گسترش اسلام-دین شمشیر-جنگ های اسلام ۱۳۸۸/۰۱/۲۴ - ۱۴۱۵ بازدید

اگر اسلام اکسیری حیات بخش است پس چه نیازی به جنگ برای گسترش آن بود؟

چگونگی گسترش اسلامدعوت اسلام به یکتاپرستى با حکمت و اندرز نیکو همراه بود و خداوند رسولش را به این مهم توصیه مى فرمود که «ادع الى سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه » (. نحل،آیه 125)
پپام حقیقى اسلام صلح، آرامش و نفى ظلم است ؛ اسلام جهاد و دفاع را نیز براى ساخت یک زندگى شرافتمندانه و عزیزانه تجویز مى کند. (انفال، آیه 24) و چنین دینى، یکتاپرستى و توحید را با شمشیر تجویز نمى کند و اتهام «اسلام دین شمشیر است»( ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج 4، ص 241) ادعایى سست و اتهامی نادرست است.
جنگهاى که در دوران مدینه و در عصر پیامبر(ص) انجام گرفت تمامى براى دفاع از کیان دولت اسلامى،( حج، آیه 39.) ، رفع فتنه(بقره، آیه 193) و ایستادگى در برابر نقض پیمان دشمن(توبه، آیه 12 و 13.) بوده است خواه در قالب دفاع یا جهاد.
به گفته علامه طباطبایی آیه شریفه«لااکراه فی الدین» یکى از آیاتى است که دلالت مى کند بر اینکه مبنا و اساس دین اسلام شمشیر و خون نیست، و اکراه و زور را تجویز نکرده، پس سست بودن سخن عده اى از آنها که خود را دانشمند دانسته، یا متدین به ادیان دیگر هستند، و یا به هیچ دیانتى متدین نیستند، و گفته اند که: اسلام دین شمشیر است، و به مساله جهاد که یکى از ارکان این دین است،استدلال نموده اند، معلوم مى شود. قتال و جهادى که اسلام مسلمانان را به سوى آن خوانده، قتال و جهاد به ملاک زورمدارى نیست، نخواسته است با زور و اکراه دین را گسترش داده، و آن را در قلب تعداد بیشترى از مردم رسوخ دهد، بلکه به ملاک حق مدارى است و اسلام به این جهت جهاد را رکن شمرده تا حق را زنده کرده و از نفیس ترین سرمایه هاى فطرت یعنى توحید دفاع کند، و اما بعد از آنکه توحید در بین مردم گسترش یافت، و همه به آن گردن نهادند، هر چند آن دین، دین اسلام نباشد، بلکه دین یهود یا نصارا باشد، دیگر اسلام اجازه نمى دهد مسلمانى با یک موحد دیگرى نزاع و جدال کند، پس اشکالى که آقایان کردند ناشى از بى اطلاعى و بى توجهى بوده است.( ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص: 525)
در ادامه بهتر است به چند مطلب بطور گذرا اشاره کرد::
1- دین اسلام از مجموعه قران و آنچه که به طریق صحیح از رفتار و گفتار پیامبر(ص) حضرت على(ع) حضرت فاطمه، امام حسن، امام حسین و امامان معصوم دیگر به دست ما رسیده است قابل فهم است کسى که توان تحقیق دارد اگر این مجموعه را بررسى کند به دست مى آورد که دین اسلام دین خدایى و دین هدایت است و هیچ گونه تأکید و دستورى بر آدم کشى و ظلم کردن صادر نشده است بلکه تأکید این دین بر علم و فهم عمیق دین است و آنان که در صدر اسلام در مکه و مدینه اسلام را پذیرفتند هیچ کدام به زور شمشیر نپذیرفتند بلکه این دین راحق یافته و آنان که پس از صدر اسلام مسلمان شدند حقانیت آن را فهمیدند و مسلمان شدند نه به زور شمشیر مسلمان شده باشند آیا مى توان گفت که سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، یاسر، سمیه، بلال، صهیب رومى، پادشاه نجاشى، جعفر بن ابى طالب، حمزه و امثال آنان به زور شمشیرمسلمان شدند؟! آیا على(ع) که اولین مسلمان در کره زمین است و آثار علمى به جاى مانده از او همین الان هم دانشمندان را شگفت زده کرده به زور شمشیر مسلمان شده است؟! آیا دانشمندانى که در عصر ما در کشور آلمان و کشورهاى دیگر جهان اسلام را مى پذیرند به زور شمشیرمى پذیرند؟!
