با بررسى همه جانبه واقعیتهاى پیدا و پنهان جامعه آمریکا مىتوان به علائم ونشانه هاى افول ایالات متحده پى برد ، البته باید به این نکته مهم هم اذعان داشت که آمریکا نه تنها یک کشور غربى بلکه « آزمایشگاه بارزى از نزول و انحطاط جامعه مدنى و نهادهاى شناخته شده آن در تمدن غرب مىباشد . » ( پروفسور حمید مولانا ، روزنامه کیهان ، ستون چشم انداز ، ۷۷ / ۵ / ۲۹ )
« واقعیت افول امپراطورى آمریکا »
ایالات متحده آمریکا بر اساس شهادت واقعیتهاى موجود و اعتراف شخصیتهاى سیاسى و فرهنگى آن ، به شدت گرفتار مشکلات پیچیدهاى است که آینده این کشور را تیره و تار کرده است اکتاو یوپاز ، نویسنده معروف غربى و برنده جایزه ادبى نوبل ، طى مقالهاى با عنوان « امپراتورى دموکراسى ( آمریکا ) در سراشیب سقوط » مىنویسد :
« چشم انداز آمریکا به هیچ وجه روى نوید و آرامش را نشان نمىدهد . » ( اطلاعات سیاسى ، اقتصادى ، ش ۶۴ )
البته آنانى که براى اثبات وجود ثبات در جامعه و نظام سیاسى ایالات متحده به اقتدار نسبى این کشور در عرصههاى اقتصادى ، نظامى و پیشرفتهاى تکنولوژیک استناد مىجویند ، باید به این حقیقت معطوف گردند که :
« افول امپراتورىها ناگهانى و آنى نیست و قدرتهاى بزرگ در تاریخ همیشه به آهستگى سیر قهقهرایى خود را طى کردهاند و آمریکا نیز از این قاعده مستثنا نیست . »
بحرانهاى عظیم و چالشهاى خطرناک و سقوط فرهنگى ، اخلاقى و سیاسى الگوى جامعه مدنى غربى و بهشت موعود لیبرالیسم ، شرایطى را رقم زده است که :
« افول امپراتورى آمریکا اکنون سالهاست که مورد توجه صاحب نظران و اندیشمندان قرار گرفته است . » ( پروفسور حمید مولانا ، در مصاحبه با هفته نامه صبح ، ش ۴۸ ، ۷۴ / ۱۲ / ۲۲ )
و برخى از صاحب نظران برجسته آمریکا با بیان این مطلب که « آمریکا در لحظه مهمى از تاریخ خود قرار دارد اعلام مىدارند : « امپراتورى آمریکا در حال سقوط و فروپاشى است . » ( گورویدال ، از برجستهترین نویسندگان آمریکایى , روزنامه جمهورى اسلامى ، ۸۰ / ۶ / ۱۸ ، خبرگزارى جمهورى اسلامى )
« عوامل اساسى افول امپراطورى آمریکا »
نکته در خور توجه این جاست که افول امپراتورى و تمدنى که بر مبناى باورهاى ماتریالیستى رشد و توسعه یافت « کمتر باتنزل قدرت اقتصادى ، سیاسى و نظامى ، سر و کار داشته و ریشه آن را باید در گسیختگىهاى معنوى ، اخلاقى ، خانوادگى و اجتماعى جست و جو کرد . امواج ویران کننده جنایت و خشونت ، تجاوز ، اعتیاد ، ابتذال اخلاقى و فرو پاشى نهاد خانواده و « حرص و طمع مادى ، تنزیل اصول معنوى ، رشوه خوارى ، فساد ، فردگرایى ، خودخواهى و بالاتر از همه عدم وجود یک مرکز و قدرت معنوى ، ایالات متحده را دچار بحرانهاى اجتماعى و سیاسى کرده است . » ( پروفسور حمید مولانا ، در مصاحبه با نشریه صبح ، ش ۴۸ ، ۷۴ / ۱۲ / ۲۲ )
البته این واقعیت غیر قابل انکارى است که آمریکا با برخوردارى از تکنولوژى پیشرفته ، قدرت عظیم نظامى ثروتمندترین کشور دنیاست ، اما آنچه بدیهى مىنماید این است که ثروتمندترین کشور دنیا به لحاظ گرفتار آمدن در دام فقر معنوى ، امروز از غلبه بر بحرانهاى عظیم اجتماعى و فرهنگى خود درمانده گشته است .
