با سلام جواب پرسش شما را در دو بخش خدمتتان عرضه میکنیم . ابتدا فلسفه نزول قرآن به زبان عربى را به اختصار توضیح خواهیم داد وسپس را جع به امتیازتلاوت قرآن به زبان عربى را خدمتتان بیان خواهیم کرد الف ) - فلسفه نزول قرآن به زبان عربى
راز نزول قرآن به « زبان عربى » اولاً یک جریان و امر طبیعى است زیرا هر سخنور و دانشمندى ، مطالب خویش را با زبان مخاطبان خود بیان مىکند و مىنویسد . خداوند متعال نیز در ارسال پیامبران و ابلاغ پیامهاى خویش ، همین رویه را تأیید کرده و به کار گرفته است : « و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم فیضل الله من یشاء و یهدى من یشاء و هو العزیز الحکیم » « و ما هیچ فرستادهاى را جز با زبان مردمش نفرستادیم تا [ بتواند حقایق را ] براى آنان به روشنى بیانکند . پس خداوند هرکس را که بخواهد گمراه و هرکس را که بخواهد هدایت مىکند و او شکستناپذیر و فرزانهاست » . 1 بر این اساس ، اگر قرآن به زبانى ، جز زبان عربى نازل مىشد ، جاى آن داشت که از حکمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود و گفته شود : با آن که مخاطبان نخستین این پیام ، عرب زبان هستند ، چرا این پیام به زبان عربى نازل نشده است ؟ علاوه بر آن که تحدى و طلب همانند آورى این کتاب ، ضرورت نزول آن را به زبان عربى دو چندان مىکند . در صورتى که قرآن عربى نباشد ، چگونه مىشود از مخاطبانى که جز با زبان عربى آشنا نیستند و یا تسلّط کافى بر زبانهاى دیگر ندارند درخواست شود که براى روشن شدن حقانیّت یا نادرستى مدعاى پیامبر ( ص ) ، سخنى همانند قرآن بیاورند ؟ در این صورت به آسانى خواهند گفت : ما عرب زبانها ، محتواى پیام تو را نمىفهمیم پس چگونه همانند آن را بیاوریم . پس تحدّى به قرآن نیز اقتضا مىکند که این پیام به زبانى باشد که مخاطبان اولیهاش ، آن را درک کنند و بتوانند درباره درستى یا نادرستى مدعاى پیامبر ( ص ) ، خود را بیازمایند و حقیقت برایشان روشن شود . 2 در این جا بیان چند نکته ضرورى است : الف ) خواندن قرآن به زبان عربى ، به جز در موارد خاص ( مانند نذر و . . . ) واجب نیست ب ) خواندن قرآن با صوت ، لحن و آواز مخصوص واجب نیست ج ) نماز باید به زبان عربى با قرائت صحیح خوانده شود امّا واجب نیست با صوت و آواز مخصوص خوانده شود .
خواندن نماز به عربى ، یکى از نشانههاى « جهانى بودن » دین اسلام و رمز « وحدت و یگانگى » مسلمانان است . عربى خواندن ، آن را از تحریف و آمیختگى به خرافات و مطالب بى اساس - هنگام ترجمه آن به زبانهاى دیگر - نگاه مىدارد و بدین وسیله روح این عبادت اسلامى ، محفوظ مىماند . گفتنى است توحید و یگانگى - در تمام اصول و فروع اسلام - یک زیربناى اساسى محسوب مىگردد و نماز به سوى قبله واحد ، در اوقات معین و به یک زبان مشخص ، نمونهاى از این وحدت است . در ضمن یاد گرفتن ترجمه نماز ، بسیار ساده و آسان است . 3
ب ) - دلایل و امتیاز تلاوت قرآن به زبان عربى
اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربى ، دلایل و حکمتهاى گوناگونى دارد از جمله : . 1 ایجاد زبانى مشترک در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت و پیوند جهانى ، باعث تأکید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است . . 