابر احتیاط واجب، نباید دست را بر دست فشار دهند.[258]
آیات
عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى، مکارم و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به
گناه باشد، اشکال ندارد.[259]
آیتالله
فاضل: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد؛ ولى بهتر است دست
را به دست فشار ندهند.[260]
آیتالله
نورى: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد؛ ولى نباید دست را
به دست فشار دهند.[261]
آیا دست دادن با زنان کهنسال نامحرم - که دست خود را براى مصافحه
دراز مىکنند - گناه است؟
همه
مراجع (به جز بهجت): آرى، دست دادن با آنان جایز نیست.[262]
آیتالله
بهجت: بدون قصد لذت، اشکال ندارد.[263]
آیا مىتوان با زنان محرم دست داد؟
همه
مراجع: آرى، اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[264]
دست دادن با زنان غیرمسلمان چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: دست
دادن با زنان غیرمسلمان هم جایز نیست؛ خواه کافر حربى باشد یا کتابى (مانند یهود و
نصارا).[265]
آیا دست دادن با دختران نابالغ جایز است؟
همه
مراجع (به جز تبریزى، سیستانى و مکارم): اگر
خوب و بد را مىفهمند،
دست دادن با آنان جایز نیست.[266]
آیات
عظام تبریزى، سیستانى: اگر
بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[267]
آیتالله
مکارم: اگر
خوب و بد را مىفهمند،
دست دادن با آنان بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[268]
آیا بوسیدن و بغل کردن دختر بچه جایز است؟
همه
مراجع (به جز سیستانى): اگر
به شش سالگى رسیده باشد، بنابر احتیاط واجب، بوسیدن او - هر چند بدون قصد لذت -
جایز نیست.[269]
آیتالله
سیستانى: بدون
قصد لذت اشکال ندارد؛ ولى احتیاط مستحب آن است که از بوسیدن او خوددارى شود.[270]
آیا بوسیدن محارم خود جایز است؟
همه
مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به گناه باشد، اشکال ندارد.[271]
پرستار براى گرفتن نبض و فشار خون و...باید به بدن زن نامحرم نگاه
کند و به بدن او دست بزند، تکلیف چیست؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): با وجود زن پرستار، این کار براى مرد پرستار جایز
نیست؛ ولى اگر ضرورت باشد، اشکال ندارد.[272]
آیات
عظام تبریزى و سیستانى: اگر براى انجام این امور پرستار زن در دسترس نباشد و یا
مهارت مرد در این زمینه بیشتر باشد، اشکال ندارد.[273]
تبصره 1.
پرستار در نگاه و لمس، تنها باید به همان قسمت از بدن که معاینه به آن ارتباط دارد،
اکتفا کند.
تبصره 2.
اگر معاینه با نگاه یا لمس محقق مىشود، باید به همان اکتفا
کند.
آمپول زدن زن به وسیله نامحرم چگونه است؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): اگر
آمپول زدن توسط هم جنس در دسترس نباشد و ضرورت اقتضا کند، اشکال ندارد.[274]
آیات
عظام تبریزى و سیستانى: اگر آمپول زدن هم جنس در دسترس نباشد، یا غیرهم جنس مهارتش
در تزریق بیشتر باشد، اشکال ندارد.[275]
رجوع بیمار به دندان پزشک نامحرم، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و سیستانى): در صورتى که دندان پزشک هم جنس در دسترس نباشد و
مراجعه ضرورت داشته باشد، اشکال ندارد.[276]
آیات
عظام تبریزى و سیستانى: اگر دندان پزشک همجنس در دسترس نباشد، یا دندان پزشک نامحرم
مهارتش بیشتر باشد، اشکال ندارد.[277]
در صورتى که پزشک زن هم وجود دارد؛ ولى احتمال مىرود
که متخصص مرد بیمارى را بهتر تشخیص دهد، تکلیف چیست؟
همه
مراجع (به جز سیستانى و تبریزى): تخصص بیشتر باعث نمىشود
که زن به پزشک مرد مراجعه کند؛ مگر آنکه ضرورت و احتمال خطر درمیان باشد.[278]
آیات
عظام تبریزى و سیستانى: اگر تخصص پزشک مرد در آن بیمارى بیشتر باشد، مراجعه به او
اشکال ندارد.[279]
تماس با بدن نامحرم، براى نجات او چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: به مقدار ضرورت اشکال ندارد.[280]
در هنگام آموزش، دست مربى به دست و بدن من مىخورد،
این چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر بهطور اتفاقى باشد، اشکال ندارد؛ ولى اگر از
روى عمد باشد و یا مىدانید هنگام آموزش دست مربى با بدن
شما تماس مىیابد، باید دستکش بهدست
کنید.[281]
آیا براى زن جایز است که عطر بزند و از منزل بیرون رود؟
همه
مراجع: اگر باعث جلب توجه نامحرم شود، جایز نیست.[282]
استفاده از مواد نرم کننده که لباس را کمى خوشبو و لطیف مىکند،
براى بانوان چه حکمى دارد؟ آیا بیرون مىتوانند بروند؟
همه
مراجع: اگر
باعث جلب مرد نامحرم بشود جایز نیست.[283]
استفاده از کرمهاى چرب کننده و ضد آفتاب،
بر روى دست و صورت چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت، تبریزى، خامنهاى، فاضل و وحید: اگر آرایش
و زینت محسوب نشود و بوى خوش آن باعث تحریک نامحرم نگردد، اشکال ندارد.[284]
آیتالله
صافى: اگر آرایش و زینت محسوب نشود و بوى خوش آن باعث تحریک نامحرم نگردد، اشکال
ندارد؛ ولى بنابر احتیاط واجب باید صورت را از نامحرم بپوشاند.[285]
آیات
عظام سیستانى، مکارمو نورى: اگر به مقدار کم و متعارف
باشد، اشکال ندارد.[286]
آیا زن باید چهره آرایش کرده خود را از نامحرم بپوشاند؟
همه
مراجع (به جز مکارم): آرى،
باید از نامحرم بپوشاند.[287]
آیتالله
مکارم: بنابر
احتیاط واجب، باید از نامحرم بپوشاند.[288]
آرایش براى دختران چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: این کار فى نفسه براى آنان اشکال ندارد (هر چند زیبنده نیست)؛ ولى باید صورت
را از نامحرم بپوشانند.[289]
آرایش کردن براى محارم، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر باعث مفسده نشود، اشکال ندارد.[290]
اگر برداشتن ابروها زینت به حساب آید، باید تمام صورت را پوشاند؟
آیات
عظام امام، سیستانى، مکارم و نورى: به این مقدار اشکال ندارد و پوشاندن آن از
نامحرم واجب نیست.[291]
آیات
عظام بهجت و صافى: زینت محسوب مىشود و باید آن را از
نامحرم بپوشاند.[292]
آیتالله
تبریزى: اگر به گونهاى است که نزد زنان کهنسال و یا نزدیک
به آنان متعارف است، پوشاندن آن واجب نیست.[293]
آیات
عظام خامنهاى، فاضل و وحید: اگر زینت محسوب مىشود،
باید آن را از نامحرم پوشاند.[294]
تبصره.
اگر اصلاح ابرو و صورت توجه مرد نامحرم را جلب مىکند و
باعث مفسده مىشود، پوشاندن آن واجب است.
آیا رنگ کردن ابرو زینت بوده و پوشاندن آن از نامحرم واجب است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، سیستانى و وحید: اگر زینت محسوب شود،
پوشاندن آن از نامحرم واجب است.[295]
آیات
عظام بهجت، تبریزى، صافى و فاضل: پوشاندن آن از نامحرم واجب است.[296]
آیات
عظام مکارم، نورى: جزء زینت ممنوع محسوب نمىشود و پوشاندن
آن از نامحرم واجب نیست.[297]
آیا سرمه چشم از زینتهایى است که باید
پوشیده شود؟
آیات
عظام امام، خامنهاى،
فاضل و وحید: اگر
عرفاً زینت محسوب شود، پوشاندن آن واجب است.[298]
آیات
عظام بهجت و صافى:
زینت محسوب مىشود
و باید پوشانده شود.[299]
آیتالله
تبریزى: اگر
نزد زنان کهنسال و یا نزدیک به آنان متعارف است، پوشاندن آن واجب نیست و در غیر این
صورت باید پوشانده شود.[300]
آیات
عظام سیستانى، مکارم و نورى: پوشاندن
آن واجب نیست.[301]
آیا گریم زن جزء آرایش محسوب مىشود و باید
از نامحرم پوشاند؟
همه
مراجع (به جز مکارم، بهجت و صافى): اگر گریم به عنوان آرایش، یا آرایش و تغییر چهره
براى خانمها باشد، باید از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها
به عنوان تغییر چهره باشد، پوشاندن آن واجب نیست.[302]
آیات
عظام بهجت و صافى: اگر گریم به عنوان آرایش، یا آرایش و تغییر چهره براى خانمها
باشد، باید از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغییر چهره باشد، احتیاط
واجب پوشاندن آن است.[303]
آیتالله
مکارم: اگر گریم به عنوان آرایش و تغییر چهره براى خانمها
باشد، بنابر احتیاط واجب باید از نامحرم پوشانده شود و اگر تنها به عنوان تغییرچهره
باشد، پوشاندن آن واجب نیست.[304]
تبصره.
باید توجه داشت که گریم کردن زن به وسیله نامحرم جایز نیست.
آیا گریم زن توسط نامحرم جهت فیلم سازى و بازیگرى جایز است؟
همه
مراجع: خیر، گریم زن توسط نامحرم جایز نیست؛ هر چند براى فیلمسازى
و بازیگرى باشد.[305]
اگر در جایى شک پیدا شود که چیزى از موارد زینت است یا نه، تکلیف
چیست؟ آیا باید آن را پوشاند؟
همه
مراجع: خیر، پوشاندن آن واجب نیست.[306]
حکم پوشش انگشتر طلا و حلقه ازدواج بانوان، در صورتى که در معرض
دید نامحرم باشد، چگونه است؟
امام،
بهجت، خامنهاى، صافى و فاضل: باید از نامحرم پوشانده شود.[307]
آیتالله
تبریزى: پوشاندن انگشترى که پیش زنان بزرگسال و یا کمى
پایینتر متعارف است، واجب نیست.[308]
آیات
عظام سیستانى، مکارم و نورى: پوشاندن آن لازم نیست.[309]
آیتالله
وحید: بنابر احتیاط واجب، باید از نامحرم پوشانده شود.[310]
گذاشتن لنز آرایشى براى بانوان چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز مکارم و نورى): اگر
عرفاً زینت محسوب نشود، اشکال ندارد.[311]
آیات
عظام مکارم و نورى: اشکال
ندارد.[312]
اگر در اتاق، مرد نامحرم باشد؛ آیا پوشاندن روى پا هنگام نماز واجب
است؟
همه
مراجع (به جز تبریزى و مکارم): آرى، باید آن را از نامحرم بپوشاند.[313]
آیتالله
تبریزى: پوشاندن زیر چانه واجب است؛ ولى پوشاندن روى پا تا مچ بنابر احتیاط واجب
است.[314]
آیتالله
مکارم: خیر، واجب نیست؛ ولى بهتر آن است که بپوشاند ولى اگر مفسده داشته باشد بنا
بر احتیاط واجب باید بپوشاند.[315]
تبصره.