« نگاهى به معضلات پیچیده آمریکا »
ریچارد نیکسون ، رئیس جمهور اسبق آمریکا ، در این زمینه مىنویسد :
« ثروتمندترین کشور جهان نباید به این واقعیت تن در دهد که در آمریکا ( کشورى که جمعیتش ۱ / ۲۰ جمعیت جهان است ) پولى که خرج مواد مخدر و وسایل غیر مجاز مىشود برابر با کل هزینه کشورهاى دیگر است .
ثروتمندترین کشور جهان نباید به این واقعیت تن در دهد که ما بیشترین نرخ جنایات را در جهان داشته باشیم و شمار آمریکاییانى که در مدت جنگ خلیج فارس در ایالات متحده کشته شدند بیستبرابر کسانى باشد که در میدان جنگ به قتل رسیدند .
ثروتمندترین کشور جهان نباید به این حقیقت تن در دهد که یک طبقه محروم همیشگى به وجود بیاید و وجود آن شهرهاى ما را آنقدر ناامن کند که دیگر جاى زندگى نباشد . وضع بسیارى از شهرهاى امروزه از آن روزى که پرزیدنت جانسون برنامه جامعه بزرگ را به راه انداختبدتر است . » ( نیکسون ، ریچارد , فرصت را دریابیم , ترجمه حسین وفسى نژاد ، تهران : طرح نو , صص ۳۶۱ - ۳۶۰ )
« رسانههاى آمریکا و ترویج جرم و جنایت »
رسانههاى عمومى آمریکا امروزه به عامل مهمى در تقویت و تشدید جریان انحطاط جامعه آمریکا مبدل گشتهاند و در حالى که « تلویزیون و فیلمها مىتوانند برنامههایى با کیفیت عالى در اختیار بینندگان قرار دهند ولى بیشتر اوقات به پستترین نوع هرزگى و خشونت متوسل مىشوند . » ( بنجامین اسپاک ، دنیاى بهتر براى کودکانمان ، ترجمه منصور حکمى ، ص ۸۴ )
در جامعه به ابتذال کشیده شده آمریکا در مقابل انحرافات تلویزیون و سینما و . . . نه تنها برخورد جدى به عمل نمىآید که « هرگونه اعتراض به تحسین و تجلیل از خشونت وحشىگرى و بىبندوبارى جنسى در تلویزیون و سینما با اعتراضهاى طرفداران حقوق مدنى درباره آثار دلسرد کننده سانسور روبهرو مىشود ! گویى که سانسور تنها مساله است . » ( بنجامین اسپاک ، پیشین ، ص ۸۵ )
« ارمغان شوم فرهنگ مادى براى آمریکاییان »
وضعیت کنونى آمریکا حاکى از آن است که « مادىگرایى ، آرمانگرایى را تحتالشعاع قرار داده » و « آمریکا خشنترین جامعه در جهان مىباشد . » و « آمار مربوط به قتل و سایر جنایات در کلیه بخشهاى این جامعه وحشتآور است . » و « تمایلات جنسى نیز به وحشىگرى و خشونت کشانده شده است . » ( بنجامین اسپاک , پیشین , ص ۶۳ - ۶۴ )
ارمغان شوم مادىگرایى افراطى ، مخاطرات عظیمى است که آسایش را از جامعه آمریکا ربوده است . به همین علت اکنون « سرطان جنایت و خشونت ، جامعه آمریکا را تهدید مىکند . » ( بیل کلینتون ، رئیس جمهور وقت آمریکا ، روزنامه جمهورى اسلامى ۷۳ / ۳ / ۲۱ )
مقام معظم رهبرى فرمودند : « غرب دچار بحران شدید هویت فرهنگى و شخصیتى بوده و به علت از بین رفتن پایههاى اخلاق از درون در حال متلاشى شدن مىباشد . » ( بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار نمایندگان فرهنگى جمهورى اسلامى ایران در خارج از کشور ، ۷۶ / ۶ / ۱۱ )
« نشانههاى افول تدریجى قدرت آمریکا »
استمرار انحطاط فرهنگى و از هم گسیختگى معنوى و سیر صعودى معضلات اجتماعى و . . . و تبعات ویرانگر آن ، در مجموع ایالات متحده را با دو بحران عمده مواجه ساخته است که نشانهاى واضح از افول تدریجى قدرت آمریکا مىباشند :
۱ - کاهش چشمگیر اعتماد عمومى به زمامداران و نظام سیاسى حاکم ناتوانى جدى و مشهود رهبران نظام سیاسى ایالات متحده از مقابله با بحرانهاى سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى در این جامعه از یک سو و فساد آشکار و گسترده سیاستمداران و کارگزاران آمریکایى از سوى دیگر ، کاهش چشم گیر اعتماد عمومى به نهادهاى سیاسى و دولتى و زمامداران دولتى این کشور را به دنبال داشته است .
