سرنوشت مسیحیان در عصر ظهور
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حکومتی الهی و فراگیر با حاکمیت دین مبین اسلام، در سرتاسر کرة زمین تشکیل میدهد. در این جا، این پرسش مطرح میشود که آیا همة اهل کتاب[1] به آیین اسلام میگروند؟ آیا در عصر ظهور هم، عدهای از اهل کتاب، دست از آیین خود برنداشته و همچنان بر دین خود، پافشاری خواهند کرد؟ اگر مسیحیان و یهودیان در عصر ظهور باقی باشند چگونه خواهند بود؟
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حکومتی الهی و فراگیر با حاکمیت دین مبین اسلام، در سرتاسر کرة زمین تشکیل میدهد. در این جا، این پرسش مطرح میشود که آیا همة اهل کتاب[1] به آیین اسلام میگروند؟ آیا در عصر ظهور هم، عدهای از اهل کتاب، دست از آیین خود برنداشته و همچنان بر دین خود، پافشاری خواهند کرد؟ اگر مسیحیان و یهودیان در عصر ظهور باقی باشند چگونه خواهند بود؟ آیا ملزم به ترک دین و آیین خود خواهند شد، یا بر عقیدة خود میتوانند باقی باشند؟ در صورت بقاء، آیا در دولت مهدوی از آزادی کامل برخوردار خواهند بود یا در محدودیت قرار خواهند گرفت؟ برای پاسخ به این پرسشها دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است که یکی از آنها نظریة بقای اهل کتاب در زمان حکومت مهدوی است. در تبیین این دیدگاه، لازم به توضیحِ نکاتی است.
یکم. آزادی و اختیار انسانها
انسانها در انتخاب دین و آیین مختارند و اجبار آنان به پذیرش عقیده و مذهب، تأثیری در نجات و رستگاری آنها ندارد. در میدانِ اختیار است که انسانها، امتحان پس داده و مستحق عذاب و عقاب میشوند. خداوند متعال، بشر را آزاد گذاشته تا با عقل و درایت خدادادی خود، راه هدایت و رستگاری را برگزینند. آیات قرآن[2] نیز مؤید این مطلب است. آیتالله جوادی آملی نیز در اینباره مینویسد: «اصولاً دین مجموعهای از اعتقادات ویژه است که هرگز نمیتوان آنها را بر کسی تحمیل کرد. اگر اصول و مبادی دیانت برای کسی حاصل نشود، دین نیز به قلمرو جانش پای نمینهد.»[3]
بر این اساس، تحمیل عقیده و ایمان از امور ناممکن بوده و تحقق خارجی نخواهد داشت و کاری بیثمر است؛ بنابراین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، دین اسلام را برای همگان ـ حتی کفار ـ فقط بیان میکند، ولی کسی را مجبور به پذیرش آن نمیکند.
دوم. عدم اجبار و اکراه در پذیرش دین
قرآن کریم به روشنی، اکراه و اجبار در دین را رد و نفی میکند. در شأن نزول آیة شریفه (لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ...)[4] آمده است: مردى از انصار که نامش «ابوالحصین» بود، دو پسر داشت. پسران او تحت تبلیغ تجّار شامی قرار گرفته و نصرانی شده بودند. «ابوالحصین» از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست آنها را به اسلام برگرداند، اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم موافقت نکرد و فرمود: «خداوند آن دو پسر را [از رحمتش] دور کند که آنان اولین دسته اى هستند که پس از هدایت به اسلام، کافر شدند». ابوالحصین از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دنبال آنها نفرستاد ناراحت شد؛ تا این که آیة فوق نازل شد.[5]
از آنجا که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پی اجرای آیات قرآن کریم هستند بنابراین هیچ کسی را مجبور به پذیرش دین اسلام (اگرچه حق است) نمیکند، بلکه فقط دستورهای ناب آن را اجرا کرده، در معرض دید همگان قرار میدهند تا بر پایة سنت الهی، هر کس با درایت و تحقیق و آگاهی کامل به این مسیرِ صحیح، رهنمون شود.
سوم. اهل کتاب در عصر ظهور
از مجموع آیات و روایات مهدوی پیداست که اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) در عصر ظهور، حضور دارند و از دولت کریمة مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بهرهمند میشوند.
1. آیات:
سه آیه از قرآن کریم بر حضور اهل کتاب تا روز قیامت دلالت دارد.
«و در میان آنها عداوت و دشمنی را تا روز قیامت افکندیم.»[6]
«و از کسانی که ادعای نصرانیت [و یاری مسیح] داشتند [نیز] پیمان گرفتیم، ولی آنها قسمت قابل ملاحظهای از آنچه به آنان تذکر داده شده بود را به دست فراموشی سپردند، بنابراین در میان آنها تا قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم.» [7]
«و یاد کن هنگامی را که پروردگارت اعلام داشت که تا روز قیامت بر آنان کسانی را خواهد گماشت که بدیشان عذاب سخت بچشانند.» [8] تعبیر «تا روز قیامت» در آیات فوق، به خوبی دلالت میکند اهل کتاب در عصر ظهور هم حضور خواهند داشت.