لازم نیست پشت و روى پا به وسیله جوراب پوشانده شود؛ بلکه اگر به وسیله چادر و
مانند آن نیز پوشانده شود، کافى است.
آیا نماز خواندن با چادر بدن نما، صحیح است؟
همه
مراجع: اگر
چادر نازک و بدننما
باشد، نماز با آن باطل است؛ مگر آنکه
زیر چادر پوشش کامل داشته باشد.[316]
نماز خواندن با مانتو و روسرى چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر
مقدار واجب پوشش و شرایط لباس نمازگزار در آن رعایت شود، اشکال ندارد؛ هر چند نماز
با چادر براى رعایت پوشش در نماز، آسانتر
و بهتر است.[317]
تبصره. مقدار
واجب پوشش براى زن در حال نماز، پوشاندن تمام بدن حتى موى سر به جز صورت (به مقدارى
که در وضو شسته مىشود)
و دستها
تا مچ و پاها تا مچ است. اما براى آنکه یقین کند مقدار واجب را پوشانده است، باید[318] مقدارى
از اطراف صورت و قدرى پایینتر
از مچ را هم بپوشاند.
نماز خواندن زن با بلوز و شلوار چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر جاهایى از بدن که باید پوشیده شود، بپوشاند اشکال ندارد.[319]
آیا پوشاندن برجستگىهاى بدن هنگام نماز در
برابر نامحرم واجب است؟ اگر نپوشاند؛ آیا نمازش باطل مىشود؟
همه
مراجع: اگر باعث جلب توجه مرد نامحرم شود، باید بپوشاند و اگر نپوشاند، گناه کرده
است؛ ولى نماز او صحیح است.[320]
زنى که آرایش کرده و زیورآلات دارد؛ آیا باید در هنگام نماز چهره
خود را بپوشاند؟
همه
مراجع: اگر مرد نامحرم او را نمىبیند، پوشاندن چهره آرایش
کرده و زیورآلات
در نماز واجب نیست.[321]
آیا باید در مساجد و نمازخانهها، در حال
نماز و یا روضهخوانى و سخنرانى، پردهاى
بین زن و مرد باشد؟
همه
مراجع: اگر مفسدهاى در بین نباشد، ایجاد حایل لازم نیست.
[هر چند وجود آن بهتر است].[322]
تبصره.
البته هنگام خواندن نماز، زن واجب - یا بهتر - است که کمى عقبتر
از مرد بایستد.[323]
پوشیدن لباس زنانه براى مردان و بالعکس چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت و صافى: بنابر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف جایز
نیست.[324]
آیتالله
تبریزى: اگر در داخل خانه مورد اضطرار باشد پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف اشکال
ندارد و اما در بیرون پوشیدن آن جایز نیست.[325]
آیات
عظام خامنهاى، فاضل و وحید: بنابر احتیاط واجب پوشیدن لباس
مختص به جنس مخالف، در صورتى که آن را زىّ و پوشش خود قرار دهد، جایز نیست.[326]
آیتالله
سیستانى: بنابر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف، اگر او را به صورت جنس
مخالف در بیاورد، جایز نیست.[327]
آیتالله
مکارم: پوشـیـدن لباس جنــس مخالــف، اگـر مفـسـده خاصــى بـر آن مترتب نشود، اشکال
ندارد.[328]
آیتالله
نورى: بنابر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف جایز نیست؛ مگر آنکه
انگیزه عقلایى و مصلحت مهمترى در بین باشد.[329]
لباس مشترک بین زن و مرد، چگونه مشخص مىشود؟
همه
مراجع: تشخیص
آن به نظر عرف است؛ مانند شلوارهاى و برخى اقسام بلوز و کفشهاى
مشترک.[330]
پوشیدن لباس زنانه به وسیله مردان و بر عکس، براى بازى در تئاتر و
سینما چه حکمى دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت و فاضل: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[331]
آیات
عظام خامنهاى، سیستانى، صافى، مکارم و وحید: پوشیدن لباس
جنس مخالف، هنگام بازیگرى و بیان خصوصیات یک شخص حقیقى [اگر باعث فساد نشود] اشکال
ندارد.[332]
آیتالله
نورى: پوشیدن لباس جنس مخالف، تنها در موقع ضرورت؛ یعنى، زمانى که مصلحت اهم و
انگیزه عقلایى در کار باشد، جایز مىشود و اگر پوشیدن لباس
جنس مخالف در بازى تئاتر و سینما، تا این حد از ضرورت و مصلحت رسیده، ارتکاب به آن
اشکال ندارد.[333]
تبصره.
طبق فتواى آیات عظام خامنهاى، سیستانى و وحید: پوشیدن لباس
مختص به جنس مخالف، در صورتى حرام است که آن را زىّ خود جهت زندگى روزمره پوشش خود
قرار دهند و تردیدى نیست که زنان و مردان بازیگر، لباس جنس مخالف را به عنوان زىّ
خود قرار نمىدهند؛ بلکه به طور موقت و براى بازیگرى آن را
به تن مىکنند.
حکم پوشیدن لباس شهرت را بیان کنید؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، فاضل و نورى: پوشیدن لباسى که موجب
شهرت و انگشت نما شود، بنابر احتیاط واجب حرام است.[334]
آیات
عظام بهجت، صافى و وحید: پوشیدن لباسى که موجب شهرت و انگشت نما شود، حرام است.[335]
آیات
عظام تبریزى و سیستانى: پوشیدن آن حرام نیست؛ مگر آنکه موجب هتک حرمت و خوارى شخص
شود.[336]
آیتالله
مکارم: پوشیدن لباسى که جنبه ریاکارى دارد و شخص مىخواهد
به وسیله آن مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود، بنابر احتیاط واجب حرام است؛ خواه
از جهت پارچه یا رنگ آن باشد و یا دوخت آن اما اگر واقعاً قصدش ساده پوشیدن است و
جنبه ریاکارى ندارد، نه تنها جایز است؛ بلکه عملى شایسته است.[337]
تبصره.
پوشیدن هر لباسى که موجب هتک حرمت و خوارى شخصى شود، به فتواى همه مراجع حرام است.
آیا در حرمت پوشیدن لباس جنس مخالف، بین لباس زیر و غیر آن فرقى
وجود دارد؟
آیات
عظام امام، بهجت و فاضل: تفاوتى بین لباس زیر و غیر آن در حکم نمىکند.[338]
آیات
عظام خامنهاى و وحید: که اگر آن را زىّ و پوشش خود قرار
دهد، بنابر احتیاط واجب، پوشیدن آن جایز نیست.[339]
آیتالله
سیستانى: اگر او را به صورت جنس مخالف در بیاورد، بنابر احتیاط واجب پوشیدن آن جایز
نیست.[340]
آیتالله
مکارم: اگر مفسده خاصى بر آن مترتب نشود، پوشیدن آن اشکال ندارد.[341]
آیتالله
نورى: اگر از پوشیدن آن انگیزه عقلایى دارد و مصلحت مهمترى
در بین است، اشکال ندارد.[342]
گاهى به مدت کوتاهى و به طور موقت لباس شوهر را در منزل مىپوشم،
آیا این کار جایز است؟
همه
مراجع (به جز امام و بهجت): خیر، اشکالى ندارد.[343]
آیات
عظام امام و بهجت: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.[344]
فروش لباسهاى زیر زنانه به وسیله مردان،
چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: اگر ترس افتادن به گناه و یا مفسده اجتماعى به دنبال داشته باشد، جایز نیست.[345]
آیا استفاده از طلا براى مردان بدون قصد زینت به طورى که دیگران
نبینند، اشکال دارد؟
همه
مراجع: پوشیدن طلا براى مرد حرام است و در هنگام نماز موجب بطلان نماز مىشود.[346]
زینت مردان با طلاى زرد چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: پوشیدن
طلا - مانند آویختن زنجیر طلا به سینه و به دست کردن انگشتر و ساعت مچى طلا- براى
مرد حرام است.[347]
طلاى سفید براى مردان چه حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز مکارم و فاضل): اگر
از جنس طــلا باشــد، جایـز نیســت؛
هرچند به
رنگ سفید باشد.[348]
آیات
عظام مکارم و فاضل: استفاده از طلاى سفید، براى مردان جایز نیست.[349]
تبصره.
هیچ گونه اختلافى بین فقیهان در مسئله یاد شده نیست و همگى معتقدند: اگر طلاى سفید
از جنس همان طلاى متعارف بین مردم باشد (ذهب) استفاده از آن جایز نیست؛ ولى برخى
مانند آیات عظام مکارم و فاضل با بررسى موضوع و کسب آگاهى از اهل خبره به این نتیجه
دست یافتهاند که طلاى سفید، همان طلاى متعارف است که تنها
رنگ آن را تغییر دادهاند.
اگر شک داشته باشیم طلاى سفیدى که در بازار فروخته مىشود،
از جنس طلاى متعارف (حرام) است یا خیر، تکلیف چیست؟
همه
مراجع: اگر واقعاً شک پیدا شد، استفاده از آن اشکال ندارد.[350]
اگـر از طــلا و فـلــز دیگـرى آلیـاژى درسـت کنیم که نسبت طلا به
آن فلز کم باشد، آیا استعمال چنین آلیاژى به صورت انگشتر و یا ساعت براى مردان
اشکال دارد؟
همه
مراجع (به جز فاضل): اگر به آن صدق طلا نمىکند، اشکال
ندارد.[351]
آیتالله
فاضل: استعمال آن، جایز نیست.[352]
آیا به دست کردن و استفاده از پلاتین براى مرد اشکال دارد؟
همه
مراجع: استفاده از پلاتین اشکال ندارد.[353]
تبصره.
پلاتین طلا نیست و فلز دیگرى است.
آیا گرفتن روکش طلا براى دندان بر مرد جایز است؟
آیات
عظام امام، خامنهاى، فاضل، مکارم و نورى: اگر براى اصلاح
دندان باشد -نه براى زینت - اشکال ندارد.[354]
آیات
عظام بهجت، تبریزى و سیستانى: آرى، جایز است.[355]
آیتالله
صافى: اگر براى اصلاح دندان باشد - نه براى زینت - اشکال ندارد و اگر براى دندانهاى
جلو باشد، بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب کرد؛ هر چند به قصد زینت هم نباشد.[356]
استفاده از طلا براى مردان به مدت کوتاه - مانند لحظه عقد - چه
حکمى دارد؟
همه
مراجع (به جز مکارم): پوشیدن طلا براى مرد حرام است و بین مدت کـم و زیاد تفاوتى
نمىکند.[357]
آیتالله
مکارم: اگر به جهت امتحان و یا به قصد نگهدارى موقت و
کوتاه مدت باشد، مانعى ندارد.[358]
مدالهاى طــلا کـه ورزشکــاران دریافت مىکننــد
و به گردنشان، مىآویزند چه حکمى
دارد؟
همه
مراجع (به جز مکارم): دریافت مدال طلا اشکال ندارد؛ ولى به گردن انداختن آن براى
مردان جایز نیست.[359]
آیتالله
مکارم: دریافت مدال طلا اشکال ندارد؛ ولى به گردن انداختن آن براى مردان جایز نیست،
مگر در موارد ضرورت.[360]
تبصره.
