دوست گرامی. غالب انسانها مایلند بفهمند که «هدف خلقت خودشان و یا مجموعه انسانها چیست؟»...
این پرسش برای افرادی به صورت یک عقده «لاینحل » در میآید، که دایره هستی رابه جهان ماده منحصر مینمایند و مرگ راپایان زندگی بشر میدانند و عالمی به نام «رستاخیز» و سرایی به عنوان «آخرت » رانمی پذیرند.
اما کسانی که زندگی مادی را برای انسان منزلی از منازل زندگی میدانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند واین جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت میدانند، در مکتب این افراد، پاسخ به این پرسش، آسان است و برفرض اگر هدف ازآفرینش انسان را در این جهان نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و درزندگی ابدی، جست و جو میکنند ومی گویند: «هدف خلقت انسان در این جهان، آماده شدن او برای یک زندگی جاودانی است که خود هدف و مطلوب نهایی است.»
البته در خلقت و آفرینش انسان، دو هدف میتوان تصور کرد: نخست، هدف متوسط و دوم،هدف غایی و عالی. با مراجعه به آیات قرآن وروایات اهل بیت علیهم السلام روشن میشود که مهمترین هدف متوسط خلقت، عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همه پدیده های عالم ساری وجاری است.
خداوند، درباره همه اشیای مادی عالم میفرماید:«... وان من شی ءالا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم...» (1) ، همه موجودات تسبیح خدا میگویند، اما شما تسبیح آنان رانمی فهمید. و درباره جن و انسان نیزمی فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » (2) ; آفرینش جن و انسان برای بندگی است. بنابراین از دیدگاه وحی،همه هستی تسبیح گوی ذات او هستند ومشغول عبادت، و عبادت هم هدف متوسط خلقت است. (3(
اما هدف عالی و غایی، آمادگی برای وصول به مبدا نورهستی است، یعنی منتهی الیه سیرمخلوقات، اواست: «و ان الی ربک المنتهی » (4) ; انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. «الی ربک الرجعی » (5) ;برگشت به سوی خداست. «انا لله و اناالیه راجعون » (6) أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ» آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما باز نمیگردید؟
همگی این آیات غایت سیر را روشن میکنند. البته رسیدن به خدا همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. موقعی پدیده های هستی، کمال آخرخود را مییابند که به قرب الهی برسند. پس روشن شد هدف غایی خلقت، رسیدن انسان به مقام قرب الهی و آمادگی برای زندگی جاودان آخرتی و لقای پروردگار است. همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می کند، انسان هم باید خود را برای زندگی کردن در برزخ و آخرت کامل و آماده کند.
اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد و فهمید که هدف نهایی زندگی آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به پاداش و جزا است، آنگاه تمام زندگی اش به درستی و در همین راستا سامان دهی می شود و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات می یابد. چنین انسانی شغل و کار و تلاش و تمام فعالیت های اجتماعی و فردی اش در این راستا خواهد بود. البته نه اینکه دنیا را فراموش کند نه بلکه به دنیا به گونه ای بها می دهد و می پردازد که به آخرتش آسیب نرساند و در راستای رشد معنوی و حیات آخرتی اش باشد.
پی نوشت ها :
1 - سوره اسراء، آیه 44.
2 - سوره ذاریات، آیه 56.
3 - سوره النجم، آیه 42.
4 - سوره علق، آیه 8.
5 - سوره بقره، آیه 156.
6 - ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج 18،ص 612 – 614.
این پرسش برای افرادی به صورت یک عقده «لاینحل » در میآید، که دایره هستی رابه جهان ماده منحصر مینمایند و مرگ راپایان زندگی بشر میدانند و عالمی به نام «رستاخیز» و سرایی به عنوان «آخرت » رانمی پذیرند.
اما کسانی که زندگی مادی را برای انسان منزلی از منازل زندگی میدانند و به دنبال این جهان به سرای دیگری معتقدند واین جهان را روزنه و پلی برای نیل به ابدیت میدانند، در مکتب این افراد، پاسخ به این پرسش، آسان است و برفرض اگر هدف ازآفرینش انسان را در این جهان نتوانند بدانند، هدف از خلقت را در جهان دیگر و درزندگی ابدی، جست و جو میکنند ومی گویند: «هدف خلقت انسان در این جهان، آماده شدن او برای یک زندگی جاودانی است که خود هدف و مطلوب نهایی است.»
البته در خلقت و آفرینش انسان، دو هدف میتوان تصور کرد: نخست، هدف متوسط و دوم،هدف غایی و عالی. با مراجعه به آیات قرآن وروایات اهل بیت علیهم السلام روشن میشود که مهمترین هدف متوسط خلقت، عبادت و بندگی خداست. این مطلب، در همه پدیده های عالم ساری وجاری است.
خداوند، درباره همه اشیای مادی عالم میفرماید:«... وان من شی ءالا یسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبیحهم...» (1) ، همه موجودات تسبیح خدا میگویند، اما شما تسبیح آنان رانمی فهمید. و درباره جن و انسان نیزمی فرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون » (2) ; آفرینش جن و انسان برای بندگی است. بنابراین از دیدگاه وحی،همه هستی تسبیح گوی ذات او هستند ومشغول عبادت، و عبادت هم هدف متوسط خلقت است. (3(
اما هدف عالی و غایی، آمادگی برای وصول به مبدا نورهستی است، یعنی منتهی الیه سیرمخلوقات، اواست: «و ان الی ربک المنتهی » (4) ; انتهای سیر انسان به سوی پروردگار است. «الی ربک الرجعی » (5) ;برگشت به سوی خداست. «انا لله و اناالیه راجعون » (6) أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ أَنَّکُمْ إِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ» آیا میپندارید که شما را بیهوده آفریدهایم و به سوی ما باز نمیگردید؟
همگی این آیات غایت سیر را روشن میکنند. البته رسیدن به خدا همان به کمال مطلق رسیدن مخلوقات است. موقعی پدیده های هستی، کمال آخرخود را مییابند که به قرب الهی برسند. پس روشن شد هدف غایی خلقت، رسیدن انسان به مقام قرب الهی و آمادگی برای زندگی جاودان آخرتی و لقای پروردگار است. همانگونه که جنین در رحم مادر خود را برای زندگی کردن در دنیا کامل و آماده می کند، انسان هم باید خود را برای زندگی کردن در برزخ و آخرت کامل و آماده کند.
اگر کسی به آخرت و حیات پس از مرگ معتقد شد و فهمید که هدف نهایی زندگی آمادگی برای سفر آخرت و زندگی در عالم برزخ و سپس محشور شدن در قیامت و رسیدن به پاداش و جزا است، آنگاه تمام زندگی اش به درستی و در همین راستا سامان دهی می شود و از حیرت و گمراهی و سرگشتگی نجات می یابد. چنین انسانی شغل و کار و تلاش و تمام فعالیت های اجتماعی و فردی اش در این راستا خواهد بود. البته نه اینکه دنیا را فراموش کند نه بلکه به دنیا به گونه ای بها می دهد و می پردازد که به آخرتش آسیب نرساند و در راستای رشد معنوی و حیات آخرتی اش باشد.
پی نوشت ها :
1 - سوره اسراء، آیه 44.
2 - سوره ذاریات، آیه 56.
3 - سوره النجم، آیه 42.
4 - سوره علق، آیه 8.
5 - سوره بقره، آیه 156.
6 - ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج 18،ص 612 – 614.
نظرات