2 روح و محتواى هر پیام و سخنى ، در قالب زبان خاص خود ، عمیقتر درک مىگردد تا زمانى که به زبانهاى دیگر برگردانده شود و قرآن - که داراى مضامین بسیار بلند و عالى هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به هیچ زبانى نیست . همه ترجمههاى قرآن ، براى رسیدن به معارف بلند و درک زیبایى متن اصلى نارسا است . کافى است اندکى در مباحث مربوط به زبانشناسى ، فن ترجمه و تئورىهاى مربوط به آن مطالعه کنید آن گاه خواهید یافت که فرق بین قرآن و ترجمههایش ، همان فرق بین کتاب الهى و بشرى است . . 3 قرآن علاوه بر محتواى مطالب ، از لطافت ویژه و نکات ادبى برخوردار است که خود ، بخشى از اعجاز قرآن است و در قالب هیچ ترجمهاى بیان شدنى نیست . 4 . 4 تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى که جبرئیل بر پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله نازل فرموده ، یکى از شیوههاى حفظ قرآن از تحریف است . وقتى مطلبى نزد همگان با یک قرائت معیّن ثابت شود ، تحریف آن مشخص خواهد شد و لذا در تاریخ اسلام ، وقایعى نقل شده که مسلمین حتى نسبت به جابه جایى یا حذف یک « واو » ، حساسیت نشان دادهاند . بنا بر آنچه گفته شد ، تلاش و همت ما ، باید بر آن باشد که تلاوت قرآن را به زبان عربى پیگیرى کنیم و هر چه بیشتر با ترجمه آن آشنا شویم . حتى اگر کمتر بخوانیم اما با توجّه به معنا و ترجمه تلاوت کنیم ، بهره ما بیشتر خواهد بود و رفته رفته تسلّط ما بیشتر خواهد شد .
زبان عربى بنا به آنچه در روایات آمده است برترین و بهترین زبانها است ، و همین که زبان وحى خداوند است و تنها کتاب معجز الهى که الفاظ آن داراى اعجاز است ، به این زبان نازل شده در برتر بودن آن کافى است ، حتى بنا به آنچه در روایتى آمده است وحى از جانب خداوند براى تمامى انبیاء به زبان عربى نازل مى شود و براى پیامبران به زبان قومشان ترجمه مى شود . ( بحار 11 و 42 ) در روایت مشابهى آمده است : خداوند نازل نکرد کتابى و نه وحیى را مگر به زبان عربى و در گوش انبیا به زبان قوم آنان قرار مى گرفت ولى در گوش پیامبر به زبان عربى قرار مى گرفت . بنابراین قطعا انتخاب این زبان به عنوان زبان وحى خداوند ، دلالت بر برترى و جامعیت این زبان نسبت به دیگر زبانها دارد . ( بحار 16 و 134 ) در روایت دیگرى زبان عربى به عنوان زبان اهل بهشت معرفى شده است . ( بحار 8 و 286 ) هم چنین از امیر المومنان ( ع ) در خطبه اى که در مورد انتقال نور پیامبر در اصلاب آباء طاهرین آن حضرت است ، خطاب به خداوند این گونه آمده است . . . سپس آن نور را اختصاص دادى به اسماعیل و نه دیگر فرزندان ابرهیم و زبان او را ( اسماعیل ) به عربى گشودى که آن را بر دیگر زبان ها برترى دادى . . . ( بحار 25 و 29 ) راغب اصفهانى در مفردات مى گوید : « العربى الفصیح من الکلام عربى سخن فصیح و آشکار را مى گویند » . بنابراین عربى بودن صرف نظر از کیفیت زبان به معنى فصاحت و بلاغت است . بنابراین زیباست چون آشکار و رسا است . به علاوه زبان عربى از کامل ترین زبان ها ، و از پربارترین و غنى ترین ادبیات ، مایه مى گیرد . ظرفیتى که در زبان عربى است که در عین کوتاهى لفظ معانى زیادى را تحمل مى کند در سایر زبان ها نیست . عربى زبانى است که در الفاظ آن ظرفیت نمایش معانى گسترده و پر دامنه اى هست .
یکى از وجود اعجاز قرآن اعجاز لفظى است که از لطافت ها و نکات ادبى عجیبى برخوردارست و در قالب هیچ ترجمه و زبانى بیان شدنى نیست .
( 1 ) ابراهیم ( 14 ) ، آیه . 4 ( 2 ) نگا : قرآنشناسى ، صص 98 - . 103 ( 3 ) . ک : توضیح المسائل مراجع تقلید ، مباحث قرائت آیتالله مکارم ، ج 3 ، صص 58 - . 56 ( 4 ) براى آگاهى بیشتر . ک : مجله بینات و مجله مترجم ( ویژه نامه قرآن ) .