چنانچه مدالهاى یاد شده از آب طلا باشد، اشکال ندارد.
ساخت و خرید و فروش جواهرات طلا که مخصوص مردان است (مانند انگشتر
طلا)، چه حکمى دارد؟
همه
مراجع: ساخت و خرید و فروش انگشتر طلاى مخصوص مردان، جایز نیست.[361]
منظور از لباس شهرت چه نوع لباسى است؟
همه
مراجع (به جز سیستانى و مکارم): لباس شهرت، لباسى است که پوشیدن آن براى شخص، به
جهت جنس پارچه یا رنگ یا کیفیت دوخت یا مندرس بودنش و مانند آن، معمول نبوده و خلاف
شأن او به حساب آید؛ به طورى که اگر آن را در برابر مردم بپوشد، توجه آنان را به
خود جلب کرده و انگشتنما مىشود.[362]
آیتالله
سیستانى: منظور لباسى است که مؤمن را به صورتى زشت و نامناسب در آورد.[363]
آیتالله
مکارم: لباس شهرت، لباسى است که جنبه ریاکارى دارد و شخص مىخواهد
به وسیله آن مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود، خواه از جهت پارچه یا رنگ آن باشد
و یا دوخت آن. امّا اگر واقعاً قصدش ساده پوشیدن است و جنبه ریا کارى ندارد، نه
تنها جایز است؛ بلکه عملى شایسته است.[364]
مفهوم زینت در زنان چیست و چه چیزهایى را شامل مىشود؟
«زینت»
در زبان عربى معنایى گستردهتر از لفظ «زیور» دارد. زیور،
فقط به زینتهایى گفته مىشود که
جزء بدن شخص به شمار نمىرود، (مانند انواع زیورهاى طلا و
جواهر)، ولى کلمه «زینت» هم در چنین زیورهایى به کار مىرود
و هم به آرایشهایى گفته مىشود که
به بدن شخص متصل بوده و گویى جزئى از اوست؛ (همانند سرمه و خضاب). علاوه بر این،
خود زیبایىهاى طبیعى هم زینت به شمار مىرود،
بنابراین شامل اندام زیباى او نیز مىگردد.
حال از
دیدگاه شرع آشکار کردن کدام یک از اقسام زینت براى زنان حرام شمرده شده است؟ از آیه
31 سوره «نور» به دست مىآید که زینت دو نوع هست: زینت
پنهان و زینت نمایان که آشکار کردن اولى براى بانوان ممنوع و دیگرى جایز شمرده شده
است. تمامى فقیهان اتفاق دارند که زینت به معناى اندام و زیبایىهاى
بدن، جزء زینت پنهان محسوب مىشود و بانوان باید آنها را در
برابر مرد نامحرم بپوشانند. در زینت به معناى زیورآلات و آرایش میان آنان اختلاف
نظر وجود دارد که آیا جزء زینت پنهان محسوب مىشود یا از
زینت نمایان به حساب مىآید؛ براى مثال در مورد حلقه ازدواج
و النگو، برخى معتقدند: پوشاندن آن واجب است، ولى عدهاى بر
این باورند که لازم نیست.
مقصود از «ریبه» و «تلذذ» در رسالههاى
مراجع چیست؟
منظور از
«ریبه»، ترس افتادن به گناه و حرام است و منظور از «تلذذ» همان لذت جنسى است. اگر
نگاه به دیگرى با یکى از این دو مشخصه همراه باشد، از نظر شرع مقدس حرام مىگردد.
گاهى انسان تنها به جهت لذّت بردن به زن نگاه مىکند؛ بىآنکه
بترسد به گناه کشیده شود و گاهى نگاه از روى لذّت نیست؛ بلکه ترس آن است که به
دنبال آن گناهى انجام گیرد و مقدمه ارتکاب حرام گردد. این دو نوع نگاه حرام است.
گاهى ممکن است که نگاه به زن توأم با دو عنوان یاد شده باشد؛ در این صورت گناه آن
شدیدتر است.[365]
کلمه «ضرورت» به عنوان شرط جواز لمس زن و یا نگاه به او در کلمات
فقیهان، به چه معنا است و حدود آن کدام است؟
معیار
شناخته شده براى «ضرورت» مسئله اهم و مهم است. هر جا عنوانى تحقق یابد که اهمیت آن
از عنوان نگاه به زن نامحرم و لمس او، بیشتر باشد، بر آن تقدم پیدا مىکند
و آن را تحت پوشش خود قرار مىدهد. به عنوان مثال جایى که
سلامت و جان زن نامحرمى در خطر باشد، تردیدى نیست که مصلحت و اهمیت آن به مراتب
بیشتر از مصلحت ترک لمس و نگاه به او است. در این صورت باید جانب اهم مراعات گردد و
بر جواز نگاه و لمس فتوا داده شود مسئله معالجه و درمان مریض نیز یکى از مصادیق
بارز آن شمرده مىشود.
سن تمییز در پسر و دختر بچه در احکام نگاه و پوشش، چه سنى است؟
زمانى که
بچه (دختر یا پسر) خوب و بد را در نگاه جنس مخالف فهمیده و احتمال تحریک شهوت در او
برود، سن تمیز است.[366]
قرآن
کریم.
اصفهانى،
راغب، المفردات فى غرائب القرآن، مرتضوى، دوم، 1362 هـ.ش.
بنىهاشمى
خمینى، سید محمدحسن، توضیح المسائل مراجع، انتشارات اسلامى، قم، اول، 1377.
بهجت،
محمدتقى، توضیح المسائل، شفق، قم، بیست و چهارم، 1379.
تبریزى،
میرزاجواد، استفتائات جدید، سرور، قم، اول، 1378.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، التعلیقة على منهاج الصالحین،
مهر، قم، اول، 1415ق.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، سرور، قم،
هفتم، 1379.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، منهاج الصالحین، دارالصدیقه،
قم، دوم، 1382 هـ.ش.
حرّ
عاملى، محمدبن حسن، وسائلالشیعه، مکتبةالاسلامیه،
طهران، پنجم، 1401ق.
حسینى
خامنهاى، سید على، اجوبةالاستفتائات،
الهدى، تهران، اول، 1381.
حسینى
سیستانى، سید على، المسائل المنتخبه، ستاره، قم، 1416ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، دفتر آیتالله
سیستانى، مشهد، 1419ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، منهاج الصالحین.
خمینى،
روح اللّه، استفتائات، انتشارات اسلامى، قم، اول، 1372.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، تحریرالوسیله، پیام، تهران،
پنجم، 1365.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، انتشارات
اسلامى، قم، نهم، 1379.
خویى،
سید ابوالقاسم، صراط النجاة مع تعلیقات التبریزى، دارالاعتصام، قم، 1417ق.
صافى
گلپایگانى، لطفاللّه، توضیح المسائل، قم، دوازدهم، 1418ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، جامع الاحکام، انتشارات حضرت
معصومه، قم، دوم، 1378.
طباطبایى
یزدى، سیدمحمدکاظم، العروةالوثقى، اسماعیلیان، قم، چاپ
پنجم، 1377.
طباطبایى، محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامى.
طبرسى،
فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفة.
طوسى،
ابوجعفر، التبیان فى تفسیرالقرآن، تهران، علمیه اسلامیه.
فاضل
لنکرانى، محمد، العروة الوثقى مع تعلیقات...، اعتماد، قم، 1422ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، مهر، هشتاد و
یکم، 1381.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، جامع المسائل، مهر، قم، دوم،
1379.
مطهرى،
مرتضى، مسأله حجاب، تهران، صدرا.
محمدى رى
شهرى، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث.
مجلسى،
محمد باقر، بحارالانوار.
مکارم
شیرازى، ناصر، استفتائات جدید، مدرسه على بن ابیطالب، قم، 1379.
احکام
ویژه (600 مسئله از احکام)،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، تعلیقات على العروة الوثقى،
مدرسه علىبن ابیطالب، قم، 1413ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، تفسیر نمونه، دارالکتب
الاسلامیه، تهران، دوازدهم، 1374.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، هاتف، مشهد،
هفدهم، 1376.
نورى
همدانى، حسین، التعلیقات على کتاب العروة الوثقى.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، مؤسسه مهدى
موعود، پانزدهم، 1378.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، هزار و یک مسئله فقهى، مؤسسه
مهدى موعود، اول، 1380.
وحید
خراسانى، حسین، توضیحالمسائل، مدرسة الامام باقر العلوم،
قم، 1419ق.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ، منهاجالصالحین.
«همه حقوق براى ناشر محفوظ است»
نقل و
انتشار مطلب با ذکر منبع بلامانع است.
از
همکاریتان در گسترش فرهنگ پرسش و پاسخ متشکریم.
[2]. مطهرى، مرتضى، مسأله
حجاب، ص 21.
[3]. باید توجه داشت که هر چند
سال نزول آیات حجاب و پوشش، در کتب تفسیر و تاریخ ثبت نشده است؛ ولى باتوجه
به اینکه از یک سو این آیات در سوره هاى احزاب و نور آمده و سوره احزاب از
نظر ترتیب نزول پیش از سوره نور و بعد از سوره آل عمران قرار دارد و از سوى
دیگر طبق نقل تفسیرنمونه سوره آل عمران در بین سالهاى
دوم وسوم نازل گردیده است، مىتوان به خوبى حدس زد
که سوره احزاب در سالهاى چهارم و پنجم نازل گردیده
است. بنابر این آیه حجاب در این سالها تشریع
گردیده است. (محتواى این سوره نیز مؤید این مسئله مىباشد).
[4]. نور (24)، آیه 31 و احزاب
(33)، آیه 59 و 33.
[5]. نور (24)، آیه 31 و احزاب
(33)، آیه 59.
[6]. دو آیه در پاورقى ذکر
شود.
[7]. «صِیانَةُ الْمَرأَةِ
اَنْعَمُ لِحالِها وَ اَدْوَمُ لِجَمالِها»: مستدرک الوسائل، ج 14، باب 70.
[8]. احزاب(33)، آیه 59.
[9]. ر.ک: مصطفوى، انسانیت از
دیدگاه اسلامى، ص 129.
[10]. قال النبى: «النَّظَرُ
سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِن سِهامِ اِبْلیس فَمَنْ تَرَکَها خوْفاً مِنَ اللّهِ
اَعْطاه اللّهُ ایماناً یَجِدْ حَلاوَتهُ فىقَلْبِهِ»؛ بحارالانوار، ج 101،
ص 38.
