متوجه نشدیم منبع و آدرس گفتار شما از کجاست؟ اگر حرف شما مستند است لطفا برای ماهم ارسال کنید. معنای عرب و العرب و قتال العرب مشخص است . قتال العرب یعنی کسی که در کشتن اعراب مبالغه و تندروی دارد ( پدر اعراب و بزرگان عرب را درآورد ! بزرگان عرب را بر خاک افکند و...! )
معنی لغوی قتال العرب یعنی کشنده بسیار از عربها !
نسبت دادن کشتار زیاد به حضرت علی(ع)یا به تعبیر دیگر قتال العرب به امیرالمومنین از عنادهای دشمنان امیرالمومنین به خصوص بنی امیه و هواداران آنان می باشد که در مقاله به آن اشاره شده است .
ظاهرا تا آنجا که ما جستجو کردیم کسی قتال العرب و ( العرب) را به معنای ارازل العرب و اراذل العرب ( عرب های رزل و رذل و پست ) معنا نکرده است .
توضیح بیشتر :
لغتنامه دهخدا در این باره می گوید :
قِتَال [عمومی] قِتَال : مص، جنگ، ستیز؛ «سَاحَةُ القِتَال» : میدان جنگ.
قتال [عمومی] قتال : نزاع طلبی , جنگجویی
قتال. [ ق َت ْ تا ] (ع ص ) بسیار کشنده. بسیار قتل کننده. (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
عرب . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دسته ای از مردم خلاف عجم ، و مراداز عجم هر کسی است که غیر عرب باشد از فرس و ترک و فرنگ و جز آنها و لفظ عرب مؤنث است بر تأویل طائفه : یقال عرب العاربة و العرب العرباء. ج ، اَعرُب ، عُروب . و گفته شده است عرب شهرنشینانند، و گفته شده است عام است و شامل سکّان شهرها و بادیه ها هر دو شود. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). مردم تازی شهرباش یا عام است و مؤنث آید. (منتهی الارب )
العرب ، الف و لام معرفه یا اشاره یا.. به قوم عرب است .
- قوم عرب ؛ مراد از عرب اکنون سکنه ٔ جزیرةالعرب و عراق و شام و سودان و مغرب است لکن قبل از اسلام مراد از عرب مردمی بوده اند که در جزیرةالعرب ساکن بوده اند زیرا مردم عراق و شام از ملتهای سریانی و کلدانی و نبطی و یهود و یونان و مردم مصر قبطی بوده اند و مردم مغرب ازبربران بوده اند و بالجمله مراد از قوم عرب قبل از اسلام ، مردم بادیه نشین در جزیرةالعرب است که در جهت شمال جزیرةالعرب و شرق وادی نیل سکونت داشته اند. و لفظعرب مساوی بوده است با بدو یا بادیه و جزیره ٔ عرب بنام عربة نامیده میشد. لکن پس از آنکه حجاز و یمن مسکن آنها شد دیگر لفظ عرب مساوی با بادیه نبود و کلمه ٔ حضری و بدوی بکار رفت . مردم شهرنشین را که اصولاً موطن آنها حجاز و یمن بوده است عرب حضری نامیده اند و صحرانشین را بدوی .
در تاریخ عرب قبل از اسلام ، عرب بدو قسم منقسم میشود یکی عرب بائده و دیگری عرب باقیه . مراد از عرب بائده قبائل قدیم اند که قبل از اسلام از میان رفته اند و عرب باقیه نیز بر دو قسم اند یکی عرب قحطانیه و دیگری عرب عدنانیه . عرب قحطانیه عبارتنداز حیرة و اهل یمن و فروع آنها، و عرب عدنانیه در حجاز و نواحی آن سکونت داشته اند. بنابراین اصل عرب به سه طبقه منقسم میشوند: عرب بائده یا عرب شمال ، عرب قحطانیه یا دولتهای جنوبی و عدنانیه یا عرب شمال در طور سینا. اعراب شمال شامل عاد و ثمود و عمالقه و طسم و جدیس و امیم شده اند که آنها را عرب عاریه نامیده اند و از ابناء سامند. عرب قحطان یا جنوب شامل حکومتهای یمن بوده است و یونانیان آنان را عرب سعید نامیده اند از جهت وفور نعمت و زندگانی مرفهی که داشته اند.بسیاری از شهرهای قدیم یمن اکنون ویران شده است که احیاناً آثاری از آنها باقی نمانده است . در این منطقه حکومتهای مهمی در طول اعصار بوجود آمده بوده است . طبقه ٔ سوم که عرب عدنانیه باشد یا عرب شمال مسکن و منزل آنها شمال بلاد یمن بوده است در سرزمین تهامه و حجاز و نجد و جز آنها که انساب آنها به ابراهیم بن اسماعیل میرسد. رجوع به عربستان و رجوع به تاریخ العرب قبل الاسلام جرجی زیدان و ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص ۳۰، ۵۹، ۷۰ و تاریخ گزیده ص ۱۱، ۱۸ شود.
معنی لغوی قتال العرب یعنی کشنده بسیار از عربها !
نسبت دادن کشتار زیاد به حضرت علی(ع)یا به تعبیر دیگر قتال العرب به امیرالمومنین از عنادهای دشمنان امیرالمومنین به خصوص بنی امیه و هواداران آنان می باشد که در مقاله به آن اشاره شده است .
ظاهرا تا آنجا که ما جستجو کردیم کسی قتال العرب و ( العرب) را به معنای ارازل العرب و اراذل العرب ( عرب های رزل و رذل و پست ) معنا نکرده است .