راز نزول قرآن به « زبان عربى » اولاً یک جریان و امر طبیعى است زیرا هر سخنور و دانشمندى ، مطالب خویش را با زبان مخاطبان خود بیان مىکند و مىنویسد . خداوند متعال نیز در ارسال پیامبران و ابلاغ پیامهاى خویش ، همین رویه را تأیید کرده و به کار گرفته است : « و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم فیضل الله من یشاء و یهدى من یشاء و هو العزیز الحکیم » « و ما هیچ فرستادهاى را جز با زبان مردمش نفرستادیم تا [ بتواند حقایق را ] براى آنان به روشنى بیانکند . پس خداوند هرکس را که بخواهد گمراه و هرکس را که بخواهد هدایت مىکند و او شکستناپذیر و فرزانهاست » . 1 بر این اساس ، اگر قرآن به زبانى ، جز زبان عربى نازل مىشد ، جاى آن داشت که از حکمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود و گفته شود : با آن که مخاطبان نخستین این پیام ، عرب زبان هستند ، چرا این پیام به زبان عربى نازل نشده است ؟ علاوه بر آن که تحدى و طلب همانند آورى این کتاب ، ضرورت نزول آن را به زبان عربى دو چندان مىکند . در صورتى که قرآن عربى نباشد ، چگونه مىشود از مخاطبانى که جز با زبان عربى آشنا نیستند و یا تسلّط کافى بر زبانهاى دیگر ندارند درخواست شود که براى روشن شدن حقانیّت یا نادرستى مدعاى پیامبر ( ص ) ، سخنى همانند قرآن بیاورند ؟ در این صورت به آسانى خواهند گفت : ما عرب زبانها ، محتواى پیام تو را نمىفهمیم پس چگونه همانند آن را بیاوریم . پس تحدّى به قرآن نیز اقتضا مىکند که این پیام به زبانى باشد که مخاطبان اولیهاش ، آن را درک کنند و بتوانند درباره درستى یا نادرستى مدعاى پیامبر ( ص ) ، خود را بیازمایند و حقیقت برایشان روشن شود . 2 در این جا بیان چند نکته ضرورى است : الف ) خواندن قرآن به زبان عربى ، به جز در موارد خاص ( مانند نذر و . . . ) واجب نیست ب ) خواندن قرآن با صوت ، لحن و آواز مخصوص واجب نیست ج ) نماز باید به زبان عربى با قرائت صحیح خوانده شود امّا واجب نیست با صوت و آواز مخصوص خوانده شود .
خواندن نماز به عربى ، یکى از نشانههاى « جهانى بودن » دین اسلام و رمز « وحدت و یگانگى » مسلمانان است . عربى خواندن ، آن را از تحریف و آمیختگى به خرافات و مطالب بى اساس - هنگام ترجمه آن به زبانهاى دیگر - نگاه مىدارد و بدین وسیله روح این عبادت اسلامى ، محفوظ مىماند . گفتنى است توحید و یگانگى - در تمام اصول و فروع اسلام - یک زیربناى اساسى محسوب مىگردد و نماز به سوى قبله واحد ، در اوقات معین و به یک زبان مشخص ، نمونهاى از این وحدت است . در ضمن یاد گرفتن ترجمه نماز ، بسیار ساده و آسان است . 3
ب ) - دلایل و امتیاز تلاوت قرآن به زبان عربى
اصرار بر تلاوت قرآن به زبان عربى ، دلایل و حکمتهاى گوناگونى دارد از جمله : . 1 ایجاد زبانى مشترک در میان همه پیروان و فراهم سازى نوعى وحدت و پیوند جهانى ، باعث تأکید بر قرائت و حفظ زبان عربى شده است . . 2 روح و محتواى هر پیام و سخنى ، در قالب زبان خاص خود ، عمیقتر درک مىگردد تا زمانى که به زبانهاى دیگر برگردانده شود و قرآن - که داراى مضامین بسیار بلند و عالى هرگز قابل ترجمه دقیق و کامل به هیچ زبانى نیست . همه ترجمههاى قرآن ، براى رسیدن به معارف بلند و درک زیبایى متن اصلى نارسا است . کافى است اندکى در مباحث مربوط به زبانشناسى ، فن ترجمه و تئورىهاى مربوط به آن مطالعه کنید آن گاه خواهید یافت که فرق بین قرآن و ترجمههایش ، همان فرق بین کتاب الهى و بشرى است . . 