[11]. قصص (28)، آیه 25.
[12]. درباره جلباب گفتهاند:
آن روسرى خاصى که بانوان هنگامى که براى کارى به خارج از منزل مىروند،
سر و روى خود را با آن مىپوشند؛ «الجلباب
خمارالمرأة الذى یغطّى رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجة» ؛ التبیان فى
تفسیرالقرآن، ج 8، ص 361؛ مجمع البیان، ج 8-7، ص 578).
[13]. مجمع البیان، ص 580؛
المیزان، ج 16، ص 361.
[14]. زنانى که ظاهراً پوشیده
هستند، ولى در واقع برهنهاند، از رسول خدا 9 روایت
شده است: «صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون
بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهنّ کأسنمة البُخت
المائلة ....» ؛ میزان الحکمة، ج 2، ص 259.
[15]. فاضل، امام، سیستانى،
نورى و مکارم، تعلیقات علىالعروة، (الستر)؛ خامنهاى،
استفتاء، س 568؛ تبریزى، استفتائات،س1611 و توضیحالمسائل
مراجع، م2435؛ دفتر: بهجت و وحید.
[16]. صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1696.
[17]. نورى، استفتائات، ج2،
س678؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س439؛ توضیحالمسائل مراجع، م789؛ وحید،توضیحالمسائل،
م795؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج5، س1275.
[18]. دفتر: سیستانى.
[19]. توضیحالمسائل
مراجع، م2435، وحید، توضیحالمسائل، م2499؛ نورى،
توضیحالمسائل، م2431 و خامنهاى،
سایت،نگاه.
[20]. بهجت، توضیح المسائل،
م1937.
[21]. توضیحالمسائل
مراجع، م2435.
[22]. تبریزى، صراط النجاة، ج
6، س 1610؛ نورى، توضیح المسائل، م 2246؛ وحید، توضیح المسائل، م 2260؛
توضیح المسائل مراجع، م 2252 و دفتر: خامنهاى.
[23]. امام، توضیحالمسائل
مراجع، م1406 و استفتائات، ج3، (متفرقه)، س78 و 81؛ وحید، توضیحالمسائل،
م1414؛تبریزى، توضیحالمسائل مراجع، م1406 و
استفتائات، س2240؛ مکارم، استفتائات، ج1، س1604 و 1709 و 1711؛فاضل، توضیحالمسائل
مراجع، م1406؛ نورى، توضیحالمسائل، م1403 و
استفتائات، ج1، س1054؛ دفتر: بهجت وخامنهاى.
[24]. سیستانى، توضیحالمسائل
مراجع، م1406.
[25]. صافى، توضیحالمسائل
مراجع، م1406.
[26]. سیستانى sistani.org
(حجاب)، س3؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1706؛صافى،
جامعالاحکام، ج2، س1696؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س438؛ دفتر: نورى، وحید، بهجت و
امام.
[27]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1275 و استفتائات، س 1614.
[28]. دفتر.
[29]. خامنهاى،
استفتاء، س 619؛ مکارم، استفتائات، ج2، س1019؛ امام، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م51 و استفتائات،ج3، (احکام حجاب)، س30 و 29؛ فاضل و نورى،
تعلیقات علىالعروة، (النکاح)، م51؛ سیستانى، منهاجالصالحین،ج3،
(النکاح)، م18.
[30]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1262؛ وحید، توضیحالمسائل، م2499؛ دفتر:
بهجت.
[31]. دفتر: صافى.
[32]. امام، فاضل و صافى،
توضیحالمسائل مراجع، م865؛ نورى، توضیحالمسائل،
م866؛ وحید، توضیحالمسائل، م872؛تبریزى،
استفتائات، س1617؛ دفتر: بهجت.
[33]. مکارم، استفتائات، ج1،
س119 و ج2، س152؛ سیستانى،sistani.org،
(لباس)، س2 و دفتر.
[34]. خامنهاى،
استفتاء، س 580؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1701؛
مکارم، استفتائات، ج2، س1022؛ نورى،استفتائات، ج1، س485؛ سیستانى،sistani.org،
(حجاب)، س7؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1669؛
امام،استفتائات، ج3، (احکام حجاب)، س7؛ دفتر: وحید، بهجت و تبریزى.
[35]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر) و ج2، (النکاح)، م31.
[36]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر).
[37]. دفتر: همه مراجع.
[38]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر).
[39]. توضیحالمسائل
مراجع، م2435؛ نورى، توضیحالمسائل، م2431؛ وحید،
توضیحالمسائل، م2444 و خامنهاى،
استفتاء،س 622.
[40]. نورى، امام، فاضل و
مکارم، تعلیقات علىالعروة، (احکام التخلى)، م10؛
دفتر: بهجت، وحید، صافى و خامنهاى.
[41]. سیستانى، تعلیقات علىالعروة،
(احکام التخلى)، م10.
[42]. نورى، استفتائات، ج1،
س485؛ امام، استفتائات، ج3، (احکام حجاب)، س27؛ مکارم، استفتائات، ج2،
س152؛فاضل، جامعالمسائل، ج2، س1329؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1729 و 1730؛ خامنهاى اجوبةالاستفتائات،س1363
و 1366؛ تبریزى، استفتائات، س1590؛ سیستانى،sistani.org،
(حجاب)، س5؛ دفتر: وحید و بهجت.
[43] . امام، استفتائات، ج1،
(لباس نمازگزار)، س34؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج5،
س1248؛ مکارم، استفتائات، ج2،س154؛ سیستانى، sistani.org،
(حجاب)، س2؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1712؛ همه
مراجع، العروة الوثقى،ج1، (الستر)، الثانى و 16؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1692؛ نورى، استفتائات، ج2، س682.
[44]. امام، استفتائات، ج3،
(احکام حجاب)، س27؛ سیستانى،sistani.org،
(حجاب)، س5؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1708؛ مکارم،
استفتائات، ج2، س 153 و 1023؛ نورى، استفتائات، ج2، س679؛ تبریزى، صراطالنجاة،
ج1،س907؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1694 و 1729؛
خامنهاى، استفتاء، س618 و دفتر: وحید و بهجت.
[45]. مکارم، استفتائات، ج2،
س153 و 156؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1729؛
سیستانى، sistani.org،
(حجاب)،س5؛ امام، استفتائات، ج3، (احکام حجاب)، س27؛ نورى، استفتائات، ج1،
س485؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1،س1708؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1364 و 1367؛ تبریزى،
استفتائات، س1590؛ دفتر: وحید و بهجت.
[46]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر)، الثانى.
[47]. فاضل و امام، تعلیقات
علىالعروة، (الستر)، م1 و دفتر: خامنهاى.
[48]. دفتر: وحید و بهجت.
[49]. نورى، استفتائات، ج2،
س670؛ سیستانى،sistani.org،
(زینت)، س14؛ مکارم، استفتائات، ج1، س137؛ تبریزى،صراطالنجاة،
ج5، س1276 و دفتر: تبریزى و صافى.
[50]. با استفاده از منابعى که
در عنوان «کلاه گیس» آمده است.
[51]. با استفاده از منابعى که
در عنوان «کلاه گیس» آمده است.
[52]. مکارم و نورى، تعلیقات
علىالعروة، (النکاح)، م46 و 45؛ دفتر: وحید،
سیستانى، تبریزى، صافى.
[53]. امام، تعلیقات علىالعروة،
(الستر) م1 و (النکاح) م46 و 45؛ خامنهاى،
استفتاء، س 486؛ فاضل، جامعالمسائل، ج2،س 1068.
[54]. استفتائات، آرایش و
زینت، س 802؛ روابط زن و مرد، س 611.
[55]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س66؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1362؛ مکارم، استفتائات، ج2، س1023 و دفتر: همه مراجع.
[56]. توضیح المسائل مراجع، م
834 و 836 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 840 و 844 و دفتر: خامنهاى.
[57]. توضیح المسائل مراجع، م
835 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 841 و دفتر: خامنهاى.
[58]. بهجت، توضیح المسائل
مراجع، م 835.
[59]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1379؛ نورى، استفتائات، ج 1،
س 489 و دفتر: امام و مکارم.
[60]. استفتائات، لباس و پارچه
فروشى، س 573.
[61]. جامع الاحکام، ج 2، س
1731.
[62]. فاضل، جامع المسائل، ج
1، س 2238؛ تبریزى، استفتائات، س 2225 و 2228 و 2229.
[63]. دفتر: وحید.
[64]. امام، استفتائات، ج3،
(احکام حجاب)، س14؛ بهجت، استفتائات، حجاب و پوشش زن و مرد، س696؛
فاضل،تعلیقات علىالعروة، ج2، (النکاح)، م51؛
تبریزى، استفتائات، س1591 و صراطالنجاة، ج1،
س1487؛ مکارم،استفتائات، ج1، س834 و تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م51؛ خامنهاى، سایت، نگاه و دفتر:
سیستانى و وحید.
[65]. پاسخ به 300 پرسش از
احکام، ج1، س 240.
[66]. نورى، استفتائات، ج1،
س483.
[67]. دفتر: همه مراجع.
[68]. نور (24)، آیه 30.
[69]. همان، آیه 31.
[70]. اصول کافى، ج 8، ص 219،
نشر دارالکتب الاسلامیه.
[71]. بحارالانوار، ج 14، ص
38.
[72]. محمد، محمدى رى شهرى،
میزان الحکمة، ج 4، ص 3292، نشر دارالحدیث.
[73]. همان.
[74]. امام، تحریر الوسیله، ج1
(شرائط امام الجماعة)، و م1؛ فاضل، نورى، مکارم، تعلیقات علىالعروة
(شرائط امام الجماعة)، م13؛ تبریزى، التعلیقه على منهاج الصالحین
(التقلید)، م29؛ صافى، هدایة العباد، ج2، م1244و 1245؛سیستانى، منهاج
الصالحین، ج1، م29؛ بهجت، وسیلة النجاة، ح1، م1061، 1062؛ دفتر: وحید،
خامنهاى.
[75]. از نظر برخى مراجع (آیات
عظام بهجت و مکارم شیرازى).
[76]. جاهایى که به طور معمول
نمىپوشانند (مانند موها، گردن و دستها).
[77]. به جز جاهایى که به طور
معمول مىپوشانند.
[78]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م2429؛ تبریزى،
استفتائات، س1597؛ وحید،توضیحالمسائل، م2442 و
خامنهاى، استفتاء، س 509.
[79]. صافى، توضیحالمسائل
مراجع، م2433 و هدایة العباد، ج2 (النکاح) م18.
[80]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م2429؛ العروة
الوثقى، ج1 (الستر)؛ وحید، توضیحالمسائل،م2442؛
خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س 438.
[81]. دفتر: مکارم.