2- یکى از ضروریات زندگى انسان دفاع است دفاع یک پدیده غریزى است دین اسلام این غریزه را هدایت کرده و برنامه دفاعى کاملى براى انسان ارائه داده است و هر کس این دین را بپذیرد بر اساس آن برنامه دفاعى خود را تنظیم مى کند. دفاع اسلامى هیچ گونه نقص وایرادى ندارد و اگر مقایسه شود بین برنامه دفاعى اسلام و برنامه هاى دفاعى مکاتب دیگر روشن خواهد شد که برنامه دفاعى اسلام خردمندانه ترین برنامه هاست. و اگر تاریخ اسلام را بادقت مطالعه کنیم به روشنى آشکار خواهد شد آن چه براى رهبران آسمانى و توده مسلمانان اولویت داشته است بیان حق و دعوت به حق گرایى و رفع موانع حق گسترى بوده است و تمامى مقاومت ها، دفاع ها و جهادهاى مسلمانان در راستاى پیاده سازى این اهداف بوده است. و آنچه قدرتمندان سیاسى و سران ملوک الطوایفى را بر مى آشفت همان حق طلبى و آگاهى مردم جهت عدالتخواهى بود که از سوى مصلحان اجتماعى و پیامبران الهى نداى آن سر داده مى شد به همین جهت بدخواهان و سلطه طلبان در همان گامهاى اول حرکت آزادى بخش مصلحان و رهبران آسمانى به مخالفت مى پرداختند و از حربه آزار و شکنجه استفاده مى کردند.
چنان که در مکه واوایل بعثت با پیامبر(ص) و یاران ایشان آن گونه برخورد کردند. در مقابل این مخالفتها و تخلفها نخست مسلمانان مقاومت و ایستادگى از خود نشان دادند و سپس به دفاع پرداختند چنان که در جنگهاى بعد از هجرت به مدینه به وقوع پیوست و به منظور رفع موانع آگاهى مردم و نجات مستضعفان اقدام به جهاد کردند. بهترین دلیل برخیر خواهى مسلمانان آن است که هر جا توسط مسلمانان فتح شد و مردم با اسلام آشنا شدند. خود با میل و رغبت به این آئین انسانى و معنوى پایبند ماندند چنان که در مورد مردم ایران این چنین شد.
ناگفته نماند اگر چه از سوى برخى شرکت کنندگان در جنگ، افراطى گرى هایى واقع شد و خطاهایى سرزد اما این خطاها به عنوان جریان غالب و حرکت کلى نبوده است بلکه با پیروزى مسلمانان به جبران خرابیها و دلجویى از بازماندگان اقدام شده است و از بهترین نمونه هاى لطف و رحمت دین اسلام داستان فتح مکه بود.
رسول خدا که مرکز توطئه را فتح کرد و همه سران کفر شکست خوردند هیچ گونه آدمکشى راه نینداخت و همه دشمنان را آزاد ساخت با اینکه در اختیار او بودند و مى توانست همه را از دم شمشیر بگذارند ولى نکرد اگر دین اسلام دین زور و شمشیر و آدمکشى بود مى بایستى پیامبر روز فتح مکه همه را مى کشت چون اهل مکه 21 سال بود که با پیامبر مى جنگیدند و بلاها بر سر پیامبر و مسلمانان آوردند ولى آن حضرت همه را بخشید. قرآن پیامبر را پیامبر رحمت مى نامد نه پیامبر آدمکشى و انتقام و حتى آن روز که مکه فتح شد پیامبر نفرمود هرکس مسلمان نشود با شمشیر کشته مى شود.