2. روایات:
روایت یکم: دریافت جزیه از اهل کتاب
«از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: رفتار حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف با اهل ذمه چگونه خواهد بود؟ فرمود: با آنها از درِ مسالمت وارد خواهد شد، همچنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با آنها سازش کرد. اهل ذمه به آن حضرت جزیه میپردازند و در هنگام پرداخت آن [مانند یک اقلیت] کوچک شمرده میشوند.»[9]
روایت دوم. قضاوت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میان اهل کتاب
امام باقر علیه السلام فرمود: «مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از آن رو مهدی (هدایت شده)، نامیدهاند که به چیزی پنهان راه مییابد. او تورات و دیگر کتابهای آسمانی را از غاری در انطاکیه بیرون میآورد و در میان اهل تورات با تورات و میان اهل انجیل(مسیحیان) با انجیل و در میان پیروان زبور با زبور و برای اهل قرآن با قرآن قضاوت میکند.» [10]
بنابراین، آیات و روایات، حضور اهل کتاب و اقلیتهای مذهبی را در عصر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تأیید میکند.
همچنین، بنا بر روایاتی،[11] سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، همچون سیرة پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، معرفی شده است.
پس، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز طبق روش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، از اهل کتاب جزیه خواهند گرفت تا آنها هم در سایة حکومت عدل او به زندگی خود ادامه دهند. سوتیتر
از آنجا که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پی اجرای آیات قرآن کریم هستند بنابراین هیچ کسی را مجبور به پذیرش دین اسلام (اگرچه حق است) نمیکند، بلکه فقط دستورهای ناب آن را اجرا کرده، در معرض دید همگان قرار میدهند تا بر پایة سنت الهی، هر کس با درایت و تحقیق و آگاهی کامل به این مسیرِ صحیح، رهنمون شود.
[1] . مراد از اهل کتاب در این نوشتار فقط یهودیان و مسیحیان است.
[2] . سوره انسان/3، سوره غاشیه/21-22، سوره کهف/29، سوره ق/45.
[3] . جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص 126.
[4] . سوره بقره/256.
[5] . ترجمه مجمع البیان، ج 3، ص 113.
[6] . سوره مائده/ 64.
[7] . سوره مائده/ 14
[8] . سوره اعراف/ 167.
[9] . بحارالانوار، ج52 ، ص 376، باب 27
[10] . الغیبه، باب 13، ص 237، ح 26.
[11] . الارشاد، ج 2، ص 383.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، حکومتی الهی و فراگیر با حاکمیت دین مبین اسلام، در سرتاسر کرة زمین تشکیل میدهد. در این جا، این پرسش مطرح میشود که آیا همة اهل کتاب[1] به آیین اسلام میگروند؟ آیا در عصر ظهور هم، عدهای از اهل کتاب، دست از آیین خود برنداشته و همچنان بر دین خود، پافشاری خواهند کرد؟ اگر مسیحیان و یهودیان در عصر ظهور باقی باشند چگونه خواهند بود؟ آیا ملزم به ترک دین و آیین خود خواهند شد، یا بر عقیدة خود میتوانند باقی باشند؟ در صورت بقاء، آیا در دولت مهدوی از آزادی کامل برخوردار خواهند بود یا در محدودیت قرار خواهند گرفت؟ برای پاسخ به این پرسشها دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است که یکی از آنها نظریة بقای اهل کتاب در زمان حکومت مهدوی است. در تبیین این دیدگاه، لازم به توضیحِ نکاتی است.
یکم. آزادی و اختیار انسانها
انسانها در انتخاب دین و آیین مختارند و اجبار آنان به پذیرش عقیده و مذهب، تأثیری در نجات و رستگاری آنها ندارد. در میدانِ اختیار است که انسانها، امتحان پس داده و مستحق عذاب و عقاب میشوند. خداوند متعال، بشر را آزاد گذاشته تا با عقل و درایت خدادادی خود، راه هدایت و رستگاری را برگزینند. آیات قرآن[2] نیز مؤید این مطلب است. آیتالله جوادی آملی نیز در اینباره مینویسد: «اصولاً دین مجموعهای از اعتقادات ویژه است که هرگز نمیتوان آنها را بر کسی تحمیل کرد. اگر اصول و مبادی دیانت برای کسی حاصل نشود، دین نیز به قلمرو جانش پای نمینهد.»[3]
بر این اساس، تحمیل عقیده و ایمان از امور ناممکن بوده و تحقق خارجی نخواهد داشت و کاری بیثمر است؛ بنابراین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، دین اسلام را برای همگان ـ حتی کفار ـ فقط بیان میکند، ولی کسی را مجبور به پذیرش آن نمیکند.