[82]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433، 2436؛ نورى، توضیحالمسائل، م2429 و
2432؛ العروة الوثقى، ج1 (الستر)، م2 و(احکامالتخلى)
م8؛ وحید، توضیحالمسائل، م2442 و 2445؛ دفتر:
خامنهاى.
[83]. مکارم، استفتائات، ج1، س
799 و تبریزى، صراطالنجاة، ج5، س1274 و دفتر: همه
مراجع.
[84]. با استفاده از منابع
عنوان «پوشیدن مانتو...» و العروة الوثقى، ج1، م16.
[85]. توضیحالمسائلمراجع،
م2433؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2442؛ نورى، توضیحالمسائل،
م2429 و خامنهاى، استفتاء، س 487.
[86]. توضیحالمسائلمراجع،
م2433.
[87]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س6 و 39؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1712 و
دفتر: فاضل.
[88]. بهجت، توضیحالمسائل،
م 1933.
[89]. مکارم، استفتائات، ج2،
م1043؛ تبریزى، استفتائات، س1591؛ وحید، توضیحالمسائل،
م2497 و دفتر: سیستانى.
[90]. دفتر.
[91]. العروة الوثقى، ج2،
(الستر) م3 و 16، و (احکام التخلى) م1؛ دفتر: خامنهاى.
[92]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433؛ العروةالوثقى ج2 (النکاح)، م31؛
نورى، توضیحالمسائل، م2429؛ وحید،توضیحالمسائل،
م2442 و خامنهاى، استفتاء، س 509.
[93]. صافى، توضیحالمسائل
مراجع، م2433، جامعالاحکام، ج2، س1700 و هدایةالعباد،
ج2 (النکاح) م18 و دفتر:تبریزى.
[97]. بهجت، سیستانى و مکارم،
توضیحالمسائل مراجع، م2433؛ تبریزى، استفتائات،
س1591؛ وحید، توضیحالمسائل،م2442؛ صافى، هدایة
العباد، ج2 (النکاح) م19؛ نورى، توضیحالمسائل،
م2429؛ امام، تحریرالوسیله، ج2، (النکاح)م19؛ دفتر: خامنهاى.
[98]. امام، استفتائات ج3،
(نظر)، س28، تبریزى، استفتائات س 1581؛ مکارم، استفتائات ج1، س813 و ج2 س
1035؛دفتر: بهجت، صافى، نورى، وحید، سیستانى و خامنهاى.
[99]. سیستانى، منهاج
الصالحین، ج 2، النکاح، م 28؛ امام، فاضل، نورى، مکارم، تعلیقات على
العروة، النکاح، م 26؛بهجت، توضیحالمسائل، م 1944؛
خامنهاى، استفتاء، س 525؛ دفتر: تبریزى.
[100]. صافى، جامعالاحکام،
ج 2، س 1709.
[101]. مکارم، تعلیقات على
العروة، م 26، و استفتائات، ج 1، س 816؛ فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2،
النکاح، م 26؛صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م28؛ امام، تحریرالوسیله،
ج2، النکاح م28؛ سیستانى، منهاجالصالحین، ج2،
النکاح،م28؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 6، م 948؛ دفتر: وحید و خامنهاى.
[102]. توضیح المسائل مراجع، م
2433؛ العروة، ج 2، النکاح، م 26؛ وحید، توضیح المسائل، م 2442؛ نورى،
توضیح المسائل، م 2429 و خامنهاى، استفتاء، س 525.
[103]. مکارم، استفتائات ج2،
س1036؛ فاضل، جامعالمسائل، ج2، س1324؛ العروة
الوثقى، ج2، (النکاح) 27؛ امام، تحریرالوسیله ج2، (النکاح)، م27؛ نورى،
استفتائات، ج1، س484؛ توضیحالمسائل، م2429 ؛ توضیحالمسائل
مراجع،م2433؛ صافى، جامعالاحکام، ج 2، س 1700 و
1702 و 1703؛ وحید، توضیحالمسائل، م2442؛ دفتر:
خامنهاى.
[104]. مکارم، استفتائات، ج2،
س1036؛ فاضل، جامعالمسائل، ج2، س1324؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1702 و1703؛ العروة الوثقى، ج2، (النکاح)، م27؛ امام، تحریرالوسیله،
ج2، (النکاح)، م27؛ نورى، استفتائات، ج1، س484؛سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، م26؛ دفتر: وحید، بهجت و خامنهاى.
[105]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م2429؛ وحید،
توضیحالمسائل، م2442 و خامنهاى،
استفتاء،س 496 و 509.
[106]. صافى، توضیحالمسائل
مراجع، م2433، جامعالاحکام، ج2، س1700 و هدایةالعباد،
ج2، (النکاح) م18؛ دفتر: تبریزى.
[107]. توضیحالمسائل
مراجع، م2437؛ العروة الوثقى، ج2، (النکاح)، م32؛ نورى، توضیحالمسائل،
م2433؛ وحید،توضیحالمسائل، م2446؛ صافى، هدایةالعباد،
ج2 (النکاح)، م17؛ دفتر: خامنهاى.
[108]. مکارم، توضیحالمسائل
مراجع، م2437 و تعلیقات علىالعروة، (النکاح)، م
32.
[109]. تبریزى، صراط النجاة، ج
2، ص 698.
[110]. توضیحالمسائل
مراجع، م2436 و 2438؛ العروة الوثقى، ج2، (النکاح) م28؛ نورى، توضیحالمسائل،
م2432 و 2434؛وحید، توضیحالمسائل، م 2445 و 2447 و
خامنهاى، استفتاء، س 487.
[111]. امام، تحریرالوسیلة،
ج2، (النکاح) م27؛ فاضل و نورى، التعلیقات علىالعروة
الوثقى، (النکاح)، م27؛ صافى، هدایةالعباد، ج2، (النکاح)، م272 و خامنهاى،
استفتاء، س 582 و 516.
[112]. دفتر: بهجت.
[113]. سیستانى، توضیحالمسائل
مراجع، 2434؛ تبریزى، التعلیقه على منهاجالصالحین،
(النکاح)، م1232؛ مکارم، استفتائات،ج2، س1029 و 1039 و تعلیقات علىالعروة
الوثقى، (النکاح) م27؛ وحید، توضیحالمسائل، م
2443.
[114]. امام، تحریرالوسیله، ج2
(النکاح) م27؛ فاضل و نورى، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م27، صافى، هدایة العباد، ج2،(النکاح)، م27.
[115]. بهجت، توضیحالمسائل
مراجع، م2434؛ مکارم، استفتائات، ج1، س812.
[116]. سیستانى، توضیحالمسائل
مراجع، م2434؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2443؛
تبریزى، منهاجالصالحین، م1232.
[117]. العروة الوثقى، ج2،
(النکاح)، م27 و 31.
[118]. امام، تحریرالوسیلة،
ج2، (النکاح)، م27؛ فاضل و نورى، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م27؛ صافى، هدایة العباد،ج2، (النکاح)، م27 و خامنهاى،
استفتاء، س 582 و 516 و 515.
[119]. دفتر: بهجت.
[120]. وحید، توضیحالمسائل،
م 2443؛ سیستانى، توضیحالمسائل مراجع، م2434 و
sistani.org، (نگاه)، س2؛
تبریزى، التعلیقه على منهاجالصالحین، (النکاح)،
م1232؛ مکارم، استفتائات، ج1، س812.
[121]. توضیحالمسائل
مراجع، م2434؛ امام، تحریرالوسیله، ج2، (النکاح)، م27؛ نورى، توضیحالمسائل،
م2430؛ مکارم،تعلیقات علىالعروة، (النکاح)، م27؛
وحید، توضیحالمسائل، م 2443؛ دفتر: خامنهاى.
[122]. سیستانى، منهاجالصالحین
ج3، (النکاح)، م18؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج1، س890؛
بهجت، توضیحالمسائل، م1943؛امام، نورى، فاضل و
مکارم، تعلیقات علىالعروة، (النکاح)، م35، دفتر:
صافى.
[123]. سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، م18؛ دفتر: همه مراجع.
[124]. نورى، توضیحالمسائل،
م 2431؛ توضیحالمسائل مراجع، م2435؛ وحید، توضیحالمسائل،
م 2444.
[125]. توضیحالمسائل
مراجع، م2435.
[126]. امام، نورى و فاضل،
تعلیقات علىالعروة، (الستر) م1.
[127]. مکارم، تعلیقات علىالعروة،
(الستر)، م1؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج1، س884؛ خامنهاى،
استفتاء، س 477 و دفتر:بهجت، صافى و وحید.
[128]. سیستانى، تعلیقات علىالعروة،
الستر، م1.
[129]. امام، استفتائات، ج3،
(احکام حجاب)، س36؛ خامنهاى، استفتاء، س 477 و
دفتر: بهجت، فاضل و صافى.
[130]. تبریزى، صراط النجاة، ج
2، س 788.
[131]. نورى، استفتائات، ج2،
س669؛ سیستانى، تعلیقات علىالعروة، (الستر) م1؛
مکارم، استفتائات، ج1، س801.
[132]. دفتر: وحید.
[133]. خامنهاى،
استفتاء، س 487؛ امام، استفتائات، ج3، (نظر)، س6 و 39؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1652 و 1712؛وحید، توضیحالمسائل، م 2442؛
نورى، توضیحالمسائل، م 2442؛ مکارم، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح) م51؛ دفتر:فاضل.
[134]. بهجت، توضیحالمسائل،
م 1933.
[135]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج1، س1487.
[136]. دفتر: سیستانى.
[137]. نورى، استفتائات، ج1،
س458؛ امام، استفتائات، ج3، (نظر)، س12؛ تبریزى،
صراطالنجاة، ج2، س897 و ج1،س1487؛ مکارم،
استفتائات، ج1، س 781؛ دفتر: وحید.
[138]. بهجت، توضیح المسائل،
متفرقه، م 2؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1607 و
1622.
[139]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1189.
[140]. سیستانى: سایت.
[141]. امام، توضیحالمسائل
مراجع، م2433 و تحریرالوسیله، ج2، (النکاح)، م25؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، (النکاح)،م 23 و خامنهاى، استفتاء، س 620.
[142]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433.
[143]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433؛ تبریزى، التعلیقه على منهاجالصالحین،
م1232، و صراطالنجاة، ج1، س892؛ دفتر:وحید.
[144]. توضیحالمسائل
مراجع، م2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م2429.
[145]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م 2429؛ دفتر:
وحید، خامنهاى.
[146]. امام، تحریرالوسیلة، ج
2، النکاح، م 26؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، النکاح، م 26؛ تبریزى، التعلیقه
على منهاجالصالحین،م1232؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، م24 و دفتر: وحید، خامنهاى، فاضل، نورى و
مکارم.
[147]. بهجت، توضیحالمسائل،
م1933.
[148]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2436؛ نورى، توضیح المسائل، م2432.
[149]. توضیحالمسائل
مراجع، م2436؛ وحید، توضیحالمسائل، م2445 و خامنهاى،
استفتاء، س 515 و 535.