3 قرآن علاوه بر محتواى مطالب ، از لطافت ویژه و نکات ادبى برخوردار است که خود ، بخشى از اعجاز قرآن است و در قالب هیچ ترجمهاى بیان شدنى نیست . 4 . 4 تشویق و ترغیب بر استفاده از همان الفاظى که جبرئیل بر پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله نازل فرموده ، یکى از شیوههاى حفظ قرآن از تحریف است . وقتى مطلبى نزد همگان با یک قرائت معیّن ثابت شود ، تحریف آن مشخص خواهد شد و لذا در تاریخ اسلام ، وقایعى نقل شده که مسلمین حتى نسبت به جابه جایى یا حذف یک « واو » ، حساسیت نشان دادهاند . بنا بر آنچه گفته شد ، تلاش و همت ما ، باید بر آن باشد که تلاوت قرآن را به زبان عربى پیگیرى کنیم و هر چه بیشتر با ترجمه آن آشنا شویم . حتى اگر کمتر بخوانیم اما با توجّه به معنا و ترجمه تلاوت کنیم ، بهره ما بیشتر خواهد بود و رفته رفته تسلّط ما بیشتر خواهد شد .
زبان عربى بنا به آنچه در روایات آمده است برترین و بهترین زبانها است ، و همین که زبان وحى خداوند است و تنها کتاب معجز الهى که الفاظ آن داراى اعجاز است ، به این زبان نازل شده در برتر بودن آن کافى است ، حتى بنا به آنچه در روایتى آمده است وحى از جانب خداوند براى تمامى انبیاء به زبان عربى نازل مى شود و براى پیامبران به زبان قومشان ترجمه مى شود . ( بحار 11 و 42 ) در روایت مشابهى آمده است : خداوند نازل نکرد کتابى و نه وحیى را مگر به زبان عربى و در گوش انبیا به زبان قوم آنان قرار مى گرفت ولى در گوش پیامبر به زبان عربى قرار مى گرفت . بنابراین قطعا انتخاب این زبان به عنوان زبان وحى خداوند ، دلالت بر برترى و جامعیت این زبان نسبت به دیگر زبانها دارد . ( بحار 16 و 134 ) در روایت دیگرى زبان عربى به عنوان زبان اهل بهشت معرفى شده است . ( بحار 8 و 286 ) هم چنین از امیر المومنان ( ع ) در خطبه اى که در مورد انتقال نور پیامبر در اصلاب آباء طاهرین آن حضرت است ، خطاب به خداوند این گونه آمده است . . . سپس آن نور را اختصاص دادى به اسماعیل و نه دیگر فرزندان ابرهیم و زبان او را ( اسماعیل ) به عربى گشودى که آن را بر دیگر زبان ها برترى دادى . . . ( بحار 25 و 29 ) راغب اصفهانى در مفردات مى گوید : « العربى الفصیح من الکلام عربى سخن فصیح و آشکار را مى گویند » . بنابراین عربى بودن صرف نظر از کیفیت زبان به معنى فصاحت و بلاغت است . بنابراین زیباست چون آشکار و رسا است . به علاوه زبان عربى از کامل ترین زبان ها ، و از پربارترین و غنى ترین ادبیات ، مایه مى گیرد . ظرفیتى که در زبان عربى است که در عین کوتاهى لفظ معانى زیادى را تحمل مى کند در سایر زبان ها نیست . عربى زبانى است که در الفاظ آن ظرفیت نمایش معانى گسترده و پر دامنه اى هست .
یکى از وجود اعجاز قرآن اعجاز لفظى است که از لطافت ها و نکات ادبى عجیبى برخوردارست و در قالب هیچ ترجمه و زبانى بیان شدنى نیست .
( 1 ) ابراهیم ( 14 ) ، آیه . 4 ( 2 ) نگا : قرآنشناسى ، صص 98 - . 103 ( 3 ) . ک : توضیح المسائل مراجع تقلید ، مباحث قرائت آیتالله مکارم ، ج 3 ، صص 58 - . 56 ( 4 ) براى آگاهى بیشتر . ک : مجله بینات و مجله مترجم ( ویژه نامه قرآن ) .
نظرات