3- نکته مهم دیگر آن که؛ جنگ هایى که در زمان پیامبر روى مى داد و پیامبر نیروهاى رزمى اسلامى را هدایت مى کرد براى دفاع از اسلام و مسلمین در برابر تجاوزات بود, ولى جنگ هایى که پس از پیامبر خدا روى داد اگر به هدایت امام معصوم نباشد جنگ اسلامى به حساب نمى آید و کارهایى که در آن جنگ ها انجام مى شود نمى تواند به حساب اسلام گذاشته شود. بر این اساس جنگهایى که بدون هدایت امام معصوم صورت بگیرد ربطى به اسلام ندارد و اعمال رزمندگان و مسلمانان به حساب دین اسلام گذاشته نمى شوند همانطوری که در موارد دیگر نیز چنین است. به عنوان مثال: یکى از برنامه هاى دین اسلام طهارت و نظافت است حالا اگر در میان مسلمانان طهارت و نظافت مراعات نشود این کار ربطى به اسلام دارد؟ اگر کشور مسلمانى بدون دستور و هدایت امام معصوم و یاجانشین بر حق او بر کشورى هجوم ببرد و آدمکشى راه بیندازد ربطى به اسلام دارد؟ بر اساس این مطالب نمى توان همه جنگهاى مسلمانان را به حساب اسلام گذاشت.
4- همین هایى که مى گویند: «اسلام دین شمشیر است» مى گویند: «مسیحیت دین محبت است» در حالى که مسیحیان در طول تاریخ بیش از حد به جنایات جنگى و غیر جنگى دست زده اند دانشمندان را زنده زنده سوزانده اند و مسلمانان را در جنگهاى صلیبى به شکل بسیار فجیع کشته اند ولى با این حال مى گویند: دین مسیحیت دین محبت است البته این افراد در همین مورد هم مى گویند که دین حضرت عیسى(ع) و دین اسلام و حتى ادیان دیگر همه شان ادیان الهى هستند و هیچ کدام به آدم کشى تشویق نمى کنند و اعمال مسیحیان را نمى توان به حساب دین مسیحیت گذاشت و همین طور اعمال مسلمانان پس از پیامبر را نمى توان به حساب دین اسلام گذاشت ممکن است مسیحیان و مسلمانان کارهایى انجام دهند که خلاف دستورات اسلام و دین مسیحیت است.
اسلام دین آزادی یا شمشیر
5-جهاد ابتدایى از احکام مسلم اسلام است و آیات قرآن بر آن دلالت دارد و در سیره نبوى(ص) نیز مشاهده مى شود. بررسى تفصیلى این مطلب مجالى واسع مى طلبد. برخى از آیات شریفه قرآن در این باره عبارت است از: 1- {/Bقاتِلُوا اَلَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ {w1-5w}9:29/}، (بقره، آیه 29). 2- {/Bوَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ اَلرِّجالِ وَ اَلنِّساءِ وَ اَلْوِلْدانِ اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ اَلْقَرْیَةِ اَلظَّالِمِ أَهْلُها وَ اِجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا وَ اِجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً{w1-37w}4:75/}، (نساء، آیه 75 - نیز توبه، آیات 5، 73، 39، 41 - انفال، آیه 66 و...). لیکن در این باره چند نکته شایان توجه است: 1- ماهیت جهاد ابتدایى جنگ براى تحمیل عقیده نیست، بلکه اساساً عقیده در اسلام قابل اکراه نمى باشد. در طول تاریخ نیز در جنگ هاى پیامبر و نه خلفاى بعد از آن حضرت کسى افراد مجبور به پذیرش اسلام نمى شدند. بلکه اساساً جهاد ابتدایى نبرد رهایى بخش در برابر خشونت و اختناق و براى