[150]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س25؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1182؛ وحید، توضیحالمسائل، م2448؛ فاضل،جامعالمسائل،
ج1، س1732؛ نورى، استفتائات، ج1، س458؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1719 و توضیحالمسائلمراجع، م2439؛ تبریزى،
استفتائات، س1588؛ مکارم، استفتائات، ج2، س1044؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج2،(النکاح)، م27؛ بهجت، توضیحالمسائل، (متفرقه)
م2.
[151]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «نگاه خواستگارى» آمده است.
[152]. امام، توضیحالمسائل،
م2439؛ نورى، توضیحالمسائل، م2435.
[153]. فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1728 و 1732؛ دفتر: بهجت.
[154]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج2، س1158؛ صافى، توضیحالمسائل، م 2448؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1182.
[155]. توضیح المسائل مراجع،
م2439؛ وحید، توضیحالمسائل، م 2448.
[156]. نورى، توضیحالمسائل،
م2435؛ امام، سیستانى، وحید، مکارم، توضیحالمسائل
مراجع، م2439؛ وحید،توضیحالمسائل، م 2448؛ تبریزى؛
صراطالنجاة، ج2، س1158.
[157]. فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1728 و 1732 و دفتر: صافى و بهجت.
[158]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1182.
[159]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1271 و دفتر: همه مراجع.
[160]. دفتر: همه مراجع.
[161]. دفتر: همه مراجع.
[162]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج1، س889؛ دفتر: همه مراجع.
[163]. دفتر: سیستانى.
[164]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1194 و 1206؛ مکارم،
استفتائات، ج1، س775 و 772؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،س1726 و 1727؛ نورى، استفتائات، ج1، س 450 و 452؛ بهجت، توضیحالمسائل،
(متفرقه)، م2؛ امام، استفتائات،ج3، (نظر)، س15 و 19؛ تبریزى، استفتائات،
س1081 و 1603؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1708 و
1719؛ سیستانى، sistani.org،
(فیلم)، س 8؛ دفتر: وحید.
[165].خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1194 و 1206؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1726 و 1727؛ بهجت، توضیحالمسائل، (متفرقه)،
م2، مکارم، استفتائات، ج1، س775 و 772؛ نورى، استفتائات، ج1، س 450 و 452؛
امام،استفتائات، ج3، (نظر)، س 15 و 19؛ سیستانى، sistani.org،
(فیلم)، س 8؛ تبریزى، استفتائات، س1081 و 1603؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1708 و 1719؛ دفتر: وحید.
[166]. بهجت، توضیحالمسائل،
(متفرقه)، م2؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1726 و
1728؛ صافى، جامعالاحکام، ج2،س1719، امام،
استفتائات، ج3، (نظر)، س15؛ نورى، استفتائات، ج1، س458 و 452؛ سیستانى،
sistani.org، (تصویر)، ش13.
[167]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1130؛ وحید، استفتائات، احکام ازدواج و مسائل حجاب، س 4.
[168]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1182.
[169]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «پخش زنده و غیرزنده» آمده است.
[170]. احکام ویژه (600 مسئله
از احکام)، ص 66.
[171]. تبریزى، استفتائات،
س1603 و 1605 و صراطالنجاة، ج5، س1129؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1187؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1717 و 1605؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1،س1729 و
1731؛ مکارم، استفتائات، ج1، س778 و 782؛ دفتر: نورى و امام، بهجت، وحید ؛
سیستانى، sistani.org،
(فیلم)، س4.
[172]. سیستانى، تعلیقات علىالعروة،
(احکام التخلى)، م2 و sistani.org،
(تصویر)، س1 و 2؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج3،س778؛
خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1314؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1731، و تعلیقات
علىالعروة، ج1،(احکام التخلى)، م2؛ امام، تعلیقات
علىالعروة، (احکام التخلى)، م2؛ دفتر: وحید.
[173]. مکارم، استفتائات، ج2،
س1033، تعلیقات علىالعروة، (احکام التخلى)، م2؛
صافى، جامعالاحکام، ج2، س1707؛نورى، التعلیقات علىالعروة،
(احکام التخلى)، م2؛ دفتر: بهجت.
[174]. دفتر: همه مراجع.
[175]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1313؛ مکارم، استفتائات، ج1،
س789؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س2093؛نورى،
استفتائات، ج1، س931؛ صافى، جامعالاحکام، ج2،
س1707؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص31،س12؛ امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س49 و 50؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج5، س1022،
دفتر: سیستانى و وحید .
[176]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «فیلم آموزش جنسى» آمده است.
[177]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1200؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1329؛ نورى، استفتائات، ج2، س554؛ دفتر:بهجت، وحید، امام، فاضل و
مکارم.
[178]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1129.
[179]. سیستانى،
sistani.org، (تصویر)، س19.
[180]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1129 و ج1، س894 و 895 ؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1203؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1329؛ نورى،
استفتائات، ج2، س554؛ سیستانى،sistani.org،
(فیلم)، س3؛ دفتر: وحید، بهجت، امام، فاضل، مکارم.
[181]. تبریزى، استفتائات،
س1603 و 1605 و صراطالنجاة، ج5، س1129 ؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1187؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، ص1717 و 1605؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1،س1729 و
1731؛ مکارم، استفتائات، ج1، س778 و 782؛ دفتر: نورى و امام، وحید، بهجت ؛
سیستانى،,sistani.org،
(فیلم)، س4.
[182]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1199؛ سیستانى،sistani.org،
(فیلم)، س7؛ تبریزى، صراط النجاة، ج6، س1422؛صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1329؛ نورى، استفتائات، ج2، س554؛ دفتر: امام، مکارم، وحید، بهجت،
فاضل.
[183]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1201؛ دفتر: امام، فاضل و
مکارم.
[184]. دفتر: بهجت، صافى،
وحید.
[185]. دفتر: سیستانى.
[186]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1192؛ تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1129؛ سیستانى،sistani.org،
(تصویر)،س4؛ دفتر: همه مراجع.
[187]. صافى، جامع الاحکام، ج
1، 976؛ دفتر: بهجت.
[188]. تبریزى، استفتائات، س
1605.
[189]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1183 و 1215؛ مکارم،
استفتائات، ج 1، س 1609 و 829.
[190]. سیستانى، سایت، س 2.
[191]. دفتر.
[192]. دفتر.
[193]. دفتر.
[194]. تبریزى، توضیحالمسائل،
م 2076 و استفتائات، س 1605 و 1198؛ دفتر: فاضل.
[195]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1213؛ دفتر: مکارم.
[196]. سیستانى، سایت ماهواره،
س 3.
[197]. صافى، جامع الاحکام، ج
1، س 967.
[198]. امام، تحریرالوسیله، ج
1، م 10؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س 1212.
[199]. دفتر.
[200]. تبریزى، توضیح المسائل،
م 2076 و استفتائات، س 1605 و 1198؛ دفتر: فاضل.
[201]. سیستانى، سایت ماهواره،
س 3.
[202]. صافى، جامع الاحکام، ج
1، س 976.
[203]. دفتر.
[204]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س25؛ وحید، توضیحالمسائل، م2448؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1182؛ نورى،استفتائات، ج1،
س458؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1732؛ تبریزى،
استفتائات، س1588، صافى، جامعالاحکام،ج2، س1719، و
توضیحالمسائل مراجع، م2439؛ بهجت، توضیحالمسائل،
(متفرقه)، م2؛ مکارم، استفتائات، ج2،س1044؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج2، (النکاح)، م23.
[205]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1188؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1730 و 1732؛ امام، استفتائات، ج3، (احکامحجاب)، س15؛ مکارم،
استفتائات، ج1، س798 و 838؛ دفتر: نورى، وحید، سیستانى، تبریزى، صافى و
بهجت.
[206]. مکارم، استفتائات، ج 1
س 798 و 838؛ امام، استفتائات، ج3، (احکام حجاب)، س15؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،س1732 و 1730؛ دفتر: بهجت، وحید، خامنهاى،
صافى، سیستانى، تبریزى و نورى.
[207]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1188؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1732 و 1730؛ مکارم، استفتائات، ج1،س798 و 838؛ امام، استفتاء ات، ج3،
(احکام حجاب)، س15؛ دفتر: نورى، بهجت، سیستانى، تبریزى، وحید وصافى.
[208]. تبریزى، سایت اینترنت؛
سیستانى، سایت اینترنت؛ دفتر: همه مراجع.
[209]. تبریزى، سایت اینترنت؛
دفتر: همه مراجع.
[210]. دفتر.
[211]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س52؛ بهجت، توضیحالمسائل، م1936؛ مکارم،
استفتائات، ج1، س819؛ تبریزى،استفتائات، 1622؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، ص1673؛ نورى، استفتائات، ج2، س656؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،1718؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1145؛ العروة الوثقى، ج2، (النکاح) م3؛ سیستانى، sistani.org،
(اینترنت)،س20 و 19؛ دفتر: وحید.
[212]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «گفتگو با نامحرم» آمده است.
[213]. سیستانى، سایت اینترنت
؛ تبریزى، سایت اینترنت؛ دفتر: همه مراجع.
[214]. دفتر: همه مراجع.
[215]. دفتر: همه مراجع.
[216]. دفتر: همه مراجع.
[217]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1196؛ سیستانى، سایت، متفرقات،
س7؛ دفتر: همه مراجع.
[218]. خامنهاى،
استفتاء، س 678 و 684؛ صافى، هدایةالعباد، ج2،
(النکاح)، م29؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3،(النکاح)، م29؛ نورى، مکارم و امام، تعلیقات علىالعروة،
ج2، (النکاح)، م39؛ دفتر: بهجت، تبریزى، وحید و فاضل.
[219]. صافى، هدایةالعباد،
ج2، (النکاح)، م29؛ سیستانى، منهاجالصالحین، ج3،
(النکاح)، م29؛ نورى، مکارم و امام،تعلیقات علىالعروة،
ج2، (النکاح)، م39؛ دفتر: وحید، تبریزى، بهجت و خامنهاى.
[220]. فاضل، تعلیقات علىالعروة،
ج2، (النکاح)، م39.
[221]. العروة الوثقى، ج2،
(النکاح)، م39 و 41.
[222]. استفتائات، احکام صحبت
و گفتوگو، س 734.
[223]. پاسخ به 300 پرسش از
احکام، ج 1، س 218.
[224]. امام، استفتائات، ج3،
سوالات متفرقه، س127؛ دفتر: همه مراجع.
[225]. امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س52؛ بهجت، توضیحالمسائل، م1936؛ مکارم،
استفتائات، ج1، س819؛ تبریزى،استفتائات، 1622؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، ص1673؛ نورى، استفتائات، ج2، س656؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،1718؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1145؛ العروة الوثقى، ج2، (النکاح) م3؛ سیستانى، sistani.org،
(اینترنت)،س20 و 19؛ دفتر: وحید.
[226]. العروة الوثقى، ج2،
(النکاح)، م31 و 39؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1،
س1720.
[227]. العروة الوثقى، ج2،
(النکاح) م32.