۲ - مخالفت روز افزون جهانى با نظریه نظام تک قطبى و رهبرى آمریکا بر جهان .
تحولات جارى در آمریکا نه تنها استعداد و توانایى دولتمردان آن را در مهار بحرانهاى گوناگون و گسترده و رفع ناهنجارىها به شدت زیر سؤال برده که نظریه لزوم رهبرى آمریکا بر جهان معاصر را به ایدهاى تمسخرآمیز مبدل ساخته است .
« عدم صلاحیت آمریکا براى رهبرى جهان »
نیوت گنگریج ، رئیس اسبق مجلس نمایندگان آمریکا ، با اعتراف تلویحى به شرم آور بودن ادعاى رهبرى کشورش بر جهان و با ابراز تاسف از شرایط بحرانى جامعه آمریکا مىگوید :
« ایالات متحده باید جهان را رهبرى کند . . . اما با کشورى که در آن دوازده سالهها باردار مىشوند ، پانزده سالهها همدیگر را مىکشند ، هفده سالهها به ایدز مبتلا مىشوند و هجده سالهها دیپلم مىگیرند بدون اینکه بتوانند بخوانند و بنویسند هیچ کس را نمىشود رهبرى کرد ! » ( روزنامه جمهورى اسلامى ۷۵ / ۵ / ۲۲ )
بحران مخاطرهآمیز و همه جانبهاى که جهان غرب و بویژه جامعه آمریکا را احاطه کرده این مهم را به اثبات مىرساند که :
« آمریکا و اروپا نباید داعیه رهبرى جهان را داشته باشند زیرا کشورهاى اروپایى و آمریکایى در یک بحران عمیق فرهنگى ، معنوى ، اجتماعى و اقتصادى گرفتار و مشغول شدهاند . » ( زبیگینو برژینسکى ، نظریه پرداز آمریکایى و مشاور اسبق امنیت ملى آمریکا . روزنامه جمهورى , ۷۵ / ۵ / ۱۷ )
برخى از نظریهپردازان آمریکایى نیز با ابراز نگرانى از آینده ایالات متحده مىنویسند :
« من نگران آن هستم که موقعیت ابر قدرتى آمریکا تا حدودى متزلزل شود ، فرهنگ ثروتاندوزى و بوالهوسى در آمریکا براى انتقال قدرت این کشور به نوعى اقتدار معنوى به اعتبار جهانى زیان بخش است . » ( برژینسکى ، نظریه برخورد تمدنها ، ترجمه مجتبى امیرى ، ص ۱۶۶ )
براى آشنایى بیشتر به منابع زیر مراجعه شود نگاهى گذرا به ظهور وسقوط آمریکا , سید عباس پیغمبرى - سقوط آمریکا از نگاه پرفسور هارولد بلوم , مجله سیاحت غرب , شماره , ۵۷ , ۱۳۸۷ ص ۱۲ - ۱۶ ) سایت باشگاه اندیشه , افول هژمونى , نوام چامسکى و انحطاط و افول امپراطورى آمریکا , میر احمد رضا حاجتى وافول آمریکا ، از توهم تا واقعیت , فرید زکریا - ظهور و سقوط مدرن , پرفسور حمید مولانا تهران : کتاب صبح - لیبرالیسم مدرن و افول امریکا , رابرت اچ . بورگ , ترجمه الهه هاشمى حائرى , تهران : حکمت زبان
ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:
- بعضي ها ميگن امريكا اگه بخواد به ايران حمله كنه ميتونه و قدرتشو داره و دليل حمله نكردنشو ديپلماسي ا...
- داعش و آمريكا-اراده آمريكا براي مبارزه با داعش-منافع آمريكا از داعش- اهداف داعش
- اختلافات هند و پاكستان
- در مورد اجلاس شرم الشيخ مي خواستم اطلاعاتي به دست بياورم و اينكه سياست ايران در اين باره چيست؟
- حماس و قدس-جنبش حماس-جنبش فلسطيني قدس
نظرات