دوم. عدم اجبار و اکراه در پذیرش دین
قرآن کریم به روشنی، اکراه و اجبار در دین را رد و نفی میکند. در شأن نزول آیة شریفه (لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ...)[4] آمده است: مردى از انصار که نامش «ابوالحصین» بود، دو پسر داشت. پسران او تحت تبلیغ تجّار شامی قرار گرفته و نصرانی شده بودند. «ابوالحصین» از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواست آنها را به اسلام برگرداند، اما پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم موافقت نکرد و فرمود: «خداوند آن دو پسر را [از رحمتش] دور کند که آنان اولین دسته اى هستند که پس از هدایت به اسلام، کافر شدند». ابوالحصین از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دنبال آنها نفرستاد ناراحت شد؛ تا این که آیة فوق نازل شد.[5]
از آنجا که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پی اجرای آیات قرآن کریم هستند بنابراین هیچ کسی را مجبور به پذیرش دین اسلام (اگرچه حق است) نمیکند، بلکه فقط دستورهای ناب آن را اجرا کرده، در معرض دید همگان قرار میدهند تا بر پایة سنت الهی، هر کس با درایت و تحقیق و آگاهی کامل به این مسیرِ صحیح، رهنمون شود.
سوم. اهل کتاب در عصر ظهور
از مجموع آیات و روایات مهدوی پیداست که اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) در عصر ظهور، حضور دارند و از دولت کریمة مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بهرهمند میشوند.
1. آیات:
سه آیه از قرآن کریم بر حضور اهل کتاب تا روز قیامت دلالت دارد.
«و در میان آنها عداوت و دشمنی را تا روز قیامت افکندیم.»[6]
«و از کسانی که ادعای نصرانیت [و یاری مسیح] داشتند [نیز] پیمان گرفتیم، ولی آنها قسمت قابل ملاحظهای از آنچه به آنان تذکر داده شده بود را به دست فراموشی سپردند، بنابراین در میان آنها تا قیامت، عداوت و دشمنی افکندیم.» [7]
«و یاد کن هنگامی را که پروردگارت اعلام داشت که تا روز قیامت بر آنان کسانی را خواهد گماشت که بدیشان عذاب سخت بچشانند.» [8] تعبیر «تا روز قیامت» در آیات فوق، به خوبی دلالت میکند اهل کتاب در عصر ظهور هم حضور خواهند داشت.
2. روایات:
روایت یکم: دریافت جزیه از اهل کتاب
«از امام صادق علیه السلام پرسیده شد: رفتار حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف با اهل ذمه چگونه خواهد بود؟ فرمود: با آنها از درِ مسالمت وارد خواهد شد، همچنان که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با آنها سازش کرد. اهل ذمه به آن حضرت جزیه میپردازند و در هنگام پرداخت آن [مانند یک اقلیت] کوچک شمرده میشوند.»[9]
روایت دوم. قضاوت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میان اهل کتاب
امام باقر علیه السلام فرمود: «مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از آن رو مهدی (هدایت شده)، نامیدهاند که به چیزی پنهان راه مییابد. او تورات و دیگر کتابهای آسمانی را از غاری در انطاکیه بیرون میآورد و در میان اهل تورات با تورات و میان اهل انجیل(مسیحیان) با انجیل و در میان پیروان زبور با زبور و برای اهل قرآن با قرآن قضاوت میکند.» [10]
بنابراین، آیات و روایات، حضور اهل کتاب و اقلیتهای مذهبی را در عصر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تأیید میکند.
همچنین، بنا بر روایاتی،[11] سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ، همچون سیرة پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، معرفی شده است.
پس، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز طبق روش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ، از اهل کتاب جزیه خواهند گرفت تا آنها هم در سایة حکومت عدل او به زندگی خود ادامه دهند. سوتیتر
از آنجا که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پی اجرای آیات قرآن کریم هستند بنابراین هیچ کسی را مجبور به پذیرش دین اسلام (اگرچه حق است) نمیکند، بلکه فقط دستورهای ناب آن را اجرا کرده، در معرض دید همگان قرار میدهند تا بر پایة سنت الهی، هر کس با درایت و تحقیق و آگاهی کامل به این مسیرِ صحیح، رهنمون شود.
[1] . مراد از اهل کتاب در این نوشتار فقط یهودیان و مسیحیان است.
[2] . سوره انسان/3، سوره غاشیه/21-22، سوره کهف/29، سوره ق/45.
[3] . جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص 126.
[4] . سوره بقره/256.
[5] . ترجمه مجمع البیان، ج 3، ص 113.
[6] . سوره مائده/ 64.
[7] . سوره مائده/ 14
[8] . سوره اعراف/ 167.
[9] . بحارالانوار، ج52 ، ص 376، باب 27
[10] . الغیبه، باب 13، ص 237، ح 26.
[11] . الارشاد، ج 2، ص 383.
نظرات