[228]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1219؛ نورى، استفتائات، ج1،
س461؛ دفتر: همه مراجع.
[229]. خامنهاى،
استفتاء، س 646 و 638؛ تبریزى، استفتائات، س 1592 و 1623؛ مکارم،
استفتائات، ج 1، س 813؛ امام،استفتائات، ج 3، (وظایف اجتماعى زنان)، س 19؛
دفتر: نورى، وحید، فاضل و سیستانى.
[230]. صافى، جامع الاحکام، ج
2، س 1656 و 1657 و 1658 و دفتر: بهجت.
[231]. العروة الوثقى، ج2،
(النکاح)، م49؛ خامنهاى، استفتاء، س 646 و 638 و
626؛ تبریزى، استفتائات، س1592 و1594؛ مکارم، استفتائات، ج1، س813 و 805؛
امام، استفتائات، ج3، (وظایف اجتماعى زنان)، س19؛ دفتر:سیستانى، وحید، فاضل
و نورى.
[232]. صافى، جامع الاحکام، ج
2، س 1656 و 1657 و 1658 و دفتر: بهجت.
[233]. خامنهاى،
استفتاء، س 627؛ مکارم، استفتائات، ج1، س805 و 813؛ امام، استفتائات، ج3،
(وظایف اجتماعى زنان)،س19؛ صافى، جامعالاحکام، ج2،
س1664؛ تبریزى، استفتائات، س1592 و 1594؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،س1755؛ نورى، استفتائات، ج2، س674 و 656؛ سیستانى،sistani.org،
(عشق)، س5؛ دفتر: وحید و بهجت.
[234]. دفتر: همه مراجع.
[235]. خامنهاى،
استفتاء، س 806؛ تبریزى، استفتائات، س1592 و 1595 و 1622؛ امام، استفتائات،
ج3، (وظایف اجتماعىزنان)، س13 و 19؛ مکارم، استفتائات، ج1، س805؛ العروة
الوثقى، ج2، (النکاح)، م49؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2،س1668؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1720 و دفتر:
وحید، سیستانى، بهجت و نورى.
[236]. صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1664؛ تبریزى، استفتائات، س1595؛ مکارم، استفتائات، ج1، س776؛
امام،استفتائات، ج3، (وظایف اجتماعى زنان)، س13؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1715؛ نورى، استفتائات، ج2،س656 و 674؛ العروة الوثقى، ج2، النکاح،
م49؛ دفتر: سیستانى، وحید و بهجت.
[237]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2445؛ نورى، توضیحالمسائل، م 2441 و
خامنهاى، استفتاء، س 627.
[238]. توضیحالمسائل
مراجع، م2445؛ وحید، توضیحالمسائل، م2454؛ دفتر:
بهجت.
[239]. توضیحالمسائل
مراجع، م2445.
[240]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2445.
[241]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2445.
[242]. توضیحالمسائل
مراجع، م2445؛ نورى، توضیحالمسائل، م2441؛ وحید،
توضیحالمسائل، م2454 و خامنهاى،
استفتاء،س 639 و 627.
[243]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «دوست داشتن جنس مخالف» آمده است.
[244]. دفتر: بهجت و صافى.
[245]. توضیحالمسائل
مراجع، م2445؛ نورى، توضیحالمسائل، م2441؛ وحید،
توضیحالمسائل، م2454 و خامنهاى،
استفتاء،س 639 و 627.
[246]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «خلوت زن و مرد» (پرسش 129) آمده است.
[247]. بهجت، استفتائات،
معاشرت با جنس مخالف، س 724. با استفاده از منابعى که در عنوان «خلوت زن و
مرد» (پرسش129) آمده است.
[248]. دفتر.
[249]. خامنهاى،
استفتاء، س 502؛ مکارم، استفتائات، ج1 س822؛ نورى، استفتائات، ج1، س451 و
ج2، س569؛ صافى،جامع الاحکام، ج2، س1611؛ سیستانى، سایت، بازیگرى، س1؛
دفتر: امام، وحید، تبریزى، بهجت و فاضل.
[250]. مکارم، استفتائات، ج1،
س1764؛ سیستانى، سایت، فیلم، س6؛ دفتر: همه مراجع.
[251]. جامع الاحکام، ج2،
1616.
[252]. سیستانى،
sistani.org، (عشق)، س1 و 5 و
محبت، س1؛ خامنهاى، استفتاء، س 779، 640 و
651؛صافى، جامعالاحکام، ج2، س1661؛ دفتر: همه
مراجع.
[253]. دفتر: همه مراجع.
[254]. خامنهاى،
استفتاء، س 645 و 491؛ مکارم، استفتائات، ج1، س1665؛ نورى، استفتائات، ج1،
س1031؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج2، س1152؛ العروةالوثقى،
ج2، (النکاح)، م47؛ دفتر: وحید، بهجت، فاضل، سیستانى و صافى.
[255]. العروة الوثقى، ج2،
(المحرمات بالمصاهرة)، م33.
[256]. خامنهاى،
استفتاء، س 493؛ تبریزى، استفتائات، س1606؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1660؛ مکارم، امام، نورى و فاضل، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م40؛ بهجت، توضیحالمسائل، م1934؛
سیستانى، منهاجالصالحین، ج2،(النکاح)، م16؛ دفتر:
وحید.
[257]. خامنهاى،
استفتاء، س 515؛ تبریزى، استفتائات، س1606؛ نورى، استفتائات، ج2، س655؛
مکارم، استفتائات، ج1،س818؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1660؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1717؛ بهجت،
توضیحالمسائل،م1934؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج2، (النکاح)، م16؛ امام، تحریرالوسیله، ج2، (النکاح)، م20؛ دفتر: وحید.
[258]. امام، تحریرالوسیلة،
ج2، (النکاح)، م20 و خامنهاى؛ استفتاء، س 479.
[259]. تبریزى، استفتائات،
س1606؛ مکارم، تعلیقات علىالعروة، (النکاح)، م40؛
سیستانى، منهاجالصالحین، ج3، (النکاح)،م16؛ صافى،
هدایةالعباد، ج2، (النکاح)، م20؛ دفتر: وحید و
بهجت.
[260]. فاضل، تعلیقات علىالعروة،
ج2، (النکاح)، م40.
[261]. نورى، تعلیقات علىالعروة،
(النکاح)، م40.
[262]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج2، س1695 و 1173؛ امام، نورى، فاضل و مکارم، العروة الوثقى، ج2، (النکاح)،
م35؛ دفتر:وحید، صافى، سیستانى و خامنهاى.
[263]. بهجت، توضیحالمسائل،
م1943.
[264]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر) و ج2، (النکاح)، م40.
[265]. خامنهاى،
استفتاء، س 515؛ تبریزى، استفتائات، س1606؛ مکارم، استفتائات، ج2، س1024؛
سیستانى، sistani.org، (دست
دادن)، س4؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1660؛ بهجت،
توضیحالمسائل، م1934؛ فاضل، جامعالمسائل،ج1،
س1717؛ امام و نورى، تعلیقات علىالعروة، (النکاح)،
م40؛ دفتر: وحید.
[266]. امام، تحریرالوسیلة،
ج2، (النکاح)، م24؛ صافى، هدایةالعباد، ج2،
(النکاح)، م24؛ نورى، فاضل، تعلیقات علىالعروة،(النکاح)،
م35؛ بهجت، توضیحالمسائل، م1943؛ دفتر: وحید و
خامنهاى.
[267]. سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، (النکاح)، م23؛ تبریزى، التعلقه على منهاجالصالحین،
ج2، م1232.
[268]. دفتر: مکارم.
[269]. صافى، هدایة العباد،
ج2، (النکاح)، م25؛ امام، تحریرالوسیلة، ج2، (النکاح)، م25؛ تبریزى، صراطالنجاة،
ج5،س1247؛ دفتر: فاضل، نورى، مکارم، وحید، بهجت و خامنهاى.
[270]. سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، (النکاح)، م23.
[271]. العروةالوثقى،
ج1، (الستر) و ج2، (النکاح)، م41.
[272]. بهجت، احکام و
استفتائات، ص29، س3 و 4؛ مکارم، نورى، فاضل و امام، تعلیقات علىالعروة
(النکاح)، م35؛صافى، هدایة العباد، ج2، (النکاح)، م22؛ وحید، توضیحالمسائل،
م2450؛ توضیحالمسائل مراجع، م2441 و خامنهاى،اجوبةالاستفتائات،
س 1315.
[273]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1023 و 1024 و استفتائات، س 1545؛ سیستانى، sistani.org،
(پزشکى)، س1 و منهاجالصالحین، ج2، (النکاح)، م20 و
21.
[274]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س 1303؛ مکارم، استفتائات، ج1،
س803 و 1567؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1،س2091 و 2087؛
بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص30، س4 و 8؛ امام، استفتائات، ج3، (نظر)،
س42؛نورى، استفتائات، ج1، س933 و 966؛ صافى، هدایة العباد، ج2، (النکاح)،
م22 و دفتر: وحید.
[275]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1023 و 1024 و استفتائات، س1545؛ سیستانى، منهاجالصالحین،
ج3، (النکاح)، م 21و sistani.org،
(پزشکى)، س1 و 5.
[276]. بهجت، احکام و
استفتائات پزشکى، ص30، س4 و 8، ص 33، س 18؛ نورى، استفتائات، ج1، س943 و
933 و956؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س 1303؛ امام، استفتائات، ج3، (نظر)، س42 و 43؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1،س2091 و 2087؛ مکارم، استفتائات، ج1، س803 و 1567؛ صافى، هدایة العباد،
ج2، (النکاح)، م22؛ دفتر: وحید.
[277]. سیستانى،
sistani.org، (پزشکى)، س1 و منهاجالصالحین،
ج2، (النکاح)، م21؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج5، س
1023و 1024 و استفتائات، س1545.
[278]. صافى، هدایة العباد،
ج2، (النکاح)، م22، نورى، استفتائات، ج1، س933؛ امام، استفتائات، ج3،
(نظر)، س42 و43و84؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص30، س5 و 6؛ فاضل،
جامع المسائل، ج1، س2089؛ خامنهاى،اجوبةالاستفتائات،
س 1303؛ مکارم، استفتائات، ج1، س1572؛ دفتر: وحید.
[279]. سیستانى، منهاجالصالحین،
ج2، (النکاح)، م21 و sistani.org،
(پزشکى)، س1؛ تبریزى، استفتائات، س1545 وصراطالنجاة،
ج5، س1024 و 1023.
[280]. العروةالوثقى،
ج2، (النکاح)، م35 و 48.
[281]. دفتر: همه مراجع.
[282]. خامنهاى،
استفتاء، س 667؛ مکارم، استفتائات، ج1، س797؛ تبریزى، استفتائات، س1616؛
نورى، استفتائات، ج1،س1033؛ دفتر: وحید، صافى، بهجت، امام و فاضل.
[283]. همان.