توضیح بیشتر :
لغتنامه دهخدا در این باره می گوید :
قِتَال [عمومی] قِتَال : مص، جنگ، ستیز؛ «سَاحَةُ القِتَال» : میدان جنگ.
قتال [عمومی] قتال : نزاع طلبی , جنگجویی
قتال. [ ق َت ْ تا ] (ع ص ) بسیار کشنده. بسیار قتل کننده. (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
عرب . [ ع َ رَ ] (اِخ ) دسته ای از مردم خلاف عجم ، و مراداز عجم هر کسی است که غیر عرب باشد از فرس و ترک و فرنگ و جز آنها و لفظ عرب مؤنث است بر تأویل طائفه : یقال عرب العاربة و العرب العرباء. ج ، اَعرُب ، عُروب . و گفته شده است عرب شهرنشینانند، و گفته شده است عام است و شامل سکّان شهرها و بادیه ها هر دو شود. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). مردم تازی شهرباش یا عام است و مؤنث آید. (منتهی الارب )
العرب ، الف و لام معرفه یا اشاره یا.. به قوم عرب است .
- قوم عرب ؛ مراد از عرب اکنون سکنه ٔ جزیرةالعرب و عراق و شام و سودان و مغرب است لکن قبل از اسلام مراد از عرب مردمی بوده اند که در جزیرةالعرب ساکن بوده اند زیرا مردم عراق و شام از ملتهای سریانی و کلدانی و نبطی و یهود و یونان و مردم مصر قبطی بوده اند و مردم مغرب ازبربران بوده اند و بالجمله مراد از قوم عرب قبل از اسلام ، مردم بادیه نشین در جزیرةالعرب است که در جهت شمال جزیرةالعرب و شرق وادی نیل سکونت داشته اند. و لفظعرب مساوی بوده است با بدو یا بادیه و جزیره ٔ عرب بنام عربة نامیده میشد. لکن پس از آنکه حجاز و یمن مسکن آنها شد دیگر لفظ عرب مساوی با بادیه نبود و کلمه ٔ حضری و بدوی بکار رفت . مردم شهرنشین را که اصولاً موطن آنها حجاز و یمن بوده است عرب حضری نامیده اند و صحرانشین را بدوی .
در تاریخ عرب قبل از اسلام ، عرب بدو قسم منقسم میشود یکی عرب بائده و دیگری عرب باقیه . مراد از عرب بائده قبائل قدیم اند که قبل از اسلام از میان رفته اند و عرب باقیه نیز بر دو قسم اند یکی عرب قحطانیه و دیگری عرب عدنانیه . عرب قحطانیه عبارتنداز حیرة و اهل یمن و فروع آنها، و عرب عدنانیه در حجاز و نواحی آن سکونت داشته اند. بنابراین اصل عرب به سه طبقه منقسم میشوند: عرب بائده یا عرب شمال ، عرب قحطانیه یا دولتهای جنوبی و عدنانیه یا عرب شمال در طور سینا. اعراب شمال شامل عاد و ثمود و عمالقه و طسم و جدیس و امیم شده اند که آنها را عرب عاریه نامیده اند و از ابناء سامند. عرب قحطان یا جنوب شامل حکومتهای یمن بوده است و یونانیان آنان را عرب سعید نامیده اند از جهت وفور نعمت و زندگانی مرفهی که داشته اند.بسیاری از شهرهای قدیم یمن اکنون ویران شده است که احیاناً آثاری از آنها باقی نمانده است . در این منطقه حکومتهای مهمی در طول اعصار بوجود آمده بوده است . طبقه ٔ سوم که عرب عدنانیه باشد یا عرب شمال مسکن و منزل آنها شمال بلاد یمن بوده است در سرزمین تهامه و حجاز و نجد و جز آنها که انساب آنها به ابراهیم بن اسماعیل میرسد. رجوع به عربستان و رجوع به تاریخ العرب قبل الاسلام جرجی زیدان و ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص ۳۰، ۵۹، ۷۰ و تاریخ گزیده ص ۱۱، ۱۸ شود.
نظرات
امام علی ع در سال ۳۵ هجری توسط مردم به امارت و خلافت رسید و مردم به عنوان خلیفه و امام و والی با او بیعت کردند .
امام علی ع حاکم و خلیفه و والی و امیر مومنان ومردم بر تمام جامعه اسلامی ( از حجاز و یمن و ایران و شامامات و... ) است
او موظف است پس از بیعت مردم با او از تمام جامعه اسلامی و سرحدات آن محافظت نماید و والی و نماینده حکومت را به آن سرزمین ها اعزام و مردم را در اصلاح امور و عمارت بلاد یاری نماید ( نامه ۵۳ حضرت به مالک اشتر )
و لذا دوست داشتن نیست بلکه وظیفه امام و والی بر رعیت است که بر آنان سر پرستی نماید .
اما معاویه فرماندار خلفای قبلی ( عمر و عثمان) در شامات ( مصر، شمال آفریقای کنونی ، فلسطین و لبنان و اردن و.. کنونی )
که با خلفای قبلی بیعت کرده و زیر مجموعه خلافت اسلامی بود از بیعت و همراهی با امام علی ع سرباز زد و نه تنها همراهی نکرد که جنگ با خلیفه مسلمین ( امام علی ع ) را آغاز و ماجرای جنگ صفین و سپاه شام و عراق اتفاق افتاد .