مبارزه با نظام هاى خشن و فاسدى است که مانع رسیدن آواى حق و توصیه به گوش مردمان مى شدند. به عبارت دیگر جهاد ابتدایى خود نوعى دفاع بوده است، ولى نه دفاع از حقوق شخص یا ملت، بلکه دفاع از «حقوق انسانیت» و دفاع از آزادى بررسى و شناخت حقیقت و برداشتن موانع رسیدن آواى حق به گوش علامه طباطبایى پس از بررسى آیات جهاد مى فرماید: «پیکار چه در راه دفاع از اسلام یا مسلمین باشد و چه جهاد ابتدایى همه در واقع دفاع از حقیقت انسانیت است»، (تفسیر المیزان، ج 9، ص 67). براى آگاهى بیشتر ر.ک: جهاد، شهید مطهرى، انتشارات صدرا - نیز: تفسیر نمونه، تفسیر سوره بقره، ذیل آیةالکرسى. 2- در ورود سپاه اسلام به ایران حتى اگر عنصر توسعه طلبى خلفا نیز باشد در عین حال تمام مسأله این نیست، بلکه شرایط داخلى ایران و فساد دستگاه حاکمه تحول بزرگى را مى طلبد و ایرانیان انتظار تحولى بزرگ را داشتند که پس از آشنایى با اسلام آن را بهترین بدیل یافته و خود راه ورود مسلمانان را هموار ساختند و با جدیت در ایجاد تحول بنیادین در تمام ابعاد کوشیدند و حتى شاه ایران به دست خود ایرانیان به قتل رسید. براى آگاهى بیشتر ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ خدمات متقابل اسلام و ایران صفحه365،شهید مطهری به نقل از سایت تبیان
حضرت خدیجه تاجر بود و تجارت گسترده ای داشت . (انسباب الاشراف ، ج 1، ص 106، چاپ اول بیروت) و ثروت فراوان داشت. (طبقات، ج 1-2 ص 62 ط 1) مردان زیادی با اموال او تجارت می کردند. (سیره ابن هشام ج 1، ص 199، چاپ مصر، 1936 ، 1355)
آن حضرت ثروت خود را در اختیار پیامبر قرار داد تا در راه دین اسلام خرج شود. (الصحیح من سیره النبی الاعظم، ج 1، ص 119، چاپ جامعه مدرسین قم ، سه مجلدی وقتی که مسلمانان درحصر اقتصادی قرار گرفتند و در شعب ابی طالب سه سال در محاصره اقتصادی ماندند حضرت خدیجه همه اموال خود را به پیامبر داد و پیامبر هم هرگونه که مصلحت می دید خرج می کرد. (بحار، ج 19، ص 1 ح 1) در آن سه سال همه اموال حضرت ابیطالب و حضرت خدیجه ، خرج شد. (بحار، ج 19، ص 16ح 8) رسول خدا از این ثروتها در راه رسیدگی به محرومان هم استفاده می کرد. (تاریخ اسلام ،عصر سیاست ، ص 42، از انتشارات مرکز بررسی و تحقیقات سپاه)این رویه و رفتاری که ازحضرت خدیجه نقل شده در اصل یک نوع ایثار از طرف ایشان بوده است به پیامبر و پیامبر با این پول افراد را نخرید و جذب ننمود بلکه از آن برای حمایت از محرومان و امرار معاش مسلمانان استفاده کرد.در طول تاریخ اسلام این گونه حمایتها بوده است که اسلام توانسته روند طبیعی خود را طی کند و از منابع مالی خود استفاده کند .
در هر صورت این مطلب مسلم است که هیچ کشوری به زور شمشیر مسلمان نشده است .برای اطلاع کاملتر به کتاب «خدمات اسلام و ایران »مراجعه کنید .

نظرات

 

در صورتی که قصد ثبت سوال دارید، می توانید از طریق صفحه جستجو اقدام به ثبت سوال نمایید. در غیر اینصورت با استفاده از فرم زیر نظر خود را برای ما ارسال نمایید.




حاصل جمع را در کادر وارد کنید