[284]. فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1707 و ج2، س1328؛ خامنهاى، استفتاء، س 662؛
تبریزى، صراطالنجاة، ج5،س1253؛ دفتر: امام، بهجت و
وحید.
[285]. دفتر.
[286]. مکارم، استفتائات، ج2،
س151 و 1034؛ نورى، استفتائات، ج1، س491 و سیستانى، سایت، (زینت).
[287]. نورى، استفتائات، ج1،
س490؛ فاضل، جامعالمسائل، ج2، س1328؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1682؛خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1220؛ تبریزى، استفتائات، س1590 و 1586؛ سیستانى، sistani.org،
(زینت)،س28؛ امام، استفتائات، ج2، (احکام حجاب)، س32؛ دفتر: بهجت.
[288]. استفتائات، ج1، س801.
[289]. با استفاده از منابعى
که در عنوان «آرایش چهره» آمده است.
[290]. العروة الوثقى، ج1،
(الستر).
[291]. سیستانى،
sistani.org، (زینت)، س17؛ مکارم،
استفتائات، ج2، س1034 و 151؛ نورى، استفتائات، ج1، س491 و542 و 500؛ امام،
استفتائات، ج3، (احکام حجاب)، س34؛ دفتر: وحید.
[292]. صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1683 و دفتر: بهجت.
[293]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1238.
[294]. خامنهاى،
سایت، نگاه؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س1707 و دفتر:
وحید.
[295]. خامنهاى،
سایت، نگاه؛ دفتر: امام.
[296]. صافى، جامع الاحکام،
ج2، س1683؛ دفتر: بهجت، تبریزى و سیستانى.
[297]. مکارم، استفتائات، ج1،
س802؛ نورى، استفتائات، ج1، س542 و 491.
[298]. خامنهاى،
استفتائات جدید، س 1081؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1707 و دفتر: امام و
وحید.
[299]. دفتر: بهجت و صافى.
[300]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج1، س882 و 883.
[301]. نورى، استفتائات، ج1،
س542 و 500؛ مکارم، استفتائات، ج1، س802؛ سیستانى، sistani.org،
(زینت)، س18.
[302]. دفتر: همه مراجع.
[303]. دفتر: بهجت و صافى.
[304]. دفتر: مکارم.
[305]. دفتر: همه مراجع.
[306]. دفتر: همه مراجع.
[307]. امام، استفتائات، ج3،
(احکام حجاب)، س36؛ بهجت: استفتائات، ج 4، س 5342؛ خامنهاى:
سایت استفتائات جدید، س 1079؛ دفتر: بهجت، فاضل و صافى.
[308]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج1، س882 و 883.
[309]. نورى، استفتائات، ج2،
س669؛ سیستانى، تعلیقات علىالعروة، (الستر)، م1؛
مکارم، استفتائات، ج1، س801.
[310]. دفتر: وحید.
[311]. دفتر: همه مراجع.
[312]. دفتر: مکارم و نورى.
[313]. سیستانى،
sistani.org، (حجاب)، س3؛ تبریزى،
صراطالنجاة، ج1، س878؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س1706؛ صافى،جامعالاحکام، ج2، س1696؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س438؛ دفتر: نورى، وحید، بهجت و
امام.
[314]. تبریزى، صراطالنجاة،
ج5، س1275 و استفتائات، س 1614.
[315]. دفتر.
[316]. العروة الوثقى، ج 1، فى
الستر و الساتر، الثانى.
[317]. توضیحالمسائل
مراجع، م 897.
[318]. آیتالله
مکارم احتیاط واجب دارند.
[319]. العروة الوثقى، ج 1، فى
الستر و الساتر، الثانى؛ تبریزى، استفتائات، س 446؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج 1، س 244.
[320]. العروة الوثقى، ج 1، فى
الستر و الساتر، م 5.
[321]. العروة الوثقى، ج 1، فى
الستر و الساتر، م 5.
[322]. امام، استفتائات، ج3،
(احکام حجاب)، س8؛ نورى، استفتائات، ج2، س673؛ العروة الوثقى، ج1، (مکان
المصلى)، العاشر.
[323]. فتاوا در این زمینه
مختلف است. براى آگاهى بیشتر ر.ک: توضیحالمسائل
مراجع، م886.
[324]. توضیحالمسائل
مراجع، م846.
[325]. دفتر.
[326]. فاضل، توضیحالمسائل
مراجع، م846. وحید، توضیحالمسائل، م 852؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1372؛ صافى،جامعالاحکام،
ج2، س1688؛ تبریزى، صراطالنجاة، ج3، س781.
[327]. توضیحالمسائل
مراجع، م846.
[328]. مکارم، استفتائات، ج1
س138.
[329]. نورى، توضیح المسائل، م
847.
[330]. العروةالوثقى،
ج1، التقلید، م67.
[331]. امام، استفتائات، ج3،
(سؤالات متفرقه)، س174؛ فاضل و بهجت، توضیحالمسائل
مراجع، م846.
[332]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1219؛ مکارم، استفتائات، ج1،
س132 و 138؛ سیستانى،sistani.org،
(زینت)،ش34 و توضیحالمسائل مراجع، م846؛ وحید،
توضیحالمسائل، م852؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1688؛ تبریزى،صراطالنجاة، ج3، س781.
[333]. نورى، استفتائات، ج2،
س569 و توضیحالمسائل، م 847.
[334]. امام، نورى و فاضل،
توضیحالمسائل مراجع، م845؛ خامنهاى،
استفتاء، س 550.
[335]. صافى، توضیحالمسائل
مراجع، م845؛ بهجت، توضیحالمسائل، م711؛ وحید،
توضیحالمسائل، م851.
[336]. تبریزى و سیستانى،
توضیحالمسائل مراجع، م845.
[337]. مکارم، توضیحالمسائل
مراجع، م845.
[338]. توضیحالمسائل
مراجع، م846.
[339]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1372؛ وحید، توضیحالمسائل،
م 852.
[340]. توضیحالمسائل
مراجع، م846.
[341]. مکارم، استفتائات، ج1
س138.
[342]. نورى، توضیح المسائل، م
847.
[343]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1219؛ مکارم، استفتائات، ج1،
س132 و 138؛ سیستانى، sistani.org،
(زینت)، س34 و توضیحالمسائل مراجع، م846؛ صافى،
جامعالاحکام، ج2، س1688؛ تبریزى، صراطالنجاة،
ج3، س781؛وحید، توضیحالمسائل، م852؛ نورى،
استفتائات، ج2، س569 و توضیحالمسائل، م847.
[344]. توضیحالمسائل
مراجع، م846؛ امام، استفتائات، ج3، (سؤالات متفرقه)، س174.
[345]. بهجت، استفتائات، لباس
و پارچه فروشى، س 576؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س1369؛ دفتر: همه مراجع.
[346]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س444؛ تبریزى، التعلیقه على
منهاجالصالحین، ج1، الخامس و م31؛ امام،
نورى،فاضل، تعلیقات علىالعروة، (لباس المصلى)،
م24؛ بهجت، وسیلةالنجاة، ج1، م639؛ صافى، هدایةالعباد،
ج1، م678.
[347]. توضیحالمسائل
مراجع، م832؛ نورى، توضیحالمسائل، م833؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س444؛ وحید،توضیحالمسائل،
م838.
[348]. تبریزى، استفتائات،
س2194؛ نورى، استفتائات، ج2، س517؛ امام، استفتائات، ج1، (لباس نمازگزار)،
س52؛ سیستانى، sistani.org،
(زینت)، س2؛ صافى، جامعالاحکام، ج2، س1737؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س443؛دفتر: بهجت، وحید.
[349]. مکارم، استفتائات، ج1،
س811؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س969.
[350]. العروةالوثقى،
ج1، (لباس المصلى)، م21.
[351]. امام، استفتائات، ج1،
(لباس نمازگزار)، س53؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س443؛ صافى، جامعالاحکام، ج2،س1738؛ مکارم، نورى و
سیستانى، تعلیقات علىالعروة، (لباس المصلى)،
الخامس؛ دفتر: بهجت، وحید، صافى وتبریزى.
[352]. تعلیقات علىالعروة،
ج2، (لباس المصلى)، الخامس.
[353]. مکارم، استفتائات، ج1،
س811؛ تبریزى، استفتائات، س2193؛ امام، استفتائات، ج1، (لباس نمازگزار)،
س50؛ سیستانى، sistani.org،
زینت، س33؛ فاضل، جامعالمسائل، ج1، س969؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س443؛ صافى، جامعالاحکام،
ج2، س1739؛ دفتر: وحید، بهجت، نورى.
[354]. امام، استفتائات، ج 1،
لباس نمازگزار، س 56؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 163؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات،س 449؛ فاضل، جامعالمسائل،
ج 1، س254 و 255؛ نورى، استفتائات، ج1، س 480 و 1042.
[355]. بهجت، وسیلة النجاة، ج
1، م 639؛ تبریزى، استفتائات، س 2195؛ سیستانى، سایت، زینت.
[356]. صافى، هدایة العباد، ج
1، م 678.
[357]. امام، استفتائات، ج3،
(سؤالات متفرقه)، س174؛ خامنهاى، اجوبةالاستفتائات،
س445؛ دفتر: سیستانى، بهجت،وحید، نورى، فاضل، تبریزى و صافى.
[358]. مکارم، استفتائات، ج2،
س164.
[359]. خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س446؛ توضیحالمسائل
مراجع، م832؛ نورى، توضیحالمسائل، م833؛
وحید،توضیحالمسائل، م838.
[360]. مکارم، استفتائات، ج1،
س136.
[361]. فاضل، جامعالمسائل،
ج1، س970 و 97؛ نورى، استفتائات، ج2، س532؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س447؛امام، استفتائات، ج2، (کسبهاى
حرام)، س14 و 13؛ صافى، هدایةالعباد، ج1، 1689؛
تبریزى، التعلیقه علىمنهاجالصالحین، (المکاسب
المحرمه)، م8؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج1، م1441 و 1442؛ مکارم، استفتائات، ج
1، س628 و دفتر: سیستانى و وحید.
[362]. توضیحالمسائل
مراجع، م845؛ نورى، توضیحالمسائل، م846؛ بهجت،
توضیحالمسائل، م711؛ خامنهاى،
اجوبةالاستفتائات، س1361؛ وحید، توضیحالمسائل،
م851.
[363]. دفتر: سیستانى.
[364]. مکارم، توضیحالمسائل
مراجع، م845.
[365]. مکارم، استفتائات، ج1،
س825؛ امام، فاضل، مکارم، نورى، تعلیقات علىالعروة
(النکاح)، م27؛ صافى، هدایة العباد،ج2، (النکاح) م27؛ سیستانى، منهاجالصالحین
ج2، (النکاح) م12.
[366]. توضیحالمسائل
مراجع، م 2435، 2433؛ نورى، توضیحالمسائل، م2431؛
العروة الوثقى، ج2، (النکاح) م35؛ وحید،توضیحالمسائل،
م 2444 و خامنهاى، سایت، نگاه.
نظرات